به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، ۳ ماهی از استقرار چهل و ششمین مستاجر کاخ سفید در خیابان پنسیلوانیا-پلاک ۱۶۰۰ میگذرد. سه ماهی که با وعدههای تحقق نیافته جو بایدن و تیم او بویژه در عرصه سیاست خارجی توامان بوده است. بایدن با انبوهی از وعدههای خوش آب و رنگ پا به اتاق بیضی کاخ سفید گذاشت و هر چه در توان داشت، بکار بست تا خود را متمایز از سلف دلال مسلکش نشان دهد.
در حالیکه ماه آوریل به پایان خود رسید، بایدن مانده و کوله باری از وعدههای انتخاباتی محقق نشده. برجام و بازگشت به آن از مهمترین وعده ای است که به کلافی سردرگم برای تیم جدید کاخ سفید بدل شده است. ترکیبی که بایدن برای تیم سیاست خارجی خود انتخاب کرد از آنتونی بلینکن، که به دیپلمات دیپلماتها معروف است، گرفته تا ریچارد نفیو، که به عنوان معمار اصلی تحریمهای ایران شناخته شده است، در قیاس با تیم جنگ طلب نئوکانهای دولت قبل آمریکا مرکب از جان بولتون و مایک پمپئو، این تصور به دور از واقعیت را ایجاد کرد که برنده دموکرات رقابت سوم نوامبر ۲۰۲۰ از فرصت بوجود آمده برای گام برداشتن در مسیر دیپلماسی با ایران و دیگر کشورها بهره خواهد برد.
اما واقعیت غیر قابل انکار اینکه آمریکا و متحدان اروپایی آن برآنند تا از رهگذر حفظ شاکله اصلی تحریمها علیه جمهوری اسلامی، زیاده خواهی خود علیه ایران را به برنامه موشکی و اقدامات منطقهای بسط دهند. البته رهبر انقلاب در سخنرانی اواخر بهمن ۹۹ راه را بر زیاده خواهی غربیها بست و با ترسیم سیاست قطعی «اقدام در برابر اقدام»، «لغو تمامی تحریم» و «راستی آزمایی» آب پاکی را بر روی دست واشنگتن و متحدانش ریخت.
روز جمعه ۲ آوریل، برابر با ۱۳ فروردین ۱۴۰۰، هجدهمین نشست کمیسیون برجام به ریاست انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، معاونان و مدیران سیاسی وزرای خارجه ۴+۱ برگزار شد. بعد از این نشست بود که جلسه بعدی کمیسیون برجام برای ۱۲ آوریل برنامه ریزی شد. بلافاصله وزارت خارجه آمریکا با ادعای بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ برای حضور نمایندگانش در نشست وین اعلام آمادگی کرد. رابرت مالی به نیابت از دولت بایدن و به عنوان سرپرست تیم آمریکایی حاضر در وین چمدان بست. نکته قابل تامل اینکه، همه این تحولات به فاصله اندکی پس از امضای سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین بوقوع پیوست.
در هجدهمین نشست کمیسیون برجام در وین طرفین با صرف نظر از بحث در خصوص حسن نیت، مستقیم سراغ اصل مطلب رفتند: تعیین تکلیف برای پایان دادن به بازی که ترامپ با خیره سری غیر سیاسی خود به راه انداخت. بنا شد دو کارگروه ویژه «لغو تحریم ها» و «هسته ای» در نشستهای کمیسیون برجام سیاههای از اقدامات متقابل ایران و آمریکا در قبال برجام را تدوین کنند.
سیاهه آمریکا در مقابل چک لیست ایران نسبتا پیچیدهتر است. ایران باید تمامی اقداماتی را که از ماه مه ۲۰۱۹ در راستای کاهش سطح تعهدات برجامی خود انجام داده، متوقف کند و مجددا به تعهد حداکثری خود بازگردد. اما در نقطه مقابل آمریکا باید به تمامی بدعهدیهای برجامی خود در شکل و شمایل تحریم پایان دهد.
ادامه مذاکرات به نشستهای کارشناسی موازی میان اعضای کمیسیون مشترک برجام جهت انجام رایزنیهای فنی در حوزه رفع تحریم و هستهای موکول شد. روند مذاکرات کمیسیون مشترک برجام در هفتههای اخیر به همین منوال در حال پیگیری است.
