به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،رضا کیانیان بعد از مدتها دوری به برنامه تلویزیونی آمد؛ او میهمان "شبهای هنر" شبکه چهار سیما شد. جابر قاسمعلی کارشناس برنامه با موضوع شخصیتسازی بازیگر از روی کاغذ تا رسیدن به قابِ تلویزیون و پرده نقرهای سینما آغاز کرد و از کیانیان پرسید آیا فاصله زیادی بین کاغذ و رسیدن به مرحله نمایش و تصویر وجود دارد؟
این بازیگر سینما و تلویزیون در پاسخ به این پرسش، گفـت: این فاصله را تمام عوامل سینما از کارگردان گرفته تا طراح صحنه و لباس، موسیقی و بازیگر؛ تمام کسانی که کار میکنند در شکلگیری آن شخصیت از روی کاغذ تا آن چیزی که ما روی پرده نقرهای و قاب تلویزیون میبینیم، مؤثرند. یک بخشی به بازیگر مربوط میشود که من درموردش صحبت میکنم.
وی خاطرنشان کرد: من وقتی سناریور را میخوانم و بعد قبول میکنم در آن کار حضور داشته باشم. لحظه اول هیچ تصمیمی در مورد نوع نقش و نوع بازی نمیگیرم. فقط قصه را میخوانم و بر مبنای قصه جلو میروم و با کارگردان صحبت میکنم.
کیانیان در پاسخ به این سؤال که آیا جذابیت قصه برایتان اهمیت دارد، افزود: قصه مهم است و آن شخصیتی هم چگونه قصه را پیش میبرد مهم است. خیلی از بازیگرها وقتی فیلمنامه را میخوانند تصمیم میگیرند راجع به نقشی که میخواهند بازی کنند. من میگویم این کار غلط است. در واقع جدای از دنیای کارگردان، نباید به طور شخصی تصمیم گرفت. چون قرار است این فیلم را کارگردانی بسازد که شاید تصور دیگری از این نقش داشته باشد. من اول باید تصور کارگردان را بدانم که از این نقش چه انتظاری دارد و چه چیزی را میخواهد نشان دهد و نهایتاً نقش به نمایش درآید.
وی خاطرنشان کرد: بازیگر در وهله اول باید دنیای کارگردانی که قرار است آن اثر سینمایی یا تلویزیونی را بسازد، بشناسد. وقتی شناخت میتواند راجع به آن شخصیت بهتر تصمیم بگیرد. وقتی بر این مبنا به جزئیات کاراکتر و نقش فکر میکنم. البته برخی اوقات با فیلمنامهنویس این گفتوگوها را دارم و اکثر اوقات کارگردانان؛ پیشنهاد میدهم سناریو و فیلمنامه را تصحیح کنند؛ جاهایی از شخصیتی که میخواهم بازی کنم را کم و زیاد کنند؛ حتی برخی اوقات لوکیشن اضافه شود.
این بازیگر سینما و تلویزیون در ادامه به نقش عبیدالله بن زبیر در سریال "مختارنامه" اشاره کرد و گفت: یکی از نقشهایی که بیشتر تماشاگرهای تلویزیون از بقیه کارهایم به یاد میآورند سریال "مختارنامه" است. وقتی با آقای میرباقری صحبت کردیم من نقش نقش عبیدالله بین زبیر را بازی کنم شروع کردم راجع به آن نقش فکر کردم که این شخصیت چگونه تصویر شود. چه شکل و شمایلی داشته باشد و چه ادبیاتی را برای ادای دیالوگ و کلام و فیزیک و حتی راه رفتنش انتخاب کنم. به من گفته بودند این آدم خیلی فربه و چاق است؛ چیز دیگری نبود غیر از سناریویی که جلوی چشمم بود.
کیانیان در ادامه با اشاره به خاطر طراحی حرکت بنیادی "عبیدالله بن زبیر" در سریال "مختارنامه"، گفت: این عبیدالله بن زبیر بسیار متشرع بوده و نجس و پاکی برایش مهم بوده است. در واقع چیزی نزدیک به وسواس که به هرچیزی دست نزند. من این را به آقای میرباقری گفتم، چون دنیای ایشان را به عنوان کارگردان شناختم و به ایشان گفتم به نظرتان این وسواس داشه باشد بد است؛ و ایشان از من سؤال کرد چرا؟ گفتم، چون خیلی متشرع است و نجس و پاکی برای او اهمیت دارد. در نتیجه یکی از حرکتهای بنیادی عبیدالله بن زبیر همینجا طراحی شد.
وی در خصوص پیشنهاد به گریمور برای تراشیدن سر، خاطرنشان کرد: در قسمتهای مختلف این نقش میبیند دستهایش به گونهای باز است که به هیچچیز دست نمیزند؛ دستمالی در دستانش است و هرچیزی را میگیرد از آن دستمال استفاده میکند. در این فاصله با آقای اسکندری نشستیم تا او گریم کند. اولین تصویری که از دنیای عرب وجود دارد موها مثل قدیم بلند است و بینی عقابی شکل است. با آقای اسکندری خیلی از گریمورها مینشینند چه فکر کردی و من میگویم چه فکر کردی تا به نتیجهای برسیم.
