سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

قصه‌های شیرین روستا در روزهای آبی

«روز‌های آبی» داستان یک خانواده‌ای است که مادر خانواده فوت شده و پدر به دلایلی دچار مشکل مالی می‌شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  تصور کنید یک خانواده متمول طی اتفاقی درگیر مشکلات مالی شده و ناچار می‌شوند برای ادامه زندگی به یک روستا مهاجرت کنند، در آنجا ساکن شوند و زندگی متفاوتی را تجربه کنند.

به‌خصوص دختر جوان نازپرورده و حساسی که یکباره با چالش‌های مختلفی روبه‌رو می‌شود. حال این خانواده و به‌خصوص این دختر جوان که در آستانه ازدواج هم قرار دارد، با چه اتفاقات و ماجرا‌هایی در این روستا روبه‌رو خواهندشد، درونمایه مجموعه‌ای به نام «روز‌های آبی» است که قرار است از روز عید فطر روی آنتن شبکه پنج برود.

طبق گفته تهیه‌کننده و کارگردان، این مجموعه در دو فصل طراحی شده و فصل اول آن در ۲۳ قسمت از عید فطر پخش خواهد شد.

محمدرضا حاجی‌غلامی که پیش از این مجموعه «پدر پسری» را برای این شبکه ساخته است، کارگردانی و پرویز امیری، تهیه‌کنندگی این مجموعه را برعهده دارند.

یکی از نکات مثبت این مجموعه هم حضور بازیگران نام‌آشنا و اغلب طناز تلویزیون است که در این روز‌های کرونایی کنار هم قرار گرفته‌اند تا لحظات خوبی را برای مخاطبان خود خلق کنند.

گرچه روز‌های آبی یک مجموعه کمدی درام است، اما با توجه به قصه‌ای که دارد و بازیگران و عواملی که دور هم جمع شده‌اند، می‌توان خوشبین بود که بتواند مخاطبانش را راضی نگه‌دارد. از این رو با کارگردان، تهیه‌کننده و تعدادی از بازیگران این مجموعه گفتگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

یک دختر نازپرورده

ویدا جوان از حضورش در این مجموعه و نقشی که ایفا کرده می‌گوید:
نقش: من نقش دختری به نام ساره را بازی می‌کنم که از یک خانواده متمول و دختری نازپرورده است که قرار است به زودی ازدواج کند و از ایران برود. اما پدرش ورشکسته می‌شود و مجبور می‌شوند برای فرار از طلبکار‌ها مدتی را در روستا زندگی کنند.

جذابیت فیلمنامه و فضای کار: برای من تجربه بسیار جدید و خوبی بود. چون تا به حال برایم پیش نیامده‌بود برای مدت طولانی در شهرستان زندگی و در یک روستا کار کنم. کار کردن در روستا برایم جالب و جدید بود. البته سختی‌های خودش را هم داشت. شرایط سخت آب و هوای زمستانی در یک روستای نسبتا بکر جنگلی که خیلی چیز‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌داد و البته موارد بسیار دیگر که به سختی‌های کار می‌افزود، اما سختی اش هم برای من دوست‌داشتنی بود.

همکاری با کارگردان: اولین همکاری من با آقای حاجی‌غلامی بود. به هر حال ایشان درزمینه سریال‌سازی کمتر فعالیت کرده‌بود. اما برای من این نکته مهم بود که کارگردان می‌دانست چه می‌خواهد و روی کار کاملا مسلط بود. به هر حال در کار‌های تلویزیونی شرایط به گونه‌ای است که محدودیت‌ها (اعم از بودجه، زمان و ...) و نبود برخی امکانات باعث می‌شود آدم‌ها خیلی سخت به ایده‌آل‌هایشان نزدیک شوند. چه در ساحت کارگردان و چه در مقام بازیگر یا عوامل پشت‌صحنه... با این حال آقای حاجی‌غلامی روی کار کاملا اشراف داشت و اهل تعامل با بازیگران بود.

پیش‌بینی: به نظرم همه چیز قابل پیش‌بینی نیست. چون مخاطب به سریال‌های روز جهان دسترسی دارد سطح سلیقه‌اش هر روز تغییر می‌کند و می‌شود گفت بالاتر می‌رود، به همین دلیل استقبال مخاطب از یک سریال چندان قابل پیش‌بینی نیست. اما در کل «روز‌های آبی» نسبت به بعضی سریال‌هایی که پخش می‌شود، کاری جذاب و خوب است. یک کمدی درام ساده و خانوادگی و شیرین است.


