به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان ، اول اردیبهشت سالگرد درگذشت سهراب سپهری بهانهای شد تا در خصوص آثار و تاثیر این شاعر معاصر با یکی از پژوهشگران ادبی به گفتگو بپردازیم.
مهناز ملکی ریزی پژوهشگر ادبی در گفتگو با خبرنگار ما گفت: از زمانی که با ادبیات و سهراب آشنا شدم، او را اینگونه یافتم "مسافری "که" صدای پای آب "را فهمید و "نشانی" خدا را میدانست.
او ادامه داد: نام سهراب سپهری را که میشنویم ابتدا آرامش خاصی به ذهن و جانمان مینشیند، به خصوص اگر اهل دل باشیم هستند انسانهایی که بودنشان، طرحی تازه بر صفحه روزگار انداخته و رسمی نو نشانده است.
ملکی اظهار کرد: سهراب را میتوان به جرات از پایههای استوار شعر معاصر دانست که پس از نیما در فرم و زبان شعر تحولی ایجاد کرد و در سرایش در قالب نیمایی و نو، خوش درخشید.
او با اشاره به نمادگرایی در اشعار سهراب سپهری عنوان کرد: نمادگرایی یکی از خصوصیات شعری او بود که به شایستگی از آن استفاده کرد وبه حق شعرش را تا مرز دوست داشتن و تاثیرگذاری پیش برد.
وقتی میگفت:"آب را گل نکنیم.. "و" من از مصاحبت آفتاب میآیم سایه کجاست؟ "
این پژوهشگر ادبی افزود: دغدغه اجتماعی اش آن قدر چشمگیر بوده و هست که خاص و عام هنوز هم با اشعارش، درد را لمس میکنند، میچشند و با خواندنشان آرام مییابند.
وقتی میگوید:
"من اناری را میکنم دانه
به دل میگویم خوب بود این مردم
دانههای دلشان پیدا بود"
و از ما میخواهد تا اندیشه هایمان را سبز نگاه داریم
"و صدا در خواهم دادای سبدهاتان پرخواب
سیب آوردم
سیب سرخ خورشید"
ملکی خاطر نشان کرد: طبیعت و تصویر در اشعارش آن قدر دلنشین است که خواننده خودش را در آن روزهای کاشان و سهراب میبیند.
در شعر صدای پای آب که شاهکار اوست تقریبا ۱۵۰ کلمه و ترکیب مرتبط با طبیعت آورده که نشان دهنده انس او با طبیعت است.
او خدا را در برگ درختان، چشمهسارها و کوهسارها میدید و میسرود، به این خاطر طبیعت را دوست داشت و آن را پاس میداشت.
" من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پرم از راه، از پل، از رود، از موج
پرم از سایهی برگی در آب
چه درونم تنهاست! "
او بیان کرد: اما تنهایی دلنشین سهراب که پر از رمز وراز است، نقلی شنیدنی دارد.
"به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من"
که میتوان یکی از دلایل آن را به باور رسیدنهای عرفانی او دانست.
این پژوهشگر ادبی افزود: او در رهگذر آشنایی با ادیان و فلسفههای مطرح جهان (فلسفههای شرق و غرب) و از پرتو اندیشههای عرفانی، فلسفی، اجتماعی و عقایدش و تحت تاثیر فرهنگهای مختلف ایران اسلامی، هند، چین و ایران باستان به خود آگاهی دینی رسیده و به این تنهایی دلچسب از این طریق دست یافته است.
من صدای نفس باغچه را میشنوم
و صدای ظلمت را وقتی از برگی میریزد
و صدای صاف باز و بسته شدن پنجره تنهایی...
ملکی در خصوص تأثیرات مهم سهراب بر ادبیات عنوان کرد: یکی از این تأثیرات مهم تحول در فرم و زبان شعر است و تأثیری که بر شاعران بعد از خود گذاشت نیز قابل توجه است.
او ادامه داد: تلفیق هنر، فلسفه و عرفان در اشعارش، ویژگی خاصی به او و آثارش داده و باعث شده طرفداران و علاقمندان او به سرایش اشعاری به سبک او و ترجمه آثار او به زبانهای مختلف روی آورند.
این پژوهشگر ادبی گفت: عوام و خواص به شعر او علاقه دارند و با آن رابطه برقرار میکنند، وقتی نمادگرایی در شعر سهراب بیشتر میشود، دایره مخاطبش خاصتر شده و مخاطب عام نیاز به تفسیر آن دارد. اما هر چه که مضمون و زبان شعری او به زندگی عادی مردم و چشم انداز آنها از طبیعت و معنویت نزدیک میشود، به دل عامه مردم مینشیند.
ملکی با اشاره به آشکار شدن مکاشفههای شاعرانه سهراب سپهری با نقاشی هایش، عنوان کرد: بی جهت نیست او را" شاعر طبیعت" و "نقاش طبیعت گرای معاصر" لقب داده اند. سهراب در نقاشی هایش، دنیای شاعرانهی درونش را به ما نشان میدهد، خط زیبا، نقش زیبا، شعر زیبا و نگاه زیبای او در نوع خودش قابل توجه و ستایش است.
او بیان کرد: موفقیت سپهری این است که سخنان مکرر عارفان، شاعران و اندیشمندان پیش از خود را به زبان گل شبدر، کرکس، لاله و شقایق بیان میکند.
این پژوهشگر ادبی اظهار کرد: تجربه اندوزیها و موفقیتهای سهراب در دنیای ادبی اش بر اثر سفرهای او بود.
این که میگویند:
" بسیار سفر باید تا پخته شود خامی"
در مود سهراب نیز صدق میکند از این جهت که دهه سوم و چهارم زندگی اش بیشتر به سفر اختصاص داشت.
ملکی ادامه داد: سفرهای او به ژاپن، فرانسه، ایتالیا، هندوستان، آمریکا و بسیاری دیگر از کشورهای شرق و غرب نوعی سیر و سلوک معنوی بود و این نوع از سفر به ویژه به شرق آسیا و آشناییش با ادیان هند و بودا شعر او را تحت تاثیر قرار داد، شعرش چشمگیر و مانا شد.
او گفت: سهراب شعر همدلی و نوع دوستی و همنوایی با همنوعان خود، ارزشمندی اصول اجتماعی، اخلاقی و انسانی را سروده، برای دردها، غمها، شادی ها، احساسات و عواطف ارزش و اهمیت قائل شده و برای همـه اجتماعات و تاریخها سخن گفته است، شعر او ارزش ادبی بسیار دارد.
سهراب در نگاهی وسیع تر، نگران انسان و سرنوشت اوست.
ملکی گفت: آشنایی با اندیشههای سهراب و خواندن اشعار او انسان را به درک عمیقتر از دنیا و زندگی معنوی و آرام و دور از جنگ و نیرنگ رهنمون میکند.
او در پایان اضافه کرد: باشد که از پاسبانان ادب پارسی و دوستداران ادب، فرهنگ، ادیبان و فرهیختگان سرزمینمان، ایران، باشیم و سرمایههای گرانسنگ ادبی را با عشق و محبت به آیندگانمان هدیه دهیم.
انتهای پیام/ش