به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مهاباد، کلمه زغال همیشه برایم سختی و مشقت را تداعی میکرد، بچه که بودم وقتی اسم زغال میآوردند به یاد کارگران معدنهای زغال سنگ در فیلمهای تلویزیونی میافتادم کارگرانی رنجور که با چهرههایی سیاه سوخته در حال کندن زمین بودند.
یا وقتی اسم زغالچوب میآمد یاد چاههای پر دود که چند نفر خسته و به هم ریخته در حال تولید زغال بودند، حتی آن روزها نمیدانستم "زغال" بنویسم یا "ذغال" که در فرهنگ معین و دهخدا هم بر سرچگونه نوشتنش اختلاف بود.
هرچه بود اسم زغال هیچوقت همراه با آرامش نبود، و حالا ۶ نفر از اهالی روستای "قم قلعه" مهاباد با تحمل سختی و تلاش زیاد در گرمای بالای ۴۰ درجه از طریق کار در کارگاه تولید زغال سنتی امرار معاش میکنند.
هر چند بیشتر این افراد از روی عشق و علاقه به شغل تولید و فروش زغال روی نیاورده و از سر ناچاری و بیکاری به این کار سخت و جانکاه تن دادهاند.
اما شرح روایت کار تعدادی از کارگران یک کوره زغال سنتی در روستای "قمقلعه" مهاباد حکایتی دیگر دارد که شنیدن آن خالی از لطف نیست.
از میان باغات سرسبز و مزارع زیبایی دشت "شهرویران" مهاباد از دور دود سیاه و کمرمقی بلند میشود، اگر رد این دود را به طرف روستای قمقلعه بگیرید از میان آن همه زیبایی این دشت زیبا، از طریق جادهای خاکی که از چند مزرعه میگذرد و دارای چاله و چولههای فراوانی است به کوره تهیه زغال سنتی برادران "لله" میرسید.
در بدو ورود به کوره زغال به مرد میانسالی رسیدیم که در میدان بزرگ کوره و با استفاده از شلنگ آب مشغول آبپاشی محوطه است و با نزدیک شدن ما دست از کار میکشد و برای خوشآمدگویی به استقبال ما میآید و خودش را کاک سلیمان معرفی میکند.
در قسمت دیگری از کورهخانه چهار سوله تهیه زغال به ردیف در کنار هم قرار داشتند که درب ۲ سوله با استفاده از گل پوشیده شده و در حال سوختن بود و درب یک سوله باز و سه کارگر مشغول بیرون کشیدن تنههای زغالی درختان از داخل کوره بودند.
تنههای درخت که زغالی شده را به محوطه بیرون سوله میآورند تا علاوه بر سرد شدن، آفتابی به آنها بزند و سپس برای بستهبندی و فروش آماده شوند.
بوی دود در همه جا پیچیده و تنههای بیجان درختان که روزی برای خود روزگار دیگری داشتند هماکنون در گوشهای افتاده و منتظر تبدیل شدن به زغال هستند.
او که متولد سال ۱۳۴۸ روستای قمقلعه مهاباد است و از دوران کودکی از ناراحتی هر دو چشم رنج میبرد میگوید: چشمانم بسیار کمسو هستند و از فاصله بیشتر از چهار متر نمیتوانم چهره افراد را تشخیص دهم و به خاطر همین عارضه سال ۱۳۶۶ در زمان جنگ تحمیلی از سربازی معاف شدم.
سلیمان لله افزود: از سال ۱۳۸۰ کار در کورهخانه زغال را شروع کردم، در ابتدا کوره را در نزدیک روستای "تیکانلوجه" مهاباد به همراه برادر بزرگم راهاندازی کردیم، اما با توجه به اینکه در نزدیکی جاده و روستا بود با حکم اداره محیط زیست آن محل پلمب شد.
او اذعان کرد: با راهنمایی منابع طبیعی و اجازه شورای اسلامی روستای قمقلعه در بخشی از زمینهای لمیزرع روستا (شورهکات) که حدود ۶ هزار متر مربع بود ساخت کورهها را آغاز و هماکنون از چوب هرس باغات و درختان پیر و فرسوده زغال تولید میکنیم.
"لله" گفت: از افراد بیکار روستا برای کار در کوره زغال کمک گرفتم بهطوری که هماکنون در این کوره خانه ۶ نفر به صورت مستقیم و تعداد دیگری هم به صورت غیرمستقیم امرار معاش میکنند و چرخ زندگی خود را به حرکت در میآورند.
او در خصوص کار در کوره زغال نیز گفت: این کار با سختیهای زیادی همراه است به طوری که در برخی موارد برای تهیه چوب مورد نیازمان مجبوریم به مناطق مختلف برویم، ولی در بیشتر موارد باغداران خود درختان بلااستفاده باغات خود را با خودرو به کوره منتقل میکنند.
