به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه اینترنتی رأی الیوم در مقالهای نوشت: دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، سپهبد قاسم سلیمانی، هماهنگکننده محور مقاومت در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق، یمن و افغانستان، را ترور کرد. انگیزه وی در تنگنا قرار دادن ایران و آسیب وارد کردن به آن، در کنار اعمال تحریمهای شدید علیه جمهوری اسلامی ایران بود که به قدرت منطقهای تبدیل شده است و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
آمریکا و اسرائیل تصور میکردند هیچ جایگزینی برای سلیمانی وجود ندارد و محور تحت مدیریت وی، به شدت آسیب خواهد دید. حتی فراتر از آن، بسیاری از آنها بر این باور بودند که ترور وی به منزله ضربه محکمی به اهداف راهبردی ایران خواهد بود. آیا پس از یک سال، آمریکا توانست در برابر ایران مانع ایجاد یا به اهدافش آسیب وارد کند؟
در ادامه این مطلب آمده است: ترامپ افتخار میکرد که با یک تیر دو نشان زد. وی تصور کرد این صفحه بسته شده است و سلیمانی و ابومهدی المهندس به تاریخ پیوستهاند. اما شرایط به گونهای روی میدهد که وی تمایل ندارد: ترور غیرقانونی به کسب دستاوردهایی منجر شد که شاید سلیمانی در زمان حیات خود نمیتوانست آنها را محقق کند. این ترور جان دوبارهای به انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) داد.
این ترور بخش گستردهای از ملت ایران را زیر پرچم ملیگرایی متحد کرد؛ زیرا برای میلیونها تن از ایرانیها پذیرفتنی نبود که شاهد ترور سردار خود به این روش کینهتوزانه باشند.
طی پنج سال گذشته از زمانی که ایران حضور خود را در عرصه جنگ علیه داعش و القاعده افزایش داد، سپهبد سلیمانی برای مخفی شدن تلاش نکرد؛ بلکه به شکل علنی مسافرت میکرد و به تشویق محورها پرداخت؛ زیرا بر این باور بود که امکان ندارد فلان کشور، نماینده و مشاور نظامی عراق و سوریه را ترور کند؛ فردی که از جانب دولت خود برای جنگ با داعش و حمایت از عراق و سوریه اعزام شده بود.
سلیمانی نماینده رسمی کشور خود بود و دولتهای عراق و سوریه از وی برای شکست داعش و جنگ علیه تروریسم، کمک طلب کرده بودند. ترامپ فردی را کشت که در صورت نیاز، برای توقف اقدامات خصمانه علیه آمریکا یا کاستن از آن، میتوانست بر گروههای مسلح لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، یمن و افغانستان تأثیر بگذارد.
به جای اینکه به سبب کشته شدن سلیمانی، ایران تضعیف شود، پارلمان عراق قانونی برای خروج نیروهای آمریکایی از این کشور به تصویب رساند. برای سلیمانی محال بود که در دوران زندگی خود بتواند عراقیها را برای اتخاذ این اقدام متقاعد کند.
یک سال پس از کشته شدن سلیمانی، محور مقاومت به جایی رسیده است که با دستیابی به مواد و تکنولوژی لازم میتواند موشکهای نقطهزن را بسازد و نیازی به روی آوردن به حمل موشکهای بزرگ و خطرات ناشی از آن ندارد. در نتیجه، هر یک از متحدان ایران بر اساس نیاز خود موشکهای نقطهزن در اختیار دارند و میتوانند در هر جنگ آینده علیه خود از آنها استفاده کنند یا حتی اگر جنگی علیه ایران روی داد و به مداخله همه جبهه نیاز باشد، میتوانند از این موشکها بهره بگیرند.
ترور سلیمانی واقعهای دردناک و ضربه محکمی به ایران و محور مقاومت بود، زیرا سلیمانی –به گفته همراهانش- شخصیت کاریزماتیک داشت و در عین حال، متواضع و بخشنده و همواره در خط مقدم جبههها بود. اما صرف نظر از اینکه نبود وی به منزله ضربه راهبردی به ایران، اهداف آن و اهداف متحدانش است، نبود وی مأموریت آنها را در سطح بالاتری قرار داد؛ به طوری که هدف آنها بیرون راندن آمریکا از غرب آسیاست.
انتهای پیام/