به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اولین رویارویی مهم دو گروهِ مطبوعات طرفدار و مخالف انقلاب اسلامی، در ماجرای اعدام سران رژیم پهلوی اتفاق افتاد. در روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی و با انتصاب آیتالله صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی (ره) ، محاکمه سران رژیم پهلوی آغاز شد. در آن مقطع مردم مسلمان ایران، شدیداًَ خواستار محاکمه سران جنایتکار رژیم پهلوی بودند
انقلاب اسلامی مردم ایران ۴۲ ساله شد. انقلابی که از روز اول دشمنانی در داخل و خارج، کمر به نابودی آن بستند و برای ساقط کردن آن از انجام هیچ کاری فروگذار نکردند؛ و البته بعد از گذشت چهار دهه همچنان همین هدف را دنبال میکنند؛ گرچه با وجود همه تلاشها و صرف هزینههای بسیار گزاف موفقیت خاصی هم کسب نکردهاند، اما شاید مناسب باشد که در سالگرد پیروزی انقلاب با بررسی عملکرد دشمنان داخلی انقلاب در ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان محاکمه و اعدام سران رژیم پهلوی نگاهی دوباره به روشهای آنها داشته باشیم، زیرا قطعاً عبرت و درس بزرگی را در جهت شناخت ماهیت منافقین، نفوذیها و فرصتطلبها برایمان به ارمغان میآورد. به همین دلیل سعی شده در این مقاله به شکل مختصر اولین رویارویی مستقیم ضدانقلاب خارجی و داخلی با انقلاب اسلامی را در دو ماه بهمن و اسفند ۵۷ مورد بررسی قرار دهیم.
بیشتربخوانید
لشکر قلم به دستانِ ضدانقلاب!
با پیروزی انقلاب اسلامی و نجات مردم از فضای خفقانآور و سانسور شدید حکومت پهلوی و به دلیل ایجاد فضای آزاد سیاسی، به یکباره بیش از ۲۵۳ روزنامه و مجله انتشار خود را آغاز کردند! در حالیکه تعداد زیادی از آنها مجوز انتشار نداشتند. بخش قابل توجهی از این روزنامهها و مجلات تازه متولد شده ارگان مطبوعاتی احزاب، گروهها یا دستههای سیاسی- با تعداد اعضای بسیار محدود- بودند. البته به غیر از این دسته از مطبوعهها، چهار روزنامه اصلی و تقریباً تمام رنگیننامههای زمان پهلوی دوم، انتشار خود را بعد از پیروزی انقلاب ادامه دادند. اما در این میان یاران انقلاب اسلامی و امام هم، از تأسیس مطبوعه غافل نشده بودند و این عرصه را برای کار و مبارزه فرهنگی غنیمت شمرده بودند. تأسیس روزنامه «جمهوری اسلامی» به عنوان ارگان حزب جمهوری اسلامی، انتشار مجله «پلیس انقلاب» - ارگان مطبوعاتی شهربانی- و مجله «نگهبان انقلاب» - ارگان مطبوعاتی کمیتههای انقلاب اسلامی- یکی از این اقدامات بود.
ولی واقعیت این است که بخش اعظم این ۲۵۳ نشریه، به گروههای چپ، لیبرال و صدالبته زاویهدار با آرمانهای انقلاب اسلامی و ماهیت اسلامی آن اختصاص داشت. به این معنی که این دسته از مطبوعات، گرچه هیاهوی زیادی ایجاد میکردند، اما صدای مردم ایران نبودند.
دادگاه و محاکمه آمران و قاتلان مردم
میتوان گفت اولین رویارویی مهم دو گروه مطبوعات طرفدار و مخالف انقلاب اسلامی، در قضیه اعدام سران رژیم پهلوی اتفاق افتاد. در روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی و با انتصاب «آیتالله صادق خلخالی» به عنوان حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی از سوی امام (ره)، محاکمه سران رژیم پهلوی آغاز شد.
در آن مقطع مردم مسلمان ایران، بر اساس مبانی دینی و گرایشات انقلابی خویش، شدیداً خواستار محاکمه سران جنایتکار رژیم پهلوی بودند. افرادی که از یک طرف، سالها به فساد و غارت بیتالمال پرداخته بودند و از طرف دیگر، رقم زدن فجایعی، چون سرکوب قیام «۱۹ دی» قم، «جمعه سیاه» میدان ژاله تهران، واقعه ۲۴ مهر و شهادت کرمانیها در «آتش زدن مسجد جامع کرمان» توسط عوامل ساواک و ارتش، به خاک و خون کشیدن مردم تظاهراتکننده در واقعه ۹ و ۱۰ دی شهر مشهد، کشتار ۱۳ آبان و شهادت دانشآموزان و دانشجویان، شکنجه مبارزان و به شهادت رساندن آنها و... را در کارنامه خود داشتند.
