این کارشناس سیاسی نوشت:
" مهار ایران پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی، جلوگیری از به کارگیری ظرفیتهای آن، و ممانعت از تولید اهرمهای جدید، اصلیترین دستور کار راهبردی ماههای گذشته بوده است. ارسال آدرسهای غلط به ایران در این مدت هم، مهمترین ابزاری بوده که از آن بهره گرفته اند.
در این چند ماه، کسانی میگفتند سورپرایز اکتبر در راه است و دست از پا نباید خطا کرد. دیدیم که نه تنها سورپرایزی در کار نبود بلکه وقتی مقاومت عراق شروع به کار کرد یا زمانی که ایران سراغ سران گروههای مسلح ضد انقلاب رفت، امریکا و اسراییل جز ایستادن و تماشا کردن چارهای نداشتند.
ایجاد بازدارندگی در مقابل فشارهای آینده، تصحیح برآورد دولت امریکا از ایران و ایجاد اهرمهای جدید هسته ای، منطقه ای، نظامی و امنیتی، گامهای ضروری است که باید برداشته شود.
برخلاف انتظار غربگرایان در ایران، پیروزی بایدن جامعه ایران را شرطی نکرد. میبینیم تلاشهای کودکانهای آغاز شده که اتصال معیشت به مذاکره هر طور شده رخ بدهد، اما آقای روحانی باید باور کند که حنایش دیگر رنگی ندارد.
ایران در ۴ سال گذشته آسیب دید، اما اکنون حتی امریکای ترامپ اینطور جمع بندی کرده که با سیاست فشار حداکثری تغییر رژیم که سهل است، آشوب هم در ایران رخ نخواهد داد. پمئپو و دوست خوبش یوسی کوهن باید در ماههای آینده خیزش یک ایران جدید از خاکستر سیاست فشار را تماشا کنند.
دولت ترامپ و صهیونیستها آشکارا در حال ریل گذاری اجباری برخی سیاستها برای دولت بعدی امریکا هستند. درز اطلاعات اخیر درباره تصمیمهای دقیقه نودی ترامپ در حوزه امنیت ملی با هدف کنترل محاسبات و تصمیمات ایران در این هفتههای آخر انجام شده است.
در نهایت همه چیز به داخل ایران باز میگردد. توهم سست شدن روابط مردم و نظام در اثر ناکارآمدی بی سابقه دولت روحانی عامل اصلی بسیاری فشارها بر ایران در سالهای گذشته بوده. این توهم را باید زدود. راه حل این است که به جای باج به دشمن، مردم خود را تکریم کنیم. "
بیشتر بخوانید
در ادامه رشته توئیت مهدی محمدی را مشاهده میکنید:
انتهای پیام/
مرگ بر سیاست کثیف آمریکا