سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اگر فرزندتان کنکورش را خراب کرده چه کنید؟

چند روزی است که نتایج کنکور سراسری آمده‌است و دانش آموزان نتیجه یکسال تلاش‌شان را دیده‌اند. برخی هم کنکور را به اصطلاح خراب کرده‌اند و رتبه مطلوبشان را به دست نیاورده‌اند و خانواده‌ها نمی‌دانند که باید چه کنند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، همیشه تعداد برنده‌های کنکور و رتبه‌ خوب‌ها کمتر از آن‌هایی‌ست که در کنکور را تلخ گذرانده‌اند و نتوانسته‌اند نتیجه مطلوبشان را بگیرند. دانش آموزانی که در این رقابت نفسگیر به آنچه می‌خواستند نرسیدند و این نرسیدن به دلایل مختلفی بستگی داشته که برخی‌هایش را خودشان خوب می‌دانند و برخی را هم نمی‌دانند و حالا این روزها را سخت و پر اضطراب می‌گذرانند. برخورد خانواده و اطرافیان و سوالهایی که باید جواب بدهند و دودلی‌هایشان بر سر انتخاب رشته کردن و یا شرکت دوباره در کنکور حرفها و چالش‌هایی‌ست که با آن روبرو هستند. به همین بهانه با «زینب سبز‌علی» مشاور نوجوان درباره این دسته از دانش‌آموزان که در آزمون کنکور موفق ظاهر نشدند نکاتی را مطرح کردند که به آنها در مدیریت این روزهای سخت کمک خواهد کرد که در ادامه آن را می‌خوانید.

تشویق به کنکور سال بعد لزوما درست نیست

این را همین ابتدا بگویم که لزوماً قرار نیست مدام بگوییم سال دیگر بخوان. اینکه ما تصمیم بگیریم خودمان بعنوان یک داوطلب یا فرزندمان یا مراجعمان که داوطلب پشت کنکوری است، سال دیگر هم ادامه بدهد این روند را یا نه اول باید در نظر بگیریم که این کار چه معایب و چه محاسنی دارد. درواقع بیاییم و سود و ضررش را بسنجیم و این را برای والدین آن مراجع و خود او بطور کامل توضیح دهیم.

برای مثال دانش‌آموزی امسال کنکور داده و رتبه‌ای آورده که خیلی خوشایند نیست و کنکورش را به اصطلاحِ خودش خراب کرده و حالا در این مرحله است. این صحبتی که عرض می‌کنم باید برای افراد کاملاً شخصی‌سازی شود. اول از همه به این سوال جواب بدهیم که آیا دانش‌آموز ما توانایی بیشتر تلاش کردن و بهتر بودن را دارد یا خیر. این را باید بر اساس روند آزمون‌ها، روند تحصیلاتش و آن چیزی که از میزان تلاش دانش‌آموز به دست ما رسیده، متوجه شویم.

گاهی اوقات می‌بینیم که نه، این بچه ترازهای خیلی خوبی داشته و در طول سال خیلی خوب درس خوانده است، اما شرایط آزمون یا شرایط محیطی باعث شده این دانش‌آموز آزمونش را خراب کند. در این صورت ما یک تیک به آن مواردی که می‌گوید این داوطلب منتظر کنکور سال آینده بماند، می‌زنیم.

بررسی کنید آیا فرزندتان توانایی روحی کنکور دوباره دارد یا نه!