بیشتر بخوانید


بازی در چهار فصل گیلان

امیر غفارمنش را که با مجموعه‌های طنز می‌شناسیم در این سریال نقش متفاوتی دارد. او می‌گوید:
نقش: اسم نقشی که من بازی می‌کنم «نیمچه» است. برای این‌که به کسی برنخورد یا تمسخر و توهین تلقی نشود، من با گویش نامفهومی که مربوط نیست به کجا تعلق دارد، بازی می‌کنم.

تجربه بازی در روستا: حقیقت این است که کار بزرگ و پروژه سختی بود. به هر حال همه با آب و هوای گیلان آشنایی دارند که یک‌باره بارندگی می‌شود و همه برنامه‌ها را به هم می‌ریزد. به خصوص فصلی که ما کار می‌کردیم هوا بسیارسرد بود. کرونا هم که به هر حال بود و استرس و نگرانی اش همراه ما در کار بود، اما نکته جالب این بود که ما در چهارفصل کار کردیم.

همکاری با کارگردان: من تا به حال با آقای حاجی‌غلامی کار نکرده‌بودم. اما در این سریال که همکار شدیم فهمیدم کارگردان خوش‌اخلاق و با انگیزه‌ای است. من خیلی مقابل دوربینش راحت بودم و هر کدام از ما بازیگران اگر ایده‌ای داشتیم و با او مشورت می‌کردیم می‌پذیرفت و تلاش می‌کرد هر سکانسی که می‌گیرد، بهترین اتفاق باشد.

پیش‌بینی: به نظر من چند سالی بود شبکه پنج شرایط خوبی به لحاظ مخاطب نداشت و می‌توانم بگویم انگار بخت سریال‌ها بسته شده‌بود. اما مدتی است گام‌های خوبی در تولید سریال‌های تلویزیونی برداشته‌است. من در ایام نوروز شنیدم سریال نوروز رنگی کار خوبی بوده. برای این سریال هم فکر می‌کنم مخاطب سریال را دوست داشته‌باشد. البته اگر تبلیغات خوبی هم داشته‌باشد قطعا می‌تواند مخاطبش را پیدا کند. به هر حال همه بچه‌ها از تولید و تدارکات گرفته تا سایر عوامل همگی زحمت کشیدند. امیدوارم مخاطبان هم دوست داشته‌باشند.

هاشم سلمانی روستا

افشین سنگ‌چاپ که بچه خیابان ۱۷ شهریور تهران است این بار نقش یک هموطن شمالی را بازی می‌کند. او به ما می‌گوید:
نقش: من در این سریال نقش هاشم سلمانی را بازی می‌کنم که گویش شمالی دارد و جزو اهالی روستایی است که شخصیت اصلی به اتفاق خانواده‌اش به آنجا مهاجرت می‌کنند. در این قصه یک آقا ماشاا... هست که هاشم جزو دارو دسته این آدم هم هست و کاراکتر بانمکی دارد. البته کل افردی که در روستا هستند آدم‌های خاکستری و بانمکی هستند.

کار در شرایط کرونا: من در کنار بازیگری سرپرست گروه کارگردانی هم هستم. به همین دلیل در تمام طول مدت کار سر صحنه هستم و حضور دارم. من به اتفاق آقای حاجی‌غلامی در اوج کرونا سریال پدر پسری را کار کردیم. می‌خواهم بگویم ما نیز مانند کادر درمان در معرض این بیماری هستیم. آن‌ها در حوزه سلامت و ما در حوزه فرهنگ. گرچه سعی می‌کنیم همگی بهداشت را رعایت کنیم و پشت دوربین ماسک بزنیم. اما وقتی مقابل دوربین می‌رویم، ماسک نمی‌زنیم و کاملا در برابر این ویروس بی‌دفاعیم. البته وظیفه ما سرگرم کردن مردم است، اما می‌خواهم بگویم ما در خط مقدم فرهنگ هستیم و به اندازه خودمان می‌جنگیم.

