به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، این روزها اشتغال به عنوان مهمترین مبحث تمامی کشورها مطرح شده، به صورتی که تمام فکر و ذهن دانشجویان بعد از فارغ التحصیلی دست یابی به آن است. از همین رو نگرانی درخصوص بیکاری دانش آموختگان چند سالی است که موضوع چالشی دانشگاههای کشور شده به نوعی که تنها یک نهاد و سازمان نمیتوانند اشتغال دانشجویان را فراهم کنند.
وزارت علوم هم به عنوان یک نهاد بزرگ در بطن جامعه طی سالهای اخیر با طرح «رصد اشتغال فارغ التحصیلان» میزان اشتغال تمامی دانشجویان را در ۴ مقطع کاردانی، کارشناسی، ارشد و دکتری احصاء کرده است.
مطابق این پایش، اشتغال فارغ التحصیلان در سال گذشته برای مقطع کاردانی ۴۵/۹۴ درصد، در مقطع کارشناسی ۴۹/۲۵ درصد، در مقطع کارشناسی ارشد ۶۵/۲۱ درصد و در مقطع دکترا ۸۳/۵۳ درصد بوده است؛ بنابراین در سال ۹۹ بیشترین میزان اشتغال مربوط به فارغ التحصیلان دکتری و پایینترین آمار هم مربوط به فارغ التحصیلان مقطع کاردانی بوده است.
البته نباید از این موضوع بگذریم که بیشتر افرادی که در مقطع دکتری تحصیل میکنند، از قبل از اشتغال هم به تحصیل شاغل بوده اند یا در زمان تحصیل شاغل میشوند.
مقایسه درصد اشتغال فارغ التحصیلان در سال ۹۹ با سال ۹۸ نشان میدهد که میانگین درصد اشتغال فارغ التحصیلان در سال ۹۸ در مقطع کاردانی ۵۹/۸۱ درصد، در مقطع کارشناسی ۵۲/۹۷ درصد، در مقطع کارشناسی ارشد ۶۳/۶۷ درصد و در مقطع دکتری ۸۱/۵۹ درصد بوده است؛ بنابراین در سال قبل، بالاترین میزان اشتغال مربوط به فارغ التحصیلان دکتری و پایینترین میزان مربوط به فارغ التحصیلان کارشناسی بوده است.
مقایسه آمار سال ۹۹ و ۹۸ نشان میدهد که در سال ۹۹ نسبت به ۹۸، میزان اشتغال در مقطع کاردانی و مقطع کارشناسی کاهش داشته است؛ اما در همین سال نسبت به ۹۸ میزان اشتغال در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری بیشتر شده است.
منصور غلامی وزیر علوم تحقیقات و فناوری در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اقدامات وزارت علوم برای بررسی رصد اشتغال دانش آموختگان گفت: در این زمینه طرحی را از سال نود و هشت در وزارت علوم و دانشگاهها تحت عنوان رصد اشتغال رشتههای دانشگاهی و دانش آموختگان شروع شد.
او در ادامه بیان کرد: از هر دانشگاهی خواستیم که خودشان بر اساس کد ملی دانشجوها وضعیت اشتغال دانشجویان را پیگیری کنند و علاوه بر این موسسه پژوهشهای آموزشهای عالی هم که آمار آموزش عالی را در اختیار دارند به فرآیند اجرایی سازی این طرح وارد شدند.
وزیر علوم تحقیقات و فناوری تصریح کرد: در این بررسی هر کسی که بیمه برای آنها پرداخت شده را شاغل حساب کردیم. البته در این شیوه مشخص نیست که آنها در رشته خودشان مشغول به کار شده اند و یا در رشتههای دیگر مشغول شده اند.
غلامی افزود: از سال ۹۲ هم طرحی شروع داریم که اشتغال دانش آموختگان را بر اساس رشته تحصیلی و مقطع بررسی میکنیم. در این بررسی، چون باید یک دوره خواب دو ساله طی شود و همچنین اینکه پسران دو سال سربازی دارند آمار سال به سال منتشر نمیشود.