دومین موردی که باید ذکر کنم این است که بصورت شخصی باید بررسی کنیم این دانش‌آموز توانایی روحی و روانی یک سال پشت کنکور ماندن را دارد یا ندارد؟یکی از معایب پشت کنکور ماندن، همین است که دوستان دانش‌آموز و افراد نزدیک به او اکثراً وارد دانشگاه می‌شوند و خب در نوجوانی سن و سال و هم‌سال بودن بسیار قضیه مهم و تعیین‌کننده‌ای است. چقدر فرزند ما از نظر این قضیه، آسیب‌پذیر است؟ بالاخره این با توجه به شناختی که خود داوطلب دارد و والدینش دارند باید بررسی شود که آیا این عقب ماندن باعث می‌شود که روحیه و حال بچه چقدر دچار آسیب شود؟

و مورد بعدی این است که ما با پشت کنکور ماندن در خانواده هم چالش‌هایی داریم. مقایسه‌هایی که ممکن است شود، حرف‌هایی که ممکن است زده شود، چقدر خانواده می‌توانند این‌ها را کنترل کنند؟ چقدر می‌توانند جبرانشان کنند؟ و چقدر روحیه خودشان و داوطلبشان در این جهت است؟

مورد بعدی که وجود دارد این است که فرزند ما چقدر اهمال‌کار است؟ یعنی حتماً حتماً آن افرادی که می‌خواهند پشت کنکور بمانند، آزمون اهمال‌کاری را بدهند تا مشخص شود. زیرا بچه‌ها فکر می‌کنند که خب من زمان زیادی دارم. دیگر امسال دوازدهم نیستم و مدرسه نمی‌روم و وقت بیشتری نسبت به بچه‌های دوازدهمی دارم و همه‌اش را می‌خوانم. در صورتی که همین تصور زمان زیاد داشتن باعث اهمال‌کاری می‌شود و نتیجه سال دوم را از سال اول ممکن است خراب‌تر کند.

این مواردی است که در حالت کلی می‌گوییم. باز شرایط دیگری هم باید بررسی شود. مثلاً این که داوطلبمان پسر است یا دختر؟ در پسرها مسئله سربازی، ورود سریع‌تر به بازار کار و استقلال مالی، ازدواج و همه این‌ها مطرح می‌شود.

والدین محاسن و معایب شرکت دوباره در کنکور را با توجه به شرایط فرزندشان باهم در نظر بگیرند

یکسری محاسنی هم وجود دارد که ما با توجه به شرایطی که باز هم شخصی‌سازی شده است باید در نظر بگیریم. یعنی کاملاً باید تک به تک بررسی شود. اول از همه اینکه داوطلب با خطاهای خودش آشنا شده و دانسته که سر جلسه کنکور چه رفتارهایی باعث شده که نتیجه‌اش خراب شود. بعضی می‌گویند کمبود زمان یا عدم مدیریت زبان! و زمان باعث این اتفاق می‌شود. منظورم از مدیریت زبان دقیقاً این است که برخی از داوطلبان پیش از کنکور در آزمون‌های آزمایشی شرکت نمی‌کنند و در جلسه کنکور برای اولین بار با زبان کنکور آشنا می‌شوند و این نحوه خواندن سؤالات و نحوه پاسخ‌دهی را در آزمون‌های آزمایشی امتحان نکرده‌اند و تازه دستشان می‌آید که کنکور واقعی چه شکلی است! خب این خودش از جمله عواملی است که ما در این حالت توصیه می‌کنیم سال دیگر هم می‌توانند در کنکور شرکت کنند.

نکته دیگری که وجود دارد این است که اگر داوطلب ما اهمال‌کار نباشد و نتیجه مطلوبی به ما بدهد، خب می‌تواند از زمانش بیشتر استفاده کند و مطالعات بیشتری داشته باشد. مورد بعدی هم که از محاسن پشت کنکور ماندن است این است که زمان بیشتری دارند و اینکه یک دور همه مطالب را خوانده‌اند، یعنی یک دور برای کنکور آماده شده‌اند و شاید تنها تسلط بیشتر لازم باشد و این می‌تواند نتیجه آن‌ها را مطلوب‌تر کند.با توجه به این شرایط داوطلب باید سنجیده شود، بعد ما نسخه اینکه پشت کنکور بماند یا نه را صادر کنیم.

والدین در برخورد با نتیجه کنکور هیجان‌زده عمل نکنند!