"لله" افزود: نوع درخت در نوع زغال تولید شده بسیار مهم است و به همین خاطر درختان سیب و آلبالو را از هم جدا میکنیم و پس از قطعه قطعه کردن در کوره قرار میدهیم؛ کوره باید چند روز بسوزد و در این مدت نیاز به مراقبت و نگهداری دارد.
او اظهار داشت: سپس زغال تهیه شده را از کوره خارج میکنیم و در داخل میدان پهن میکنیم تا به خوبی خشک شود و پس از الک و خرد کردن زغال را در بستههای مناسب (به درخواست مشتری) بستهبندی میکنیم.
"لله" گفت: کار در کوره زغال بسیار سخت و طاقتفرسا است و مشکل بینایی و دید کم چشمانم هم بر سختی این کار افزوده است، اما من بر اساس تصمیمی که گرفتم هیچگاه تسلیم زندگی و شرایط نمیشوم.
اما در این میان بعضیها از روی ناچاری به این شغل روی آوردند
آقای راش از کارکنان دیگر در زغال فروشی است و به خبرنگار ما گفت: متاهل هستم و دو فرزند دارم، قبلا با خودرو مسافر کشی میکردم و خرج خانواده خود را تامین میکردم، اما از وقتی بنزین سهمیهای و گران شد کارکردن با خودرو مقرورن به صرفه نیست و من هم مجبورم به هر طریقی خرج خانواده ام را تامین کنم.
او ادامه میدهد: کار در کوره زغال را از ساعت هشت صبح شروع میکنیم و تا غروب مشغول کار هستیم و غروب پس از پایان کار روزانه در داخل کوره دوباره به روستا برمیگردیم.
او نیز از سختی بیرون کشیدن زغالهای داغ از داخل کوره و صبر کردن برای سرد شدن آنها میگوید و تاولهای روی دستانش نشان میدهد که با چه سختیهایی روزی خود را به دست میآورد.
مهندسی که زغال فروشی میکند
در میان تنههای نیمه جان درختان که هنوز هم رمقی در آنها وجود دارد، مرد ۳۵ سالهای با استفاده از تبر و پتک مشغول کار است به او نزدیکتر میشوم دست از کار میکشد، از فرط خستگی و گرمای سوزان آفتاب، عرق از پیشانیاش جاری شده است.
کاک شمزین کشاورزی را در دانشگاه علمی کاربردی میاندوآب خوانده و پس از آنکه نتوانسته است در رشته مورد علاقهاش کاری پیدا کند کار در کوره زغال را شروع کرده است و اکنون دارای همسر و ۲ فرزند خردسال است.
او میگوید: برای کار به چند ارگان سر زدم و حتی درخواست وام برای گلخانه و پرورش ماهی دادم، اما تاکنون به نتیجهای نرسیدم و به همین خاطر به کارم در این کوره زغال ادامه دادم و حدود هشت سال است در این اینجا مشغول به کار هستم.
"شمزین مهنام" افزود: کار اینجا به رغم سختیهای زیادی که دارد، اما باعث شده پیش خانوادهام سربلند باشم و روزی حلالی که با عرق به دست میآورم را روی سفره زن و بچههایم بیاورم.
او در مورد آینده کار در کوره زغال اظهار داشت: با توجه به برنامههایی که دارم میتوانم اشتغال و درآمد را در این کوره به سه برابر برسانم و برای اینکار نیازمند حمایت مسوولان شهرستانی و استانی هستم.
این دانشآموخته رشته کشاورزی گفت: ما اکنون به صورت سنتی زغال را تولید و روانه بازار میکنیم، ولی اگر مسوولان از ما حمایت کنند میتوانیم با خرید چند دستگاه پرس و بستهبندی حتی زغال تولید شده را به کشورهای دیگر هم صادر کنیم.
او افزود: اکنون خاک زغال هیچ فایدهای ندارد و به صورت ضایعات دور ریخته میشود در حالی که این خاک زغال را میتوانیم دوباره فرآوری و به زغال صنعتی تبدیل کنیم که کیفیت بسیار بالایی هم دارد.
نبود بیمه و نداشتن امنیت شغلی و نگرانی آینده کاری و زندگی، از جمله مسائلی است که بیش از ۷ نفر در این کارگاه از آن رنج میبرند.
کارگران و مسئولان حوزه کارگری مهاباد که فعالیت در این حرفه را سخت و همراه با مخاطرات جسمی و جانی میدانند، رفع این مسائل و پایان دادن به دغدغههای آنان را لازم و ضروری دانستند.
"میرحاج سهرابی" یکی دیگر از کارگنان این کوره زغال پزی است که برای بدست آوردن لقمهای نان، با انجام کار روزمزدی تن به خطرات در مسیر کار میدهند نباید برای آینده شغلی شان و زندگی خود و خانواده، دغدغه داشته باشند.