تیم مذاکره کننده ایران به سرپرستی دکتر عباس عراقچی در هفتههای گذشته بر این مهم تاکید کردند که موضع ایران در مذاکرات وین دقیقا منطبق بر بیانات رهبر انقلاب است و از افتادن مذاکرات در تله فرسایشی به شدت اجتناب خواهد شد. ایران قویا و صریحا هر گونه طرح گام به گام را رد و تاکید کرده است لزومی به مذاکره با آمریکا نمیبیند.
در حالیکه پایبندی آمریکا به ادعای بازگشت به برجام و لغو کامل تحریمهای ایران محل تردید است، در واشنگتن بسیاری نگرانند اقدامات بایدن اگر با دقت دنبال نشوند میتواند در میان اعضای کنگره شائبه نرمش در قبال ایران را بوجود آورد. رئیس جمهور فعلی آمریکا و تیم سیاست خارجی این کشور البته مسیر پرچالشی را در خصوص بازگشت به برجام پیش رو دارند.
البته از همان آغاز کار دولت جدید آمریکا هم روشن بود بازگشت به برجام نه مسئلهای فنی و یا نوعی مهارت دیپلماتیک؛ بلکه این موضوع در درجه اول به اراده و سرمایه سیاسی بایدن مربوط میشود. پایگاه تحلیلی «رسپانسیبل استیتکرفت» معتقد است اگرچه همه نگاهها معطوف به مذاکرات رسمی در وین است، اما آزمون واقعی در واشنگتن دیسی برگزار میشود، جایی که رئیس جمهور آمریکا باید ارادهای سیاسی برای تخریب دیوار تحریمهایی که سلفاش، به قصد جلوگیری از بازگشت آمریکا به توافق هستهای وضع کرده، از خود به نمایش بگذارد، تا مبادا مذاکرات در وین به بیراهه رود.
«تایلر کالیس» و «ترتیتا پارسی» در این یادداشت متذکر میشوند بایدن برای بازگشت به برجام راهی جر فروریختن دیوار تحریمها ندارد. به باور یادداشت نویسان استیت کرافت، هر چند امیدواریهای زیادی به مذاکرات وین در جهت رفع گرهی از معضل برجام بسته شده، پیچیدگی تحریمهای آمریکا بویژه تحریمهای غیر هستهای دولت ترامپ توام با موضع قاطع جمهوری اسلامی در این برهه زمانی، توافق هستهای ۲۰۱۵ را در مسیر پر پیچ و خمی قرار داده است. به نحوی که رفع این معضل مستقیما اراده سیاسی رئیس جمهور کنونی آمریکا و شهامت او برای پرداخت بهای آن را میطلبد.
اما به دلیل اقدامات ترامپ بویژه در دو سال پایانی ریاست جمهوری خود، دیوار تحریمها به نحوی دقیق طراحی شده که تلاش روسای جمهوری بعدی آمریکا برای بازگشت به برجام از بعد هزینههای سیاسی آن تقریبا غیرممکن باشد.
مارک دوبوویتز از بنیاد «دفاع از دموکراسیها» سال گذشته درمطلبی در نشریه «والاستریت ژورنال» نوشت ترامپ باید دیواری از تحریمهای اضافی بسازد تا جانشین دموکرات وی نتواند به راحتی آن را از میان بردارد. دوبوویتز نوشته بود این تحریمها نباید علیه برنامه هستهای ایران بلکه علیه حکومت آن به عنوان دولت حامی تروریسم باشد و برنامه موشکی و نقض حقوق بشر در ایران را هم شامل شود. هدف صریح چنین تحریمهایی، مسدود کردن مسیری عنوان شد که به برجام میرسید.
قابل ذکر است دولت ترامپ در سایه کارزار نافرجام فشار حداکثری، چتر تحریمی خود را بر سر بانک مرکزی، وزارت نفت و شرکت نفتی دولتی ایران، آنهم به بهانه ارتباط با تروریسم، گستراند. ترامپ همچنین کل بخش مالی ایران و تقریبا سایر بخشهای غیرنفتی مولد اقتصاد ایران را به دلایل غیرهستهای تحریم کرد. این تحریمهای به اصطلاح «غیرهستهای» رژیمی از تحریمهای بینالمللی را علیه ایران تحمیل کرد، که در تاریخ مدرن بیسابقه است.
