سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سبک زندگی پدر خداپرستان/ چرا حضرت ابراهیم(ع) به عنوان دوست خدا انتخاب شد؟

بنده‌های برگزیده خدا به مقام نبوت رسیدند تا به هدایت خلق مشغول باشند، اما اینطور نبوده که آنها مورد امتحان الهی قرار نگیرند و همیشه در رفاه و آسایش باشند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،آشنایی با سیره و سبک زندگی انبیای الهی می‌تواند درس‌های مهمی برای زندگی امروز ما داشته باشد؛ درس‌هایی که در قرآن کریم به آن‌ها اشاره شده است، اما توجه و دقت مداوم ما را می‌طلبد تا این آموزه‌های مهم را سرمشق و الگوی زندگی خود قرار دهیم. در عین حال، برخورداری از اطلاعاتی درباره زندگی پیشوایان دینی و پیامبران خدا علیهم السلام می‌تواند ما را در برابر سختی‌های زندگی مقاوم‌تر و در مواجهه با خوشی‌های دنیایی، داناتر و شاکرتر کند.

مروری بر زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام مشخص می‌کند که آن حضرت به دلیل عبادت‌های خالصانه و سبک زندگی ویژه‌ای که در مواجهه با مردم داشته و نیز دغدغه ایشان برای هدایت بنده‌های خدا، موجب شده به مقامی برسد که خدای متعال عنوان «خلیل‌الله» را به او داده و ایشان را به عنوان دوست خود و بلکه امتی در ازای عبادت‌های خالصانه معرفی کند.

در سالروز منسوب به میلاد حضرت ابراهیم علیه السلام، به بررسی بخش‌هایی از سیره و زندگی پدر خداپرستان می پردازیم.

تولد دومین پیامبر اولوالعزم

درباره زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام مطالبی در قرآن کریم و احادیث وجود دارد؛ اما درباره تولد آن حضرت اطلاعات کمی داریم. در این مورد، در روایت‌ها اشاره‌هایی به تاریخ تولد و همچنین پدر و مادر حضرت ابراهیم علیه السلام شده است. طبق این روایت‌ها، آن حضرت در تاریخ ۲۵ ذی‌القعده به دنیا آمد. البته بعضی از روایت‌ها به میلاد ایشان در اول ذی‌الحجه اشاره دارند.

همچنین درباره سال تولد حضرت ابراهیم علیه السلام هم گفته شده که ایشان در حدود ۳ هزار سال بعد از خلقت آدم علیه السلام و یا ۱۲۶۳ سال بعد از حضرت نوح علیه السلام به دنیا آمد. اگر هم بخواهیم تاریخ تولد آن حضرت را با تاریخ میلاد حضرت عیسی علیه السلام بسنجیم، طبق تاریخ، آن حضرت ابراهیم علیه السلام حدود ۲ هزار سال قبل از میلاد مسیح متولد شد.

درواقع آن حضرت از نسل حضرت نوح علیه السلام بوده و همان طور که در سؤال اشاره کردید، دومین پیغمبر اولوالعزم محسوب می‌شود که دارای کتاب و شریعت بود.

مخفی کردن نوزاد

حضرت ابراهیم علیه السلام در دورانی به دنیا آمد که ستاره‌شناس‌ها و پیشگویان به نمرود، حاکم آن دوران، خبر داده بودند که نوزاد پسری در آن ایام به دنیا می‌آید که تمام قدرت نمرود را از بین می‌برد. همان روز‌ها بود که حضرت ابراهیم علیه السلام در سرزمین بابل و در زمان حکومت نمرود بن کنعان متولد شد.

بابِل سرزمینی در حوالی عراق کنونی بود. در بعضی از منابع هم نوشته شده آن حضرت در منطقه‌ای به نام حران متولد شد و بعد‌ها پدرش او را به بابل برد. منطقه‌ای به نام اور هم جزء مناطقی است که به عنوان محل تولد آن حضرت معرفی شده است. تاریخ نویسان معاصر هم عمدتاً اعتقاد دارند که آن حضرت در همین منطقه اور به دنیا آمد و رشد کرد.

