سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

روایت تلخ بازماندگی از تحصیل دانش‌آموزان اتباع خارجی؛

مشق فداکاری معلم و «آرش»‌هایی که خیابان کلاس درسشان است

تحصیل دانش‌آموزان اتباع خارجی در مدارس کشور علی‌رغم تاکیدات ویژه همچنان پرحاشیه بوده و این بار معلم دزفولی ناجی این محصلان شده است.

به گزارش خبرنگار  حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، همین چند روز پیش بود که ماجرای آتش‌سوزی کانکس معلمان و فوت دو نوجوان در این حادثه دلخراش از منطقه دزفول خوزستان رسانه‌ای شد و علی رغم اما و اگرهای علت حادثه، این ماجرا بار دیگر از محرومیت و ضرورت توجه به این منطقه خبر داد هرچند که این اتفاق تلخ در لابه لای انواع تایید و تکذیب ها، حواشی پر رنگ‌تر از متن داشت و اصل کار یعنی همان رسیدگی و نظارت به وضعیت آموزشی و پرورشی در این میانه گم شد.

با وجود این اوضاع و احوال، ابتکار یک معلم از همان منطقه برای کودکان کار اتباع خارجی در کنار گوشزد کردن توجه بیشتر به این منطقه این بار آنچنان تلخ نبود و از باز شدن گره کور آموزش تحصیل کودکان کار اتباع خارجی و حلاوت با سواد شدنشان حکایت داشت.

ماجرا به معلم دغدغه‌مند خوزستانی مربوط می‌شود که رسالت معلمی‌اش اجازه نداد کودکان شهرش هرچند که هم‌میهنش نباشند و از کیلومتر‌ها دور‌تر محکوم به کوچ اجباری و پناه به کشورمان شده اند، در حسرت درس و مشق بمانند.

معلمی که میزبان دانش آموزان غیرایرانی‌اش شد

حسن گلچین معلم و مدیر مدرسه در شهرستان دزفول است که دغدغه‌مندی تحصیل کودکان را بدون مرز جغرافیایی و ملیت پاسخ داد و سعی دارد تا هیچ کودک کاری در خیابان‌های شهرش محروم از درس نباشند، کودکانی که بیشتر از اتباع افغانستان و پاکستان هستند و حسرت تحصیل در مدرسه و سال به سال پایه‌های تحصیلی را بالاتر رفتن به دلشان مانده است.

آقای گلچین در کنار تدریس در مدرسه، در کسوت مدرس دانشگاه فرهنگیان دزفول هم فعالیت دارد، اما با این وجود کودکان کار اتباع خارجی را هم فراموش نکرده است؛ آنطور که در گفت‌وگو با خبرنگار آموزش و پرورش اظهار کرد معمولا عصر‌ها از ساعت ١۶ به بعد تدریس به دانش آموزان اتباع را در برنامه روزانه اش گنجانده است.

همان کودکانی که این روز‌ها آقای گلچین برایشان عموگلچین شده است، هم الفبای فارسی از او می‌آموزند هم فداکاری و محبت در کنارش مشق می‌کنند و نوشت افزار و لباس دانش آموزان هم با همت او تهیه می‌شود.

آنطور که این معلم خوزستانی می‌گوید خیرین هم کم و بیش از این جریان آموزشی خودجوش حمایت می‌کنند و ابزار و وسایل آموزشی و این روز‌ها وسایل بهداشتی مقابله با کرونا را در اختیار این کودکان قرار می‌دهند.

قصه کوچ اجباری آرش و حسرت برای نشستن در کلاس درس

براساس روایتی که گلچین از این اقدام ابتکاری و خیرخواهانه‌اش به ما اذعان داشت، این کار از مشاهده آرش ١٠ ساله در خیابان‌های دزفول کلید خورد، آن زمانی که پسرک آرزویش را پشت درب مدرسه جا گذاشته بود و ملیتش اجازه نداده بود تا به عنوان دانش آموز در جامعه شناخته شود، او هم چاره‌ای نداشت تا ادامه کوچ اجباری از افغانستان به ایران را با شرایطی که برایش رقم می‌خورد ادامه دهد و درس و مدرسه در این جبر جایگاهی نداشت.

