سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

لو رفتن راز مادر و پسر عاشق بعد از ۲۶ سال

زن جوان که روزی برای همیشه از شهر خود ناپدید شده بود بعد از سالها راز مادر و پسری اش را با فرزند خود درمیان گذاشت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،زن چینی بعد از سال‌ها راز پنهان زندگی خودش را با پسر جوانش در میان گذاشت و اعتراف کرد که او مادر واقعی اش نیست و سال‌ها پیش او را از مادر واقعی اش ربوده است.

پرستار زن جوان یک روز برای همیشه ناپدید شد و هم زمان با این اتفاق زوج جوان پسر یک ساله‌ی خود را گم کردند، اتفاقی که مدت‌ها پلیس را درگیر تحقیقات و بررسی‌های دقیق کرد، اما بی نتیجه باقی ماند و حالا بعد از ۲۶ سال در شهری دیگر مادر ۴۸ ساله یک پسر ۲۷ ساله خود را به عنوان مجرم به اداره پلیس معرفی کرد.

"ژیائوپینگ" ۴۸ ساله با افشای راز قدیمی به پسر جوان خود گفت که او مادر واقعی اش نیست و در حقیقت او را از پدر و مادر واقعی اش سال‌ها پیش دزدیده است.

این زن در اعترافات خود به پلیس گفت:بعد از از دست دادن ۲ فرزندم در دوران کودکی شان متوجه شدم که دیگر نمی‌توانم بچه دار شوم برای همین نقشه‌ای طراحی کردم تا برای فرزندی سالم داشته باشم، به عنوان پرستار بچه وارد خانه‌ی زوج جوانی شدم و مدتی در آنجا از کودک نگهداری کردم تا بالاخره موفق به جلب اعتمادشان شدم تا در یک فرصت مناسب کودک را که پسربچه‌ای ۱ ساله بود ربوده و با خود به شهر دیگری ببرم. با کارت شناسایی جدید و با مشخصاتی کاملا غیرواقعی در جای دیگری زندگی خود را آغاز کردم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم واقعیت را به او بگویم.

"لیو" پسری که حالا ۲۷ ساله است در واکنش به افشای این راز گفت:برایم مهم نیست که سال‌ها پیش چه اتفاقی افتاده است و این زن مادر واقعی من نیست، او برای من بهترین مادر دنیا بوده و هست در حدی که نمی‌توانم این ماجرا را باور داشته باشم. رفتار او با من تمام این سال‌ها مثل یک مادر مهربان و فداکار واقعی بود وحالا گر پدر و مادر واقعی من شناسایی شوند باز هم نمی‌توانم او را ترک کنم.

منبع:برنا
انتهای پیام/

برچسب ها: حوادث ، پلیس
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۰:۰۱ ۰۷ تير ۱۴۰۰
خب مگه اینا کودکان بی سرپرست ندارن؟ میرفت یکی از اونا را بزرگ میکرد