به نظرم توجه ویژه و تمرکز کافی باید نسبت به اولین مواجهه و اولین ری‌اکشن والدین، بعنوان نخستین مطلعین از نتیجه نامطلوب را مورد بررسی قرار دهیم. برای مثال ممکن است داوطلب ما نتیجه مطلوبی هم حتی داشته باشد، اما ری‌اکشن والدین آنقدر ممکن است کمالگرایانه و پرخاشگرانه باشد که اعتماد به نفس داوطلب را کاملاً سرکوب کنند و او را به سمت یک انتخاب رشته غلط سوق بدهند. یا حتی امکان انتخاب رشته را از فرد بگیرند و او را ناخواسته وارد وادی پشت کنکور ماندن کنند. که بعد با این اعتماد به نفس شکسته شده و با این روحیه تخریب شده، با در نظر گرفتن شرایط و امکاناتی که در سؤال قبل توضیح دادم، بچه یک سال دیگر می‌ماند و نتیجه‌ای که می‌آورد خیلی بدتر از سال اولش است و کلاً مسیر زندگی‌اش به گونه‌ای دیگر می‌شود. سال اول می‌توانسته وارد دانشگاه شود، جای بهتری قبول شود و نتیجه بهتری آورده ولی امسال علاوه‌بر بار روانی‌ای که با خودش از سال قبل آورده، یک بار روانی فوق‌العاده شدیدتری به او وارد می‌شود و به اصطلاح از دست رفته است دیگر! شاید نیازمند این باشد که در چندین جلسه مشاوره با او سر و کله بزنیم و با او و والدینش مدام صحبت کنیم تا دوباره بتوانیم در مسیر سال اول قرارش بدهیم.

والدین برای همدلی با فرزندشان اعتماد به نفس کاذب ایجاد نکنند

حالت برعکس این هم وجود دارد. والدین با یک نتیجه فوق‌العاده نامطلوب مواجه می‌شوند ولی با استفاده از حالت‌های انرژی مثبت‌های زردگونه یا سرخوشی‌های کاذب، بی‌اطلاعی‌ها و... خیلی نتیجه را مطلوب نشان می‌دهند، تشویق می‌کنند، برخوردهای خاصی انجام می‌دهند. در این شرایط بچه اعتماد به نفس زیادی می‌گیرد، با اینکه حتی خودش هم قبول داشته که خراب کرده است. تا قبل از این خودش ناراحت بوده ولی ری‌اکشن والدین را که می‌بیند یک اعتماد به نفس کاذبی در او ایجاد می‌شود. حتی این‌طور می‌شود که خودش با کمک خواهر و برادرش انتخاب رشته‌ای انجام می‌دهد که خیلی ماورایی است و اینکه خیلی غیراستادانه این کار را انجام می‌دهند و باز به مشاوره مراجعه نمی‌کنند و بررسی نمی‌شود که این بچه می‌تواند پشت کنکور بماند یا نماند و کدام بهتر است. حالا با این انتخاب رشته ممکن است بچه هیچ نتیجه‌ای نیاورد که این باز هم یک نقطه قوتی است. یا اینکه ممکن است در حالت خیلی بدتر یک جای پرت و در یک رشته پرت مخصوصاً روزانه یا شبانه قبول شود. حالا این بچه می‌ماند با اینکه نه می‌خواهد آن دانشگاه برود و نه امکانش را دارد و حتی توانایی اینکه که نرود، چون اگر روزانه قبول شده باشد. اگر نرود و انصراف دهد، سال دیگر هم از کنکور بازمی‌ماند.