واقعیت امر این است که دولت ترامپ با وضع تحریمهای غیر هسته ای، خود بزرگترین ناقض برجام بود. زیرا برخلاف آنچه در تصور عمومی جا افتاده، توافق هستهای ۲۰۱۵ آمریکا را موظف میکند تا «از هرگونه سیاست متناقض با برجام به خصوص به منظور تأثیر مستقیم و نامطلوب بر عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران» خودداری کند و از «مداخله در تحقق بهره کامل ایران از رفع تحریمهای مطرح در برجام» دوری کند. تردیدی نیست که تحریمهای ترامپ این شرط اساسی برجام را نقض میکند.
از سویی برابر با قانون بازنگری برجام موسوم به «اینارا» (Iran Nuclear Agreement Review Act of ۲۰۱۵) اعمال هرگونه اصلاحیه و تغییری در این توافق مستلزم ارائه گزارش از سوی رئیسجمهور آمریکا به کنگره است. به عبارت بهتر، بر اساس قانون «اینارا»، بایدن موظف است هرگونه توافقی با ایران درباره مسئله هستهای را ظرف پنج روز به کنگره ارائه کند و وظیفه رد یا تایید آن برعهده این نهاد خواهد بود؛ بنابراین اگر توافقی هم بین تهران و واشنگتن در چارچوب اصلاح برجام یا خارج از آن (توافق جدید) حاصل شود، تیم بایدن بازهم با چالش بزرگ ارزیابی کنگره مواجه خواهد بود.
به تبع مادامی که دیوار تحریمهای ناقض برجام برپاست، آمریکا نمیتواند مدعی کاستن از بار تحریمهای خود علیه ایران شود و آن را به عنوان ابزار ضامن محدودیت اقدامات هستهای ایران رو کند. حقیقتی که در محافل خصوصی به گواه مقامات اروپایی رسیده است: اگر بایدن سیاست موفق در قبال ایران میخواهد مسیر آن از جاده لغو تحریمهای ترامپ میگذرد. لغو تحریمهای پیش از ۲۰۱۸، بدون کنار گذاردن تحریمهای موثر علیه ایران پوچ و بیمعنی خواهد بود.
کالیس و پارسی معتقدند اگر رئیس جمهور کشورشان دیوار تحریمهای ترامپ را فرو ریزد و بدعهدی آمریکایی را کنار بگذارد، در این صورت محدودیتهای موجود در برنامه هستهای ایران احیا خواهد شد و زمینه را برای دور شدن آمریکا از باتلاق خاورمیانه از پسِ سالیان طولانی فراهم خواهد شد.
اینکه بایدن میدان مینی را که ترامپ بر جا گذاشته، پاکسازی خواهد کرد یا نه، در واشنگتن تعیین میشود نه در وین. مسئلهای که هم عزم سیاسی میطلبد و هم شهامت پرداخت بهایش. امری که تحقق آن را باید در روزها و هفتهای آتی به نظاره نشست. مسلما جمهوریخواهان کنگره و برخی دموکراتهای خلاف این جریان مانع تراشی خواهند کرد.
از سویی بر اساس نواهایی که این روزها از آمریکا به گوش میرسد، بایدن به تبعیت از هم حزبیهای دموکرات خود سیاست چماق و هویچ را در قالب دیپلماسی با ایران در پیش گرفته است؛ بنابراین نباید به چراغ سبزهای برجامی که پیشتر از سوی دولت بایدن نشان داده شده، دلخوش کرد. زیرا دموکراتهای ساکن کاخ سفید نیز راهبرد توافق هستهای جامع با ایران را ماه هاست تکرار کرده اند. خواستهای که مکررا در ماههای اخیر از زبان وزیر خارجه بایدن شنیده شده است. بدیهی آنکه میان فیلهای جمهوری خواه و الاغهای دموکرات تفاوت تنها در شگرد کشاندن ایران به پای میزمذاکره است نه ماهیت مذاکرات.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا البته درتازهترین مصاحبه خود پرده از شوی دیپلماتیک کشورش برداشت و خیلی زود از نقشه آمریکا در مذاکرات وین رونمایی کرد. نقشه راهی که در یک جمله خلاصه میشود: تحریم ابزاری برای بازخواست ایران است نمیتوانیم از آن صرف نظر کنیم.
این اظهارات در آستانه دور سوم مذاکرات وین که دستور کار اصلی آن لغو تحریمهای یکجانبه آمریکا ضدایران است، عنوان شد. در میانه رفت و آمدهای دیپلماتیک به وین در هفتههای اخیر، آمریکاییها با توسل به ادبیاتی خودساخته تحریمهای ضد جمهوری اسلامی را به سه دسته تقسیم کرده اند: تحریمهای مغایر با برجام، تحریمهای دوره ترامپ یا به قول ند پرایس خاکستری و تحریمهای مرتبط با حقوق بشر، تروریسم و موشکی.