تجربه کار در روستا: کارگردان معتقد بود فضای روستا بسیار فضای ساده و دلنشین و صمیمانه‌ای است و هنوز تحت تاثیر جوامع شهرنشینی قرار نگرفته‌است. به همین دلیل این محیط را انتخاب کرد. کار در روستا با وجود سختی‌هایی که داشت به قدری دلنشین بود که همه بچه‌ها به این زندگی عادت کرده‌بودند و به شوخی به هم می‌گفتند بعد از این مدت چطور باز هم در هیاهوی شهر زندگی کنیم. چون ما با مه و هوای خوب و سالم و مناظر زیبا روزمان را آغاز می‌کردیم و به نوعی جذب زندگی شیرین روستایی شده‌ایم و برای خودمان یک چالش زندگی جدید و متفاوت بود.

پیش‌بینی: از آنجا که ساره شخصیت اصلی دچار چالش می‌شود و زندگی خودش را با اهالی روستا مقایسه می‌کند و با روابط آن‌ها آشنا می‌شود، در پایان نگاه بسیار آگاهانه نسبت به زندگی جدیدی که دارد خواهد داشت و به نوعی تغییر می‌کند. او به وضوح می‌بیند آدم‌هایی هستند که بدون اشرافیت و تجملات زندگی می‌کنند؛ بنابراین فکر می‌کنم این روند تغییر و تحول برای مخاطب جذاب باشد. در روستایی هم فیلمبرداری می‌کنیم که لوکیشن و تصاویر تکراری نیست. مردم اینجا هم خیلی همکاری کردند. فکر می‌کنم کار با یک نگاه متفاوت ساخته شده‌است.

مهاجرت معکوس

«روز‌های آبی» داستان یک خانواده‌ای است که مادر خانواده فوت شده و پدر به دلایلی دچار مشکل مالی می‌شود. این در حالی است که دختر بزرگ خانواده در آستانه ازدواج و سفر به خارج از کشور هم هست و ناچار است برای فرار از طلبکار‌های پدرش، خواهر و برادر کوچک‌ترش را به روستایی با امکانات محدود ببرد و تا زمانی که مشکلات‌شان کمتر شود در آنجا سکونت کنند.

حالا این خانواده مرفه که در سطح بالایی از جامعه زندگی می‌کردند ناچارند با این شرایط جدید و سخت مواجه شوند. آن‌ها در این روستا با آدم‌ها و اتفاقات تازه‌ای روبه‌رو می‌شوند. از طرفی انتخابات شورا‌های روستا هم در جریان است. همه این اتفاقات مضمون سریال روز‌های آبی را تشکیل می‌دهد.

تصویربرداری این مجموعه از سال گذشته آغاز شد و در تهران و استان گیلان انجام شده و می‌توان گفت بخش اعظمی از این کار در یک روستای تقریبا بکر با لوکیشن‌های تازه و جدید تصویربرداری شده و به‌دلیل قاب‌های زیبا و مناظر چشم‌نواز و حضور بازیگران طناز و نام‌آشنای تلویزیون می‌توان خوشبین بود که مخاطبان شبکه پنج بتوانند با داستان‌ها و موقعیت‌ها و شخصیت‌ها ارتباط برقرار کرده و سری اول مورد توجه‌شان قرار بگیرد. این مجموعه از پنجشنبه ساعت ۲۳ از شبکه پنج پخش می‌شود و تکرار آن هم ۱۰ صبح و ۱۹ عصر خواهد بود.

بازیگران و نقش‌ها

اکبر عبدی که در زمان تصویربرداری این مجموعه درگیر کرونا نیز شد و تا زمان بهبود مدتی از بازی در این مجموعه بازماند، نقش ماشاا... خان را بازی می‌کند که رئیس شورای روستاست. با توجه به پیشینه‌ای که این بازیگر در ایفای کاراکتر‌های طناز دارد، قطعا شیرینی خاصی در بازی‌اش خواهد داشت و بسیاری از فضای کمدی کار روی دوش این بازیگر خواهد بود.

ویدا جوان نقش دختری به نام ساره را بازی می‌کند که به نوعی کاراکتر اصلی داستان است که به اتفاق خواهر و برادر کوچک‌ترش ناچار است مدتی را در روستا و کنار خاله‌اش زندگی کند.

سامان صفاری که تجربه بازی در کار‌های ملودرام و کمدی و حتی امنیتی را هم دارد، در این مجموعه نقش جوان عاشق‌پیشه و ثروتمندی به نام بردیا را بازی می‌کند که راننده رالی است و البته دلداده ساره و شروع داستان سریال هم با این داستان عاشقانه است.

ایرج نوذری که این اواخر مجموعه «حورا» را روی آنتن داشت، نقش پدر خانواده‌ای را بازی می‌کند که ورشکسته می‌شود و فرزندانش مجبور به ترک خانه و شهر خود شده و به یک روستا مهاجرت می‌کنند.