به گفته این مقام مسئول، نتایج بررسی دانشگاهها بر اساس میزان مراجعه برای گرفتن گواهی نشان میدهد که خیلی از فارغ التحصیلان دانشگاهها مشغول به کار شده اند. حدودا آمار بالای ۷۰ درصد اشتغال در مقاطع تحصیلات تکمیلی «دکتری و کارشناسی ارشد» و در مقاطع کارشناسی بالای ۵۰ درصد آمار اشتغال فارغ التحصیلان را داشته ایم که البته این آمار دقیق نیست. در بین این فارغ التحصیلان مردان بیشتر از زنان مشغول به کار شده اند.
غلامی ادامه داد: برخی تصور میکنند که تمام فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار هستند که این گونه نیست. علت این امر که خیلی از دانش آموختگان مشغول به کار در رشته تحصیلی خود نمیشود این است که با علاقه به رشته تحصیلی وارد نمیشوند بلکه خانوادهها به زور آنها را به دانشگاهها میفرستند و وقتی این دانشجویان خودشان مسئول اداره زندگی خود میشوند این روند را رها میکنند و به سمت علاقه خود میروند.
ابراهیم صالحی عمران رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کشور در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: براساس اسناد موجود، بیش از ۴۰ درصد از فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار هستند.
او افزود: برای تحلیل این مسئله به نظر میرسد که میبایست تحلیل جامعتری ارائه کرد و همه تقصیرها را گردن آموزش عالی کشور نینداخت. اشتغال بحثی است که دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. آموزش عالی در کشور رشد کمی بسیاری را در سالهای اخیر داشته و تعداد دانشگاهها و جمعیت دانشجویی بسیار زیادی داشته است. اگر چه ممکن است که ایراداتی در درون ساختار آموزش اصلی از لحاظ ارائه برنامه درسی و رویکرد آن به اشتغال و دانش قابل تحلیل باشد و بخشی از تقصیرات به این مسئله برگردد که کیفیت آموزش به گونهای ارائه نشده که منجر به اشتغال شود. لیکن، نباید فراموش کرد که بخش عمده اشتغال در ساختارهای خارج از آموزش عالی وجود دارد. بنابراین؛ اگر بخواهیم مشکل اشتغال و مهارت را حل کنیم باید از پایه شروع کنیم و آن هم آموزش و پرورش و نظام هدایت تحصیلی است.
صالحی عمران تصریح کرد: قرار نیست همه دانشآموزان خروجیهای آموزش و پرورش وارد دانشگاه شوند که در پایان دچار این معضل شویم. اگر سیستم هدایت و سیستم استعدادیابی در دوره متوسطه به خوبی شناسایی شوند و سیستم هدایت تحصیلی خوب باشد بخش عظیم آنها باید وارد دورههای آموزشی مهارتی فنی و حرفهای و بازار کار شوند که متاسفانه چنین ظرفیتی وجود ندارد و میتوان گفت که دلیل بیکاری اینجاست و بخش دیگر آن به ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور برمی گردد.
او همچنین عنوان کرد: زمانی نیروی انسانی مکان واقعی خود را در بازار کار پیدا میکند که رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی، وضعیت سیاسی و ارتباط با نهادهای خارج از کشور محیط فعال و پویای اقتصادی داشته باشد که در این صورت بخش عظیمی از فارغ التحصیلان جذب خواهند شد. بنابراین؛ برای بررسی پدیده بیکاری فارغ التحصیلان باید به این مسئله از چند جانب نگاه شود و به ریشههای شکلگیری این بیکاری که بخشی از آن آموزش و پرورش است، پرداخت.
صالحی عمران با بیان اینکه مسئله بازار کار در سطوحهای پایین آموزش را باید حل کرد، افزود: کار و دانش در نظام آموزش و پرورش با هدف ورود آنها به بازار کار بوده، نه اینکه متقاضی دانشگاههای آموزش عالی و دانشجویان لیسانس باشند. تا این بخش به صورت ریشهای حل نشود این مشکل پابرجا نخواهد بود. علت اینکه در کشور این چنین نیست بدین خاطر است است که برنامهریزیهایی از سطوح پیش از دبستان، دوره متوسطه اول و دوم باید اصلاح شود و بخشی از آن به تغییر نگرشهای فرهنگی جامعه برمیگردد.
رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کشور اضافه کرد: آموزش عالی در کشور به معنای این بوده که هر که دانشگاه رفته و مدرک تحصیلی اخذ کرده در دولت استخدام شده و صاحب منصب قدرت و امتیازات مختلف شده است و همین امر به دانشگاهها فشار آورده که راه رسیدن و ارتقاء منزلتهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کسب مدرک آموزشی است که منجر به ظهور پدیدهای به نام مدرک گرایی شده است و به اصل "هر چه مدرک بیشتر بهتر " رسیده است. این موضوع باید اصلاح شود و تغییر این نگاه مستلزم این است که از رسانهها و نهادهای آموزش و پرورش و خانوادهها و صدا و سیما همه پای کار باشند و به یک نهضت ملی تبدیل شود.
او با بیان اینکه برای ورود فارغ التحصیلان به بخشهای خصوصی فکری نکرده ایم، افزود: عمده فارغ التحصیلان در بسیاری از کشورها پشت میز نشین تربیت نمیکنند و وارد بخش دولتی نمیشوند بلکه وارد بخشهای خصوصی میشوند. لذا؛ میبایست به ایجاد این نگرشها پرداخت و این نگاه در ذهن فارغ التحصیلان و کارفرمایان بازنگری شود.
صالحی عمران همچنین بیان کرد: یکی از اصلاحات دیگری که در آموزش و پرورش دنیا اتفاق افتاد، حرفهگرایی در آموزش عالی است و در حقیقت رشتههای مهارتی کنونی بسیار مهم میباشد و جایگاه حرفهگرایی و مهارتآموزی بسیار ارزش پیدا کرده است.
بیشتر دانشجویان معتقد هستند که بعد از زمان فارغ التحصیلی به هیچ عنوان کار نیست و جامعه دانشگاهی و وزارت علوم آنها را در پیدا کردن اشتغال یاری نمیدهد، به صورتی که آنها میگویند بعد از اتمام تحصیل مدرکشان در یک گوشه از خانه خاک میخورد و هیچ کسی به فکر آنها نیست و از همین رو خانه نشین می شوند.
با اینکه وزارت علوم با طرح رصد اشتغال فارغ التحصلان توانسته تا حدودی دانشجویان را صاحب کسب و کار کند؛ اما باز هم بیشتر دانش آموختگان بیکار هستند و با وجود این همه گرانی و قیمتهای سر به فلک کشیده نمیدانند که دقیقا باید چه کاری انجام دهند؟ و چگونه از پس مخارج روز مره خود بربیایند؟
البته مهارت هم بحث مهمی است که بایستی در دستور کار گیرد؛ چرا که بیشتر کارآفرینان معتقدند برخی از دانش آموختگان دانشگاهی بعد از دریافت مدرک و راهیابی به بازار کار توانایی و استعداد لازم را جهت پیش بردن فعالیتهای مرکز مورد نیاز ندارند و از این رو نمیتوانند به خوبی از خود مهارت نشان دهند، با وجود اینکه بیشتر مسیر کسب و کار در خود محیط کار ایجاد میشود، اما لازم است تا دانشگاهها هم تعداد واحدهای عملی درس را افزایش دهند تا دانشجویان درک خود را از مفاهیم درسی افزایش دهند.
از همین رو انتظار میرود تا دولت جدید با برنامه ریزیهای لازم و با همکاری دستگاههای مربوطه اشتغال تمامی فارغ التحصیلان را متناسب با رشته تحصیلی آنها ایجاد کند تا بعد از دانش آموختگی همه دانشجویان بتوانند مطابق مهارتهای کسب شده راهی بازار کار شوند.
انتهای پیام/
طبق معمول هیچ کسی،تمام تقصیرات گردن مردم هست مثل همیشه.
تکرار می کنم:«البته در این شیوه مشخص نیست که آنها در رشته خودشان مشغول به کار شده اند و یا در رشتههای دیگر مشغول شده اند.»!!!!
کاملا بررسی اشتباهی است. من خودم فارغ التحصیل تحصیلات تکمیلی هستم. بیکارم شغل ندارم ولی چند ساله برای خودم بیمه پرداخت میکنم. پس شاغل محسوب میشم. دم خروس رو باور کنم یا آمارگیری شما.