والدین تلاش فرزندشان را ببینند

چه خوب و چه بد، باید تلاش دانش‌آموز دیده شود و بگویند ما متوجه شدیم که تو، مخصوصاً امسال با توجه به شرایط کرونایی که داوطلبین سال دوازدهم کاملاً آنلاین بودند و با توجه به همه اتفاقاتی که در طول امسال افتاده، متوجه تلاش شما شدیم. باید دانش‌آموز را متوجه ارزش تلاشش بکنیم که سرخورده نشود و برایش این توضیح را بدهیم که گاهی ممکن است با توجه به تلاشی که آدم می‌کند، همیشه نتیجه‌ای که مدنظر دارد را بدست نیاورد. اینجا باز هم باید شرایط را بگوییم که مثلاً شرایط کرونایی بوده، مثلاً کلاس‌ها آنلاین بوده، مثلاً تو استرس داشتی و من می‌دانم که تو استرسی هستی یا خیلی زود خودت را می‌بازی یا هر ویژگی شخصیتی که داوطلبمان دارد. در کل توضیحاتی را برایش بدهیم که بگوییم من می‌فهمم که شرایطی بوده که تو آن نتیجه‌ای که مطلوب ما و خودت بوده را کسب نکنی، ولی با این وجود تلاشت ارزشمند است.

پدر و مادر واکنش عصبی و هیجانی نشان ندهند

سعی کنید برخوردتان خیلی آرام باشد. تکانشگر و زیاد عصبی برخورد نکنند. و دومین حالت اینکه یکسری مسائل داریم که یکسری صحبت‌ها اینجا الکی گفته نشود. مثلاً اینکه خیلی عالی است، خیلی خوب است، تو حتماً سال دیگر بمانی بهتر از این می‌شوی، تشویق‌های بی‌مورد و... . خانواده‌ها سعی کنند پیشنهاد پشت کنکور ماندن الکی ندهند‌ و در جلسه مشاوره شرکت کنند تا بررسی‌های لازم انجام شود. اجازه بدهند مشاور آزمون‌های اهمال‌کاری، رغبت‌سنجی و... را بگیرد و اصلاً ببیند اگر این دانش‌آموز در مسیر کنکور قرار بگیرد، درست است یا نه؟ یعنی در واقع این برچسب‌زنی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها را به مشاور واگذار کنند، خیلی بهتر است.

پدر و مادر رتبه فرزندشان را با فرد دیگر مقایسه نکنند

مورد بعدی مقایسه است. مقایسه، مقایسه، مقایسه نکنید لطفاً. سریع جویای رتبه دوست و اقوام و آشنا نشوید. با روح و روان فرزندتان بازی نکنید. مقایسه کردن یک فرد دیگر با فرزندتان هیچ چیزی برای شما به ارمغان نمی‌آورد. اینکه بفهمید یک نفر رتبه‌اش از فرزند شما بهتر یا بدتر شده، تفاوتی در نتیجه فرزند شما نخواهد کرد.

والدین فرزندشان را تحقیر نکنند

خیلی خیلی باعث تأسف است که باید خدمتتان عرض کنم که طبق بررسی‌ها، متأسفانه نخستین جرقه‌های گریز از خانواده در نوجوانان و جوانان بزهکار، به همین برخوردهای عصبی، پرخاشگرانه، استرس‌زا و اضطراب‌آور والدین با نوجوانان در سال کنکور و بعد از دیدن نتیجه کنکور برمی‌گردد. این والدین تزلزل‌های روحیشان، اضطراب‌های فراگیرشان و آمال و آرزوهای از دست رفته‌شان را به یک‌باره می‌خواهند در نوجوانشان پیاده و تخلیه کنند و از لحاظ روحی و روانی به شدت به فرزندشان آسیب می‌زنند.

والدین باید در صورت قبول نشدن فرزندشان در کنکور و نتیجه نامطلوب فرزند، آرزوها، خواسته‌ها و آمال نابجای خودشان را کاملاً فراموش کنند و درصدد تقویت روحیه فرزندشان باشند و این نکته را به او یادآوری کنند که شکست در کنکور برابر با شکست در زندگی واقعی نیست، به معنی پایان زندگی هم نیست و می‌توانند این شکست را و این حال روحی بد را در آینده با موفقیت چه در حیطه کنکور و چه در حیطه‌های مختلف زندگی جبران کنند. والدین این را بدانند که با تحقیر کردن نمی‌توانند دانش‌آموزشان را به تلاش مضاعف وادار کنند.

