سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

در گزارش باشگاه خبرنگاران جوان بخوانید؛

واکاوی خشونت خانگی از اصرار بر سلطه گری تا انکار مصلحتی/ قربانیان خشونت در آتش سکوت می‌سوزند

خشونت خانگی ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد، اما معمولا افراد آن را انکار می‌کنند.

به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، گوشه سالن ایستاده بود، عینک آفتابی بزرگی به چشمانش زده بود، با شال روی سرش دائم بازی می‌کرد و به روی صورتش می‌کشید، انگار می‌خواست چیزی را پنهان کند، معلوم نبود چه اتفاقی برای صورتش افتاده که نمی‌خواست دیگران متوجه آن شوند، تا اینکه نامش را صدا زدند و نامه‌ای به او دادند و به پزشکی قانونی ارجاعش دادند، آنجا بود که فهمیدم ماجرا از چه قرار است، زن جوان مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و قاعدتا زنی که به دادگاه خانواده می‌آید و زیر چشمانش کبود است، مشخص است که چه کسی این بلا را بر سر زیبایی‌اش آورده است...

خشونت خانگی ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد، اما معمولا این مشکل نایده گرفته می‌شود یا حتی افراد آن را انکار می‌کنند. این سوءاستفاده محدود به قشر خاصی هم نمی‌شود و قربانی‌های آن ممکن است در هر سن‌وسال، با هر جنسیت و در وضعیت‌های اقتصادی مختلفی باشند. اولین قدم برای پایان دادن به خشونت خانگی این است که به وجود نشانه‌های آن اذعان کنیم. اگر دچار خشونت خانگی هستید یا کسی را می‌شناسید که در چنین وضعیتی به سر می‌برد، حتما برای مبارزه با آن کمک بگیرید. هیچکس نباید زیر سایه ترس از کسی زندگی کند که دوستش دارد.


بیشتر بخوانید


آزار و اذیت خانگی اغلب از تهدید و توهین زبانی آغاز و به خشونت کشیده می‌شود. آسیب‌های جسمی بارزترین خطر آشکار آزار و اذیت خانگی هستند، اما عواقب عاطفی و روانی آن‌ها هم شدید هستند.  روابط عاطفی برمبنای سوءاستفاده، ممکن است عزت نفس را از بین ببرند، منجر به اضطراب و افسردگی شوند و کاری کنند که فرد احساس تنهایی و درماندگی کند. هیچکس نباید چنین عذابی را تحمل کند و نخستین قدم برای رهایی از آن، اذعان به وجود این سوءاستفاده در رابطه است.

رزیتا شرافتی زوج درمانگر در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، خشونت خانگی را این‌طور تعریف می‌کند که خشونت خانگی به معنی رفتار خشونت‌آمیز و سلطه گرانه یک عضو خانواده علیه عضو یا اعضای دیگر همان خانواده است. بر اساس مطالعات انجام شده،  هدف اصلی خشونت خانگی کودکان خردسال هستند. دومین نوع خشونت معمول در خانواده، خشونت علیه زنان است.

وی با اشاره به اینکه خشونت درون خانواده بازتاب الگو‌های کلی‌تر رفتار خشن است، گفت: بسیاری از مردانی که زنان و کودکانشان را از نظر فیزیکی مورد تعرض قرار می‌دهند، سابقه خشونت در زمینه‌های دیگر را نیز دارند. پذیرش فرهنگی شکل‌هایی از خشونت خانگی مانند تنبیه بدنی از عواملی است که میزان خشونت خانگی را افزایش می‌دهد.


بیشتر بخوانید


این زوج درمانگر با اشاره به انواع خشونت علیه زنان، بیان کرد: انواع خشونت علیه زنان، مالی، جسمی، جنسی، اجتماعی، عاطفی، کلامی و روانی است و خشونت‌های عاطفی، کلامی و روانی شایع‌ترین نوع خشونت علیه زنان است؛ رابطه بین انواع خشونت و احساس امنیت زنان در خانه به‌ صورت منفی و معکوس به‌ دست‌ آمده که نشان از بالا رفتن هر یک از انواع خشونت است، در نتیجه میزان احساس امنیت در خانه کاهش می‌یابد، اما انواع خشونت خانگی را می‌توان به این صورت‌ها نیز مشاهده کرد که شوهر در جمع به همسر خود توهین می‌کند.

