به گزارش خبرنگار
اقتصاد و انرژی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان،
مجتبی کاتب، کارشناس اقتصادی در یادداشتی تحت عنوان" ضرورت توسعه اقتصاد از مسیر نوآوری و فناوری" اینطور مینویسد که؛ سقف ایران قوی بر چهارستون "سرمایه اجتماعی و مقبولیت مردمی"، "اقتصاد درون زا"، "تعامل با دنیا و همکاری با همسایگان" و "سیاست خارجی تلفیقی میدان و دیپلماسی" استوار است. بدون پرداختن همه جانبه و کلی نگر به این چهار ستون اصلی، ایران قوی در آسمان معیشت، اقتصاد و فرهنگ نمیتواند اختری و در میدان سیاست خارجی صفدری کند. از مهمترین مؤلفههای اقتصاد درون زا که پیشران جهش تولید و گشایش در معیشت مردم است یکپارچگی سامانههای اطلاعاتی، شفافیت، فساد ستیزی و عدالت محوری است. در این یادداشت به اختصار و بهطور ویژه به ضرورت نوآوری و سامانههای اطلاعاتی یکپارچه در نهادهای پولی و مالی و سازمانهای اقتصادی و نقش آنها در ظهور ایران قوی خواهیم پرداخت.
وی ادامه می دهد: در جهان به شدت رقابتی امروز، نهادهای مالی و اقتصادی دیگر نمیتوانند تنها بر رشد طبیعی یا نوآوری داخلی تکیه کنند. سازمانهایی در نهایت برنده از میدان خارج میشوند که دست به مجموعهای از اقدامات نوآورانه میزنند و مبادرت به راه اندازی بوم سازگان خود (اکوسیستم) و پرورش آن، اتحاد با شرکتهای نوپا و نوآور و همکاری با سازمانهای فنآور مالی و اقتصادی مینمایند. تبدیل این فرصتهای بالقوه به کاربرد بالفعل و ترجمه نوآوری سامانههای اطلاعاتی یکپارچه به کاربست ان، نیازمند آن است که مدیران کلان کشور دیدگاهی کلگرایانه و همه جانبه نگر اتخاذ کنند.
لزوم همکاری نهادهای اقتصادی و مالی با سامانه های یکپارچه
او معتقد است که؛ نهادهای مالی و اقتصادی میبایست در بسترهای نوآور و سامانههای یکپارچه اطلاعاتی سرمایه گذاری کنند. آنها باید در مدل کسب و کار خود تجدید نظر کرده و آن را مورد بازبینی اساسی قرار دهند. بروز تغییرات سریع در بازار و تحولات مستمر، مستلزم داشتن توانایی و مهارت درک تغییرات و تطابق پذیری است. در این راه تغییرات فن آورانه گرچه از اهمیتی اساسی برخوردار است، اما به تنهایی کافی نیست. شناخت این تغییرات و استفاده بهینه از آنان دو موضوع کاملا متفاوتاند. سازمانهای اقتصادی همچون بانک و بیمه باید از راه حل هایی، چون دانش تجزیه و تحلیل، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و رایانش ابری بهره جسته و از فنآوری مناسب، نوآوری بهینه و یکپارچگی اطلاعات برای اهداف واقعی و با ترکیب صحیح استفاده نمایند. اهداف واقعی در کاربست نوآوری و فناوری در نهادهای پولی و مالی شامل یکپارچه سازی اطلاعات مشتریان و متقاضیان، شفافیت در عملکرد و در ویترین قرار گرفتن فرصتها و امکانات، فساد زدایی و عدالت گستری است.
کاتب تاکید کرد: چهارمین انقلاب صنعتی که بر مبنای فنآوریهایی، چون رایانش ابری، بلاک چین، هوش مصنوعی/رایانش شناختی و مدل سازی قابل پیش بینی شکل گرفته میتواند در ساختارها و سازمانهای اقتصادی ایران ساری و جاری گشته و با تقویت پیشرانهای اقتصادی به شکل دهی ایران قوی کمک نماید. نوآوریها موجب پدید آمدن راههای تازه برای برقراری ارتباط میان عرضه کنندگان و متقاضیان وام و تسهیلات، اشتراک اطلاعات در جهت جلوگیری از دور زدنهای غیرقانونی، شفافیت زایی درجهت عدم امکان زد و بندهای احتمالی و فساد زدایی در جهت توسعه عدالت اقتصادی و اجتماعی است. درک و باور مدیران طراز اول کشور به اینکه راه حلهای دیجیتال، نوآوری و یکپارچه سازی اطلاعات چگونه بر ناکارآمدی و فساد اقتصادی غلبه مینماید امری حیاتی است.
