به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از Psychology Today، چند نکته کلیدی در رابطه با احساس مادران نسبت به اشتباهات فرزندانشان وجود دارد:
• بسیاری از مادران نسبت به رفتار فرزندان خود احساس گناه میکنند، اما مادران تنها میتوانند بر فرزندان خود تأثیر بگذارند و نمیتوانند نتیجه کار را کنترل کنند.
• برخی از کودکان از همان دوران جوانی دارای آسیب پذیریها و حساسیتهای خاصی هستند.
• البته مقدار مناسب و درستی از "احساس گناه" داشتن، میتواند به والدین کمک کند تا از مشاوره کمک بگیرند و حمایت مورد نیاز خود را کسب کنند.
اجازه دهید به همه مادرانی که احساس گناه، شک و ناکافی بودن دارند، این را بگوییم: شما در زندگی خانوادگی بسیار مهم هستید. شما همچنین بسیار کمتر از آن چه فکر میکنید قدرت دارید. شما میتوانید هدف خود را تحت تأثیر قرار دادن فرزندتان قرار دهید؛ اما نمیتوانید نتیجه را کنترل کنید.
نیروهای بیشماری خارج از کنترل شما وجود دارد که بر رفتار فرزند شما و این که به چگونه آدمی تبدیل میشود تأثیر میگذارد. این امر در همه صورت صادق است؛ چه فرزند شما ۴ ساله باشد، چه ۴۰ ساله.
یک مادر میتواند رفتار بدی داشته باشد و حتی بدجنس باشد. اما او به تنهایی نمیتواند دلیل تمایل فرزندش به خودکشی یا اسکیزوفرنی، ضداجتماعی و بیمار شدن او باشد. همچنین نمیتواند فرزنش را مجبور به دزدی کند، باعث میگرن او شود، او را مجبور کند با دیگران دعوا کند و یا تمام نمراتش ۲۰ باشد.
در حالی که ما میتوانیم رفتار خود را کنترل کنیم و یا آن را تغییر دهیم، هرگز نمیتوانیم رفتار فرزند خود، محیط یا دنیای بزرگتری که در آن زندگی میکند را کنترل کنیم. همچنین ژن آنها نیز تحت کنترل ما نیست. برخی از کودکان از همان دوران جوانی دارای آسیب پذیریها و حساسیتهای خاصی هستند.
ران تَفِل، روان نویس و نویسنده کتاب، متخصص "بچههای سرسخت" است. او کودکانی را توصیف میکند که بغل نمیکنند، نمیبوسند، ارتباط برقرار نمیکنند و عشقی را که دریافت میکنند به بقیه اشاعه نمیدهند. کودکانی که مشکلات خودتنظیمی دارند و نمیتوانند خود را از فریاد زدن، سرپیچی کردن و یا از دست دادن کنترل باز دارند.
کودکانی که نمیتوانند تغییرات را به خوبی کنترل کنند؛ زیرا توجه آنها به شدت متمرکز است. به طوری که بزرگسالان نمیتوانند آنها را از حالت تمرکزشان خارج کنند و به آنها در سازگاری با تغییرات کمک کنند.
کودکانی که "حالت تدافعی حسی" دارند، به این معنی که نمیتوانند محرکهای قوی را که به آنها وارد میشود به خوبی کنترل کنند. میتوان لیست بسیار طولانی تری تهیه کرد.
همانطور که تفل میگوید، احساس گناه و مسئولیت در قبال مشکلات فرزندتان، مانند این است که به خاطر اینکه دختر شما تنها بچهای در کلاس خود است که نمیتواند تخته سیاه را بدون عینک ببیند احساس گناه کنید. البته احساس گناه میتواند هدف مثبتی داشته باشد. همه والدین مرتکب اشتباه میشوند و مواضعی را انتخاب میکنند که نامناسب یا شدید است.
میزان مناسب و درستی از "احساس گناه" داشتن، میتواند به والدین کمک کند تا از مشاوره کمک بگیرند و حمایت مورد نیاز خود را کسب کنند و رفتار خود را به شیوهای مثبت تغییر دهند. بدیهی است که ما باید مشکل یا الگویی را که بر فرزندمان تأثیر منفی میگذارد، بشناسیم و تغییر دهیم.
گفتنی است، فرآیند تأمل، خود ارزیابی و تغییر اساساً کاری در راستای دوست داشتن خود است و در فضای قضاوت و سرزنش شکوفا نخواهد شد. وقتی پای اعتقادات نادرستی مانند این که میتوانیم فرزندان خود را در هر شرایطی کنترل کنیم در میان باشد، مادران آسیب پذیرترین اعضای خانواده هستند.
خواه فرزند شما ۵ ساله باشد یا ۵۰ ساله، عبارت زیر را به عنوان یک شعار دائما با خود تکرار کنید: "من مسئول رفتار خودم هستم. من مسئول رفتارهای فرزندم نیستم. "
این بدان معناست که شما تا آن جا که میتوانید تلاش میکنید و این باور غلط را که میتوانید تعیین کنید فرزند شما کیست، چگونه فکر میکند، احساس میکند و رفتار میکند کنار میگذارید. به یاد داشته باشید بعضی از روزها، مستحق یک مدال درخشان هستید، تنها برای این که آن روز را به پایان رسانده اید.
بیشتر بخوانید
با فرزندانی که با هم دعوا میکنند و یکدیگر را کتک میزنند چه کنیم؟
انتهای پیام/