وی اضافه کرد: این علامت خطر، ظرافت‌های خاص خود را دارد، زیرا ممکن است به عنوان توهین شدید صورت نگیرد. توهین کننده ممکن است با خنده به همسر خود در یک جمع فامیلی یا دوستانه، به طور مثال بگوید که این‌قدر سیب‌زمینی سرخ شده نخور، داری چاق و بدریخت میشی! البته و قطعا توهین شدید هم نشانه‌ای است که شاید این خانم مورد خشونت‌خانگی قرار می‌گیرد. در این گونه موارد به نظر می‌رسد درباره تغییر عملکرد زندگی و انجام کارها، مدام به انتقاد‌ها افزوده شود. در نتیجه اشتباهات ساده به مسائل بزرگی تبدیل می‌شوند مدام نگران عصبانی شدن شوهرشان هستند.

شرافتی در ادامه بیان کرد: معمولا شوهر آزار دهنده در مقابل همکاران و دوستان، کاریزماتیک به نظر می‌رسد، اما پشت در‌ب‌های بسته با شریک زندگی خود، وجهه تاریک او ظاهر می‌شود. سپس قربانی فکر می‌کند من باید کار اشتباهی انجام داده باشم، زیرا این مشکل من است، چون او فقط از من عصبانی است. از آن جا که آن‌ها می‌دانند اگر شوهرشان ناراحت شود پیامد‌های ناخوشایندی مانند ضرب و جرح به دنبال خواهد داشت، در نتیجه در جمع‌های دوستانه و خانوادگی، مدام نگران ناراحت شدن همسرشان و به‌ طور وسواسی، پیگیر این موضوع هستند.

این زوج درمانگر معتقد است؛ علایم یا صدمات بدنی غیرقابل توضیح است، قربانیان اغلب درباره صدمات بدنی یا علایم دروغ می‌گویند، زیرا احساس شرمندگی می‌کنند. اگر روی بدن یکی از عزیزان‌تان کبودی‌هایی را می‌بینید که واقعاً قابل توضیح نیستند و آن‌ها جملاتی مانند این‌ها می‌گویند: از پله‌ها افتادم، به دیوار خوردم و ...، زمان خوبی است که در این باره با او صحبت کنید و به او بگویید: ظاهراً به تازگی اتفاقات زیادی رخ داده است. آیا همه چیز خوب است؟

وی افزود: این زنان، با دوستان و خانواده خود وقت نمی‌گذرانند، افراد آزار دهنده می‌توانند قربانیان خود را منزوی کنند و در این باره استراتژی آن‌ها می‌تواند هوشمندانه باشد! فرد آزاردهنده به صورت آشکار از بیرون رفتن شریک زندگی خود جلوگیری نمی‌کند، مثلاً به او نمی‌گوید که شما نمی‌توانید فلانی را ببینید، بلکه به این صورت می‌گوید: می‌خواهم وقت بیشتری را با تو بگذرانم یا فلانی دوست خوبی برای تو نیست و دیگر نمی‌خواهم تو را با او ببینم. مهم است که قربانیان بتوانند یک سیستم پشتیبانی برای خود ایجاد و آن را حفظ کنند، زیرا فرد آزاردهنده می‌خواهد شما احساس کنید که کسی را جز او ندارید.

این زوج درمانگر با بیان اینکه این زنان برای همه رفتار‌های اشتباه شوهرشان، عذر می‌تراشند، گفت: قربانیان خشونت‌خانگی، همیشه برای رفتار‌های اشتباه همسرشان عذر و بهانه می‌آورند و حتی خود را به دلیل رفتار همسرشان سرزنش می‌کنند. چنین افرادی وقتی همسرشان اشتباهی می‌کند، خودشان را جلو می‌اندازند و شروع به بهانه آوردن می‌کنند و به گفتن چنین جملاتی رو می‌آورند: او الان واقعاً استرس دارد، او روز پرکاری را پشت سر گذاشته، او واقعاً از گفتن این حرف به من منظوری نداشت.

شرافتی با اشاره به اینکه شوهر آن‌ها بسیار حسود یا سلطه‌گر است، افزود: پیام‌های مداوم یا تماس‌های تلفنی بیش از حد هنگام بیرون رفتن با دوستان یا خانواده نیز می‌تواند یک علامت هشدار دهنده باشد. اگر فردی دائم به همسرش پیام می‌دهد یا زنگ می‌زند، می‌خواهد او را همیشه کنترل کند تا ببیند چه کاری انجام می‌دهد و ... که نشانه خوبی نیست.

محمود علی‌گو رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از افزایش خشونت‌های خانگی (همسرآزاری و کودک‌آزاری) در دروان کرونا در سال گذشته خبر داد.

وی در ادامه گفته بود: در یک سال گذشته میزان خشونت‌های خانگی و تماس‌ها با سامانه ۱۲۳ افزایش یافته است که البته بخشی از این تماس‌ها به دلیل خشونت‌های خانگی از جمله همسرآزاری و کودک آزاری و بخش دیگری به دلیل توسعه خدمات از سوی اورژانس اجتماعی بوده است.

