به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حمید صفت، که پس از نقض حکمش در دیوانعالی کشور برای دومین مرتبه در دادگاه کیفری محاکمه شد، در این جلسه در دفاع از خودش گفت که از بیماری مقتول بی اطلاع بوده و مرگ وی یک حادثه است نه قتل.
حمید صفت پیش از روز ۲۴ مرداد ماه سال ۹۶ چندان مشهور نبود. رپری که به شکل زیرزمینی فعالیت میکرد و مخاطبان چندانی نداشت. اما آن روز حادثهای اتفاق افتاد که زندگی اش را دگرگون کرد. پدر و مادر حمید ۱۰ سال قبل از یکدیگر جدا شده بودند و مادرش با مرد دیگری به نام هوشنگ ازدواج کرده بود. حمید آن روز متوجه شد که مادرش با شوهرش که ۶۶ سال داشت درگیر شده است. فورا خودش را به خانه آنها رساند تا میانجی گری کند، اما با هوشنگ درگیر شد. هرچند این درگیری با کشمکش و بگومگو همراه بود و حمید یک گلدان را شکست، اما هوشنگ که به تازگی قلبش را جراحی کرده بود و داروهای ضدانعقاد خون مصرف میکرد حالش بد و به بیمارستان منتقل شد. پزشکان تلاش زیادی برای مداوای او انجام دادند، اما سه روز بعد روی تحت بیمارستان جانش را از دست داد تا با شکایت خانواده هوشنگ، حمید به اتهام قتل بازداشت شود.
بیشتربخوانید
حمید در جریان تحقیقات در دادسرای امور جنایی درگیری با شوهر مادرش را تایید کرد، اما گفت هیچ ضربهای که کشنده باشد به او نزده است. او توضیح داد: روز حادثه با مقتول بحثم شد و یک گلدان برداشتم و به دیوار کوبیدم تا او را بترسانم. بعد به سمتش رفتم و ضربهای به صورتش زدم. همسایهها با شنیدن صدای دعوا مقابل خانه ما آمدند و دعوا خاتمه یافت. من و مادرم از خانه خارج شدیم.
مهمترین معمای این پرونده جنایی علت اصلی فوت هوشنگ بود و باید مشخص میشد که او به دلیل بیماری اش فوت شده یا درگیری حمید با او در مرگش موثر بوده است. به همین دلیل پرونده چندین مرتبه به کمیسیون پزشکی قانونی فرستاده و هر بار نطر متفاوتی ارائه شد. با اینکه در نظریه اولیه اعلام شده بود متوفی به دلیل اصابت جسم سخت به سرش جانش را از دست داده، اما نظریههای بعدی نظریه اولیه را رد کرد. همین موضوع باعث شد خواننده جوان برای مدتی با سپردن وثیقه از زندان آزاد شود. در نهایت پرونده به کمیسیون ۱۱ نفره فرستاده شد. این بار، اما اعضای کمیسیون اعلام کردند علاوه بر جراحات روز حادثه، بیماریهای زمینهای متوفی مانند فشار خون و بیماری قلبی نیز در مرگ او مؤثر بوده است. در این شرایط بود که پرونده حمید با صدور قرار جلب به دادرسی و کیفرخواست با اتهام مباشرت در قتل عمدی به دادگاه فرستاده شد.
در اولین دور از محاکمه که اسفندماه سال ۹۹ در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد یکی از فرزندان مقتول برای متهم درخواست قصاص کرد و حمید در دفاع از خودش گفت که مرتکب قتل نشده و اتهام را قبول ندارد. او گفت: ضربهزدن من به متوفی در حد هلدادن بود و از بیماری دیابتو مشکلات انعقاد خون متوفی چیزی نمیدانسته است. با این وجود قضات دادگاه بعد از شور حمید را در مرگ هوشنگ مقصر دانسته و او را به قصاص محکوم کردند.
