به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان، ۱۳رجب مصادف است با تولد امام اول مسلمین حضرت مولانا امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع)، کسی که بخش بزرگی ازجامعه مسلمین را به واسطه پذیرش امامت او بنام شیعیان علوی میشناسند.
اما علی(ع) کیست؟ علی بن ابیطالب(ع) متولد در ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل در خانه کعبه و شهید سحرگاه ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری، پسرعموی پیامبر وکسی بود که بعد ازپایان عمرگهربارپیامبر به عنوان جانشین برحق وی از سوی خداوند معرفی شد.
برای وی صفات والقاب بی شماری ذکر شده که مهم ترین آنها مرتضی، بوتراب، امیرالمومنین و...است، کنیه بوتراب به سبب نشستن زیاد وی بروی خاک برای همذات پنداری با فقیرترین افراد جامعه اسلامی بود.
علی بن ابیطالب (ع) به سبب شدت مراقبتش از مبانی دینی مورد حسرت وحسادت افراد دور وبرپیامبر بود وهمین مسئله باعث شد که سالها از حق تشکیل حکومت اسلامی که انتخابی از سوی خداوند بود، محروم بماند واین بزرگترین جفای عاملان این مسئله در حق کل دنیا ونه تنها جهان اسلام است.
او در عمر ۶۳ ساله خود لحظهای از اصول ومبانی که از سوی خداوند برپیامبر به عنوان شاکله دین اسلام معرفی شده بود، اعراض نکرد وبه همین سبب مورد اعتراض زیادی واقع شد، اما این مسئله سبب نشد حتی لحظهای از بندگی خدا کنار بکشد حتی اگرفشار سختیها ودفاع ازکیان اسلامی همسر وفرزندش را از وی بگیرد!
حالا در هزار سال بعد ازدوره حیات علی(ع) هرجا که بین مسلمانان نامی از عدالت اجتماعی بیایید بدون شک با نام عدالت علوی از آن یاد میشود، این در حالی است که دوره حکومت اسلامی که علی بن ابیطالب(ع) به عنوان منصوب از سوی خدا تشکیل داد عمرش به ۵ ماه شاید نرسید.
علی (ع)در تمام دوران حیاتش به حدی مراقبت ازحدود دینی کرد که حتی نزدیکانی، چون عقیل برادرش را از خود رنجاند، آن زمان که وی به سبب فقر از وی درخواست قرض از بیت المال را کرد و وی با آن مخالفت کرد.
ماجرای ولادت عجیب وی در میان خانه کعبه خود حدیثی ازاوج بندگی وپذیرش وی از سوی خداوند بود درواقع علی(ع) شاهکار خلقت است، ۳ روز مهمان خدا بودن وسپس در زمین به جایی رسیدن که بعضا به اشتباه انتساب خدایی به وی دادن! همه نشان ازخاص بودن علی بن ابیطالب داشت.
اما اگر بخواهیم علی را بهتر بشناسیم به گفته خود مولا باید سخن او را بشنویم وتنها یادگار حضرت کتابی بزرگ بنام نهج البلاغه است که از آن به برادرقرآن یاد میشود.
محتوی نهجالبلاغه در سه بخش خطبهها، نامهها و حکمتها (کلمات قصار) تنظیم شده است ،بخش اول نهج البلاغه خطبهها است که متشکل از ۲۴۱ خطبه است.
خطبههای معروفی، چون خطبه شقشقیه، خطبه متقین، خطبه همام و خطبه غرادر این میان از اهمیت خاصی بین علمای شیعه برخوردار هستند، خطبه شقشقیه به انتقاد از خلفای سه گانه و نحوه پذیرش حکومت توسط علی بعد ازچند سال سکوت میپردازد.
بخش دوم نامهها است که این قسمت از نهجالبلاغه ۷۹ بخش دارد که از ۱۲ وصیتنامه، سفارش و بخشنامه و ۲ فرمان، یک دعا، یک پیماننامه و ۶۳ نامه مکتوب تشکیل شده است.
اما بخش حکمتهای نهج البلاغه شامل ۴۸۰ کلمه قصار است که حکمت وسخنان کوتاه جناب امیر المومنین در آن آمده است.