فریبا متخصص که به نسبت گذشته گزیده کار‌تر شده و در رادیو نیز فعال‌تر در این مجموعه، نقش زنی به نام خاله گلاب را بازی می‌کند که خاله بچه‌هایی است که از سر اجبار به روستا آمده‌اند و باید در کنار او زندگی کنند. خاله‌ای که سال‌هاست ندیده‌اند.

نادر سلیمانی که هم در زمینه کمدی و هم در قالب نقش‌های جدی توانمند است در این مجموعه نقش مردی را بازی می‌کند که عضو علی‌البدل شورای روستاست که برای این ویژگی اش در موقعیت‌هایی که پیش می‌آید بازی کمدی دارد.

علیرضا جلالی تبار در مجموعه «وارش» تجربه کار در روستا‌های شمال کشور را دارد و در فصل چهارم «بچه مهندس» هم نقش پزشک را ایفا کرده است. او در این مجموعه نیز نقش پزشک بهداری روستا را بازی می‌کند.

مهران رجبی نقش شیخ رحیم، روحانی روستا را بازی می‌کند که بسیار شخصیت شیرینی دارد که البته آدم عارف مسلکی است و مردم هم دوستش دارند و مورد اعتماد اهالی روستاست.

علی سلیمانی، نقش رئیس کلانتری آن بخش را بازی می‌کند که داماد شیخ رحیم هم هست و پلیس بسیار شیرینی است و به هر حال با نوع بازی‌ای که دارد می‌توان انتظار یک شخصیت دوست داشتنی را از او در بازی داشت.

رامین ناصر نصیر، نقش آقای طالبی معلم روستا را بازی می‌کند که آدم با دانش و خوش قلب و صبوری است و در عوض همسری دارد که بسیار عصبی و پرخاشگر است و همین ویژگی موقعیت‌های طنز ایجاد می‌کند.

محمدرضا حاجی‌غلامی از ویژگی‌های این مجموعه و کارگردانی آن می‌گوید:

فیلمنامه روز‌های آبی چه ویژگی‌ای داشت که شما را ترغیب به ساخت آن کرد؟
طرح اولیه این مجموعه پیش از حضور من در شبکه پنج با عنوان «دل خوش» ارائه شده‌بود. زمانی که از من دعوت به همکاری شد و متن را خواندم تصمیم گرفته شد بازنویسی روی فیلمنامه انجام شود. بازنویسی کار کمی به طول انجامید و طرح دچار تغییرات و متن‌ها به‌روزتر شد و سریال روز‌های آبی شکل گرفت. یعنی با توجه به قصه، عنوان سریال هم تغییر کرد. اما هویت اصلی داستان که حضور یک خانواده در یک روستاست، تغییر نکرد.

در ابتدا هم تصمیم به ساخت این مجموعه در دو فصل گرفته‌بودید؟
در ابتدا این مجموعه در ۵۲ قسمت طراحی شده‌بود، ولی در طرح دوم تصمیم بر این شد که مجموعه در ۲۳ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای ساخته شود و در حال حاضر متنی برای فصل دوم طراحی نشده‌است.

روز‌های آبی یک مجموعه کمدی درام است. می‌توانید دراین‌باره توضیح دهید؟
از ابتدا هم قرار نبود سریال کاملا کمدی و طنز باشد و قرار بود ما یک کمدی رمانتیک داشته‌باشیم. در کمدی رمانتیک ما یک داستان عاشقانه‌ای را دنبال می‌کنیم و در کنار آن موقعیت‌های طنز هم به وجود می‌آید. اما حضور بازیگرانی که سابقه کمدی دارند مثل آقای عبدی و سایر دوستانی که تجربه کار کمدی دارند، یک مقدار بار طنز کار را بیشتر می‌کند. اما روز‌های آبی همچنان کمدی رمانتیک است و در قسمت‌های ابتدایی مجموعه هم داستان کمدی نیست و شروع داستان جدی است. اما کم‌کم که قصه وارد روستا شده و به دلیل بازیگرانی که به کار اضافه می‌شوند، فضای شیرینی را خلق می‌کنند و یک جا‌هایی کمدی بر ملودرام می‌چربد و گاهی هم این اتفاق برعکس می‌شود.

