سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سناریوپردازی‌های حقوق بشری کاخ سفید در ریاض / بن سلمان به دنبال رویای حکومت ۵۰ ساله بر عربستان + تصاویر

به دنبال انتشار گزارش قتل «جمال خاشقجی» ارزیابی‌هایی مبنی بر اینکه آیا سعودی‌ها با تحولات بزرگی در آینده مواجه خواهند شد، صورت می‌گیرد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بحران کنونی میان دولت جدید ایالات متحده با مقامات عربستان سعودی و در راس آن‌ها «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور نشان می‌دهد که روابط واشنگتن و ریاض دیگر هرگز مانند قبل نخواهد بود.

آمریکا اقدام مستقیمی برای سرنگونی محمد بن سلمان انجام نداده، اما تحرکات اخیر این کشور از جمله انتشار گزارش قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد آل‌سعود فشار زیادی علیه بن سلمان در داخل و خارج از کشور وارد کرده است؛ بنابراین ممکن است موازنه‌های قدرت در عربستان و نیز موقعیت محمد بن سلمان برای رسیدن به تاج و تخت پادشاهی تحت تاثیر قرار بگیرد.

جنگ و اختلافات در خاندان پادشاهی عربستان همواره پیرامون این موضوع بوده که چه کسی در آینده بر این کشور حکومت خواهد کرد. از زمان به قدرت رسیدن «سلمان بن عبدالعزیز» در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ جنگ در خاندان پادشاهی عربستان برای حکومت آینده آغاز شد و این سوال به وجود آمد که پادشاه بعدی چه کسی خواهد بود. در صحنه تاریخ پادشاهی عربستان با چهار مرحله تعیین کننده مواجه هستیم:

- مرحله بنیانگذار (عبدالعزیز) از ۱۹۳۲ تا ۱۹۵۳.
- مرحله دوم قدرت در عربستان از سال ۱۹۵۳ تا ۲۰۱۵.

مرحله اول و دوم به پایان رسیده و دو مرحله دیگر باقی مانده است که به شکل زیر است:

مرحله حاکمیت خانواده سلمان: این مرحله از ژانویه ۲۰۱۵ آغاز شد و هنوز ادامه دارد، با این تفاوت که قدرت از آل سعود به آل سلمان منتقل شده است. به این صورت که در حال حاضر سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه است و پسرش محمد در جایگاه ولیعهدی قرار داشته و برای رسیدن به تاج و تخت پدر برنامه‌ریزی می‌کند.

مرحله خودکامگی و حیله گری: ناظران معتقدند این مرحله از صحنه تاریخ پادشاهی عربستان سعودی آمیخته با فریبکاری است؛ چرا که در این مرحله مقامات سعودی و در راس آن‌ها محمد بن سلمان با یک سری اهداف اقتصادی و سیاسی شروع به انجام اصلاحات ظاهری کرده اند که هیچ تناسبی با الگوی جامعه محافظه‌کار و سنتی عربستان ندارد. در این زمینه بن سلمان از همه مبانی پادشاهان سابق عربستان فراتر رفته و نظام قبیله‌ای این کشور را تحت شعاع قرار داده است. این مرحله‌ای است که پادشاه عربستان اختیارات بی‌شماری که طبق عرف باید متعلق به خود او باشد را به پسرش محمد واگذار کرده تا بن سلمان بدون هیچ قید و شرطی تبدیل به شاهنشاه جدید عربستان شود.

اما ملک سلمان با این اقدامات در واقع مین‌هایی را در خاندان پادشاهی عربستان کاشته که این مین‌ها با بروز اختلاف و درگیری میان فرزندان خود و همچنین تشکیل اتحاد‌های جدید در میان سایر شاهزادگان و احتمال کودتا علیه محمد بن سلمان منفجر خواهد شد. کار اشتباهی که سلمان بن عبدالعزیز انجام داد این بود که موجب شد خیلی ساده نهاد‌های دولتی قدیمی عربستان از بین برود و اکنون موسسه‌های مذهبی و ائتلاف‌های قبیله‌ای جایی در دولت جدید عربستان ندارند.


