به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، «نوری المالکی» نخست وزیر پیشین عراق در مصاحبه با شبکه العالم به نقش ایران در نابودی داعش و رشادتهای شهید سلیمانی اشاره کرد.
نخست وزیر اسبق عراق، رئیس ائتلاف دولت قانون و دبیرکل حزب الدعوه عراق در گفتگوی تفصیلی با شبکه العالم در آستانه شهادت سردار سلیمانی، پیرامون نقش سردار شهید در نابودی تروریسم در منطقه، عدم پایبندی آمریکا به تفاهمنامه و قراردادهای نظامی با عراق در زمان جنگ با تروریست، دیدار با فرمانده جدید سپاه قدس، آینده سیاسی عراق و ... توضیحاتی ارائه داد.
بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
من هم به همین مناسبت به همه آزادگان و رزمندگان و همه انقلابیون و خانوادههای شهدا و خانواده این دو شهید حاج قاسم و حاج ابومهدی المهندس تسلیت عرض میکنم و از خدا میخواهم این دو شهید را قرین رحمت بی کران خود کند. وقتی که معمولا جنگ بین دو کشور به جاهای باریک کشیده میشود، ترور رهبران و فرماندهان در رأس اهداف کشورهای متخاصم قرار میگیرد.
اگر این قاعده را در مورد جنگ بین ایران و آمریکا – که جنگی بسیار خشونت بار و عمیق و پر چالش و پر افت و خیز است –تطبیق دهیم، متوجه میشویم که ترور فرماندهانی که پیروزیهای بسیار به ارمغان آورده اند، حرکتی طبیعی است. این دو شهید بسیاری از نقشههایی را که قرار بود در منطقه اجرا شوند متوقف کردند. به عبارت دیگر حاج قاسم سلیمانی رحمت الله علیه با ادامه مبارزه و پشتکار در جهادش توانست بسیاری از نقشهها را که برای تغییر هویت منطقه طراحی شده بودند، نقش بر آب کرد.
موضع حاج قاسم سلیمانی و دیگر همرزمانش این بود که از سوریه حمایت و دفاع کرده و مقاومت کنند. من بدون هیچ ترس و لکنتی میگویم که اگر احتمال سقوط نظام سوریه را بدهیم ارتش عراق را وارد خواهیم کرد و در سوریه خواهیم جنگید. چرا؟ زیرا سقوط نظام دمشق باعث آشفتگی در سرتاسر منطقه خواهد شد.
حاج قاسم بارزترین الگو در مقابله با هرگونه تلاشها برای سرنگون کردن نظام سوریه بود و او این نقش را در عراق و در لبنان و در یمن نیز ایفا میکرد بنابراین، طبیعی بود که آمریکا حاج قاسم سلیمانی را هدف قرار دهد؛ به زبان ساده میگوییم، زیرا که حاج قاسم "پروژههای آنها را تخریب کرد". حتی برخی کشورهای عربی طرح و توطئههایی را برنامهریزی و هزینههایی پرداخت میکردند تا از مهمترین و شاخصترین رهبران مانند حاج قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و دیگر برادران عراقیمان که جهاد میکردند و الگو بودند، خلاص شوند.
نخست وزیر پیشین عراق در خصوص خاطراتی از آشنایی و دوستی با حاج قاسم گفت: من در واقع حاج قاسم سلیمانی را نمیشناختم، اولین بار روز ۹ / ۴ یعنی روز پایین انداختن مجسمه صدام و پایان حکومت حزب بعث در نشستی که در تهران داشتیم به عنوان رهبران حزب الدعوه با ایشان دیدار کردیم، او تقاضای این دیدار را داده بود و ما با وی دیدار کردیم و در آن زمان با حاج قاسم آشنا شدم، چرا که من در سوریه ساکن بودم نه ایران، به رغم آنکه به مدت ۷ سال در ایران زندگی کردم، اما در پادگان اهواز و در میان نیروهای شهید صدر مستقر بودم.
پس از آنکه در آن دیدار با حاج قاسم آشنا شدم همان روز تصمیم گرفتم وارد عراق شوم، به این دلیل که صدام سقوط کرده بود البته اطرافیان کوشیدند مرا برای دیدارهای دیگر نگه دارند، اما به آنان گفتم که من میروم و بقیه دیدارها را شما انجام دهید، چرا که بغداد سقوط کرده و تحت سلطه نیروهای خارجی است پس ماندن ما در اینجا بی معنی است.
همان شب وارد عراق شدم، پس از آن دیداری با حاج قاسم نداشتم تا وقتی در سال ۲۰۰۶ نخست وزیر عراق شدم و در خانه سید عبدالعزیز حکیم رحمت الله علیه برای صرف صبحانه جمع شدیم و آنجا بود که بیشتر با حاج قاسم آشنا شدم، از آنجا بود که روابط طبیعی میان دو کشور بر اساس مشترکات بین عراق و جمهوری اسلامی ایران آغاز شد، ما و حاج قاسم نیز همان مشترکات را داشتیم که مملو از همکاری و تعامل بود، روابط پایدار آغاز شد، اما این رابطه پس از مطرح شدن موضوع مقابله با داعش گسترش یافت.
حاج قاسم سلیمانی رحمت الله علیه در عراق حضور داشت، در صورتیکه میخواست از آن خارج شود فقط یک یا دو روز بود و سپس به عراق بازمی گشت، چرا که خود و تمام امکاناتش را وقف عراق و حمایت از نیروهای عراقی کرده بود، ما مناطقی بسیار صعب العبور در جبال حمرین و ... داریم، اما او در آنجا پایگاه پهپادی ایجاد کرد تا اقدام به شناسایی کند.
حتی در صورتیکه رساندن برخی از انواع تسلیحات برای ما دشوار بود، او به شیوه خاص خود از طریق مرز، این تسلیحات را به مناطق درگیری میرساند حتی اگر این سلاح، توپخانه بود، با جرات میگویم که حاج قاسم سلیمانی هر نوع ابزار یا سلاحی که در زمینه مقابله با داعش به آن احتیاج داشتیم به عراق آورد. هر توافقی که درباره تسلیحات بود حاج قاسم میآمد و به طور مستقیم در آن نقش داشت، سلاح را به قیمتی بسیار ارزانتر از کشورهای فروشنده سلاح به ما اعطا میکرد. این رابطه من با حاج قاسم بود، بالطبع چنین روابطی باید بسیار پیچیده و دارای اختلاف نظر باشد، اما رابطه من و ایشان رابطهای مسئولانه، شرعی و دوستانه بود، همیشه به خانه ام میآمد، در روزهای جنگ با داعش، نقشه را روی زمین میگذاشتیم و تصمیم میگرفتیم که حرکت از کجا باشد چرا که او در این زمینه باتجربه بود. هنوز نقشههایی که حاج قاسم سلیمانی بر روی آن علامت زده بود که مثلا باید آن را از اینجا آزاد کنیم یا از اینجا وارد شویم، موجود است.
انتهای پیام/
انتهای پیام/
دست رو تا ارنج داخل عسل کنیم باز گاز میگیرن
الهی سردار سلیمانی با ائمه محشور بشه،
خیلی زیاد زحمت همه رو کشیده