این نسخه نخ‌نما شده و کاملاً اشتباه که فکر می‌کنند وقتی دانش‌آموزشان را تحقیر کنند، خرد کنند و مقایسه کنند، می‌توانند او را برای شرکت دوباره در آزمون و برای تلاش دوباره وادارش کنند، کاملاً اشتباه است و فرد را کاملاً ناامید و سرخورده می‌کند. آن‌ها باید بدانند که سرنوشت فرزندشان فقط به کنکور گره نخورده و اینکه دیگر تا الان تقریباً می‌توان گفت بت کنکور چند سالی است شکسته شده است. خانواده‌ها می‌توانند با یک برخورد واقع‌گرایانه و منطقی، دانش‌آموزشان را آرام کنند و آرامش روحی و روانی را تقدیمش کنند و سبب‌ساز این شوند که این دانش‌آموز از شکستش در کنکور درس بگیرد و به نقاط ضعف خودش پی ببرد.

پدرو مادر همراه فرزندشان در جلسات مشاوره شرکت کنند

خانواده‌ها می‌توانند بیایند و در جلسات خانوادگی‌شان و یا در جلسه مشاوره و با حضور مشاور علت‌های شکست را بازبینی کنند. ناراحتی‌ها و ناکامی‌ها را به حداقل خودش برسانند. بیایند و راهکارهای مختلف را بررسی کنند، استعدادها، توانایی‌ها و علایق فرزندشان را بررسی کنند و ببینند که چه راه‌هایی علاوه‌بر کنکور جلوی راه فرزندشان قرار دارد؟ فرزندشان چه کارهایی می‌تواند انجام دهد؟ و این را بررسی کنند که آیا پشت کنکور ماندن فرزندشان به صلاح است یا خیر؟ بعد از این دورهمی و جلسه‌ای که بررسی‌ها انجام شد، اجازه بدهند که بچه خودش تصمیم بگیرد و اجازه بدهند که یکی از این گزینه‌ها را خودش انتخاب کند. در این صورت می‌توانیم بگوییم که وقتی فردی یک انتخابی می‌کند، نسبت به نتایج آن انتخاب هم مسئول است و نسبت به پیامدهای مثبت یا منفی انتخابش مسئولیت‌پذیرتر خواهد بود.

شکست در کنکور را پایان زندگی ندانند!

نکته بعدی این است که شکست فرزند ما در کنکور را به شکست‌های بعدش تسری ندهیم و شکست‌های قبلش را جلوی چشمش حاضر و ظاهر نکنیم. نگوییم اگر کنکورت را خراب کردی در آینده هیچی نمی‌شوی و نگوییم که در فلان کار موفق نشدی، موسیقی را رها کردی، زبان را فلان کردی، پس کنکورت را هم خراب کردی و در آینده هم همین روند تکرار می‌شود.

اساساً اینکه به بچه قول یک جایزه‌ای را داده باشیم، یک بهایی را بابت اینکه در کنکور تلاش کند و نتیجه کسب کند، قرار داده باشیم، اشتباه است. اما اگر این کار را کردیم، اگر گفتیم به شرطی که رتبه‌ات خوب شود فلان جایزه را برایت می‌گیریم و بعد از کنکور بخواهیم این را یک چماقی بر سر داوطلبمان قرار بدهیم و بگوییم از فلان چیز دیگر خبری نیست، این شدیداً مخرب است. بیاییم و آن جایزه را با یکی دو درجه کمتر یا همان شکلی فراهم کنیم و بگوییم این جایزه برای تلاش تو است.

یعنی اساساً که این کار اشتباه است ولی اگر هم بخواهیم از آن بعنوان چماق استفاده کنیم، باعث می‌شود که روحیه و عزت نفس داوطلبمان کاملاً تخریب شود. چه بهتر است که این جایزه را از اول برای تلاش بچه‌ها در نظر بگیریم و برای نفس‌نفس زدن در این ماراتن واقعاً نفس‌گیر.