این معلم خوزستانی گفت: چند ماه پیش وقتی با دخترکم برای خرید بیرون رفته بودیم حضور آرش در خیابان توجهم را به خود جلب کرد و بعد از گپ و گفت با او فهمیدم که ١٠ سالش است، اما هنوز مدرسه را تجربه نکرده و مهاجرت غیرقانونی به ایران با وجود شرایط بغرنج کشورش اجازه نداده است تا در مدارس ایرانی حاضر شود.

او ادامه داد: همین موضوع سرآغازی شد تا عصر‌ها حدود ساعت ۴ تا ۶-٧ برای آموزش به او وقت بگذارم، این روال ادامه پیدا کرد و به تدریج کودکان دیگر هم که شرایط مشابه آرش داشتند به این کلاس پیوستند و حالا جمعی ١۵ نفره از کودکان با سنین ۶-٧ سال تا ١١-١٢ تبعه افغانستان و پاکستان بازمانده از تحصیل تشکیل شده است که عصر‌ها کلاس درسشان در حاشیه شهر و نزدیک محل سکونتشان برگزار می‌شود.

گلچین با اشاره به سوابق آکادمیک در زمینه آموزش و تجربه مدیریت و معلمی همزمان در مدارس دزفول بیان کرد که همین موضوع عاملی شد تا جمع ١۵ نفره دانش‌آموزانش را در کلاسی چند پایه آموزش دهد، البته کلاسی که به یک حیاط کوچک خلاصه می‌شود و آن هم به همت یک خیر تهیه شده است.

آرزو دارم شهر‌م بدون کودک کار باشد

حسرت حضور در مدرسه برای دانش آموزان اتباع خارجی ساکن دزفول در حالی مطرح می‌شود که حدود۵-۶ سالی می‌شود از تاکید ویژه مقام معظم رهبری مبنی بر تحصیل دانش آموزان اتباع خارجی حتی اگر مهاجران غیرقانونی باشند، می‌گذرد، اما گویی سازوکار اجرایی آن در آموزش و پرورش همچنان روی روال نیست و هنوز در آمار نیم میلیونی تحصیل دانش‌آموزان اتباع خارجی که امسال محسن حاجی‌میرزایی وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده بود، کاستی هایی به چشم می‌خورد.

آقا معلم خوزستانی که روز به روز بر تعداد دانش آموزانش اضافه می‌شود، معتقد است این کودکان روزی به کشورشان برمی‌گردند و می‌توانند سفیران خوبی از سوی ما باشند به شرطی که آن‌ها را از خودمان بدانیم و سوادآموزی را از آن‌ها دریغ نکنیم.

او گفت که در بررسی‌های کلی از مدارس دزفول و گفت‌وگوبا خانواده دانش آموزانش تاکنون مشاهده نکرده است که مدرسه‌ای در شهرشان پذیرای دانش‌آموزان اتباع باشد و شاید این قانون در شهر‌های بزرگ اجرایی می‌شود.

گلچین که حلاوت کارش را در گرو تدریس به کودکان اتباع می‌داند آرزو دارد هیچ کودکی در شهرش مجبور به کار کردن نشود و برای تحقق آرزویش آنطور که خودش روایت می‌کند گام‌های جدی برداشته و اگر کودک کار  اتباع در خیابان ببیند، او را به کلاس درسش هدایت می‌کند و ر حد بضاعت حمایت مالی هم از او انجام می‌دهد.

چشم‌انتظاری برای یافتن حامی

هرچند این روز‌ها معنای مدرسه متفاوت شده است و کلاس و درس در تبلت و گوشی‌های هوشمند تعریف می‌شود، اما کودکان کار اتباع ساکن دزفول در الفبای این شرایط درجا زده اند و هنوز اسمشان در سیستم آموزش و پرورش رسمی کشور ثبت نیست چه برسد به آنکه بتوانند آموزش حضوری یا مجازی را در شکلی رسمی ادامه دهند.