به این ترتیب و با شروع محاکمات و اجرای احکام اعدام برخی از شکنجهگران دستگیر شده ساواک و به ویژه برخی سران رژیم پهلوی، همراه با اعتراض حقوق بشری! کشورهای غربی، مطبوعات مخالف انقلاب هم، شروع به موضعگیری درباره این اقدام مسئولان انقلاب کردند. این در حالی بود که در جلسه دادگاه، بسیاری از شکنجهگران ساواک، فرماندهان ارتشی قتل عامکننده مردم و خبرنگاران حضور داشتند و خبر اثبات جرم آنها در کشتار مردم، به سمع و نظر آنان رسیده بود و حتی اعترافات تکاندهندهشان درباره کشتارها و شکنجه مبارزان، از طریق صداوسیما پخش و توسط برخی مطبوعات منتشر شده بود؛ و مهمتر اینکه رضایت مردم از این محاکمات- که در تجمعات و تظاهراتها از دادگاههای انقلاب تشکر میکردند- هم، از رسانه صداوسیما پخش میشده است.
وقتی تیتر زدند قاتل را اعدام نکنید!
محاکمه و اعدام قاتلان و اهمیت ندادن رهبران انقلاب به اعتراضات کشورهای غربی، به مذاق مطبوعات ضدانقلاب خوش نمیآمد و علیه آن موضع میگرفتند. در رأس مخالفان اعدام، روشنفکران غربگرایی قرار داشتند که بسیاری از آنها در زمان پهلوی دوم، همکاریهای فراوانی با دربار داشتند. پولهای کلان از دفتر فرح پهلوی گرفته و با ساواک هم همکاریهای زیادی کرده بودند.
به عنوان مثال مجله «امید ایران»، در کسوت مجلهای که بعدها به شکل کاملاًَ علنی علیه نظام جمهوری اسلامی مطلب مینوشت، درباره اعدام سران رژیم، شروع به مخالفت کرد! صفیپور مدیرمسئول امید ایران، در شماره ۴ و در ستون یادداشت مدیر در مطلبی با تیتر: «آقای بازرگان هشیار باشید» با دستگیری و محاکمه عوامل رژیم پهلوی مخالفت کرد و نوشت: «حالا عوض اینکه همه قدرت انقلابیون برای دستگیری افرادی که در چارچوب و خواست رژیم سابق خدمت کردهاند مصرف شود، بهتر است به فکر نوسازی مملکت و برنامهریزی رژیم باشیم. دستگیری عوامل سابق علاوه بر اینکه همیشه آسان است، زیاد فوری و لازم هم نیست!».
اما روزنامه پیغام امروز در دوره جدید انتشار و در شماره سوم خود و در حالی که بحث اصلی آن روزها اعدام سران رژیم پهلوی بود، در مصاحبه با امیرحسین آریانپور (جامعهشناس ماتریالیست)، بدون اشاره مستقیم به قضیه اعدامها، امام و اطرافیان ایشان را به خاطر حوادث پیش آمده-منظور اعدامها- به دیکتاتوری متهم کرده و نوشت: «دیکتاتوری چندان و چنان در تاروپود زندگی فردی و اجتماعی ما راه یافته است که متأسفانه عموم ما، حتی بسیاری از ما که در صف اول با دیکتاتوری سیاسی میجنگیدیم، خود دیکتاتوروار مینگریم!»
محمود عنایت- سردبیر ماهنامه نگین- در یادداشت فروردین ۱۳۵۸ ش. در مجلهاش درباره اعدامها نوشت: «اگر قرار باشد که حکومت آزادیخواهان انقلابی نیز، نظیر نظام خودکامگان و طاغوتیان، فقط متکی بر زور و قدرت و خشونت و اعدام باشد و حرف آخر از دهانه توپ و تفنگ بیرون آید، خلأ قدرت را فقط گفتارها و رفتارهای خشن سیاسی پر میکند و آن نظام مورد نفرت خلق خدا قرار میگیرد!»