این کتاب بزرگ به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده است، اما به سبب سخت بودن انطباق ترجمه عربی با زبانهای مختلف بعضا به شیوایی و بلاغت نهج البلاغه اصلی نمیرسد.
در مورد اهمیت و ارزش ادبی و بلاغت نهجالبلاغه سخنان متعددی از اندیشمندان زبان عربی نقل شده است، برخی یکی از دلایل ماندگاری این کتاب را فصاحت و بلاغت موجود در این کتاب دانستهاند.
ابن ابی الحدید عالم اهل سنت قرن هفتم هجری و شارح نهجالبلاغه در ذیل شرح خطبه ۱۰۸ امام علی (ع) عنوان کرده است، یک سطر از نهجالبلاغه با ۱۰۰۰ سطر و حتی بیشتر از سخنان ابن نباته، خطیب معروف قرن چهارم قمری، برابر است.
او حتی در جای دیگر با شماتت کسانی که کلام امام علی (ع) را با ابن نباته مقایسه میکنند، کلام و اشعار ابن نباته را در مقابل نهجالبلاغه مانند شعر شاگرد در مقابل استاد و شعر عالی در مقابل اعلی میداند.
جورج جرداق نویسنده مسیحی لبنانی نیز نهجالبلاغه را کتابی با بالاترین سطح بلاغت معرفی کرده است و آن را قرآنی میداند که از مقام خود کمی پایین آمده است. او معتقد است تمام زیباییهای زبان عرب در این کتاب یافت میشود.
او همچنین کلام نهجالبلاغه را پایینتر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوق عنوان کرده است.
مکارم شیرازی از آلوسی فقیه و مفسر شافعی نقل میکند که او عنوان کرده است که در نهجالبلاغه سخنانی نزدیک به مرحله اعجاز وجود دارد.
همچنین شیخ ناصیف الیازجی ادیب و شاعر لبنانی، حفظ قرآن و نهجالبلاغه را به پسرش برای سرآمد شدن در فصاحت و بلاغت زبان عربی سفارش کرده است.
محیی الدین عبد الحمید، یکی از دانشمندان زبان عربی با تمجید از نهجالبلاغه، این کتاب را چشمه جوشان بلاغت و فصاحت زبان عربی معرفی کرده است و معتقد است کلامش، فصیحترین کلام بعد از کلام خداوند و رسولش است.
پس با این حساب با شخصیتی بسیار ادیب، انسان شناس، چهره شناس، جامعه شناس، آشنا به آناتومی انسان، مسلط به فن بیان، مفسرکلام، شاعرومبلغ کلام، جامع الاطراف ومسلط به کلام الهی والبته مجری قوانین وحدود الهی بنام علی ابن ابیطالب (علیه السلام) روبرو هستیم واین به معنای داشتن جواهری درزمان حیات ما حتی اگر هزار سال بعد از حیات علی (ع) باشد.
اما اگر تنها یکی ازویژگی های بارز بزرگ مرد جهان اسلام و قدرتمندترین مرد زمان خود یعنی علی بن ابیطالب (ع) را بخواهیم به عنوان نماد شخصیتی وی معرفی کنیم، یتیم نوازی عجیب ایشان است.
درشهرکوفه به حدی مهمان نوازی ایشان زیاد بود که بعد ازشهادتش کودکان یتیم فهمیدند همبازی شبهای آنان چه کسی بوده است.
غلام وی نقل می کند با امام به خانه ای رفتیم که فرزندکوچک داشت امام به زن خانه مقداری آرد داد تا خمیر ونانی تهیه کند وسپس کودکان را بردوش خود سوار کرده وبا آنها بازی کرد تا خسته شده وخودشان از ادامه بازی کنار کشیدند.
از نظر تربیتی سعی میکرد بادست خود لقمه در دهانشان بگذارد، و آنها را بخنداند، و خطاب به آنان میفرمود:اگر به شما گفتند پدر شما کیست؟ بگوئید: ما یتیم نشده ایم، پدرمان علی (علیه السلام) است.