کم کم در میانه نشستهای برجامی در وین، دولت آمریکا از شرط و شروطهای تازه خود درقبال ایران رونمایی میکند که نتیجهای جز رنگ باختن ژست برجام خواهی آنها ندارد. دولت بایدن میگویند به شرطی که ایران ابتدا یا نهایتا به صورت همزمان به تعهدات خود ذیل برجام برگردد، حاضر به لغو تحریمهای دسته اول هستند. دولت بایدن، اما در توصیف تحریمهای دوره ترامپ آن را شبکهای در هم تنیدهای توصیف میکنند که بررسی آن کاری دشوار والبته موکول به آینده است. به ادعاهای مقامات آمریکایی این بخش از تحریمها یا همان منطقه خاکستری، قابل بررسی هستند یعنی اینکه در خصوص لغو آن تعهدی در کار نخواهد بود.
به استناد برچسب زنی خلق شده آمریکایی ها، تحریمهایی نیز وجود دارد که به ادعای آنها کاملا مطابق با برجام است؛ تحریمهای با برچسب حقوق بشر، تروریسم و موشکی که به هیچ وجه قابل لغو نیست. پرایس البته هدف اصلی شوی دیپلماتیک آمریکا در ماههای اخیر را نیز عنوان کرد: به اعلا رسیدن درجه محدودیت برنامه هستهای ایران.به گفته دیپلمات وزارت خارجه آمریکا، مذاکرات وین حول یک محور میچرخد: تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هسته ای.
برآیند موضع گیری این روزهای آمریکاییها مشخصا نشان میدهد آنها برنامهای برای لغو تمامی تحریمها ندارند و با توسل به دسته بندی تحریمها و لغو بخشی از آنها، سعی در نگه داشتن باقی تحریمها تحت عناوین مختلف دارند. این موضع گیریها صریحا موید آن است ایراداتی که دموکراتها بر سر برجام و کارزار فشار حداکثری متوجه ترامپ میدانستند نه از سر دلسوزی، بلکه به دلیل برهم خوردن مسیر تشدید فشار بر ایران بود.
البته آمریکاییها کماکان چشم امید به سیاست تعهد در برابر تعهد نیز بسته اند. هر چند پاسخ ایران در مقابل بسیار شفاف است: آمریکا ناقض برجام است و باید ابتدا به این توافق بازگردد. قطعا تفکیک فشار به فشار بد و خوب از سوی جمهوری اسلامی پذیرفته نخواهد بود و بر اساس راهبرد اصلی این مذاکرات به چیزی غیر از لغو تمامی تحریمها با هر برچسبی تن نخواهد داد. البته سیاست قطعی جمهوری اسلامی همانی است که رهبر انقلاب تبیین فرمودند: اگر آمریکا خواهان برجام است باید به سوی لغو همه تحریمها راه کج کند. آن زمان احتمالا میتوان انتظار نتیجه بخشی از مذاکرات وین را داشت.
انتظار میرود در هفتههای آتی و با اعلام نتیجه مذاکرات، تکلیف دو کلید واژه «مذاکرات سازنده» و «جلوگیری از افتادن در تله مذاکرات فرسایشی» نیز مشخص شود.
انتهای پیام/
روش ایشان اینگونه است در ابتدا با انواع دروغ و تهمت و برچسبهای گمراه کننده کاندیدای رقیب را تخریب میکنند سپس مردم را میترسانند از جنگ ، قحطی، تورم ونزوئلایی، دیوارکشی در پیاده روها... و در آخر در قامت یک منجی پیشنهاد میدهند اگر میخواهید این بلاها سرتان نیاید به کاندیدای ما رای دهید
گرفتن امتیاز از دولت بعدی ایران را ندارند برای همین
برای به نتیجه رساندن تعهده های جدید ایران حتی
روز کارکر هم کار می کند. دنیا تعطیل است.
ما در این ایران حرف برداشین تحریم می زنیم
در غرب اسم ان را تعهدات ایران می نامند. خود قضاوت کنید
خدایا ما را از شر برجام و بلاهای ناتمام آن نجات بده
که نظام شان عاید شون کرده، خواهند ماند!!؟؟ ؟