سیر تحولات افغانستان در روزهای اخیر با شتاب بسیار زیادی در حال حرکت است و سرعت تحولات، همه کارشناسان و تحلیلگران را مبهوت کرده است.
طالبان روز یکشنبه هفته جاری (۲۴ اسد/ مرداد) کابل را محاصره کردند. اشرف غنی، رئیس جمهور سابق افغانستان عصر همان روز این کشور را ترک کرد و در پی آن، نیروهای طالبان وارد کابل شدند و کنترل ارگ ریاست جمهوری را به دست گرفتند. هم اکنون طالبان بر تمام افغانستان مسلط شده و فقط پنجشیر در کنترل این گروه نیست.
سید حامد موسوی، مسئول مرکز فرهنگی اجتماعی حکمت در افغانستان، در گفتگو با خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان ابعادی از تحولات اخیر این کشور را تشریح کرده است که در ادامه مشاهده می کنید:
آیا تسخیر کابل کودتا بود؟
آنچه که از قراین و شواهد پیدا است تسخیر مناطقی که به دست طالبان افتاد، خصوصا در سمت شمال افغانستان حکایت از یک معامله پنهانی داشت که حتی نیروهای دولتی در برخی ولایات مقاومتی از خود نشان نمی دادند و منطقه به طالب تسلیم میشد، فی المثل در خود شهر مزارشریف قومندان قول اردو/ لشکر تبدیل می شود و بعد چند روز قول اردو را به طالبان تسلیم می کند و به طور قطع می توان گفت که تسخیر کابل هم یک معامله بوده است.
احتمال اینکه حکومت آینده هم آیا بر پایه مشارکت قومی تشکیل شود چقدر است ؟
اینکه ما بگوییم حکومت آینده برپایه مشارکت قومی است، زود است. فعلا طالبان در یک آزمون بزرگ هستند، طالبان اگر می خواهند در افغانستان حکومت کنند باید از تعصبات قومی، زبانی و مذهبی گذر کنند و قوانینی وضع نمایند که با قرن ۲۱ همخوانی داشته باشد.چون علت شکست حکومت ۲۰ ساله قبلی سه مساله بود، تکیه به قدرت بیرونی، فساد و تعصبات قومی.
در صورت تشکیل این حکومت آیا این ساختار هم مثل ساختار فعلی پایه هایش لرزان و معیوب نخواهد بود؟
تاریخ در افغانستان تکرار شده است، حکومت های زیادی در افغانستان فروپاشیده، اگر طالبان مشکلات حکومت ۲۰ سال قبل را داشته باشند پایه های این حکومت لرزان خواهد بود و نمی تواند یک حکومت مردم شمول باشد، بلکه مانند حکومت قبلی تبدیل به یک شرکت چند نفری میشود که هر کدام سهام خودشان را بر می دارند.
نقش عنصر قومیت و عصبیت پشتونی در ساختار سیاسی آینده از چه جایگاهی برخوردار خواهد شد؟
با توجه به جمعیت پشتونها در افغانستان و نقش آنها در تاریخ و حکومت های افغانستان، نقش آنها در ساختار سیاسی آینده از جایگاه بالایی برخوردار خواهد بود، قطعا مشکلات گذشته به این زودی و به این راحتی از بین نخواهد رفت. مگر اینکه حکومت در کنار دولت سازی، به دنبال ملت سازی هم باشد.
طالبان با مطالبات نسل پسا طالبانی که با ارزش های جدید متولد شده اند چگونه روبرو خواهد شد؟
طالبان یک گذشته ای دارند که همه مردم افغانستان از آن اطلاع دارند و در بسیاری از موارد طالبان با همان گذشته، قضاوت می شوند، اما در زمان کنونی رفتار طالبان با گذشته به تحلیل کارشناسان فرق کرده است و برای جواب دادن به این سوال باید زمان بگذرد که ببینیم آیا طالب همان طالب ۲۰ سال قبل است یا در روش و تفکر آنها تغییراتی آمده است و در کل باید گفت که فعلا نمی شود حرفی زد، فهمش نیاز به زمان دارد!
طالبان در مدت ۲۰ سال به حاشیه رانده شده بود و در انزوا قرار داشت و با قدرت گیری این گروه چه ضمانت اجرایی وجود خواهد داشت که اینها به انتقام گیری نپردازد؟
رویکرد فعلی شان نشان می دهد که دست به انتقام گیری نخواهند زد، در ضمن طالبان فقط نیروی جنگی هستند، و اصلا کار مدیریتی و امورات دولتی و کارهای تخصصی را نمی دانند، پس به نیروهای دولتی نیاز دارند.
انتهای پیام/
(دارن افکار عمومی رو علیه ایران علم میکنند)