آخرین امید
هرچند صور حکم قصاص امیدهای این خواننده برای نجات یافتن از این مخمصه را کمرنگ کرده بود، اما او و وکلای مدافعش به رای دادگاه اعتراض کردند و پرونده به شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور فرستاده شد. قضات دیوان با بررسی رای دادگاه که در آن دو نفر از قضات رای به قصاص و یکی رای به برائت حمید داده بودند، رای دادگاه را نقض کردند و در چنین شرایطی بود که پرونده دوباره به دادگاه فرستاده شد.
آخرین محاکمه
در دومین دور از محاکمه این خواننده رپ به اتهام قتل که در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی رحمانی برگزار شد وکلای اولیای دم به نمایندگی از آنها حضور داشتند و از سوی آنها خواستار صدور حکم قصاص برای متهم شدند. در ادامه حمید در جایگاه ایستاد و هیئت قضایی به تحقیق از او پرداختند. متهم باز هم اتهام قتل عمدی را انکار کرد و گفت: ما با یکدیگر رابطه خوبی داشتیم. گاهی با هم رستوران میرفتیم. حتی روز قبل از حادثه حاج آقا برایم تولد گرفته بود. حاج آقا (مقتول) مرد توداری بود و از مشکلاتش حرفی نمیزد. من از مشکلات قلبی حاج آقا (مقتول) بی اطلاع بودم و نمیدانستم قبلا قلبش را جراحی کرده است.
او همچنین درباره اختلافات مادرش با مقتول گفت: حاج آقا کمی تندخو و عصبانی بود. اختلافات مادرم با او در حد اختلافات زن و شوهری و عادی بود. همیشه به مادرم تذکر میدادم که آرام باشد و از حاج آقا هم خواهش میکردم کوتاه بیاید. از طرفی مهریه مادر من ۱۴ سکه بود و اگر اختلافات آنها شدید بود میتوانستند به راحتی جدا شوند.
در ادامه قضات دادگاه درباره انجام ورزش حرفهای توسط متهم، به خصوص ورزش بوکس سوال کردند که او گفت: من بیشتر برای سلامتی و لاغر شدن ورزش میکردم و ورزشکار حرفهای نبودم، اما بعد از اینکه از زندان آزاد شدم بوکس کار میکردم و این موضوع ربطی به این پرونده ندارد، چون قبل از حادثه من اصلا باشگاه بوکس نمیرفتم.
خواننده جوان در ادامه دفاعیاتش گفت: بعد از درگیری حاج آقا روی پاهایش جلوی تلویزیون ایستاده بود و دخترش به من و مادرم میگفت بروید بیرون. من هم مادرم را به خانه مادربزرگم بردم، اما بعد مادرم تماس گرفت و گفت حاج آقا را به بیمارستان برده اند. باور کنید من در مرگ حاج آقا تقصیری ندارم. در گزارشها گفته اند که او باپای خودش سوار آمبولانس شده و حتی قبل از آن یکی دو ساعتی هم با همسایهها حرف زده است.
در ادامه این جلسه یکی از وکلای مدافع متهم نیز به دفاع از او پرداخت و گفت: در گزارش پزشکی قانونی آثاری از ضرب و جرح در متوفی دیده نشده و شکستگی جمجمه نیز در سر دیده نشده است. این موضوع نشان میدهد که ضربه شدیدی به متوفی اصابت نکرده است و طبق نظر کمیسیون ۱۱ نفره پزشکی قانونی، استرس باعث خونریزی و فوت متوفی شده است، نه ضربه به سر.
در پایان این جلسه رئیس دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد و قرار است هیئت قضایی پس از استعلام مجدد از پزشکی قانونی درخصوص این پرونده تصمیم گیری کنند.
منبع: روزنامه همشهری
انتهای پیام/
یکی از علایق متهم بقتل استفاده از انگشتر می باشد که خودش در دقیقه 51 ویدئوی تبلیغی ضبط شده در منزل ناپدری توسط پرشین پاپارازی گفته.
