سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

عکس‌هایی که دردسرساز شدند

برخی از عکس‌ها دارای معانی بزرگی هستند و ماجرا‌هایی در پس آن‌ها وجود دارد در گزارش زیر به بررسی چند عکس می‌پردازیم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تصاویر متمایز و نمادین بسیاری وجود دارد که برای همیشه می‌بینیم، از تصویر مرد چینی ایستاده در مقابل ستونی از تانک‌ها گرفته تا تصویر کودک آیلان که میلیون‌ها نفر را به گریه انداخت. برخی از عکس‌ها دارای معانی بزرگی هستند و ماجرا‌هایی در پس آن‌ها وجود دارد.

در برخی موارد این عکس‌ها زندگی مردم را به طرز چشمگیری به شکل‌های غیرمنتظره‌ای از بین برده است. در اینجا ۵ عکس نمادین محبوب از سراسر جهان وجود دارد که روی زندگی عکاسان یا افراد حاضر در آن‌ها تأثیر منفی گذاشته‌است.

سفیدپوستی که قربانی مبارزات سیاه‌پوستان شد

درود قدرت سیاه در المپیک ۱۹۶۸ اشاره به واقعه‌ای تاریخی در المپیک ۱۹۶۸ میلادی دارد که در آن دو ورزشگار سیاه پوست آمریکایی که به نژادپرستی در آمریکا اعتراض کردند. تامی اسمیت و جان کارلوس به ترتیب موفق به کسب مدال طلا و برنز در دوی ۲۰۰ متر شدند، در حالی روی سکو رفتند که در هنگام پخش سرود ملی آمریکا روی خود را از پرچم این کشور برگردانده و با مشت گره کرده‌ای برافراشته در بالای سر سکوت کردند.

پیتر نورمن ورزشکار سفیدپوست استرالیایی نیز که با مدال نقره روی سکو بود، با چسباندن نماد «پروژه حقوق بشر المپیک» روی سینه‌اش (مانند اسمیت و کارلوس) با آن‌ها همراهی کرد.

این مرد سفید پوست به خاطر این حرکت، زندگی ورزشی خود را از دست داد و به عاقبت بدی دچار شد.

در آن زمان، جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده فعال بود، اما نژادپرستی علیه سیاه پوستان در آن زمان هنوز به شدت در استرالیا وجود داشت و در نتیجه این تصویر، دونده استرالیایی از حضور در مسابقات به عنوان نماینده کشور کانگورو منع شد، و استرالیا ترجیح داد در دوی ۲۰۰ متر المپیک ۱۹۷۲ هیچ دونده‌ای را اعزام نکند و در بازی‌های المپیک سیدنی در سال ۲۰۰۰، «پیتر نورمن» تنها قهرمان استرالیا بود که در افتتاحیه بازی‌های المپیک مجاز به شرکت نشد. در نهایت پیتر نورمن به الکل و مواد ممنوعه معتاد شد و جان خود را از دست داد.

عکاسی از نژادپرستی پلیس آمریکا برای عکاس گران تمام شد

در سال ۱۹۹۱ جورج هالیدی در خانه خود نشسته بود که صدای توقف ماشین‌های پلیس در مقابل خانه همسایه خود را شنید. در آن دوره که تلفن هوشمند اختراع نشده بود، نژادپرستان در پلیس ایالات متحده شرمنده حمله به سیاه پوستان یا هیچ یک از اقلیت‌های قومی نبودند، بنابراین هیچ کس، آن‌ها را مسئول تعرضات نمی‌دانست و هیچ کس حرف قربانیان را باور نمی‌کرد. اما در این مورد، موضوع متفاوت بود، زیرا هالیدی ضرب و شتم شدید همسایه خود رادنی کینگ را ضبط کرد. (البته با وجود این فیلم شکایت مرد سیاهپوست به هیچ جایی نرسید.)

پس از بی‌گناه شناخته شدن پلیس در دادگاه با وجود فیلم ضرب و شتم، موجی از خشم آفریقایی_آمریکایی‌ها را در لس آنجلس فرا گرفت که منجر به شورش‌های بزرگ و کشته شدن ۵۴ نفر، زخمی شدن چند هزار نفر و سوزاندن صد‌ها ساختمان شد.

پس از پایان آشوب‌ها، عده‌ای تقصیر را متوجه هالیدی میدانستند که ویدئوی شورش‌برانگیز را منتشر کرده‌است. این فیلمبردار علاوه بر تهدید‌های متعدد مرگ، کار خود را به عنوان لوله کش و حتی خانواده خود را نیز از دست داد. وی پس از سال‌ها فرار، به یک لوله کش مستقل (صاحب یک شرکت) مبدل شد و حتی جرأت تبلیغ کار خود را هم نداشت تا در معرض تهدید‌های بیشتر قرار نگیرد.


بیشتر بخوانید


عکس مرد مکزیکی در هنگام ترور رابرت کندی

رابرت کندی برادر رئیس جمهور آمریکا جان اف کندی بود که در سال ۱۹۶۳ ترور شد. او سناتور سنای آمریکا بود تا اینکه در سال ۱۹۶۸ ترور شد. رابرت مانند برادرش در میان آمریکایی‌ها بسیار محبوب بود و طرفداران متعصب زیادی داشت. هنگامی که تصویر ترور او منتشر شد، او در عکس با یک جوان مکزیکی تبار به نام «خوان رومرو» نشان داده شد. این ماجرا طرفداران کندی را تحریک کرد تا چندی بعد به خوان رومرو تیراندازی کنند.

موج بزرگی علیه این مرد جوان به وقوع پیوست، هزاران تهدید به سوی او روانه شد. کار خود را از دست داد و رسانه‌ها روی او متمرکز شدند. رومئو تاب تحمل توجه و علاقه مطبوعات به خود را نداشت و مجبور شد برای فرار از رسانه‌ها از مکانی به مکان دیگر منتقل شود، شغل دائمی و حتی فرصت تحصیل در دانشگاه را نیز از دست داد.

عکاسی با دوربین محل کار، عکاس را نقره داغ کرد

این عکس که یکی از معروف‌ترین‌ها در دوران مدرن است، یک آتش نشان را نشان می‌دهد که کودکی را به شدت سوخته در دست گرفته است. وقتی انفجار اتفاق افتاد، یک کارمند شرکت سوخت به طور اتفاقی آنجا بود و در آن زمان عکس معروف را با دوربین در محل کار خود گرفت. بعداً این عکس به رسانه‌ها فروخته شد و در نتیجه عکاس درآمد زیادی کسب کرد.

مشکل از آنجا شروع شد که شرکتی که وی در آن کار میکرد تصمیم به شکایت از وی گرفت و ادعا کرد که این عکس توسط یک کارمند و توسط دوربین شرکت در ساعات کار گرفته شده است؛ و بدین ترتیب نبرد حقوقی بزرگی بر مالکیت حقوقی تصویر آغاز شد که عکاس در این نبرد شکست خورد و کار خود را از دست داد و بدهی زیادی را در نتیجه استخدام تیم وکلا برای دفاع از خودش در دادگاه بالا آورد.

بدتر اینکه، دقیقاً در همان مکان در فاصله کمتر از یک متری این عکاس، یک عکاس حرفه‌ای یک تصویر کاملاً یکسان از این صحنه گرفت، به طوری که تقریباً از آن متمایز نبود، و در حالی که اولین عکاس غرق در بدهی‌های عظیم بود، دومی برنده جایزه پولیتزر (معتبرترین جایزه پولیتزر) شد.

منبع:تابناک

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.