در اور هم مانند سایر شهر‌های بین النهرین، مردم سیارات و ماه و خورشید را پرستش می‌کردند. آن طور که در قرآن کریم هم اشاره شده است، مردم به جای پرستش خدای یکتا، به ستایش ماه و خورشید و ستاره‌ها مشغول بودند.

پدر و مادر حضرت ابراهیم علیه السلام

گفته شده که مادر آن حضرت امیله یا نونا نام داشت که او هم از نسل سام یکی از پسران صالح و خداپرست حضرت نوح علیه السلام بود. وقتی مادر آن حضرت دچار درد زایمان شد، خودش را به بیابان رساند و فرزندش را به دنیا آورد. از همان زمان فرزندش را در غاری در بالای کوه مخفی نگه داشت تا مبادا مأموران حکومت او را به قتل برسانند.

همچنین طبق روایت‌های مستند، نام پدر آن حضرت تارح یا تارخ بوده. او مردی خداپرست بود و مانند بسیاری از مردم آن زمان، بت نمی‌پرستید. درواقع هم اجداد پدری و هم اجداد مادری حضرت ابراهیم علیه السلام به حضرت نوح علیه السلام می‌رسد.

بر این اساس، نام آزر که در قرآن کریم آمده و حضرت ابراهیم علیه السلام او را پدر خطاب کرده‌اند، مورد سؤال است. احتمال زیاد آن است که آزر نام سرپرست یا عموی آن حضرت بوده. چون گفته شده پدر ایشان وقتی از دنیا رفته که حضرت ابراهیم علیه السلام خردسال بود. به همین دلیل آزر سرپرستی او را بر عهده گرفت. اما آزر بت می‌پرستید، بلکه حتی بت می‌تراشید. یعنی با دست خودش بت‌هایی مانند مجسمه درست می‌کرد و برای پرستش به مردم می‌فروخت. با این توضیح، پیامبر اولوالعزم نمی‌توانسته فرزند چنین شخصیتی باشد.

به این نکته هم توجه داشته باشید که در لغت‌شناسی عرب آمده است که عنوان «أب» به معنی پدر را به عمو هم اطلاق می‌کنند. این مطلب از آنجایی صحت پیدا می‌کند که بر اساس حدیثی از پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله، همه نیاکان و اجداد آن حضرت موحد و یکتاپرست بودند. چنانکه آن حضرت فرموده‌اند: «نَقَلَنی اللّه‌ُ مِن اَصلاب‌ِ الطّاهرین‌ِ الی اَرحام‌ِ الطّاهرات‌ِ» حتی شیخ طوسی هم در نسب‌شناسی حضرت ابراهیم علیه السلام، نام پدر آن حضرت را تارح ثبت کرده و نوشته که آزر جد مادری آن حضرت بود.

زندگی خانوادگی حضرت ابراهیم علیه السلام

اطلاعاتی درباره زندگی و خانواده حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن کریم عنوان شده است. آن حضرت با دختری به نام ساره ازدواج کرد. گفته شده که حضرت ساره علی‌ها سلام دختر خاله آن حضرت و درواقع خواهر حضرت لوط علیه السلام بود. این بانو دارای ثروت زیادی بود که آن را در اختیار حضرت ابراهیم علیه السلام گذاشت و آن حضرت با تلاش خود و به برکت الهی آن را افزایش داد. به طوری که در آن منطقه کسی به اندازه آن حضرت دارایی نداشت.

اما حضرت ساره سلام‌الله علی‌ها فرزنددار نمی‌شد. به همین دلیل کنیز خودش را که هاجر نام داشت، به حضرت ابراهیم علیه السلام بخشید و آن حضرت از حضرت هاجر سلام‌الله علی‌ها صاحب فرزندی به نام اسماعیل شد. البته به اراده الهی بعد از مدت‌ها حضرت ساره علی‌ها سلام هم صاحب فرزند شد که او را اسحاق نام گذاشتند. گفته شده که حضرت اسحاق علیه السلام ۵ یا ۱۳ سال بعد از حضرت اسماعیل علیه السلام به دنیا آمد و در آن زمان، حضرت ابراهیم علیه السلام بیشتر از ۱۰۰ ساله بود و حضرت ساره سلام‌الله علی‌ها هم حدود ۹۰ سال داشت.

