به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ با ورود رسمی نامزدها به عرصه رقابت شروع شد؛ نامزدهایی که هر یک متعلق یا نزدیک به یکی از دو جریان اصلی کشور یعنی اصلاح طلبان و اصولگرایان هستند. سید ابراهیم رئیسی، علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضی زاده هاشمی و محسن رضایی نزدیک به جریان اصولگرایی و محسن مهرعلیزاده و عبدالناصر همتی نزدیک به جریان اصلاح طلبی در کشور هستند.
اما داستان انتخاباتهای کشور برای اصولگرایان یک نکته تکراری دارد. اتفاقی که شاید یادآور انتخابات ادوار گذشته باشد. برای مثال در انتخابات سال ۹۲ هشت بازیگر اصلی در صحنه رقابت ها حضور داشتند؛ افرادی نظیر سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، غلامعلی حدادعادل، علی اکبر ولایتی، حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی، محمد غرضی، محسن رضایی و محمدرضا عارف. در نهایت عارف به نفع حسن روحانی از رقابتها کنار کشید و جناح اصلاح طلب با یک نامزد اصلی یعنی حسن روحانی وارد رقابت شد، اما در کمال تعجب اصولگرایان با چهار نامزد وارد عرصه رقابت شدند و در آخر هم حسن روحانی یعنی نامزد جریان اصلاحات با ۱۸ میلیون رای پیروز این رقابتها شد.اما چرا؟
اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه اسلامی درباره علت شکست اصولگرایان در آن دوره از انتخابات ریاست جمهوری گفت که اگر هر یک از نامزدهای اصولگرا بر روی یک اصولگرای دیگر اجماع میکردند، رای بیشتری از آنِ آنها میشد. از نظر سیاسی اصولگرایان وحدت نداشتند، البته در انتخابات ریاست جمهوری انتخاب یک فرد رجحان است نه شکست دیگری، اما متاسفانه برخی دلشان میخواهد کشور ما همیشه در حال درگیری باشد و هر دولتی که سر کار بیاید نتواند از همه نیروها استفاده کند.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ هم اسحاق جهانگیری معاون اول دولت روحانی که از همان ابتدا دارای گرایش اصلاحطلبی بود و از مؤسسان حزب کارگزاران سازندگی هم بهشمار میآمد به عنوان نامزد پوششی وارد عرصه رقابت شد، لقبی که البته خودش آن را هرگز نپذیرفت و حتی در پاسخ به انتقادها گفته بود، من از استانداری تا معاون اول ریاستجمهوری را طی کردهام؛ چرا نباید رئیسجمهور شوم! جهانگیری حتی در ششم اردیبهشت ۹۶ در حیاط هیئت دولت به خبرنگاران گفت که اهل انصراف نیست و با رد پوششی بودنش گفت که دوست دارد رئیسجمهور شود! اما سرانجام در روز سهشنبه ۲۶ اردیبهشت به نفع حسن روحانی کنارهگیری کرد.
تاریخ نشان داد نتایج انتخابات سال ۹۲ تا حدودی توانست برای اصولگرایان تجربه بخش باشد و در میانه راه اسحاق جهانگیری به نفع حسن روحانی و محمد باقر قالیباف هم به نفع سید ابراهیم رئیسی کنار کشیدند.
در بخشی از بیانیه محمدباقر قالیباف آمده بود: «براى حفظ این آرمان بزرگ، از همه حامیان مردمى خویش در سراسر کشور مى خواهم، که تمام ظرفیت و حمایت خود را براى موفقیتِ برادر ارجمندمان حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسى و به بار نشستن دولت کار و کرامت برای خدمت به مردم قرار دهند و از همه مردمی که در این مدت به تشکیل دولت مردم دل بسته بودند و از همه حامیان مردمی و یاران بی ادعایِ خودم، که بی هیچ چشمداشتی و با تمام وجود، در جهت تحقق آرمانهای انقلاب تلاش کرده اند، تشکر و قدردانی میکنم.» اما به نظر میرسید که این بار انگار راهبرد اصولگرایان چندان چنگی به دل نمیزد.
محمد دهقان رئیس ستاد انتخاباتی قالیباف در این باره گفته بود که بر اساس نظرسنجیها در روزهای آخر انتخابات به این نتیجه رسیدیم که باید یک نفر از اصولگرایان در رقابتهای انتخاباتی بماند. طبیعتا درباره آن یک نفر اختلاف نظر وجود داشت که ما طبق نظرسنجیها معتقد به ماندن آقای قالیباف در عرصه بودیم، چون احتمال رای آوری او بیشتر بود و سرانجام حسن روحانی با ۵۷٫۱۴٪ آرا بار دیگر پیروز این میدان شد.