روزی در منزل یکی از یتیمان، که حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) پس از غذا دادن به چند بچّه یتیم، با روشهای گوناگون سعی داشت آنها را بخنداند، و روی دست و زانو راه میرفت و با صدای تقلیدی از گوسفند بچّهها را میخنداند.
قنبر به امام علی (علیه السلام) اعتراض کرد. پاسخ فرمود: وقتی داخل خانه شدم، یتیمان گریه میکردند، وحال دوست دارم وقتی که از منزل خارج میشوم آنها خندان باشند.
این شیوه رفتاری، اثر بسیار مهمّی در روحیات بچههای پدر از دست داده دارد که احساس کمبود نکنند.
امروز درجامعه ما تلاش شده یتیم نوازی امام علی(ع) الگوی کار دربسیاری از نهادها قرار گیرد.
اما نکته مهم تر اینکه اغلب افرادی که به عنوان چهره های مومن شناخته می شوند درحوزه یتیم نوازی نیز مهارت داشتند نظیر سردار شهید سلیمانی که با فرزندان شهدا رابطه بسیار پدرانه وخوبی داشت و باعث مهر وعلاقه عجیب فرزندان یتیم شهدا به وی شده بود.
امروز روزتولد این دردانه هستی واولین بنده مخلص مسلمان خداوند بعد از حضرت رسول است، متاسفانه درسالهای بعد از حیات امام، برخی از محبین وی درباره شخصیت ومقام وبزرگی درجه وی به حدی بالا رفته اند که دچار افراط شده اند (همان چیزی که خود علی در نهج البلاغه به آن هشدار داده است)
برخی فرقههای درویشی و نیزکسانی که مقام علی را تا مقام خدا بالا برده اند دراین وادی دچار افراط شده وبعضا مانع شناخت جزئیات شخصیتی امام شده اند.
بعضا نیزبعد از زمان زندگی امام دچار افراط و تفریطهایی درشناخت مبانی واحکام دینی شده و حتی فرقههایی جداگانه را ایجاد کردند که باعث دسته بندیهای عقیدتی شد.
تشکیل فرقه هایی، چون شافعی، مالکی، حنبلی و... که یاعث دسته بندیهای مختلف عقیدتی در بین مسلمین شد.
امام اول شیعیان جهان معروف به امام عدالت پرور بود وبعد از وی هیچ یک از ائمه هدی به سبب کارشکنی خلفای بنی امیه وبنی عباس موفق به تشکیل حکومت اسلامی نشدند وتنها کسی که انتظار میرود با وعده قریب الوقوع الهی در آینده نزدیک حکومت اسلامی با تفکرعلوی را تشکیل دهد امام دوازدهم شیعیان حضرت حجت بن الحسن مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
واکنون تمام جهان کفر نگران از تشکیل حکومتی نظیر حکومت چندماهه علی هستند که دشمن شماره یک کاخهای پوشالی آنهاست به همین سبب از طرق مختلف سالها در تلاش برای حذف کانونهای شیعی جهان به عنوان پیروان علی بودند ودر سالهای اخیرحتی ار طریق غذا (ترویج تراریخته ها) از طریق خیال و تصور (فضای مجازی) از طریق هوا (جنگهای هواشناسی وموضوع ماهواره ها) وحتی از طریق تشنج افکارعمومی (رواج بیماریهای مختلف وحاشیه دار) از طریق نفوذ دربین مسلمانان و مراکز خطر، این دشمنیها را نشان دادند.
اگر بخواهیم دراین برهه سخت برای مسلمانان جهان نسخهای بپیچیم چه کلامی بهتر از کلام علی (ع) آنگاه که فرمود: با اکثریت همراه شوید، که دست خدا بر سر جماعت است، و از تفرقه و جدایی بپرهیزید، که یکسو شده از مردم بهره شیطان است، چنان که گوسپند دور مانده از گله نصیب گرگ است. آگاه باشید کسی که به این شعار (تفرقه) دعوت کند او را بکشید گرچه زیر عمامه من باشد (نهج البلاغه ج ۱ صفحه ۲۸۴)
یادداشت:از مرضیه السادات حسینی راد