روایت دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه حضرت اسحاق حدود ۳۰ سال بعد از حضرت اسماعیل علیه السلام به دنیا آمد و در آن زمان حضرت ابراهیم علیه السلام ۱۲۰ ساله بود.

امتحان‌های دشوار الهی

در عین اینکه ماجرای نبوت و پیامبری حضرت ابراهیم علیه السلام در قرآن کریم عنوان شده، به موضوع امامت آن حضرت هم تأکید شده است. درواقع درست است که خدای متعال، بنده‌های خالص و برگزیده خود را به مقام نبوت رسانده است تا به هدایت خلق مشغول باشند، اما به هیچ وجه این طور نبوده که آن بزرگان مورد امتحان‌های الهی قرار نگیرند و همیشه در رفاه و آسایش باشند.

به عنوان مثال خدای سبحان بار‌ها حضرت ابراهیم علیه السلام را مورد آزمایش‌های سخت قرار داد. اینکه آن حضرت از همسر خود، یعنی حضرت ساره سلام‌الله علی‌ها تا سن پیری صاحب فرزند نشد، یکی از این امتحان‌ها است.

از سوی دیگر آن حضرت به امر خدای متعال حضرت هاجر سلام‌الله علی‌ها و حضرت اسماعیل علیه السلام را که آن موقع فرزند کوچکی بود به سرزمین مکه برد، در حالی که مکه آن زمان بیابان خشک و بی‌آبی بود و هیچ‌کسی در آنجا زندگی نمی‌کرد. اما امتحان خدا این بود که آن زن و فرزند عزیزش را در آن سرزمین خشک و بی‌آب رها کرده و به خدا واگذار کند.

سپس بعد سال‌ها که فرزندش رشد کرده و جوانی برومند شد، امر شد که او را در راه خدا قربانی کند. این‌ها امتحان‌های بسیار سخت و طاقت‌فرسایی است که تنها از عهده انبیای بزرگ و بندگان شایسته و والای خدا برمی‌آید. در عین حال نمونه این امتحان‌ها در زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام بسیار است.

رسیدن به مقام امامت

در آیه ۱۲۴ سوره مبارکه بقره می‌خوانیم که: «وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّیتِی قَالَ لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ؛ هنگامى که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود و او به خوبى از عهده این آزمایش‌ها برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم. ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانى قرار بده!) خداوند فرمود: پیمان من، به ستمکاران نمى‏رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقام هستند).»

بر اساس این آیه شریفه، خدای متعال حضرت ابراهیم علیه السلام را مورد چندین امتحان مهم قرار داد. بعد از اینکه آن حضرت از همه این امتحانات به خوبی و با سرافرازی بیرون آمد، خدای متعال او را به مقام امامت رساند. البته علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان، امامت را در این آیه به معنی هدایت باطنی تعبیر و تفسیر کرده است. یعنی مقامی که رسیدن به آن، لازمه برخورداری از کمال وجودی و مقام معنوی خاصی است که بعد از مجاهدت‌های بسیار حاصل می‌شود.

مقام خلیل‌اللهی

یکی از لقب‌های مهم حضرت ابراهیم علیه السلام، خلیل‌الله است. خلیل به معنی دوست و برگزیده است. درواقع حضرت ابراهیم علیه السلام به عنوان دوست و برگزیده خدای متعال است.

در کتاب علل الشرایع این طور نوشته شده که چند خصلت و عمل صالح در حضرت ابراهیم علیه السلام وجود داشت که ایشان را به این مرتبه رساند. اعمالی مثل زیاد سجده کردن و ذکر گفتن در برابر خدای متعال، اطعام فقیران و مرم، رد نکردن خواسته و نیاز مردم و درخواست نکردن از غیر خدا، عبادت‌های شبانه و خالصانه آن حضرت زمینه رسیدن به این مرتبه و مقام شده است.

منبع:تسنیم

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.