سهرابی که خود را سختی کشیده شغل کارگری میداند به خبرنگار ما گفت: انجام کار آنهم در سوز بی گدار آتش، من و همکارانم را تهدید میکند.
او افزود: در این وضعیت خطرآفرین کار و فعالیت، بروز هر گونه حادثه از جمله پرت شدن از تکه آتش برایمان دور از انتظار نیست.
او نبود بیمه به کارگران سانحه دیده را مشکل همیشگی این قشر اعلام کرد و گفت: با وجود فشار و سختی کار، قرار نگرفتن زیر چتر بیمه خواسته و پیگیری همیشگی این قشر است.
آخر سر کاک سلیمان از داخل کلبه، یک پوشه پلاستیکی را بیرون میآورد که مدارکی از فعالیت در این کارگاه وجود دارد که برخی مدارک از چندین سال قبل در آن بایگانی شده و جوازی که از طرف امور صنفی مهاباد مبنی بر کارگاه تولید سنتی زغال از ضایعات منابع سلولزی با ظرفیت ۵۰۰ تُن در سال را نشان میدهد.
صاحب کارگاه زغال پزی با اشاره به مشکلاتی که با اداره منابع طبیعی دارند، افزود: در گذشته تنها با محیط زیست مشکل داشتیم، اما مدتی است که منابع طبیعی هم با فعالیت ما در این زمین که جزو اراضی ملی است، مخالفت میکند.
برای بررسی موضوع کوره زغال برادران "لله" به اداره منابع طبیعی و آبخیزداری مهاباد رفتم، انگار سوژه گزارش من در این اداره هم نام آشنایی داشت و از قرار معلوم پرونده این واحد کوره زغال از سال ۱۳۹۴ تشکیل شده بود.
مجید پاتو رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری مهاباد گفت: واحد کوره زغال که در روستای قمقلعه مهاباد فعال است فاقد مجوز لازم از اداره منابع طبیعی است و بر اساس قانون باید این واحدها مجوز خود را از منابع طبیعی دریافت کنند.
پاتو افزود: این فرد دارای پروانه کسب از طرف مجمع امور صنفی مهاباد به عنوان واحد تولید زغال از ضایعات منابع سلولزی بوده، اما این مجوز از نظر این اداره برای فعالیت کوره زغال فاقد اعتبار لازم است.
او اضافه کرد: هماکنون این اداره مجوزی برای کورههای تولید زغال سنتی صادر نمیکند و تنها واحدهایی که بتوانند به فناوری جدید تولید صنعتی زغال تجهیز شده باشند، میتوانند به فعالیت بپردازند.
این مقام مسئول در خصوص مجوزهای قطع درختان مثمر و غیرمثمر برای تهیه زغال نیز گفت: هر گونه قطع درختان و حمل آنها باید بر اساس مجوزهای اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان باشد و در صورت نداشتن مجوز، محموله قاچاق بوده و متخلفان برابر قانون جریمه میشوند.
اما بعضی ها بر این باورند که کرونا عاملی برای تبر سود جویی ریشه درختان شده است.
در داخل روستا کاک اسکندر درفش دیگر روستایی که شغل او دامداری است و از قطع درختان جنگلها بسیار ناراحت است به خبرنگار ما میگوید: بسیاری از روستاییان در خانههای خود زغال تولید میکنند و وقتی خویشاوندانشان از شهرها برای دیدن آنها میآیند یک یا دو گونی زغال به آنها سوغات میدهند.
او با بیان اینکه در ماههای اخیر کرونا برخی را از کار بیکار و خانه نشین کرده است ادامه میدهد: برخی به بهانه اینکه باید مایحتاج خانواده خود را تامین کنند روی به قطع درختان و فروش آن به دلالان تولید زغال میآورند که مسئولان باید در این زمینه چاره اندیشی کنند.
چه باید کرد؟
مشکل کوره زغال برادران "لله" مهاباد نمونه کوچکی از هزاران واحدی است که در مناطق مختلف کشور در قوانین و بخشنامههای بین ادارههای مختلف سرگردان مانده و برخی که توان و تابآوری لازم را ندارند، متوقف میشوند و برخی دیگر نیز با وساطت برخی ارگانها به صورت نیمه فعال به فعالیت خود ادامه میدهند.
حال در سالی که مزین به سال "تولید، پشتیبانیها و مانع زدایی ها" از سوی مقام معظم رهبری نامگذاری شده است و دولت نیز بنا گذاشته که با تمام توان از واحدهای تولیدی دفاع کند؛ لازم است مسئولان شهرستانی نیز در این راه از اختیارات قانونی خود در این زمینه استفاده کنند و آستینهای همت را بالا زدن و مشکلات این واحدها را که تامین معیشت خانوارهای زیادی را در این شرایط سخت کرونایی بر عهده دارند، حل کنند.
انتهای پیام / س خ