بیشتر بخوانید


نتیجه این شد که عربستان به سمت جامعه‌ای با افکار لیبرال و البته غربی همراه با سرکوبگری‌های سیاسی و امنیتی حرکت می‌کند که نماد دولت محمد بن سلمان و نزدیکانش، تحت حمایت کشور‌های خارجی است. همچنین حامیان نظام سنتی عربستان در مرحله جدید به حاشیه رفته اند و بنابراین امکان درگیری آن‌ها با عناصر نوظهور در حکومت عربستان وجود دارد. این موضوع را می‌توان به وضوح در کمپین دستگیری شاهزادگان، وزرا، بازرگانان و فعالان سعودی توسط ولیعهد جوان این کشور مشاهده کرد؛ بنابراین اکنون می‌بینیم که نظم انتقال قدرت در عربستان به هم خورده و اختلافات پیدا و پنهان میان شاهزادگان تبدیل به تهدیدی برای حکومت این کشور شده است. سعودی‌ها اکنون با واقعیت‌هایی روبرو هستند که نمی‌توانند آن‌ها را نادیده بگیرند. درست است که محمد بن سلمان مخالفان خود را شکست داد و آن‌ها را محاصره کرد و حتی آزادی آن‌ها را گرفت، اما تجربه ثابت کرده که با چنین اقداماتی نمی‌توان کشور را اداره کرد، چرا که اکنون مخالفان رژیم عربستان چندین برابر بیشتر از متحدان آن شده‌اند.

طی چهار سال گذشته در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری سابق آمریکا که به همراه «جرد کوشنر» داماد و مشاور ارشد خود نقش زیادی در رسیدن محمد بن سلمان به جایگاه ولیعهدی داشت، اصلی‌ترین امید بن سلمان برای رسیدن به تاج و تخت پادشاهی حمایت‌های ایالات متحده بود. وی در این مسیر بار‌ها مجبور شد خزانه دولتی عربستان را با صد‌ها میلیارد دلار به روی کاخ سفید باز کند. اما بعد از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی جو بایدن، بن سلمان اکنون در شرایط پیچیده‌ای قرار گرفته است.

درست است که سرنگونی محمد بن سلمان یک احتمال بعید بوده و در واقع به هیچ وجه محتمل نیست، اما نمی‌تواند به معنای آن باشد که روابط واشنگتن و ریاض به همان شکل قبلی برگردد. در حال حاضر سناریوی واقع‌گرایانه دولت جدید آمریکا مقابل عربستان اقدام برای حمایت از شاهزادگان، بازرگانان، فعالان، گروه‌های مدنی و اصلاح طلبان در عربستان است تا به این ترتیب جو بایدن بتواند به وعده‌های انتخاباتی خود عمل کرده و از فشار افکار عمومی داخل آمریکا ونیز سایر کشور‌های جهان رها شود.

اما هر اتفاقی که بیفتد حمایت‌های قبلی آمریکا از محمد بن سلمان تحقق نخواهد یافت و مخالفان وی در داخل عربستان ممکن است از این موضوع برای سرنگونی او در سطح داخلی و بین المللی استفاده کنند. اکنون بعد از انتشار گزارش قتل جمال خاشقجی این فرصت مناسبی برای مخالفان ولیعهد سعودی است. گزینه دیگر در این زمینه مربوط به سرنگونی مستقیم محمد بن سلمان به دست آمریکایی هاست که ممکن است با ایجاد فشار‌هایی علیه ولیعهد عربستان موجب تضعیف شرایط ماندن او در قدرت شوند. نکته اصلی اینجاست که اشتباهات محمد بن سلمان به حدی رسیده که امکان ارزیابی مجدد و جبران آن‌ها غیر ممکن است.

همچنین با فرض این که محمد بن سلمان موفق شود چالش‌های داخلی و خارجی را کنار زده و قدرت را منحصراً به دست بگیرد محتمل‌ترین سناریو این است که آتش رقابت بر سر قدرت و تاج و تخت پادشاهی در خانواده سلمان شعله ور گردد.