حسین کنعانی مقدم در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره شکست اصولگرایان گفت: در این انتخابات یک مقدار راهبرد اصولگراها مشکل داشت؛ برای مثال وحدت و انسجام لازم بین کاندیداها نبود و آرا شکسته شد؛ همچنین با توجه به اینکه دور دوم آقای روحانی بود و کلا دولت هم در اختیار او؛ جریان اصولگرایی نتوانست موفقیت چندانی در این زمینه به دست بیاورد؛ علاوه بر این تعداد کاندیداها به گونهای بود که آرا تقسیم و همین امر هم باعث شد که آرا شکسته شود؛ کما اینکه شاید نتوان به قطعیت گفت؛ اما شواهد حاکی از این بود به نظر آرای خاکستری به آقای قالیباف تمایل بیشتری داشتند تا آقای رئیسی.
البته محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلس دهم در این باره بیان کرده است که بخش دیگری از آرای روحانی در اثر تفرقه اصولگرایان و عدم رسیدن به وحدت رخ داد و طبیعی بود که تفرقه بین اصولگرایان باعث شد هیچ کدام از کاندیداهای اصولگرا توان مقابله با روحانی را نداشته باشند؛ به همین خاطرمی توان گفت آقای روحانی رای آوری خود را مدیون عدم وحدت بین اصولگرایان است. در اردوگاه اصولگرایان بخشی معتقد بودند که "گفتمان انقلاب" تنها متعلق آنهاست و بقیه اصولگراها را قبول نداشتند. در این میان نیز برخی از اصولگرایان از هفتههای قبل از انتخابات فکر میکردند که انتخابات به نفع آنها تمام خواهد شد و به صورت مستقل حاضر شدند.
در آستانه تب و تاب انتخابات بود که پیام ویدئویی رئیس دولت اصلاحات مبنی بر اینکه "رای به روحانی را تُکرار کنید" در کانالهای وابسته دست به دست شد. محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور برای یادآوری همپیمانی با مدعیان اصلاحات اظهار کرد: اینکه در سال ۹۶ در کنار اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری تلاش کردیم، با هم کار کردیم و ایستادیم تا این دولت انتخاب شود درست است.
حالا انتخابات ۱۴۰۰ از راه رسیده است و همانطور که در اول گزارش گفته شد جریان اصولگرا با ۵ نامزد وارد رقابت شده است، رقیبی که به نقل از حمیدرضا ترقی فعال اصولگرا شواهد چندان زیادی مبنی بر کنار کشیدنشان به نفع یک نامزد خاص دیده نمیشود و ممکن است یک اتفاق تکراری عدم وحدت و شکست را برای اصولگرایان تکرار کند. موضوعی که البته شاهد مثال آن صحبتهای برخی از شخصیتهای جریان اصلاحات است.
محمدصادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره انتخابات این دوره ریاست جمهوری گفته است که در این دوره فرصت خوبی پیش آمده که شورای نگهبان ناخودآگاه اصلاح طلبان را به یک نامزد رسانده باشد و شاید مهرعلیزاده بتواند رای بیشتری از جریان اصلاح طلب را هماهنگ و همسو با خود کند.
علاوه براین محمد عطریانفر فعال اصلاح طلب هم در این باره گفت است که معتقدم که وضعیت جریان اصلاح طلب در انتخابات خوب بوده و خوبتر هم خواهد شد؛ در حال حاضر ما دو چهره معتدل از جریان اصلاحات داریم که امیدواریم باعث تقویت انگیزه مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات شود.
او در ادامه درباره وضع اصولگرایان هم گفته است که آنها دچار اختلاف نظر هستند و چهرههای متکثری در میان آنها قرار دارند، به نحوی که پنج نفر در حال رقابت با هم هستند که این تکثر قطعا موجب شکست شان خواهد شد.
