سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا بیماری‌های ذهنی مطالعه را دشوار می‌کنند؟

بیماری‌های ذهنی و روانی به دلایل گوناگون باعث می‌شوند که خواندن کتاب برای هر کسی سخت باشد.

به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از Healthline، خود من مدت زیادی اهل مطالعه بودم که به طور خودجوش کتاب‌های متفاوتی می‌خواندم، اما این مساله به یکباره متوقف شد.

در دوران مدرسه، من یک کودک اهل کتاب بودم، از گذراندن وقت در کتابخانه لذت می‌بردم و روزی یک کتاب را به طور کامل می‌خواندم و علاوه بر این، خواندن و نوشتن آنقدر برای هویت من مهم بودند که نمی‌توانستم حتی یک روز را بدون خواندن کتاب تصور کنم.

زمانی که دانشگاه را آغاز کردم، همه چیز تغییر کرد و من زمان کمتری برای مطالعه کردن داشتم و بیشتر مشغول خواندن کتاب‌های آکادمیک خود بودم و دیگر علاقه‌ای به خواندن یک کلمه بیشتر هم نداشتم.


بیشتر بخوانید


سلامتی ذهنی من تقریباً در همان زمانی که عشقم به خواندن کمتر شده بود، کاهش یافت، اما مدت‌ها طول کشید تا متوجه شدم بین این دو مورد تفاوت وجود دارد.

لذت مطالعه همیشه با من بود و حتی وقتی در حالت افسردگی بودم، هیچ چیز، شادی و نشاط زیادی برای من ایجاد نمی‌کرد؛ به طوری که هر چقدر بیشتر تلاش می‌کردم، بازده کمتری داشتم. 

با گذشت ترم های دانشگاه، وضعیت سلامت ذهنی من دچار مشکل شد و سرانجام، مبتلا شدنم به اختلال استرس پس از سانحه باعث شد تا از دانشگاه انصراف دهم.

اگرچه زمانی که از ادامه تحصیل در دانشگاه انصراف دادم، زمان و انرژی بیشتری برای مطالعه آزاد داشتم، اما نمی‌توانستم این کار را انجام دهم و این موضوع بسیار تعجب برانگیز بود.

مشکل من این نبود که نمی‌توانستم کلمات را بخوانم چراکه توانایی این کار را داشتم و در آن زمان به عنوان نویسنده کار می‌کردم، مشکل این بود  وقتی چیزی از متنی که می خواندم متوجه نمی شدم تا مدت زیادی یک بند را چندین و چند بار، بدون این که کلمه ای از آن را متوجه شوم  می خواندم  و اگر هم چیزی می‌فهمیدم بعد از خواندن چند صفحه خیلی خسته می‌شدم.

وقتی درباره این مشکل از دیگران پرس و جو کردم، متوجه شدم تعداد زیادی از دوستانم که با بیماری‌های ذهنی دست و پنجه نرم می‌کنند، به این مشکل دچار شده‌اند؛ به طوری که  یکی از دوستانم بعد از دوران دانشگاه مطمئن بود که بخاطر اختلال استرس پس از سانحه، این مشکل را داشته است.

با این حال، همه ما یک وجه مشترک داشتیم و آن هم مقصر دانستن خودمان برای داشتن این مشکل بود و اغلب ما خودمان را تنبل و کندذهن خطاب می‌کردیم؛ به طوری که خود من بر این باور بودم که فقط ادعا می کردم خواندن و نوشتن را دوست دارم، اما در واقعیت، حتی نمی‌توانستم چند صفحه از کتابی که خریده‌ام را بخوانم.

به همین دلیل، معلوم شد که یک دلیل روانشناسی برای این مشکل وجود دارد و آن هم این است که ما قطعا تنها نیستیم و به گفته روانشناسان، این موضوع بسیار رایجی است که بیماری‌های روانی بر توانایی خواندن فرد تأثیر می‌گذارند.

آلیسا ویلیامسون، روان درمانگر متخصص در زمینه تروما می‌گوید: "تروما کاملا بر توانایی شناختی، تمرکز، توانایی یادگیری و حتی توانایی خواندن نیز تأثیر می‌گذارد. من معمولاً بیمارانی دارم که فکر می‌کنند دارای ADD یا ADHD یا اضطراب هستند  و در بسیاری از مواقع با آسیب هایی روبه‌رو هستند. "

وقتی احساس خطر می‌کنیم بدنمان حالتی مثل پرواز یا یخ زدن پیدا می کند تا بتوانیم از خود در برابر خطر محافظت کنیم و در آن لحظه، قشر جلوی پیشانی، که بخشی از مغز ما و مسئول خواندن، ریاضیات و سایر کار‌های عمیق اندیشه ای است، متوقف می‌شود.

ویلیامسون می‌گوید: " اگر کسی به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا شود، این مکانیسم متوقف می‌شود. بدن دیگر اعتقاد ندارد که شما ایمن هستید و در این میان، مهم نیست که چقدر از نظر شناختی این موضوع را با اهمیت می‌دانید چراکه مغز به گونه‌ای رفتار می‌کند که گویی واقعه خطرناک بار‌ها و بار‌ها اتفاق می‌افتد، باعث ایجاد فلاش بک، انواع علائم جسمی و خاموش شدن قشر جلوی پیشانی می‌شود که این موضوع می‌تواند برای دانشگاهیان و افراد اهل مطالعه اتفاق افتد. "

تروما (ضربه روحی) نیز می تواند بر نحوه ارتباط ما با دیگران تأثیر گذارد و از آن جا که خواندن، غالبا به همدلی نیاز دارد و ما هم ممکن است خود را جای شخصیت ها تصور کنیم، کنترل این مشکل هنگام استفاده از تروما بسیار دشوار است.