یکی از دغدغه‌هایی که معلم مسئولیت پذیر خوزستانی از آن یاد می‌کند تداوم روند آموزش دانش آموزانش است که با شرایط فعلی نمی‌توان امید چندانی به آن داشت، گلچین خواستار آن است که دانش آموزانش بتوانند در سیستم رسمی نظام تعلیم و تربیت شناخته شوند و در ازای آموزشی که می‌بینند کارنامه رسمی دریافت کنند تا بتوانند پایه‌ها و مقاطع تحصیلی بالاتر را هم تجربه کنند.

او همچنین درخواست دارد تا دانش آموزان، کلاس درسی استاندارد با حداقل‌های لازم را داشته باشند، نه آنکه میز و نیمکتشان موکت‌های اهدایی خیرین پهن شده روی زمین و در و دیوار کلاس‌شان دیوار ترک خورده از خانه‌ای متروک  که آن هم  اهدایی به آن‌هاست،  باشد.

اینطور که به نظر می‌رسد حساب و کتاب و برنامه ریزی‌هایی که آموزش و پرورشی‌ها برای تحصیل دانش‌آموزان اتباع خارجی دارند با فراز و نشیب‌هایی مواجه شده است و اجرای منویات مقام معظم رهبری در این مورد نیازمند توجه و نظارت بیشتری است تا دانش‌آموزان کلاس آقای گلچین و کودکانی دیگر با همین شرایط   در سراسر کشور به جمع عیالوار و رسمی دانش آموزان نظام تعلیم و تربیت بپیوندند.


بیشتر بخوانید


انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲۰
در انتظار بررسی: ۰
ممد
۲۲:۲۴ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
میخوایین اسکرین شات از کلاس ریاضیمون بگیرم ؟؟؟
اونم 12 تجربی ؟؟؟
کل پیاما از بقیه چنل ها فووروارد شده :)
اینه وضعیت معلم های ما
سایه
۱۳:۲۵ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
حداقل ی شماه تماس یا شماره حسابی ارازاین معلم میذاشتید برای کمکهای مردمی...چقدر دلم ب درد اومد از خوندن این خبر
ناشناس
۱۳:۰۷ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
البته اقدام این معلم دلسوز ستودنی است ، اما خرید یک وایت برد فکر نکنم هزینه زیادی داشته باشه.
ناشناس
۱۳:۰۲ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
دم غیرتت گرم بزرگ مرد
صادق
۱۳:۰۲ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
خدا به معلمان زحمت کش خیر بده
ناشناس
۱۲:۵۵ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
واقعا معلمی شغل انبیاست
بخوان به نام پروردگارت بخوان....
ناشناس
۱۲:۴۶ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
سلام این قدر قشنگ کار زیبا معلم معلم فداکار کار زیبای این معلم
هاني
۱۱:۵۸ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
خدا خيرت دهد من هم از اين كار ها خيلي دوست دارم
حمید
۱۱:۳۴ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
سلام و درود خداوند بر تو شیر مرد. انشاالله خداوند به شما سلامتی بدهد. چه کار قشنگی چقدر خوب... دولت و مملکت اسلامی ایران باید فکری برای مهاجران افغان و مهاجران پاکستان بکند. من یادم هست برای مهاجران عراقب این کارو کرده بودن.
ناشناس
۱۱:۳۴ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
نیکی کن در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز
امجدی
۱۱:۳۰ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
درود به شرفتون درود به بصیرتتون
ناشناس
۱۱:۲۵ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
به این معلم خدا سلامتی و خیر عطا کند که با امکانات بسیار ناچیز چه با عشق کار میکند
ناشناس
۱۰:۲۹ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
زنده باشی آفرین
حمید
۱۰:۲۵ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
زنده باشند انشا الله آفرین.
فاطمه
۱۰:۱۸ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
خدا خیرش بده
سید
۰۹:۳۴ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
استاد جان
خوش حالم که دانشجوی شما بودم

سلامت باشید همیشه
ناشناس
۰۸:۵۳ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
درود به شرفش
ناشناس
۰۸:۵۱ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
هزاران افرین دست این گونه انسانها را باید بوسیدکه خودجوش کار درجه یکی را انجام میدن که امیدشهرت وپول ومقام توش نیس
ناشناس
۰۸:۵۰ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
کاش مسولان کشورم هم . زره ای احساس مسئولیت میکردن. الان وضعمون این نبود
s
۰۸:۴۹ ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
دردو بر شرفش این کار بهترین سیاست و خدمت در عصر بی سیاستی است.