بازیگر فیلم "قدمگاه" تأکید کرد: من اعتقاد داشتم مویِ عبیدالله بن زبیر از ته تراشیده شود. گفتم با بینی عقابی و موی تراشیده شده با اکثر این عربها متفاوت میشود. باورم این بود شخصیت متشرع موهایش را کوتاهتر میکند. ما در روایت داریم حضرت رسول (ص) موهایش بلند بوده است. آدمهای متشرعی که امروز از نزدیک میبینیم اکثر موهایش کوتاه است. چون اعتقادم به ایفای نقش برای امروز است تا دیروز؛ یعنی تماشاگری که به تصاویر امروز عادت دارد، من باید بر مبنای آن تصور و تصاویر دیده شده حرکت کنم. آرامآرام تصور خودم را در ذهن تماشاگر جا بیندازم. موهایم را از ته تراشیدم و پروتزها برای فربه نشان داده شدن این شخصیت هم درست شد.
کیانیان درباره جزئیات بیشتر چهرهپردازی شخصیت عبیدالله بن زبیر در سریال داود میرباقری، توضیح داد: بعد از شکم، گفتیم صورت چاقی هم باید داشته باشد و دو پف زیر چشم قرار گرفت. بینی هم به آقای اسکندری چهرهپرداز پیشنهاد دادم کج باشد تا با بقیه تفاوتی داشته باشد. آقای میرباقری دیدند این سؤال را داشتند چرا این بینی کج شد؟ من به ایشان گفتم هر بار به بینی کجِ خود مینگرد به فکر راه راست میافتد. این شخصیت آرامآرام معماری شد تا شب اولِ فیلمبرداری.
وی در ادامه افزود: شب اول فیلمبرداری قرار بود تخت روان از آن بالا به پایین بیاید و روی تخت با آن شکمِ بزرگ نشستم و قرار است بقیه را بازی کنم. در هنگام آماده شدن صحنه، با خودم فکر میکردم با این شکم و در عین حال که خلیفه هستید چه شکلی بنشیند. چهار زانو و دو زانو امکان پذیر نیست و همینطور که داشتم تست میکردم یک دفعه یاد زنِ حامله افتادم. وقتی ماههای آخر که مادر خدابیامرزم حامله بود مینشست و پاهایش را باز میکرد نفس میکشید؛ نشستم دیدم که چقدر جالب شد.
بازیگر سریال "دوران سرکشی"، بیان کرد: از فاصله تخت تا رسیدن به پارتنرهای مقابل هم دو متر بود و باز اینجا هم یادِ زنهای حامله افتادم که خودشان را روی زمین میکشند و میروند. من این کار را کردم و دیدم چقدر خوب است. دست و پا و نوع پیاده شدن از تخت و نشستن آن هم درآمد. در همین اثنا، آقای میرباقری به من گفت همین خوب است! من تعجب کردم که چطور ایشان مرا تحت نظر داشتند. آن زمان آقای میرباقری از پشت مانیتور، همه اتفاقات را تحت نظر داشته است.
وی در پاسخ به این سؤال چطور به این نوع ادای دیالوگ در عبیدالله بین زبیر رسیدید، گفت: آدمی که چاق باشد و راه میرود به سادگی نمیتواند نفس بکشد و هنهن میکند. هنهن برای ما ریتمی از صحبت میسازد. در نتیجه نوع صحبت کردن به خاطر چاق بودن درمیآید. اما نکته دیگری که مورد توجه قرار دادم، سیاستمدار بودنِ عبیدالله بن زبیر بود که چطور باید این ویژگی را به نمایش درآورد. من میخواهم در رفتارم ریزهکاریهایی بگذارم تماشاگر بگوید عجب سیاسی است. چیکار باید بکنم؟ در عین حال این سیاسبودن را میتوان تلخ و شیرین اجرا کرد و این آدم بسیار شیرین هم بوده است و مردم او را دوست داشتند و لایهای از طنز هم به آن اضافه کرد. بعضاً آقای میرباقری رگههایی بود که بیشتر شد.
کیانیان تأکید کرد: من خواستم با پیش بردن طنازی و جدیت، تناقضهایی ایجاد کنم که تماشاگر غافلگیر شود. آن نقش را دوست داشته باشد و البته یکی از شیوههای که برای ایفای نقش میتوان از آن بهره برد، آن نقش را دوست داشته باشد. این البته یکی از شیوههایی است که برای نقشهایی میخواهم نمایشی باشد. یعنی همهچیز را به نمایش دربیاورم و آن نمایش را نشان بدهم عین شعبدهبازها و یکسری از نقشها هست من نمایشی بازی نمیکنم و نوع دیگری بازی میکنم. شیوه ایفای نقش عبیدالله بن زبیر را نمایشی انتخاب کردم؛ اما این را بدانید که اگر فیلمنامه و آقای میرباقری به عنوان کارگردان نبودند این فکرها به ذهنم نمیرسید.