حال باید دید جریانی که خود را از قبل پیروزی قطعی انتخابات میداند با آوردن پنج چهره به میدان رقابت عملا باعث یک خود زنی تاریخی شده و یک شگفتی در انتخابات به بار میآورد یا اینکه این چهره ها پیروزی راهبرد خود را به موفقیت یک شخص ترجیح خواهند داد؟
فاطمه تورانلو
انتهای پیام/
دکتر سید ابراهیم رئیسی خردمند بصیر عادل با تجربیات بسیار ارزنده و خوب در قوه قضائیه انشاءالله و به حول قوه الهی خداوند جل جلاله به نفع دکتر سعید جلیلی خردمند بصیر عادل توانمند با تجربیات بسیار خوب بروند کنار و به سنگر ریاست جمهوری را به برادر جلیلی لایق و شایسته بسپارند و خودشان در سنگر بسیار حساس حیاتی قوه قضائیه بپردازند و دفاع جانانه کنند در آن سنگر دکتر جلیلی هم انشاءاله با رای حداکثری ملت مستضعفین بشوند رئیس جمهور محترم ایران اسلامی و اعضای کابینشون را هم از دکتر زاکانی و دکتر قاضی زاده هاشمی و دکتر رضایی و دکتر سعید محمد و دیگر نخبگان از جناحهای دیگر ائتلافگری و تعامل کنند و کابینه دولتی با برنامه های مختلف جهشی و پرقدرتی را تشکیل دهند و به صورت جهشی هر سه قوا کشور را به سوی هرآنچه بهترینهای حقوق بشرانه انسانی و اسلامی عدالت بدون تبعیضگریهای مختلف است را سوق دهند این نظر بنده حقیر فقیر مستضعف کمترین بی سواد عوام الناس است در رای گیری 28 خرداد ماه 1400 چرا که همان اقتدار و خردورزی و عدلی که آیت الله رئیسی دارند جناب دکتر جلیلی هم دارند و ایشان بنظر بنده حقیر در پست ریاست جمهوری از تجربیات بهتری بهرمند هستند ولی در عوض سنگر بسیار حساس قوه قضائیه هم از آن طرف خالی از فرد توانمندی همچون سید رئیسی نمی ماند و سه قوا متحدانه و یکپارچه کشور را بپیش می برند به صورت جهشی فقر و حقارت و فلاکت و بدبختی و گرانی و تورم مالی اقتصادی مردم را هم کاملا حل و فصل و برطرف می کنند و ایران اسلامی عزیزمان را به قله های عزتمندی و شکوه و عظمت مقتدرانه قدرتمندانه می رسانند و یاس نا امیدی و سرخوردگیها و فقرها و درماندگیها و ناکامیها را با اصلاح قوانین دست و پا گیرهای مندرآوردی غلط منسوخ شده به امید و نشاط و آزاد شدن همه پتانسیلهای منجمد شده همه ضرفیتهای موجود انسانی و غیر انسانی شور و نشاط و ثبات و امید را در دل همه ملت ایران اسلامی زنده می کنند و به صورت خودکار وقتی صحنه را فاسدین و فاسقین دشمنان خائنین داخلی این چونین ببینند خودشان از صحنه های رو زمینی و زیر زمینی مخفیگاهاشون مجبورند فرار کنند چونکه خوب می دانند که اگر گیر کنند و بخواهند بمانند و به شامورتی بازیهاشون ادامه دهند جایگاهشان زندان و به جرم خیانات پی در پی به ملت و کشور ایران اسلامی مظلومین سرافرازان عزیزمان اعدام خواهند شد و به زباله دان تاریخ بشری جهنم اسفل سافلین انداخته خواهند شد . و من الله توفیق برای جمیع ملت خردمندان آزاده اندیشان عادلین ایران زمین . چو ایران نباشد تن من مباد . والسلام و صلوات التماس دعا و التماس تفکر خردمندانه .
نهایت امر جناب دکتر سعید جلیلی و دکتر محسن رضایی دکتر زاکانی دکتر قاضی زاده هاشمی خردمند بصیر با برنامه عادلین هم اگر آیت الله دکتر سید رئیسی کنار نرفتند به نفع دکتر جلیلی دکتر سعید جلیلی و دکتر محسن رضایی دکتر زاکانی دکتر قاضی زاده هاشمی به نفع دکتر سید رئیسی خردمند عادل بصیر کنار روند و همه ملت مستضعفین در روز 28 خرداد ماه 1400 یوم الله مستضعفین به آیت الله دکتر سید رئیسی خردمند عادل بصیر ائتلافگرای تعاملگرای اعتدالگر رای خواهیم داد و همه آن چهار نامزد محترم دکتر سعید جلیلی و دکتر محسن رضایی و دکتر قاضی زاده هاشمی و دکتر زاکانی محترم و خردمند عادلین با برنامه های کاربردیشون در کابینه دولت سیزدهم آیت الله رئیسی با رای اکثریت ملت مستضعفین یکپارچه جای خواهند گرفت برای پیشبرد جهشی دولت سیزدهم انقلابی نظام مقدس مردمی جمهوری اسلامی ایران اسلامی عزیزمان حالا باید دید تا روز انتخبات چه شخصیتهایی به نفع یکدیگر کنار می روند . والسلام و صلوات التماس دعا و التماس تفکر .
