به گزارش خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، حدود یک هفته پیش ایمان افشاریان بازیگر و کارگردان تئاتر در اعتراض به بی توجهی به تئاتر و نبود حمایتهای مالی و معنوی از هنرمندان این عرصه در صفحه مجازی خود خبر از فروش تندیس دریافت جایزه از سی و چهارمین دوره جشنواره تئاتر فجر داد.
وی در این صفحه نوشت: " فروش تندیس بهترین کارگردانی بخش بین الملل برای نمایش "جنایت و مکافات " از سی و چهارمین جشنواره سراسری تئاتر فجر. برای من که آمد نداشت. هربار به تندیس روی تاقچه (طاقچه) نگاه میکنم، دلم برای خودم، عمرم در تئاتر و خانواده بزرگ تئاتر میسوزد. حکایت جماعت ما "چه فکر میکردیم و چه شد" شد و نشد آن حداقلهایی که خیال میکردیم. در کل ما فقط خیال میکنیم و در خیال زندگی میکنیم. خیال میکنیم مهم هستیم، خیال میکنیم فرهنگ سازیم و هزاران خیال واهی دیگر.
به هر حال تئاتر قبل از کرونا تنگی نفس داشت و به زور اکسیژن عاریه دم میزد، حالا که دیگر کار او تمام است و ما جماعت تئاتری تمام تر. تمامتر از تمام خودش حکایتی است. این تندیس که روزی آرزوی داشتنش را داشتم به بالاترین قیمت پیشنهادی به فروش میرسد. کم کم همه چیز را میفروشیم حتی یادگاریهای عتیقه مادربزرگت را. "
در همین رابطه با ایمان افشاریان گفت و گویی کوتاه کردیم که در ادامه میخوانیم.
هنرمندان تئاتر فرزند ناخواسته خانواده هستند
ایمان افشاریان، بازیگر و کارگردان تئاتر در گفتگو با خبرنگار ما درباره فروش تندیس جشنواره تئاتر فجر توضیح داد: مسئله فروش تندیس کاملا واضح و مشخص است و بحث فروش تندیس کاری نمادین بوده است و اصلا قصد من فروش تندیس نبوده و بیشتر میخواستم تلنگری زده باشم تا مسئولان امر به فکر حمایت از تئاتر باشند. گرچه پیشتر وقتی هم صنفی هایم در مقابل مجلس برای حمایت از تئاتر تجمع میکند و هیچ اتفاقی نمیافتد پس با پست من در صفحه مجازیم نیز اتفاق حمایتی نخواهد افتاد.
وی درباره آسیب تعطیلیهای پیاپی بر فرهنگ سازی بیان کرد: کار فرهنگی کردن کار هزینه برداری است و دولت مخصوصا درباره تئاتر از چنین ماجرایی فرار کرده است. تئاتر به اسم خصوصی سازی که میتوانست جریان مفیدی باشد کل سوبسیدی که به تئاتر میداده را برداشته است. در نتیجه اهالی تئاتر برای اجرای یک نمایش مستلزم هزینه اجاره سالن، اجرای دکور و طراحی لباس، اجاره پلاتو و دستمزد عوامل بودند. نود درصد اجراها روی کاغذ پر از ضرر بود و قبل از کرونا ما دنبال سرمایه گذار، اسپانسر و استفاده از بازیگران چهره برای اجرای کارمان بودیم.
این کارگردان درباره وابسته بودن هنر تئاتر به حضور تماشاچی گفت: مستلزم واقعی تئاتر تماشاگر است و همه مزه اجرای نمایش به این است که مخاطب در لابی تماشاخانه برای تماشای تئاتر بنشیند و همهمه داشته باشد که الان این اتفاق نمیافتد. بهترین کار در دوران کرونا این بود که دولت تئاتر را تعطیل کند و به همه افراد فعال در این حوزه بیمه بیکاری دهد. گرچه توقف اتفاق میافتاد، اما همین باعث تامل بیشتر افراد در نوشته هایشان بود. در نهایت تئاتر در ظاهر تعطیل نشد، اما در عمل به تعطیلی کشیده شد. در همین حین کرونا، موقعیتی برای بچههای علاقهمند به اجرای نمایش در غیاب افراد حرفهای فراهم شد و همین بهانهای برای وزارت ارشاد فراهم کرد تا زیر بار پرداخت حقوق بیکاری نرود.
وی افزود: اتفاق اصلی این است که درگیر شعارزدگی شده ایم و با شعارهایی مانند "جوانان تئاتر را زنده نگه داشته اند" باور نمیکنیم که تئاتر مرده است. چیزی که مرده نیاز به شوک برای احیا مجدد دارد. آخرین اجرای کامل سالن اصلی تئاتر شهر را با نمایش "فرانک اشتاین" در بدترین شرایط ممکن رفتم که بسیار متضرر شدم. حداقل کاری که مرکز میتوانست در حمایت از کارم انجام دهد این است که ۱۵۰ میلیون تومان که بابت نه درصد ارزش افزوده بود از من دریافت نکند که در نهایت ۶۰ میلیون تومان پرداخت کردم. اما منظور از این بحثم این است که حداقل که از تئاتر حمایت نمی کنند سنگی هم جلوی ما نیندازند.
افشاریان در پایان افزود: هنرمندان تئاتر انگار فرزندان ناخواسته یک خانواده هستند. یک سری از بچههای تئاتری فکر میکنند نمایشهای یک تا دو نفره بدون صحنه اسمش تئاتر است، اما این تئاتر نیست و نمایش بدون صحنه بی معنی است.الان یک سری از بچههای تئاتر میگویند که در این شرایط کرونایی باید تئاتر را زنده نگه داشت و روی صحنه برد.
بازی در یک نمایش به من پیشنهاد شد، اما گفتم آیا شما به من تضمینی میدهید که کرونا نگیرم؟ اگر مبتلا به کرونا شدم آیا تضمینی برای پرداخت هزینههای درمان من میدهید؟ اگر فوت کردم آیا هزینه معاش خانواده من را تامین میکنید؟ به نظرم قبل از هر چیز باید به مسئله سلامت توجه ویژهای شود.
انتهای پیام/