وی در پاسخ به این سؤال که شما رضا کیانیان هستید و میتوانید ایده بدهید و کارگردان گوش میکند آیا کارگردانان همینطور به ایدههای بازیگران جوان هم گوش میکنند، گفت: در فیلمی بازی کردم که تازه وارد بودم، اما نقش مقابله بازیگر بسیار معروفی بود. پیشنهادهایی که به کارگردان میدهم قبول میکرد و پیشنهادهایی که آن بازیگر معروف میداد قبول نمیشد. آن بازیگر از من سؤال کرد که چرا این اتفاق میافتد؟ گفتم پیشنهاد من برای بیشتر دیده شدن خودم نیست، اما پیشنهادهای تو برای بیشتر دیده شدن خودت هست! اغلب کارگردانها تا سالیان سال است که من بازی میکنم به همین عقاید با من کنار میآیند.
کیانیان به حضور در فیلم "کیمیا" احمدرضا درویش اشاره کرد و افزود: من هنوز معروف نبودم که روزی به من زنگ زدند احمدرضا درویش فیلمی به نام "کیمیا" میسازد. من خیلی خوشحال شدم، چون دوست داشتم خودم را نشان دهم. درویش به من گفت حقیقتاً قرار بود این نقش را آقای انتظامی بازی کند، اما درگیر کار دیگری شدند. نقش ثروتمندی که از طبقات متجدد و مدرن است. به این و آن گفتم چه کسی میتواند این نقش را ایفا کند گفتند شخصی هست به نام رضا کیانیان که از تئاتر آمده است. فیلمنامه را خواندم و فردا قرار گذاشتم و ساعت ۱۲ و نیم شب از دفتر بیرون آمدیم. با دنیای این کارگردان آشنا شدم و سپس قرارداد بستیم.
وی خاطرنشان کرد: بعد از این فیلم که به جشنواره فیلم فجر رفت پیغامهایی به تلفن من ارسال شد که یکی از آنها آقای تقوایی بود. او فیلم را دیده بود و گفت من تو را از نزدیک نمیشناسم، اما این نقش آنقدر خوب ایفا شد خواستم تبریک بگویم؛ و من از این پیامها و تقدیرها بسیار خوشحال شدم. این اخلاق را از ابتدا داشته و دارم.
این بازیگر سینما و تلویزیون درباره نقشِ در فیلم "قدمگاه" که گفته میشود نزدیک به مرحوم انتظامی است، گفت: نوع حرف زدنم شبیه انتظامی بود، اما نوع راه رفتن، لباس و حرکتهایم نبود. چون پدر من تازه فوت کرده بود من آن را شبیه به پدرم بازی کردم و پدر من هم همانطور شبیه انتظامی بازی میکرد. چون همان کلاه بابام بود و نوع لباس پوشیدن بود و بقیه فکر میکردند شبیه مرحوم انتظامی است.
او درباره تحقیق کردن برای ایفای نقش مثل "عبیدالله بن زبیر" گفت: برخی از کارها و فیلمها را تحقیق میکنم و برخی را نه. عبیدالله بن زبیر را آنقدر آقای میرباقری کامل خوانده بود و ابهامات مرا جواب میداد احتیاجی نمیدیدم و خیلی کامل بود. اما مثلاً در مورد همین ایشان توضیح میداد سؤال کردم این عبیدالله زبیر در تنهایی خودش به چه چیزی علاقه دارد. مثلاً حرمسرا دارد؛ عبیدالله بین زبیر به خوردن و یکی نماز خواندن علاقه داشته است. آقای میرباقری چرا این را نشان نمیدهی؟ همین را در فیلمنامه قرار بدهی. اگر تماشاگر خصوصیات شخصیتی را ببیند بیشتر به آن نزدیک میشود تا از دور آن را تماشا کند. این در همهجا صادق است حتی در سیاست. با ایشان بحث کردم و ایشان گفت بسیار خوب است. آقای شاه ابراهیمی را صدا زد و گفت خانه عبیدالله را مشرف به کعبه بساز! در صحنهای که عبیدالله غذا میخورد تماشاگر با خودش میگوید چقدر میخورد! اما آن صحنه فقط یک لقمه خوردم، صحنهپردازی حرفهای آنقدر خوب نشان داد.
کیانیان درباره نسل جدید بازیگران، گفت: اکثر بازیگران نسل جوان ما همه از تئاتر آمدند. سالیان سال تئاتر کار کردند و در تئاتر آموزش دیدند و کار روی صحنه را تجربه کردند. نقش را چگونه ایفا کنند و از ابعاد مختلفش آگاه شوند و بتوانند اجرایش کنند. الان نسل جوان ما از ما خیلی باسوادترند. برای اینکه زمان ما اینترنت بود. انقلاب دیجیتال شده و اطلاعات در اختیار همه است. آن بازیگری که چندین تئاتر بازی کرده و آنها را در خودش حل کرده است. من دوست دارم نام ببرم و سه تا دیگر را یادم نیست دلخور میشوم. بازیگرانی که در تئاتر سالها کار کردند امسال در کاندیدا بودند و سال گذشته هم بودند و جایزه هم گرفتند.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/