به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، دروغگویی و تظاهر، یک ویژگی است که با صداقت و حقیقت مغایرت دارد و بسیاری از ما احتمالا در برخی از دورههای زندگی خود رفتارهای غیر واقعی یا دروغین را از طرف عدهای تجربه کرده ایم که ممکن است برخی از افرادی که اسرارمان را با آنها در میان گذاشته ایم، در نگه داشتن اسرار ما دروغ گفته، حفظ ظاهر کرده و ریا کرده باشند و یا حتی سعی در فریب ما داشته اند. امّا به طور کلی، این نوع رفتارهای دروغین، در بین افرادی که بویی از وجدان نبرده اند، غالب و رایجتر است.
در بسیاری از مواقع، ما سعی میکنیم که از چنین افراد دروغگو و متظاهری دوری کنیم، امّا با رفتار مداخله گرانه این افراد متظاهر و دروغگو روبرو میشویم که گاه و بیگاه در زندگی ما دخالت میکنند. بنابراین، در این شرایط، چگونه میتوانیم به طور موثر با آنها کنار بیاییم؟
در این مطلب، من به بی صداقتی افرادی اشاره میکنم که برای کارهای شخصی خود نادرست عمل میکنند و به دروغهای مصلحتی که افراد نمیخواهند دیگران از آن چه که در زندگیشان اتفاق افتاده است، مطلع شوند، اشاره نکرده ام.
تجربه شخصی از دروغگویی
حقیقت, یکی از ارزشهای اصلی است که من به آن پایبند هستم و به همین منظور، دروغ, با شخصیت من مغایرت دارد. به همین دلیل، یکی از کارهایی که من به انجام آن افتخار میکنم، اصیل بودن و صادق بودن در هر کاری است که به آن فکر میکنم، در خصوص آن صحبت میکنم و آن را انجام میدهم. البته منظور من از بیان این مسئله بدان معنی نیست که من همیشه صادق بوده ام چرا که در گذشته چندین بار صداقت را زیر پا گذاشته ام و پس از آن احساس شرم کرده ام.
به عنوان مثال؛ یک بار وقتی من ۶ یا ۷ ساله بودم، با برادرم دعوا کردیم و از زور عصبانیت, یک یا دو دلار از قلک پس انداز او برداشتم. او بعدا فهمید و من هم پول او را پس دادم.
در آن زمان، اصلا نتیجه کاری که انجام داده ام را درک نکردم و فقط وقتی به کارهایم فکر میکردم نتایج آن را میفهمیدم.
بعد از این که بزرگتر شدم، گاهی اوقات، به افرادی اعتماد میکردم که به نظرم دوست واقعی بودند، امّا آنها پس از مدتی کارهایی انجام دادند که اعتماد من را ازبین بردند.
به طور مثال؛ در دوران دبستان، یک دوست خوب داشتم که بارها با بد دهنی از پشت به من خنجر زد و مواردی هم وجود داشته است که با برخی از افراد همکاری کردم، امّا آنها در میان راه مرا رها کردند.
بیشتر بخوانید
چگونه برای آشتی کردن پا پیش بگذاریم؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، مدتی به یک شرکت بازاریابی چند سطحی پیوستم و در آن جا متوجه شدم که چگونه رهبران و مسئولان این شرکت و مراکز دیگر با استفاده از تکنیکهای مخفی و قانع کننده امور را اداره میکنند که این نمونه کاملی بود که نشان داد من هرگز نمیخواستم که در زندگی واقعی، چنین تجارتی داشته باشم و همانند این افراد رفتار کنم. به همین خاطر, بعد از این که کار خود را شروع کردم، چند مورد کلاهبرداری آنلاین را تجربه کردم که خوشبختانه، در بیشتر مواقع، این فریب و نیرنگها شکست خوردند و یا این که چیز زیادی از دست ندادم.
با توجه به این تجربههای منفی بود که ارزش واقعی صداقت را متوجه شدم چرا که همین تجربه ها, من را وادار کردند که خودم را کاملا به سمت حقیقت سوق دهم.
با این حال, این موضوع بدان معنا نیست که شما باید همیشه از کارهای غلط و یا دروغین افراد دیگر رنج ببرید و نباید اجازه دهید که بی صداقتی افراد را به طور مداوم تحمل کنید. بنابراین، در ادامه مطلب، به دو مورد برای برخورد کردن با افراد متظاهر و دروغگو اشاره شده است.
