به گزارش خبرنگار حوزه حوادث و انتظامی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، در قرن ۱۹ با پیشرفت علم و روانشناسی، کارشناسان، دفاع "ماه کامل" را مسئول افزایش رفتارهای مجرمانه میدانستند. این پدیده، ماه کامل یا دفاع ماه نامیده شد.
در حقیقت، طی تحقیقی در دانشگاه واشنگتن در سال ۱۹۷۸ میلادی، به این نتیجه رسیدند که بیش از ۱۱۶۱۳ مورد از حملههای خشونت آمیز در ۵ سال اخیر رخ داده بود که اکثرشان نزدیک به زمان کامل شدن ماه اتفاق افتاده بودند.
همانطور که میتوان انتظار داشت، با گذشت سالها مرزهای دفاعیات خلاقانه گسترش یافت و این مرزها همچنان درحال تکامل هستند. در ادامه ۸ دفاع خلاقانه برای شما آورده شده است.
۱- دن وایت و "دفاع توینکی"
دن وایت و هاروی میلک سرپرست سانفرانسیسکو بودند و بر سر مسائل شغلی اختلاف نظر داشتند. وایت، میلک را به دلیل اینکه شهردار سانفرانسیسکو، جورج موسکون را قانع کرده بود تا بعد از کناره گیریاش در ۱۹۷۸ وایت را جایگزین خودش نکند مقصر دانست. در نوامبر ۱۹۷۸ وایت به تالار شهر حمله کرد و میلک و شهردار را با گلوله کشت.
نتیجه دفاع: دفاع وایت به عنوان دفاع تویینکی شناخته شده است. بحثی که وکلای وایت داشتند این بود که تغییر رژیم او که متشکل از توینکی و مصرف غذاهای شکردار بیشتری بود باعث ایجاد افسردگی زمینهای در وی شده بود.
اگرچه این ماجرا وایت را تبرئه نکرد، اما با عنوان قتل غیرعمد به ۷ سال حبس محکوم شد. پنج سال در زندان ماند و در ۳۹ سالگی خودکشی کرد.
مرگ دلخراش میلک و موسکون بعدها در فیلم میلک که برنده اسکار شد، به نمایش گذاشته شد.
۲- محمد انور و "دفاع رانندگی بین همسرانش"
محمد انور یک مسلمان اسکاتلندی در حالی که ۳۴ مایل بالاتر از سرعت مجاز رانندگی کرده بود با ممنوعیت امتیاز رانندگی روبرو شد. با این حال، به عنوان یک صاحب شرکت و مهمتر از آن یک مرد متاهل نمیتوانست اجازه دهد تا این اتفاق بیفتد بنابراین دفاع جالبی را ابداع کرد.
نتیجهی دفاع: چه چیزی دفاع انور را منحصر به فرد میکند؟ او با دو زن ازدواج کرد و برای این که همسر وظیفه شناسی باشد، باید بتواند از محل زندگی خود در گلاسکو و مادرول در رفت وآمد باشد و در عین حال تجارت خود را در فالکرک، استرلینگ شایر ادامه دهد. اگرچه این کار او را تبرئه نکرد، اما به قدری موثر بود که بتواند امتیازات رانندگی را با هزینه ۲۰۰ پوند جریمه نقدی پس بگیرد.
۳- استیون استنبرگ و "دفاع آدمکشی در خواب"
در سال ۱۹۸۱، مردی در اسکاتسدیل، آریزونا، چاقوی آشپزخانه را برداشت و ۲۶ ضربه به همسرش زد. وی در هیئت منصفه اعتراف کرد که همسرش را هنگام راه رفتن در خواب کشته است.
نتیجه دفاع: از آنجایی که استنبرگ سابقهی راه رفتن در خواب را داشته است، محکوم به جنون آنی شد. با این حال، در زمان صدور حکم سالم شناخته شد بنابراین از این موضوع مبرا شد.
در نتیجهی حکمی که باعث اعتراض عمومی شد، آریزونا قانونش را از "گناهکار مجنون" به "جنون موقت" تغییر داد. به بیان دیگر اگر استینبرگ تحت الگوی جدید محاکمه میشد، مجبور به گذراندن مجازات در یک کلینیک روانی میشد.
۴- توندا لین انسلی و "دفاع ماتریکس"
وکیل زنی از اوهایو ادعا کرد که موکلش به سر صاحبخانهاش شلیک کرده، زیرا فکر میکرد او بخشی از توطئه گسترده شستشوی مغزی و قتل بود. توندا آنسلی معتقد بود که جهان "توهمی است که توسط فرمانروایان ماشینی ما ایجاد میشود"، دقیقاً مانند دنیای آینده که در "ماتریکس" به تصویر کشیده شده است.