با این حساب فکر می‌کنم به دلیل قرار گرفتن این دو ژانر کنار هم کار سختی را پیش رو دارید.
به‌هرحال ساخت چنین مجموعه‌ای که هم ملودرام باشد و هم کمدی کار سختی است و نمونه‌های بسیاری هم در این زمینه نداریم. اما تجربه خوبی است. امیدوارم مخاطبان هم این تجربه را دوست داشته‌باشند.

چرا عنوان سریال تغییر کرد؟ به نظر شما برای این قصه عنوان روز‌های آبی مناسب‌تر از دل خوش است؟
با توجه به تغییر شکلی و ساختاری کار که به کمدی رمانتیک تبدیل شد، احساس شد نیاز به عنوان بهتر و مناسب‌تری دارد. ضمن این‌که در قصه ما یک داستانکی به وجود آمده‌بود که دختر جوان قصه که به روستا می‌آید، در اتاق آبی که در گذشته به مادرش تعلق داشته ساکن می‌شود؛ بنابراین آن اتاق آبی و رنگ و فضایی که دارد ما را ترغیب کرد که به دلیل مدتی که این دختر جوان در این اتاق و در این روستا سکونت دارد، این عنوان را برای سریال انتخاب کنیم که مورد تایید هم قرار گرفت.

از آنجا که بخش اعظمی از کار در روستایی در شمال کشور و در اوج کرونا تصویربرداری می‌شود، از فضای کار بگویید و این‌که تا چه حد از جاذبه‌های این منطقه و بازیگران آن در کار استفاده کردید؟
درباره کرونا که به هر حال کار و شرایط را سخت‌تر کرده و می‌کند. با توجه به این‌که دورانی که ما کار می‌کردیم، مدام وارد پیک جدیدی می‌شدیم و کار را برای همه گروه سخت‌تر می‌کرد. از طرفی به خاطر شرایط کار بازیگران بدون ماسک باید مقابل دوربین می‌رفتند و ما ناچار بودیم با حدود ۵۰ نفر هر روز سر صحنه باشیم. با این حال سعی کردیم با حفظ دستورالعمل‌های بهداشتی، فاصله‌گذاری‌ها، ماسک و مواد ضدعفونی کار را پیش ببریم و خوشبختانه با مشکل خاصی هم مواجه نشدیم.

امیدواریم تا یکی دو هفته دیگر که تصویربرداری به پایان می‌رسد هم با مشکلی روبه‌رو نشویم. درباره بازیگران بومی هم باید عرض کنم ما در کنار بازیگران اصلی و شناخته شده با بازیگران بومی استان هم کار کردیم و در نقش‌های مناسبی هم از آن‌ها استفاده کردیم. مثل آقای‌مجید پتکی که بازیگر توانمندی است و دوستان دیگری که در کار حضور دارند.

بازیگران از گویش خاصی در کار استفاده می‌کنند؟
از آنجا که نمی‌خواستیم روی لهجه و گویش خاصی متمرکز شویم، با این‌که لهجه‌های مختلفی در کار هست، اما روی لهجه یا موقعیت جغرافیایی مشخصی تاکید نداشتیم. البته استان گیلان از لحاظ بازیگر بسیار توانمند است و در این مجموعه هم این فرصت پیش آمد که ترکیب خوبی از بازیگران بومی و غیر‌بومی داشته‌باشیم.

طبق صحبت‌های شما، پس روز‌های پایانی تصویربرداری را پشت سر می‌گذارید؟
بله فکر می‌کنم تا دو هفته دیگر تصویربرداری به پایان برسد، اما به خاطر همزمانی که با پخش خواهیم داشت، با فشردگی بیشتری کار می‌کنیم. به‌علاوه این‌که پس تولید و مراحل فنی را هم با فشردگی و سرعت بیشتری پشت سر می‌گذاریم. امیدواریم خللی در پخش پیش نیاید و بتوانیم در زمان مناسب سریال را ادامه پیدا کنیم.

مهم‌ترین ویژگی قصه این مجموعه چیست؟
با توجه به نزدیک بودن انتخابات شورا‌ها و ریاست جمهوری سوژه و موضوع قصه ما خیلی به شورای روستا‌ها نزدیک است و از این نظر می‌تواند مناسب این دوران باشد. ویژگی‌های شیرین کار هم می‌تواند در جذب مخاطب تاثیرگذار باشد. امیدواریم به خاطر تلاشی که تک‌تک اعضای این پروژه می‌کنند، سریال مورد توجه مخاطبان قرار بگیرند و قصه‌ها و شخصیت‌ها را دوست داشته‌باشند. البته که کار‌های طنز به اصطلاح بگیر و نگیر دارد و باید منتظر واکنش مخاطبان بمانیم. با وجوداین فضای شیرین و صمیمی کار می‌تواند ویژگی و یکی از نکات مثبت این سریال باشد. به علاوه حضور بازیگرانی که مردم دوست‌شان دارند.