کل حرفات دروغه چون خود ناپدریت قبل از به کماء رفتن در روز درگیری به پلیس گفته حمید رو سینه من نشسته و با مشت به سر و سینه من میزده و پزشکی قانونی المان به استناد گزارش جسد پزشکی قانونی ایران و سی تی اسکن بیمارستان فیروزگر نظریه داده و نوشته بدون ضربات شدید و پی در پی به سر مقتول اسیبهای تشریح شده در گزارش جسد بروز نمیکرد.
حد اقل بهتره سکوت کنیم.. تا قضاوت های عجولانه.. و احساسی... نه؟؟؟؟؟
بخدا که قاضی خداست..
عادل باشیم
یا حق
یا حتی ماشینتون که بیرون میبرید.. کسی بخواد صدمه بزنه ، چه احساسی دارید..؟؟؟؟؟
* بابا جان ، ناپدریه " مادرش " رو زده... «« « « « مادر » » » »»
به خدا بازم خودش رو خوب کنترل کرده... یه جوون تو این دوره و زمونه... خودخدا کمکش کرده ! !
شاید ، اگه ما بودیم...! ! !
* یا فاطمه زهرا
خودت نجاتش بده
خودت به این بچه رحم کن
آقا جان ،
شما رو به عزت این روزهای عزیز...و به حرمت خون حسین که به ایام شهادتش نزدیک می شویم و...
به خاطر و حرمت خون تمام مظلومان عالم
(((((((((((((((((( حق رو ناحق نکنیم ))))))))))))))))))))))
متن زیبایی که این جوون دکلمه کرده :
(دکلمه حمید صفت در آهنگ "" توسل "" امیر عباس گلاب و حمید صفت)
صَلی اله عَلیک یا مَظلوم●♪♫
شاه شیب الخَضیب●♪♫
خط و طریق●♪♫
بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری●♪♫
من کفن پاره کنم●♪♫
جان دوباره از سر گیرم●♪♫
حسین جان●♪♫
دکلمه : حمید صفت
اَلسّلامُ علَی الحُسین●♪♫
و عَلی علیِ ابنِ الحُسین●♪♫
و عَلی اَصحاب الحُسین●♪♫
و عَلی اولاد الحُسین●♪♫
به خاطرخدا
آثار هنری این بچه رو زیر و رو کنید... با انصاف گوش بدبد ...
ببینید این بچه ایرانی " غیور " چه آثاری داره...؟؟؟؟؟
چقدر درمندانه و دلسوزانه هنرش در خدمت نسل جوان پاک ایران و ایرانیست...
*** یک عده خائن می خوان به هر بهانه ای شرش رو از سر خودشون کم کنن و...
بکشنش
***یک عده خائن به دین و مذهب و خاک وطن و ناموس و غیرت ملی و خون پاک شهدامون...
( غرب گرایان کثیف ضد ایران و ایرانی... )
میخوان بکشنش...
خدا عاقبت همه رو ختم به خیر کنه.
آمین یا رب العالمین
ببخش تا بخشیده شوی
اون بنده خدا احتمالا توو دعوا فشارش پایین بالا رفته به قلبش فشار آورده و بعد چند ساعت فوت کرده این به هیچ عنوان قتل نیست .
در ان حالت شاید اصلا فکر نمیکرده
باعث مرگ ایشان شود
خدا بیامرزد ایشان را
و نباید اجازه دهیم یک جوان قصاص شود
همین چند سال که در زندان بوده
حسابی زجر کشیده .چونکه در انتظار قصاص بوده
هر شب مرده و زنده شده
اینشالله بخشیده میشه
قتل عمد و از روی برنامه قبلی نبوده است .
در ضمن در پایگاه 115 اطلاعات بیمار که با پای خودش وارد آمبولانس شده موجود است .