والدین سهم خودشان را در شکست فرزندشان بپذیرند

و در آخر می‌خواهم اضافه کنم به همه این‌ها که والدین هم نقش خودشان و سهم خودشان را از موفقیت‌ها و ناکامی‌های بچه‌ها از این وسط بردارند و بازگویش کنند و به بچه‌ها توضیح دهند. احساس می‌کنم این در ایجاد حس آرامش و نزدیکی قلب‌های بچه‌ها و والدین بسیار تأثیرگذار است. اگر نتوانستند در سال کنکور محیط آرامی برای بچه‌ها فراهم کنند، سهم خودشان را ببینند. اگر رفت و آمدهای مزاحمی وجود داشته که باعث آزار و اذیت بچه بوده، این را بازگو کنند. اگر نتوانستند محتوای آموزشی در اختیار بچه‌ها قرار دهند و هر آنچه که سهم والدین در ناکامی فرزندشان بوده است، استرس‌هایی که وارد کرده‌اند، آن دید فوق‌العاده ماورایی که داشتند و هر آنچه که واقعاً در این حیطه مسئولیت و وظیفه والدین بوده و احساس کرده‌اند که آن‌ها هم سهمی در آن قضیه داشته‌اند، این‌ها را بازگو کنند. مخصوصاً اگر شرایط محیطی دخیل بوده است! و این به این معنی نیست که مسئولیت فرزندمان نسبت به نتیجه‌ای که کسب کرده را ما بخواهیم نادیده بگیریم. نه. قطعاً بیشترین سهم را خود فرزندمان دارد. اما با این کار باعث می‌شویم که دید چند وجهی به قضیه داشته باشد و فقط و فقط اول از همه خودش را مقصر نداند و این صحبت را در نظر داشته باشد و این را از ما بگیرد که اگر سال دیگر تو بخواهی پشت کنکور بمانی و دوباره درس بخوانی، سعی می‌کنیم که با این دید نگاه کنیم که شرایط محیطی را برایت فراهم‌تر کنیم و امکاناتی که لازم داری را مهیا کنیم. نواقص را هم متوجه شدیم و سعی می‌کنیم که آن‌ها را به حداقل خودش برسانیم.

این‌ها این دید را به بچه می‌دهد که والدینم در کنارم هستند. با این وجود که نواقصی وجود داشته یا امکاناتی کم بوده، ولی آن‌ها هم متوجه این قضیه هستند و از من حمایت می‌کنند.

خلاصه کلام

اگر بخواهیم هر‌آنچه تا اینجا گفته‌ایم را تیتروار مرور کنیم باید بگویم:

۱.حمایت گری و همدلی منطقی بدور از حالت های هیجانی

۲. خودداری از سرزنشگری ، تحقیر و مقایسه

۳.تشویق های کلامی و غیر کلامی و ارزش نهادن بابت تلاش و تلاش گری (( تشویق را صرف حصول نتیجه ندانستن ))

۴.مراجعه به مشاور برای کسب آگاهی در رابطه با استعداد ها و شناخت توانایی ها و مشورت با او در رابطه با پشت کنکور ماندن و یا انتخاب رشته ی اصولی

۵.بررسی دلایل محیطی و شخصی حضور ضعیف و کسب نتیجه ی نامطلوب دانش آموز ( مشخ کردن میزان سهم هر کدام از عوامل در میزان ناکامی او و پیشهاد راهکار برای جبران نقایص و اصلاح فرایندها )

۶. بررسی سایر راه هاو گذرگاه های موفقیت که صرفابه کنکور منتهی نخواهد شد با این توضیح که کنکور تنها پل دستیابی به یک آینده ی درخشان نیست

۷.در اختیار گذاشتن فرصت انتخاب و کنشگری فرزندان پس از مراجعه به مشاور و مشورت های خانوادگی و ارائه ی راهکار های متعدد در جهت تقویت روحیه ی استقلال و مسئولیت پذیری نوجوان.

انتهای پیام/

برچسب ها: کنکور ، دانشگاه
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.