مگه نمیگیم جمهوری اسلامی؟ اگه قراره باشه همه برای یکی برن کنار پس دیگه واژه جمهوری چه معنایی میده؟
از باشگاه خبرنگاران توقع همچین فضاحتی رو نداشتم.
1جوان ترین کاندید است
2باعلم و آگاهی صحبت میکند و فقط عدد و رقم الکی نمیگوید
3با جزئیات تمام صحبت میکند و کلی حرف نمیزند
4فرزندانی هم سن ما دارد و مشکلات ما را درک میکند
5کسی باید رئیس جمهور شود که حداقل اندک سوادی در امور مختلف داشته باشد (یعنی حداقل بداند فرمول متان چیست
موافقم
من هم دقیقاً همین نظر را دارم،
و رای دومی هستم.
ایشون کاری ازش بر نمیاد برادرش هم مدتی وزیر بود و کار خاصی نکرد و فقط حرف زد و شعار داد.
والسلام
والسلام
شایعه درست نکن و یا شایعه پراکن نباش.
آقای دکتر صالحی هم تحریم بود.
بعداً که وزیر خارجه شد این داستانها حذف شد.
لااقل در امور دیپلماسی اگر سررشته نداری یا سئوال کن یا اظهار نظر نکن.
ما نیازی به اتحادیه اروپا و آمریکا نداریم.
رییس جمهوری میخواییم که فقط به درد داخل ایران توجه کنه نه خارج ایران.8سال چسبیدند به دیپلماسی چی شد.
کابینه ها بر اساسِ شایستگی و جوانگرایی تشکیل خواهند شد پس جمع کنید این مدل تیتر و خبر زدنو
فقط خدا کنه بعد از انتخاب شدن آقای رئیسی فرد مناسبی جایگزین ایشان شود.
بانی افت ارزش علم و پول ملی!!
چاپ پول بدون پشتوانه!
تورم 250 درصد!
رشد نقدینگی!
تورم و گرانی!
اتهام زنی!
تندخویی!
جمعه روز انتخاب بهترین در مقابل وضع موجود است.
سلام بر سید عزیز
سلام بر رهایی از دروغ و دغل
اگر سال نود و دو همه میرفتن یک نفر میموند نتیجه عوض نمیشد
چون حسن کلید ۰.۸% بیشتر از نصف آرا رو داشت
ولی اگر حداد عادل کنار نمیرفت
رای آوردنش باعث میشد که آرای روحانی به کمتر از ۵۰ درصد برسه و انتخابات به دور دوم کشیده میشد...
امسال هم همینه
اگر کسی کنار بکشه حتما میبازیم
دروغ پدرخوانده ها رو باور نکنید
اینا رو به چه حقی اصولگرا خوندید ؟؟ چهره های مستقل که با شعار اصولگرایی یا هر چیز دیگه نیومدن
همان یک ملیون ساخت مسکن در سال هم طرح و قانون مجلس است!!!؟؟؟؟
خدا کنه که یه آدم عاقل به اینا بفهمونه که باید سر یه نامزد اجماع کنن...آخه حتی همه مردم هم میدونن که با ۵تا نامزد احتمال باخت زیاده..
یکبار هم که شده یک فرد تحصیل کرده و دانشمند مثل آقای قاضی زاده رئیس جمهور بشه.
یکی که سیکل داشت و اهل مردم ، رئیس بانک مرکزی بود و دو تا مشاوره می گرفت مطمئنا دلار 4 تومن بود اینا خودشون نخواستن برو ببین کجا تو جیب کیا رفته تا اینا رو در بیارن خبرش میاد که فراری شدن...
بعد فرداش می کشه کنار.