روزنامهنگاران انقلابی و مقابله با ضدانقلابیون در فقره اعدامهای انقلابی
در مقابل روزنامه اطلاعات، از جمله مطبوعاتی بود که به خاطر حمایت از اعدامهای انقلابی دادگاههای انقلاب، یک شماره ویژه در تاریخ جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ ش. منتشر کرد. روزنامه کیهان هم درباره اعدامها مواضع روزنامه اطلاعات را داشت، به طوری که درج متن کیفرخواست و حتی دفاعیات متهمین و چاپ عکس اعدامیها، از جمله اصلیترین خبرهای این روزنامه بود. حتی در تاریخ جمعه ۲۷ بهمن ۵۷، این روزنامه ویژهنامهای چاپ کرد که در آن جریان دادگاه و اعدام «نعمتالله نصیری»، «سرلشکر خسروداد»، «سرلشکر رضا ناجی» و «سپهبد محمد رحیمی» را به شکل کامل پوشش خبری داد. علاوه بر درج اخبار مربوط به دادگاهها، دو روزنامه کیهان و اطلاعات در اینگونه ویژهنامهها، همچنین به انعکاس نظر و رضایت مردم و نیز رهبران و بزرگان انقلاب، درباره برگزاری دادگاه محاکمات سران رژیم پهلوی میپرداختند. البته پوشش خبری مربوط به دادگاه عوامل رژیم پهلوی، در ماههای اسفند ۵۷ و فروردین ۱۳۵۸ ش. هم ادامه پیدا کرد. کیهان سعی داشت با درج متن کیفرخواست متهمان در دادگاههای انقلاب و متن دفاعیه آنها، به تبلیغات دروغین روزنامههای غربی درباره اعدام سران رژیم آن هم بدون محاکمه، پاسخ دهد و درباره این تهمتها روشنگری کند.
همراهی سیاسیون لیبرال با روزنامههای مخالف اعدام
مخالفت مطبوعات ضدانقلاب با حکم اعدام سران رژیم پهلوی که- سوابق همکاری با حکومت شاه را داشتند- برای عموم مردم انقلابی ایران، اصلاً عجیب نبود، اما وقتی آنان مخالفت مهندس بازرگان و دولت موقتیها، به عنوان کسانی که مثلاً در جبهه انقلابیون بودند، را با اعدام سران رژیم دیدند، بسیار تعجب کردند!
این مخالفت البته برای ضدانقلاب داخلی و خارجی، فرصت خوبی را فراهم کرد و آنها شروع به حمایت از مواضع رئیس دولت موقت کردند. البته در مقابل، این موضعِ مهندس بازرگان، باعث اعتراض و انتقاد مردم و مطبوعات انقلابی، از دولت موقت شد.
جالب است که مرحوم آیتالله خلخالی حاکم شرع دادگاههای انقلاب، وقتی در جریان محاکمه هویدا، با مواضع دولت موقت و مخالفت اعضای آن با اعدام سران رژیم روبهرو شد، با اشاره به اصل تفکیک قوا، مهندس بازرگان را از دخالت در امور نهاد قضایی برحذر داشت! مرحوم خلخالی درباره شرایط دادگاه هویدا و دخالت دولت موقت در کار دادگاه، در کتاب خاطراتش نوشته است: «پس از تشکیل جلسه محاکمه هویدا و انجام دفاعیات او و صدور حکم اعدام [هویدا در حالی که عرق میریخت]، گفت: حضرت خلخالی! من نمیگویم مرا اعدام نکنید، ولی خواهش میکنم به مدت دو ماه اعدام مرا به تأخیر بیندازید، دولت موقت به من وعده داده است! من گفتم: اصل تفکیک قوای ثلاثه مقننه و قضائیه و مجریه را، دولت موقت هم قبول دارد. خلاصه هرچه او اصرار کرد، من قبول نکردم و گفتم وصیت خود را بنویس! او گفت حضرت خلخالی! یک میلیارد دلار به شما میدهم تا شما این کار را به عقب بیندازید! گفتم اینها شعر است و من نمیتوانم در پیشگاه ملت ایران، جوابگوی تأخیر محاکمه و اعدام شما باشم! پس از اعدام هویدا، بنا بود جنازه او را ابتدا به پزشکی قانونی و سپس به اطراف کهریزک منتقل شود و در آنجا به خاک بسپارند، ولی موضوع پیگیری نشد و ما هم متوجه نشدیم و جنازه او به مدت سه ماه و اندی در پزشکی قانونی ماند...». موضوع محل دفن جنازه هویدا در ایران یا خارج از کشور، همچنان محل گمانههای تاریخپژوهان انقلاب، با گرایشهای گوناگون است.