اما محمد بن سلمان برای ماندن در قدرت و رسیدن به پادشاهی روی چه چیزی حساب کرده است؟ برهم زدن نظم سلطنتی خانواده پادشاهی عربستان، به حاشیه بردن نقش موسسه‌های مذهبی، در هم شکستن نیرو‌های قبیله‌ای و اجتماعی متحد با آل سعود و ... مجموعه اقداماتی هستند که محمد بن سلمان برای حکمرانی در عربستان انجام داده است. اما چند نکته اساسی در این اقدامات ولیعهد سعودی و تیم وی وجود دارد که در مرحله کنونی و همچنین بعد از مرگ ملک سلمان منابع تهدید احتمالی برای شخصیت بن سلمان و حکومت عربستان هستند:

فقر مردم: برخلاف پروژه‌های چشم انداز ۲۰۳۰ که توسط محمد بن سلمان طراحی شده واقعیت اقتصادی در عربستان وابسته به تاثیرات چالش‌های جدی در بخش اقتصادی این کشور است. سعودی‌ها از دهه‌های گذشته تاکنون در سایه وابستگی به نفت به عنوان اصلی‌ترین منبع درآمد این کشور، فاقد سیاست‌های اقتصادی برای حل مشکلات در این زمینه بودند. این چالش در مرحله کنونی نیز وجود دارد و مقامات عربستان برای غلبه بر مشکلات مالی و اقتصادی به افزایش مالیات روی آوردند، به طوری که در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۰ میزان درآمدی که این کشور از مالیات‌ها به دست آورد از درآمد‌های نفتی نیز فراتر رفت.

همچنین برخلاف آنچه که توسط رسانه‌های رسمی عربستان گزارش می‌شود نرخ بیکاری از حد میانگین بالاتر رفته است. گزارش مقامات سعودی درباره نرخ ۱۵ درصدی بیکاری در عربستان با داده‌های اداره کل آمار این کشور تطابق ندارد. طبق اطلاعات اداره آمار عربستان نرخ بیکاری در میان مردان بیش از ۳۰ درصد و در میان زنان بیش از ۷۰ درصد است. همچنین اقتصاد تک بعدی عربستان تاثیر زیادی بر معیشت افراد گذاشته و هزاران کارگر در این کشور ناچارند به شغل‌های نامتعارف و مشاغل کم درآمد متوسل شوند که تطابقی با تخصص و مدرک تحصیلی آن‌ها ندارد. این موضوع تبدیل به یک پدیده عمومی در شهر‌های عربستان شده است.

همچنین افزایش مالیات‌ها فشار‌های معیشتی ملت عربستان را دوچندان کرده و شهروندان این کشور در شبکه‌های اجتماعی با هشتگ «مالیات ما را نابود می‌کند» اعتراضات خود را بیان می‌کنند. تصمیم برای افزایش مالیات بر ارزش افزوده از ۵ درصد به ۱۵ درصد در سپتامبر ۲۰۲۰ ضربه بزرگی به شهروندان سعودی بود که در نتیجه آن با موجی از گرانی مواجه شدند. این شرایط منجر به بروز پدیده‌های کم سابقه‌ای همچون سرقت از بانک‌ها و پمپ بنزین‌ها و مراکز خرید و همچنین کلاهبرداری و سایر اقدامات نامتعارف شده است.

حذف منابع قدرت در عربستان: کنار زدن شاهزادگان و همچنین بازرگانان به ویژه تجاری مانند «بکر بن لادن»، «صالح کامل»، «محمد حسین العمودی» و «إیاد عبد الوهاب بافقیه» که در واقع شریک آل سعود در پروژه‌های توسعه اقتصادی بودند و به دستور محمد بن سلمان بازداشت شدند تاثیر زیادی بر بخش اقتصادی عربستان گذاشته است. ولیعهد سعودی به بهانه مبارزه با فساد، دارایی شاهزادگان و بازرگانان را مصادره کرد و قدرت مخالفان و رقبای سیاسی خود را در هم شکست. مهمتر از آن بن سلمان تغییرات ساختاری زیادی در دستگاه‌های دیوان سلطنتی عربستان که تحت اختیار مخالفان وی بود، مانند بخش امنیت، دفاعی، اطلاعاتی، داخلی و گارد ملی ایجاد کرد تا افراد وفادار به خود را در این نهاد‌ها به کار بگیرد.

نفوذ در سرویس‌های امنیتی به ویژه سرویس‌های ریاست امنیت کشوری: در مرحله کنونی سرویس‌های امنیتی عربستان کاملا تحت اختیار محمد بن سلمان قرار گرفته و اتخاذ سیاست ارعاب و سرکوب به عنوان ابزاری برای گسترش کنترل بر امور کشور صورت می‌گیرد. در واقع نظام کنونی عربستان که نتوانست از الگوی سنتی جامعه این کشور و روحیه قبیله‌ای مردم آن مراقبت کند، از زندان برای حفظ حکومت خود استفاده می‌کند. طبق آمار غیر رسمی اکنون حداقل ۱۰ هزار زندانی سیاسی در عربستان وجود دارد که مدت حبس آن‌ها به ۲۰ سال می‌رسد.