واگر قاضی زاده هاشمی وآقای رئیسی ازطرف اصولگرایان بمانند وبا همتی ومهرعلی زاده رقابت کنند تعادل وجلب مشارکت بیشترمی شود به این دلیل که شاید برخی ها نسبت به قشر روحانیت آلرژی داشته باشند که دراین صورت قاضی زاده هاشمی نقش کمک جانبی را برای رئیسی خواهد داشت ازطرفی
کاندیداها وقتی به نفع رئیسی کناربکشند رئیسی هم بعد انتخابات باید آنها را حمایت نماید ولی تجارب ۳۴ ساله اصولگرایان نشان می دهد که آنها به هیچ عنوان ازخواسته قدرت طلبی خود پاپس نمی کشند وبه هیچ وجه من الوجوه به نفع کسی کنارنمی کشند و دراین دوره آخرالزمانی احتمال هرگونه اتفاقات غیرمترقبه وجود دارد زیرا سنی که کاندیداها دارند یک سنی است که درآن احساس فروافتادن درچاه وحذف شدن ازهمه چیز دنیا وافزایش وابستگی شدید به ماندگاری وتعلقات مادی ومعنوی دنیا بی نهایت بالاست وگذشت کردن دراین سن کارخیلی سخت وپیچیده است و سن کاندیداها بسیاری ازمحاسبات حتی ازپیش تعیین شده راهم گاهی به هم می زند وانتخابات ۱۴۰۰ یک انتخاب جذاب وآسان برای مردم نخواهدبود وهمین افزایش کاندیداها به جای ۲ یا ۴نفر به حد ۷ نفر میزان مشارکت مردم را اگر کاهش ندهد افزایش هم نمیدهد بعبارتی انتخابات باید مغز مردم را مانند ذره بین به یک کانون محدود زوم کرده ومحدود سازد تا راه انتخاب برای مردم سهل ترباشد یعنی دوجناح ودو کاندید یا ازهرجناح دوکاندید یک استاندارد مطلوب برای انتخابات است ولی افزایش کاندیدها همه مردم ومسزولان رابه دردسر وچالش می اندازد واصولگرایان باید درانتخاب رهبر خودبه جمع بندی برسند چون تا تاریخ انتخابات هیچ فرصتی نمانده وانتخاب ورای دادن درساعت ۲ بامداد دیگر ارزش سیاسی ندارد و فقط رد تکلیف است ورفع تکلیف هم نیست درکناراین ماجراها عدم کنارکشیدن محسن رضایی هم چیزی است که او درانتخابات قبلی به تصور پیروزی هرگز پا پس نگذاشته است وبه نظر می رسد رضایی یک یار مخفی اصلاح طلبان وکارگزاران درجمع اصولگرایان است چون علی رغم عدم کسب موفقیت ایشان بازهم اصرار به ماندن دارد واحتمال ۵ نفره شدن کاندیداها با حذف جلیلی وزاکانی وجود دارد ولی با ۷ نفرکاندیدا شانس برنده شدن رئیسی ۶۵ درصد است و احتمال کاهش آن بیشتر از افزایش آن است.
کاندیدایی که الان برای ریاست جمهوری نامزد شده، چرا باید انصراف بده به این امید که شاید بعداً به عنوان وزیر معرفی بشه؟؟؟
دوره گذشته ميرسليم و هاشمي طبا و اين دوره همتي، رضايي و مهر عليزاده.
یه کم وحدت داشته باشن
سلام رئیسی
خداحافظ فساد
خداحافظ فقر
در صورت احتمال انصراف:
رای من همتی
منظور من اینه که من با مطالعه و بررسی به این نتیجه رسیدم که به قاضی زاده رای بدم. اما شما خیلی راحت داری حرف از انصراف کاندیدای مورد نظر من میزنی و میگی باید انصراف بدهد تا کاندید مورد نظر خودت رای بیاره.
هر نفر فقط یک رای داره؛ شما به جای همه مردم نظر میدی؟
که کاندیدای مورد علاقه تو رای بیاره؟
فقط خودت رو میبینی؟ نظر بقیه مهم نیست؟
من به آقای قاضی زاده رای میدم و به نظرم از همه بهتر و تحصیلکرده تر هست.
- در خصوص نداشتن مقاله مرز دانش در ده ساله گذشته به عنوان مدعی استادی در دانشگاه تهران!!
- در مورد اچ-ایندکس "تقریباً هیچ" او بعنوان مدعی علم روز و استادی!!
- در زمینه حضور بانکداران در ستاد تبلیغاتی او!!
- در خصوص خودرو شخصی او!!