وی افزود: چهارمین انقلاب صنعتی ایجاب میکند تا نهادهای پولی و مالی و سازمانهای وابسته را با بینشی یکپارچه نگریست که حوزههایی، چون رایانه و علم مدیریت، نظریه سازمانی، حقوق و اقتصاد را در بر میگیرد. نوآوری و یکپارچه سازی سامانههای اطلاعاتی میتواند به صورت بالقوه موتور و نقطه آغاز تغییرات و تحولاتی باشد که ایران قوی به آن نیازمند است.
این مقام مسئول نوشت: نوآوری و یکپارچه سازی سامانههای اطلاعاتی مستلزم تغییر در رابطه بین نهادهای پولی و مالی و مشتریان است. این نهادها از راه حلهای دیجیتال برای خودکار سازی فرآیندها و ارائه خدمات از طریق کانالهای گوناگون میبایست بهره ببرند. نوآوری، بینشی نوین و بدیع در شرکتها و بنگاههای اقتصادی خلق مینماید که در عین ارزش افزایی برای سازمانهای اقتصادی، موجب میشود تا آنها چابکتر، شفافتر، یکپارچهتر و در قبال مشتریان و مردم پاسخگوتر باشند. نوآوری در فرایندهای سازمانهای اقتصادی معرف مجموعهای از راه حلهاست که در تمامی مراحل برای شفافیت زایی، فساد زدایی و عدالت محوری بر اصول پایه سامانههای تطبیقی یکپارچه و دانشهای چند مؤلفهای متمرکز است.
کاتب تاکید میکند که، یکی از اهداف اصلی نوآوری و یکپارچه سازی، افزودن عنصر چابکی به نهادهای پولی و مالی همچون بانک و بیمه برای رفع موانع تأمین سرمایه برای جهش تولید است. مدیریت چابک از مدیریت جمع و جور حاصل میشود. جمع و جور بودن در واقع راه رسیدن به چابکی و انعطاف است. به عبارت دیگر، چابکی هدف غایی است و جمع و جور بودن ابزار تحقق این هدف. نیاز به چابکی را باید نتیجه پیچیدگی و در هم تنیدگی فضای کنونی کسب و کار دانست. چابکی، مستلزم واکنش سریع سازمانهای اقتصادی به تغییرات از طریق ایجاد تغییر در پیکربندیشان با هدف تطبیق با شرایط متغیر است. به لطف چابکی، سازمانهای اقتصادی میتوانند با تغییر در اولویتها همچون جهش تولید و نیازهای اقتصاد درون زا به شکلی کارآمد، ثمربخش و شفاف سازگار شوند. تحول دیجیتال و نوآورانه امکان استفاده از فرصتهای نوظهور را فراهم نموده تا با کارکرد مؤثر و شفاف، انضباط و قانونمداری در نهادهای اقتصادی، چشم اندازی پایدار در عرصههای کارآمدی، تولید محور بودن به جای سفته بازی، شفافیت زایی و فساد زدایی در گستره ایران قوی ترسیم کند.
وی تاکید کرد: در نتیجه باید گفت که برداشتن گامهای محکم توسط مدیران کلان کشور در دولت سیزدهم برای کاربست تحولات دیجیتال و نوآورانه به همراه سامانههای یکپارچه اطلاعاتی در نهادهای پولی و سازمانهای مالی در بنا نهادن سقف ایران قوی بر ستونهای چهارگانه اهمیت ویژهای دارد. همه جانبه نگر بودن و داشتن تفکر سیستماتیک به همراه درک صحیح و شناخت دقیق از نوآوریها توسط مدیران میدانی و کاربلد و چرخش از رویکردهای کوتاه مدت به رویکردهای بلند مدت و پایدار و تغییر از مدیریت روزمره به مدیریت کلان نوآورانه و خلاق برای تحقق شفافیت زایی عملکرد، فساد زدایی اقتصادی و عدالت گستری در سازمانهای اقتصادی از پیشرانهای ساختن ایران قوی است.