تلاش برای ایجاد روابط مستحکم با دولت بایدن: تلاش برای تقویت اتحاد استراتژیک با واشنگتن و کسب حمایت آمریکا برای عبور از بحران جمال خاشقجی، از طریق ایجاد تغییرات داخلی ظاهری مانند آزاد کردن برخی از زندانیان سیاسی، حل و فصل بحران با قطر و ادعا برای پایان دادن به جنگ یمن همگی برای جلوگیری از مجازات بن سلمان توسط دولت جدید ایالات متحده صورت می‌گیرد. افشای گزارش قتل جمال خاشقجی تا حد زیادی منجر به نگرانی محمد بن سلمان شده است؛ اما داده‌های موجود در این گزارش به شکل مستقیم به محمد بن سلمان اشاره نکرده و تنها نقش کلی وی را در این جنایت نشان می‌دهد. روشن است که دولت جدید آمریکا قصد ندارد به شکل مستقیم انگشت اتهام را متوجه ولیعهد سعودی کند و ممکن است این اقدام صرفا برای رهایی بایدن از فشار افکار عمومی انجام شده باشد.

دولت جو بایدن اعلام کرد که دست داشتن ولیعهد سعودی در قتل جمال خاشقجی را مورد توجه قرار داده است، اما گام‌هایی بر نمی‌دارد که روابط میان ریاض و واشنگتن را مختل کند.

رئیس جمهور آمریکا پیشتر مدعی شده بود که با انتشار گزارش قتل خاشقجی از سوی سازمان اطلاعات آمریکا به هیچ وجه با تهدیدات و تجاوزات عربستان علیه فعالان سیاسی و حقوقی، مخالفان و روزنامه نگاران مسامحه نخواهد کرد. در حالی که وقتی وزارت خزانه داری آمریکا احمد العسیری و نیرو‌های واکنش سریع عربستان و ۷۹ نفر دیگر را در رابطه با قتل خاشقجی در فهرست تحریم‌های خود قرار داد، نامی از بن سلمان برده نشد. جالب آنجا بود که کاخ سفید اعلام کرد تصمیم گرفته ولیعهد سعودی را تحریم نکند چرا که این کار واشنگتن را در موضع خصمانه علیه ریاض قرار می‌دهد.

دولت جو بایدن با وجود اتهام زنی به، ولی عهد سعودی، محمد بن سلمان درمورد قتل خاشقچی، هیچ اقدام عملی برای مجازات او انجام نداده است. تحلیلگران این اقدام را تلاش برای حفظ منافع آمریکا در رابطه با ریاض می‌دانند.

در همین حین اگنس کالامارد، گزارشگر ویژه سازمان ملل نیز در واکنش به این تصمیم کاخ سفید از آمریکا خواست به بن سلمان در پرونده‌های مدنی مصونیت ندهد و تضمین کند که همه واقعیت را درباره قتل خاشقجی بیاورد و اعلام کند که با جسد او چه کرده است.

بر این اساس به نظر نمی‌رسد که شرایط آینده عربستان در زمینه حقوق بشر تفاوتی با گذشته داشته باشد و بعد از اینکه دولت جدید آمریکا مرحله نخست را پشت سر گذاشت صدای ادعا‌های حقوق بشری این کشور در عربستان سعودی نیز کم می‌شود. چرا که در هر صورت عربستان یک متحد بزرگ برای آمریکا در خاورمیانه بوده و در واقع مهره اجرایی آن در منطقه محسوب می‌شود؛ بنابراین مدتی بعد از جنجال گزارش خاشقجی بن سلمان می‌تواند نفس راحتی کشیده و برای ادامه طرح‌های خود جهت رسیدن به پادشاهی برنامه‌ریزی کند.

در هر صورت تنها دغدغه محمد بن سلمان رسیدن به تخت پادشاهی عربستان به هر روشی است. او می‌خواهد نیم قرن بر شبه جزیره عربستان حکومت کرده و بعد از او پسرش این جایگاه را به ارث ببرد. اما آنچه که مانع تحقق این رویا می‌شود اقدامات نسنجیده بن سلمان در این مسیر است.

منبع:مشرق

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.