مارک وهرمایر، روانشناس تلفیقی می‌گوید: "خواندن، یک فعالیت با عملکرد بالا است و ما را ملزم می‌کند که در ذهن شخص دیگری جذب شویم تا ارتباط او را دریابیم. "

وهرمایر همچنین اضافه می‌کند: "در زمان مشکل داشتن، بسیار سخت است که تصور کنیم فرد دیگری هستیم و یا در لحظه، آن مشکلی که داریم را فراموش کنیم. "

به عبارت دیگر، اگر ما یک آسیب روحی را پردازش نکنیم، چنان غرق آن می‌شویم که برای فکر کردن، تجزیه و تحلیل و همدلی با مردم و احساسات موردنظر، تلاش می‌کنیم.

ویلیامسون می‌گوید که فقط اختلال استرس پس از سانحه نیست که می‌تواند بر توانایی خواندن شما تأثیر بگذارد چراکه مشکلات تمرکز، در انواع بیماری‌ها اتفاق می‌افتد و بیشتر ما می‌دانیم که افراد مبتلا به ADD یا ADHD در تمرکز مشکل دارند و در تشخیص‌های مختلف مشکل، تلاش می شود که تمرکز لازم انجام شود که این می‌تواند شامل اختلالات خلقی مانند افسردگی و اختلال دو قطبی و تقریباً همه اختلالات اضطرابی، از جمله اختلال استرس پس از سانحه، وسواس، اضطراب عمومی یا اضطراب اجتماعی باشد.

خبر خوب این است که بسیاری از این مشکل‌ها قابل درمان هستند و مشاوره روانشناسی اولین قدمی است که اغلب مشاوران روانشناسی، آن را توصیه می‌کنند امّا باید گفت در حالی که شما روی بهبود شرایط کار می‌کنید، چند کار وجود دارد که می‌توانید برای بهبود رابطه خود با مطالعه کردن انجام دهید.


بیشتر بخوانید:

خودآگاهی؛ مهم‌ترین گام برای رسیدن به ازدواج موفق


دیگر هویت خود را به خواندن گره نزنید

وقتی من به این مسئله توجه کردم، متحول شدم چراکه بسیاری از ما که به کتاب و مطالعه علاقه داریم، وقتی کمتر کتاب می خوانیم، احساس می‌کنیم که داریم سر خودمان کلاه می‌گذاریم که خودمان را عاشق کتاب می‌دانیم و به این ترتیب، فشار زیادی را تحمل می‌کنیم.

 کتاب‌هایی را بخوانید که واقعا دوست دارید

ما اغلب برای خواندن اصطلاحات کلاسیک، حتی وقتی از آن ها لذت نمی بریم، خودمان را تحت فشار قرار می‌دهیم چرا که گاهی اوقات، این‌ مطالب را می‌خوانیم تا در بطن مسئله جا افتیم و مردم را تحت تأثیر قرار دهیم یا هوشمندتر به نظر برسیم.

واقعیت این است که همه افراد از کارهای کلاسیک لذت نمی برند و اگر هم بخواهند دوباره مطالعه کنند، رمان های پیچیده می توانند برای آن ها گزینه های دشواری باشند. بنابراین، باید چیزی را بخوانید که درواقع، از آن لذت می برید حتی اگر به عنوان یک کتاب " عالی " درنظر گرفته نشود.

 کتاب‌های صوتی را امتحان کنید

بسیاری از افراد اعتقاد دارند که کتاب‌های صوتی، کتاب واقعی نیستند و افرادی که از این نوع کتاب‌ها استفاده می‌کنند را تنبل می‌خوانند، اما من توصیه می‌کنم به این افراد توجهی نکنید و از این وسیله به بهترین شکل استفاده کنید.

در این میان، افراد زیادی هم وجود دارند که برای درک کلماتی که نوشته شده‌اند، با مشکل روبه‌رو می‌شوند و کتاب‌های صوتی می‌توانند بهترین وسیله برای آن‌ها باشند.

کتاب‌های صوتی نه تنها می‌توانند دوباره، عشق به کتاب خواندن را در یک فرد به وجود آورند بلکه کتاب‌های صوتی را می‌توان هنگام انجام دادن کار‌های دیگر هم با خود به همراه داشت.

 داستان‌های کوتاه و مقاله‌های جالب بخوانید

اگر خواندن کتاب‌های بلند، شما را خسته می‌کند، می‌توانید از متون کوتاه‌تر مانند داستان‌های کوتاه، شعر، مقالات روزنامه یا مجله و یا مقاله‌های آنلاین استفاده کنید.

به هر حال، همه این نوع نوشته‌ها دارای کلماتی هستند که باید در مغز ما پردازش یابند و خواندن نوشته‌های کوتاه‌تر می‌تواند راهی برای بازگشت به خواندن کتاب‌های بلند باشد.


بیشتر بخوانید


ترجمه از فاطمه میرزایی

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۳:۱۵ ۲۶ خرداد ۱۴۰۰
خیلی ممنون بابت این مطلب.
منم دقیقا همین مشکلو دارم و چند تای دیگه.
ناشناس
۲۳:۵۱ ۲۴ خرداد ۱۴۰۰
خیلی عالی بود ممنون