بازگشت به ریشه‌ها

پرویز امیری، تهیه کنندگی مجموعه روز‌های آبی را به‌عهده دارد. وی درباره ویژگی‌ها و جذابیت‌های قصه این کار می‌گوید: این کار چند نکته و ویژگی دارد. اول این‌که طرح داستان و فیلمنامه برای من جذاب بود و دوست داشتم و احساس کردم که می‌تواند برای مخاطب هم جذاب باشد.

نکته دیگر جنس کار بود. یعنی المان‌ها و عناصری در قصه بود که مرا به یاد سریال‌های گذشته می‌انداخت. سریال‌هایی که یادآور عصر طلایی تلویزیون بود. قصه برای من این ویژگی‌ها را داشت و فکر می‌کردم بتواند یک سریال ویژه برای مخاطبان باشد. امیدوارم احساس خوبی که نسبت به این قصه داشتم هم داشته‌باشد، چون موضوع اصلی داستان برگشت به ریشه هاست.

وی درباره پیش‌بینی‌اش از استقبال مخاطب عنوان می‌کند: احساس می‌کنم مخاطب بتواند قصه را دوست داشته‌باشد. البته شرایط مختلفی برای دیده شدن و مورد استقبال قرار گرفتن یک سریال وجود دارد. به خصوص این‌که همزمان با این سریال در شبکه‌های دیگر چه سریالی پخش خواهد شد.

امیری ادامه می‌دهد: تلاشی که کارگردان و گروه در این سریال به کار برد به‌رغم این‌که «روز‌های آبی» می‌توانست قصه تلخی باشد، یعنی دختر جوانی که در آستانه ازدواج است و قصد سفر به آلمان را دارد و با چنین مشکلی مواجه می‌شود داستان تلخ و جدی می‌شد، اما بسیار داستان شیرینی است و بیننده از تماشای آن لذت خواهد برد.

این تهیه کننده درباره حضور بازیگران شناخته شده طنز در این کار کنار بازیگران بومی هم توضیح می‌دهد: ما باید فضای روستا را بازسازی می‌کردیم. به همین علت سعی کردیم برای اهالی روستا با بازیگران بومی که البته تست دادند و انتخاب شدند همکاری کنیم با این‌که بازیگران نام آشنای طنز بسیاری هم در سریال داریم که جزو چهره‌هایی هستند که مردم دوست دارند.

وی در پاسخ به این سوال که با توجه به این‌که سریال در دو فصل تعریف شده آیا پایان باز برای داستان در نظر گرفته شده یا نه، می‌گوید: در واقع پایان بندی ما به گونه‌ای است که داستان‌هایی که باز شده به نقاطی می‌رسند، ولی می‌تواند شروع ماجرای جدیدی باشد، یعنی پایان داستان ما می‌تواند شروع ماجرای دیگری در فصل دوم باشد.

امیری درباره انتخاب کارگردان هم بیان می‌کند: با توجه به آثاری که آقای حاجی‌غلامی در جشنواره‌ها داشتند و برگزیده شدند و رویکردی که در کارگردانی دارند، گزینه مناسبی برای کارگردانی این مجموعه بود. گرچه پیش از این‌که من وارد این پروژه شوم، آقای حاجی‌غلامی انتخاب شده‌بود.

وی درباره استفاده از جاذبه‌های استان گیلان در مجموعه می‌گوید: می‌توانم بگویم این مجموعه قاب بندی‌های زیبا و چشم نوازی دارد البته در فصل پاییز و زمستان رفتیم که خیلی سرد بود و بارندگی شدیدی داشت. با این حال تصویربردار و کارگردان خوبی داشتیم که توانستند سریال تمیزی را بسازند. البته نمی‌خواستیم بگوییم که این روستا در کدام جغرافیا قرار دارد به همین دلیل روی فرهنگ و اقلیم خاصی تاکید نکردیم و فقط دلمان می‌خواست این روستای کوچک ما ایران ما باشد.


منبع:روزنامه جام جم

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.