او ادعا کرد که صاحبخانه و سه نفر دیگر ذهن او را کنترل میکنند و باعث میشوند توانایی تشخیص تفاوت بین واقعیت و رویاهای خود را از دست بدهد.
نتیجهی دفاع: دفاع ماتریکس، موفق شد آنسلی را به جای زندان در یک مرکز بهداشت روان قرار دهد. وی به دلیل جنون مجرم شناخته نشد.
۵- ساتیس راج و ساباریش راج و "دفاع دوقلوهای همسان"
ساتیس راج و ساباریش راج دوقلوهای همسان در مالزی بودند که به دلیل قاچاق ۱۶۶ کیلوگرم حشیش و ۱.۷ کیلوگرم تریاک با مجازات اعدام روبرو بودند.
نتیجه دفاع: مقامات مطمئن بودند که یکی از این افراد مقصر است، اما نمیتوانستند تشخیص دهند که کدام یک از این دو در اصل دستگیر و متهم شدهاند. هیچ یک از دوقلوها تصمیم به همکاری نداشتند و ممکن بود فرد بیگناه مجازات شود.
در نتیجه قاضی پرونده، زهرا ابراهیم، چارهای جز رد اتهامات نداشت و بیان کرد: برای ورود به دفاعیات باید یکی از آنها فراخوانده شود، اما من نمیتوانم آنهارا به اشتباه احضار کنم و همچنین نمیتوانم شخص اشتباهی را به چوبه دار بفرستم.
۶- کیسون ویلینکس و "دفاع حملهی قلبی"
کیسون ویلکینز دستگیر و به حمله وحشیانه متهم شد. وی در دادگاه خود در سال ۲۰۰۸، تصمیم گرفت که از خود دفاع کند. او ایدهی جعل سکته قلبی در میانه دادگاه را انتخاب کرد.
نتیجه دفاع: به گفته شاهدان در جلسه دادرسی، ناظران نگرانی کمی نشان میدهند، زیرا میفهمند که او تمام مدت نقش بازی میکند و حمله قلبیاش تقلبی است.
به عنوان یک اقدام احتیاطی، پرسنل پزشکی او را بررسی کردند تا مطمئن شوند هیچ مشکلی وجود ندارد، اما دادرسی بدون تاخیر ادامه داشت. وی اکنون سال چهل و دوم حبس خود را سپری میکند.
۷- رابرت تورسنی و "دفاع پنفیلد خودکار"
رابرت تورسنی، افسر پلیس نیویورک در سال ۱۹۷۶ به تماس روز شکرگذاری پاسخ داد. او و شریک زندگی اش در حال پاسخ به گزارشهای یک مرد مسلح در پروژههای مسکونی Cypress Hills بودند.
به محض ورود، تورسنی با گروهی از نوجوانان غیرمسلح روبرو شد. یکی از این افراد راندولف ایوانز ۱۵ ساله بود که تورسنی به طرز غیرقابل توجیهی او را کشید و یک گلوله به سر جوانان شلیک کرد. او سپس به اتومبیل گشت بازگشت و در آن زمان همسرش از او پرسید که چه کار کرده است. گفت: نمیدانم، من چکار کردم؟
نتیجه دفاع: دفاعیات تورسنی ادعا کرد که او از یک بیماری معروف رنج میبرد، یک "رفتار خودکار" که بهخاطر جراح مغز و اعصاب وایلدر پنفیلد نامگذاری شده است. این دفاعیات کار کرد و او را با صدور حکم "بی گناهی به دلیل جنون" تبرئه کرد. وی به مدت دو سال زندانی شد و در سال ۱۹۷۸ آزاد شد.
۸- ادوارد ایتس و "دفاع چاقی زیاد"
ادوارد ایتس، مرد فلوریدایی با داماد سابق پل دانساک درگیر شد و گفته شده که ۲۱ ساعت همراه با تپانچهاش رانندگی کرد و از فاصله نزدیک چند بار به دانساک شلیک کرد، اما امیدوار بود که با اشاره به مقیاس وزن، خودش را تبرئه کند.
نتیجهی دفاع: ایتس در زمان حادثه ۳۰۰ پوند وزن داشت. وکلای او استدلال کردند که وی به وضوح "بسیار چاق" بود و نمیتوانست رانندگی و به دقت شلیک کند.
دکترِ ایتس که سعی میکرد به او کمک کند، اظهار داشت که بالا رفتن از پلههای خانه دانساک باعث آزار مردی به اندازه ایتس واحتمالاً لرزش دستان او میشود و شلیک یک اسلحه در این زمان حقیقتا دشوار است.
در نهایت هیئت منصفه نپذیرفت و اواخر همان سال ایتس به حبس ابد محکوم شد.
انتهای پیام/