حمایت مردم از دادگاههای انقلاب و سرخوردگی مخالفان اعدام سران رژیم گذشته
با وجود فعالیت و تلاش بسیار مطبوعات ضدانقلاب، به شکل مداوم گزارشهایی از تلویزیون پخش میشد که مردم در آنها، از دادگاه محاکمه سران رژیم پهلوی حمایت میکردند و از رؤسای دادگاههای انقلاب، برای اعدام سران جنایتکار تشکر میکردند. البته به غیر از این گزارشهای تلویزیونی، مردم با تجمع مقابل دفتر مجلات و روزنامههای زاویهدار با انقلاب، علیه مسئولان آن مطبوعه شعار میدادند و آنها را «مزدوران امپریالیسم» میخواندند. علاوه بر این، مردم در تظاهراتها و تجمعات، خواستار ادامه برگزاری دادگاهها و محاکمه بقیه سران رژیم پهلوی میشدند و همین مواضع، مطبوعات ضدانقلاب و روشنفکران غربگرا را شدیداً در موضع ضعف و سرخوردگی قرار داد. با این همه، اما میتوان گفت مطبوعات زاویهدار با انقلاب اسلامی، بدترین ضربه را از مردم ایران در جریان همهپرسی تعیین نوع حکومت خوردند، زیرا در واقع، رأی قاطع «آری» مردم به «نظام جمهوری اسلامی»، نه تنها مخالفت با تفکر آنها بود که تأییدی بر عملکرد انقلابیون مسلمان و تصمیمات بزرگان انقلاب در ۴۰ روز اول پیروزی انقلاب اسلامی هم بود.
مخالفت همیشگی!
یکی از نکات جالب درباره دشمنان داخلی و خارجی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در طول چهار دهه گذشته، داشتن موضع مشترک آنها در مخالفت با اعدام جنایتکاران و خائنان به دین و مردم و کشور بوده است. موضع مشترکی که گرچه ظاهرش در طول سالهای مختلف، تفاوتهایی با هم داشته، اما همیشه از ریشه یکسانی برخوردار بوده است!
قانون اساسی جمهوری اسلامی و از جمله قوانین مربوط به مجازاتهای اسلامی، بر اساس قرآن و فقه اثنیعشری نوشته شده است. قرآن کریم و فقه شیعی، قانون قصاص و اجرای حکم اعدام را، درباره جرائمی، چون قتل عمد، فساد فیالارض، ارتداد و محاربه با خدا لازم دانسته است. به طور مثال بر اساس آیه ۳۲ سوره مائده مجازات اعدام برای قاتلان و مفسدان فیالارض تعیین شده است. از جمله مستندات این حکم در قرآن، این آیه شریفه است: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ آن کثیراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِک فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» هر کس نفسی را بدون حق یا بیآنکه فساد و فتنهای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که همه مردم را کشته، و هر کس نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده؛ و هر آینه رسولان ما به سوی آنان با معجزات روشن آمدند سپس بسیاری از مردم بعد از آمدن رسولان باز روی زمین بنای فساد و سرکشی را گذاشتند.
در واقع باید به صراحت گفت مخالفت دشمنان ایران اسلامی (خارجی و داخلی) با قانون اعدام، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، مصداق دلسوزی برای انسان و شفقت و انساندوستی نیست. زیرا این دشمنان، هیچگاه برای کشتهشدگان بیگناه، مانند شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، دلسوزی نکرده و نمیکنند. پس تنها و تنها، به دلیل مخالفت با دین خدا و حاکمیت دین و اندیشه دینی هست که با تمام قوا، پشت سر قاتلان و جنایتکاران میایستند؛ و کلام آخر
در انتها، اما باید به وقایعی که در دو کشور مصر و عراق (بعد از سقوط حسنی مبارک دیکتاتور و صدام حسین جنایتکار) اتفاق افتاد، توجه کنیم تا متوجه ارزش ایستادگی خمینی کبیر (ره) و یاران او، در جریان محاکمه سران رژیم پهلوی شویم. متأسفانه مردم و مسئولان انقلابی مصر بعد از ساقط کردن حسنی مبارک، سران حکومت را محاکمه، اعدام و تصفیه نکردند. به همین دلیل هم بعد از چند سال، طرفداران حکومت پیشین، انقلابیون را با انجام یک کودتای نظامی، به راحتی شکست دادند و رهبر انقلابیون یعنی «مرسی» را محاکمه و حتی در زندان به قتل رساندند! در کشور عراق نیز، سران ارتش جنایتکار بعث، محاکمه و تصفیه نشدند و چند سال بعد همانها با همراهی با داعش (در اصل لشکر غربیها)، جنایات فجیعی را علیه مردم عراق مرتکب شدند؛ بنابراین آنچه امام (ره) و یارانش به ویژه مرحوم آیتالله حاج شیخ صادق خلخالی در ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب، در محاکمه و مجازات قاتلان و آمران قتل انجام دادند، نجاتدهنده انقلاب و نظام اسلامیمان در برابر توطئهگران بود، و این امری است که در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی، نمیتوان از آن غفلت ورزید.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/