علی‌گو معتقد است در ایام کرونا به دلیل حضور اجباری خانواده‌ها در کنار هم شاهد افزایش خشونت‌ها بوده‌ایم و ما نیاز به آموزش‌های تاب‌آوری و سبک زندگی داریم تا این خشونت‌ها کاهش پیدا کند.

اما برای کاهش و مقابله با همسرآزاری و خشونت خانگی که اغلب زنان را شامل می‌شود، می‌توان کاری کرد؟ چه کنیم که آمار خشونت خانگی کاهش پیدا کند؟


بیشتر بخوانید


به همین منظور رضا فریدی روانشناس بالینی و فعال حوزه آسیب‌های اجتماعی در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، اشاره‌ای به راهکار‌های پیشگیرانه برای جلوگیری بروز از خشونت خانگی کرد و گفت: برای پیشگیری از بروز خشونت خانگی راهکار‌هایی وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنم.

افزایش آگاهی عمومی

وی افزایش آگاهی عمومی را امری مهم برای پیشگیری از خشونت خانگی دانست و افزود: اولین نکته در پیشگیری از خشونت خانگی افزایش آگاهی از این مشکل و ایجاد هنجار‌های اجتماعی است که خشونت را نفی می‌کنند. زمانی که مردم یک جامعه از وجود خشونت خانگی خبر نداشته و آسیب‌های آن را نشناسند، نمی‌توان به پیشگیری از خشونت‌های خانگی کمکی کرد.

آموزش زوج‌ها

این روانشناس بالینی بیان کرد: آموزش و افزایش آگاهی زن و مرد بهتر است قبل از ازدواج صورت گیرد. آموزش مهارت‌های حل مسئله، روش‌های مذاکره، چگونگی ارتباط با همسر، احترام به همسر و توجه به نیاز‌های او می‌تواند از بروز مشکلات در آینده که منجر به خشم و خشونت خانگی می‌شود، جلوگیری کند. در مجموع لازم است کیفیت روابط زناشویی از همان ابتدا افزایش یابد. مسئله خشونت خانگی مانند دیگر آموزش‌های پیش از ازدواج باید مورد توجه قرار گیرد.

آموزش کودکان

فریدی اضافه کرد: خانواده‌ها می‌توانند با رفتاری محبت آمیز و به دور از خشونت با فرزندان، آن‌ها را از رفتاری خشونت آمیز در آینده و در محیط خانواده حفظ کنند، چرا که مشخصا کودکان از پدر و مادر خود الگو می‌گیرند. تجربه تلخ خشونت در کودکی یکی از مهم‌ترین عوامل بروز خشونت خانگی در بزرگسالی است. حال کودکی را تصور کنید که پدر، مادر را بر سر مسائل متعدد کتک می‌زند یا به او فحاشی و بد دهانی می‌کند، مسلما چنین کودکی از رفتار پدر خود الگوبرداری کرده و در آینده تاثیرات خود را نشان می‌دهد. این تاثیرات به شکل‌های مختلف قابل مشاهده است؛ برای مثال در بزرگسالی او نیز همسرش را کتک می‌زند و یا بر عکس با ظلم و کتک‌های همسرش کنار می‌آید؛ بنابراین والدین باید سعی کنند مهارت‌های همدلی، دلسوزی، احترام به عقاید دیگران و کنترل خشم را در کودک خود افزایش دهند.

این روانشناس بالینی معتقد است اگرچه امروزه محققان بسیاری با تلاش شبانه‌روزی خود در پی کشف دارویی برای درمان مبتلایان به ویروس کرونا هستند و از سوی دیگر کشف واکسن برای این بیماری به منظور پیشگیری از ابتلای افراد به آن یکی از چالش‌های بشر در این روزها است، یکی از پیامد‌های ظهور این ویروس در این دوران، قرنطینه خانگی است که این خود افزایش آمار خشونت خانگی را به دنبال داشته است و امروزه خشونت خانگی هم به عنوان چالش دیگر بشر اضافه شده و تبدیل به بحران جدی برای تمام کشور‌ها شده است؛ بنابراین تلاش برای افزایش سطح آگاهی افراد و یادگیری راهکار‌های پیشگیری و مقابله با خشونت خانگی یکی از موارد ضروری  است که امروزه باید در سراسر دنیا به آن توجه شود.