حفظ کردن سطح بالایی از هوشیاری
هنگام برخورد با افراد دروغگو، اولین قدم این است که خود را در سطح بالایی از هوشیاری نگه دارید که یک روش برای افزایش هوشیاری شما, پاک کردن نابسامانی ذهنی از طریق مدیتیشن است چرا که مدیتیشن به شما کمک میکند تا در عرض تنها پنج تا ده دقیقه هوشیاری خود را بالا ببرید.
بعد از این که هوشیاری خود را بالا بردید، اطمینان حاصل کنید که در این حالت هوشیاری بالا، میمانید و یک روش عالی برای این کار، وجود یک سپر سرشار از انرژی در اطراف شماست که با امنیت حاصل از خود، به شما اجازه میدهد انرژی خوبی داشته باشید و تمامی انرژیهای بد را از خود دور کنید و من معمولا این تجسم را در مدیتیشن صبحگاهی دارم و سپس روز خود را با آن شروع میکنم.
از آن جا که افراد متظاهر و دروغگو ممکن است به بازی کردن با احساسات دیگران متوسل شوند، در صورت نداشتن آگاهی از سطح هوشیاری، ممکن است در وضعیت هوشیاری پایین قرار بگیرند که در این میان، داشتن آگاهی بالاتر به شما کمک میکند تا هنگام برقراری ارتباط با افراد متظاهر و دروغگو دیدگاه و عقاید خود را حفظ کنید و حتی اگر احتمال داشته باشد که آنها سعی در انجام اقدامات فریبکارانه داشته باشند, داشتن آگاهی بالاتر شما این امکان را میدهد که مراقب باشید و این مسئله، شما را در چارچوب ذهنی مناسب قرار میدهد تا مرحله بعدی را انجام دهید.
بیشتر بخوانید
چگونه در موقعیتهای سخت یک رهبر تأثیرگذار باشیم؟
انتقام گرفتن را فراموش کنید
وقتی شما عملی را منطبق با آسیب دیدگی خود به طرف مقابل برگردانید به نوعی انتقامجویی است که عدهای از افراد توصیه میکنند که انتقامجویی کنید چرا که بر این باور هستند افراد متظاهر و دروغگو باید به دلیل اعمال کارهای منفی خود مجازات یا کارمای بدی دریافت کنند و این کارمای بد باید از طرف شما باشد.
من میتوانم متوجه شوم که چرا آن ها، این حرف را میزنند. زیرا عوامل و بانیان بد جامعه نباید بدون مجازات آزاد شوند. مثلا کلاهبردارانی که با فریب دادن پیرمردها و به طور کلی، افراد، پس انداز آنها را صاحب میشوند باید مجازات شوند، امّا با این وجود متوجه شدم که چنین واکنش هایی، در پایان شما را به جایی نمیرسانند.
هنگامی که شما از یک فرد متظاهر و دروغگو انتقام میگیرید احتمالا فرد, اقدامات فریبکارانه دیگری را دنبال میکند. بنابراین، انتقامجویی فریبهای او را به یک مارپیچ رو به پایین تبدیل میکند.
اگر شما از چنین فرد متظاهر و دروغگویی انتقام بگیرید، برای انتقامجویی بعدی باید مراقب پشت سر خود باشید چرا که حتی اگر دوباره با او ارتباط برقرار کنید باز هم متوجه نخواهید شد که آیا او این بار با شما صادق است یا خیر؟
وقتی میخواهید دیگران را بر اساس ارزیابی اخلاقی خود مجازات کنید، این موضوع به شما کمک نمیکند که به بهترین فرد تبدیل شوید و علاوه بر این، نباید فراموش کنید که همه ما در جایگاهی نیستیم که بتوانیم دیگران را مجازات کنیم و تعیین کنیم فرد مقابل، باید چه چیزی را بدست آورد ولو این که کار اشتباهی مرتکب شده باشد.
همین امر درمورد واکنشهایی مانند خشم و خشونت نیز صدق میکند و تا زمانی که این افراد, درون نگر نباشند، عکس العمل نشان دادن نسبت به آنها فقط باعث ادامه رفتارهای فعلی شان می شود. پس چه بهتر است که در عوض انتقامجویی، به آنها کمک کنیم.
بیشتر بخوانید
با این ۷ قدم، جرأت رویاپردازی و شادی را تجربه کنید
ترجمه از فاطمه میرزایی
انتهای پیام/
کاش در این مورد یه کتاب هم معرفی کرده بودین
بیشتر منظورم بخش متظاهر بودنشه.
اصولا اشخاص دورعگو و عدم صداقت باعث میشه
ارامش نداشته باشیم
هر چه خودمان باشیم و فیلم بازی نکنیم .بیشتر ارامش داریم
همه که نباید از ما خوششان بیاد