وی در ادامه می‌گوید؛ با توجه به آنچه بیان شد و با عنایت به ادامه دار بودن شرایط کرونایی، بهترین راه حل آن، پیشگیری و قرنطینه خانگی است و طبیعتاً حذف یا بسیار کم شدن روابط اجتماعی انسان‌ها و عدم امکان شرکت در مراسم‌های خانوادگی، ملی و مذهبی از یک سو و فشار‌های اقتصادی و خبر‌های ناگوار ناشی از ابتلا و فوت هموطنان و انسان‌ها در سراسر گیتی آن هم به صورت طولانی مدت باعث ایجاد انواع فشار‌های روانی و خشونت خانگی شده و با توجه به اینکه  تغییر روش و سبک زندگی ابتدا در اولین کانون زندگی یعنی خانواده اتفاق می‌افتد، طبیعی است که بیشترین و سریعترین آثار آن در خانواده و سپس در اجتماع پدیدار می‌شود.

وی با اشاره به اینکه خانواده، نخستین و پایدارترین نهاد اجتماعی است که هویّت انسانی و جامعه‌پذیری فرد در آن شکل می‌گیرد، افزود: بدون شک، هیچ‌ یک از آسیب‌های اجتماعی از تأثیر خانواده جدا نیستند. نهاد خانواده هنگامی کارکرد خود را به‌ درستی انجام می‌دهد که دچار نابسامانی و آشفتگی نباشد. خشونت، سلامت و امنیت خانواده را تهدید می‌کند. خشونت خانگی یا خشونت علیه زنان در خانواده، شایع‌ترین شکل خشونت علیه آن‌هاست که در آن، رفتار خشنِ یکی از اعضای خانواده (معمولاً مرد) نسبت به یکی دیگر از اعضای خانواده (معمولاً زن) است.

فریدی معتقد است که خشونت‌های خانگی صدایشان همیشه ضعیف‌تر از زخم‌هایی است که به‌جا می‌گذارند، قربانی معمولاً ساکت است، دم نمی‌زند، می‌سوزد و برای همین آمار قربانیان خشونت همیشه کوچک‌تر از آمار خشونت‌دیدگان واقعی است. خشونت خانگی و آزارواذیت، سن‌وسال و جنسیت نمی‌شناسند. ممکن است آزار و سوءاستفاده برای هر فردی، در هر سنی، با هر عقبهٔ قومیتی و سطح اقتصادی اتفاق بیفتد. بیشتر قربانی‌های خشونت خانگی زنان هستند، اما گاهی مردان هم گرفتار آزار و اذیت می‌شوند؛ به‌ ویژه به‌ صورت زبانی و عاطفی. خلاصه اینکه رفتار توهین‌آمیز هرگز پذیرفته‌ شده نیست، چه از سوی مردان باشد، چه زنان، چه نوجوانان و چه بزرگسالان. هر فردی شایستهٔ احساس ارزشمندی، احترام و امنیت است.

این روانشناس بالینی باور‌های مردسالار حاکم بر جامعه، را عامل خشونت مردان و طبیعتِ مرد می‌داند و می‌گوید: مردان سعی در توجیه آن دارد و گاهی رنگ اخلاقی و ناموسی به آن می‌دهد. این باورها، چنان در ذهن مرد و زن ایرانی از کودکی ریشه دوانده که اگر زن یا دختری در مقابل این خشونت‌ها مقاومت کند با برچسب‌ها و احکامی سخت‌تر روبه‌رو خواهد شد که اطرافیان و هم‌جنسان خود به او می‌دهند. نگرش‌های فرهنگی خانواده‌های ایرانی براساس تحمل و تبعیت زنان و فرزندان از درخواست‌های شوهر-پدر شکل گرفته است و خشونت‌های روزمره و محدود، تربیت در نظر گرفته می‌شوند؛ درنتیجه، بسیاری اوقات، فرد تحت خشونت، درکی از ستم وارد بر خود ندارد؛ اما عجیب آن که زنان این موضوع را بیشتر از مردان توجیه می‌کنند، این درحالی است که بسیاری بر نقش انکارناپذیر زنان، مدیران داخلی خانواده، تأکید دارند.

طی تحقیقات صورت گرفته، نتایج نشان می‌دهد تنها ۲۴ درصد زنان خودشان را قربانی خشونت می‌دانند، در حالی که بر اساس آنچه ما آن‌ها را قربانی خشونت می‌دانیم ۶۰ درصد شامل خشونت واقع می‌شدند. یعنی آن‌ها حتی نمی‌دانستند رفتاری که با آن‌ها می‌شود رفتار نادرست و خشونت‌آمیزی است؛ بنابراین ضروری به نظر می‌رسد که در این زمینه آگاه‌سازی شود. امیدواریم با بالا بردن سطح آگاهی جمعی، هر روز شاهد کمتر شدن خشونت خانگی باشیم.


بیشتر بخوانید


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.