به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ۶۷ سال از مرگ استالین در یکی از ویلاهای اطراف مسکو میگذرد؛ اما هنوز هیچکس نتوانستهاست معمای چگونگی این اتفاق را حل کند. روز پنجم مارس سال ۱۹۵۳ (۱۴ اسفند ۱۳۳۱)، خبر مرگ دیکتاتور ۷۴ ساله شوروی، در صدر اخبار خبرگزاریهای سراسر دنیا قرار گرفت.
با اعلام خبر درگذشت استالین، شایعاتی درباره دخالت مقامات عالیرتبه دولتی شوروی در مرگ وی به گوش رسید. بر اساس برخی گزارشها، استالین قربانی توطئه سازماندهیشده «لاورنتی بریا»، رئیسکل نیروهای ویژه اطلاعاتی شوروی شده بود. پایان کار دیکتاتور، پایانی سخت و مُدهش بود. اما این مرگ دردناک، حتی بخش کوچکی از جنایات مخوف او را طی دوران ۳۱ ساله حکومتش جبران نمیکرد.
استالین در آخرین روزهای عمر، از سخنگفتن محروم شدهبود؛ فقط صداهایی نامفهوم از دهانش به گوش میرسید. «وادیم ارلیکمان»، نویسنده روس، برای این لحظات، ادعایی عبرتآموز دارد؛ او معتقد است که دیکتاتور شوروی، در روزهای آخر عمر، شاهد رژه ۲۰ میلیون جنازه از مقابل چشمانش بود؛ اجساد بیگناهانی که در دوران حکومت سراسر اختناق وی، به انحای مختلف به قتل رسیدند. بخش عمدهای از این قربانیان، افرادی بودند که در «گولاکها»، مزارع کار اجباری و سرمای جانفرسای سیبری، به مرگ تدریجی محکوم شدند و از بین رفتند و استالین، از مرگ آنها حتی خم به ابرو نیاورد. او قلبی از سنگ داشت، اما در آن لحظات آخر، احتمالاً بهعینه باور کرد که دنیا، حتی برای، چون اویی هم به پایان خواهد رسید.
خواب سنگین رفیق استالین!
عصر روز ۲۸ فوریه ۱۹۵۳ (۹ اسفند ۱۳۳۱) استالین چند تن از اعضای کابینه سیاسی حزب کمونیست شوروی از جمله «خروشچف» و «بریا» را به خانه ویلایی حومه مسکو احضار کرد تا درباره موضوعی که هنوز ماهیت آن برای مورخان مشخص نشدهاست، با آنها گفتگو کند.
این گفتگو تا ساعت چهار بامداد روز بعد، ادامه داشت. پس از اتمام جلسه، مقامات محل را ترک کردند و استالین نیز به اتاق خواب خود رفت. روز بعد، یعنی یکم مارس، استالین تا نزدیک ظهر از اتاقش بیرون نیامد و حتی کسی را صدا هم نزد. نگهبانان از این قضیه ابراز نگرانی کردند. بر اساس مقررات، نگهبانان بدون اجازه و فراخوان استالین، اجازه ورود به اتاق را نداشتند. سرانجام، یکی از نگهبانان در ساعت ۲۳ همان روز، تصمیم گرفت وارد اتاق شود. استالین را دید که نقش بر زمین شدهاست؛ او هنوز زنده بود، ولی نمیتوانست سخنی بر زبان بیاورد.
پزشک لازم ندارد
نگهبانان سراسیمه وی را روی کاناپه گذاشتند و فوری به «بریا» تلفن کردند. بر اساس مقررات، بدون اجازه بریا، کسی حق تلفن زدن به پزشک را نداشت. مدت زیادی گذشت و از «بریا» خبری نشد. دیگر مقامات دفتر استالین نیز از قبول چنین مسئولیت سنگینی وحشت داشتند. بالاخره، بریا به ویلای استالین رسید و به سرعت به اتاقی که وی در آن دراز کشیده بود، رفت. ادامه ماجرا و تمام رویدادهایی که پس از ورود بریا اتفاق افتاد، به طور جزئی و پراکنده به نقل از شاهدان عینی ماجرا به ثبت رسیده است؛ ولی بسیاری از آنها با یکدیگر در تناقض است. طبق اظهارات برخی از شاهدان، بریا هنگام مواجهه با استالین، اجازه تلفن زدن به پزشک را نداد و گفت: «چرا اینقدر سروصدا میکنید؟ مگر نمیبینید که رفیق استالین خوابیدهاست. زود باشید همگی از جلوی چشمانم دور شوید!»
درهرصورت آن شب همه از آنجا بیرون رانده شدند و پیکر رنجور و نیمهفلج استالین، تمام شب بدون کمک باقی ماند. بریا تنها در صبح روز دوم مارس، اجازه ورود پزشکان به اتاق استالین را داد. بلافاصله جمعی از پزشکان درمانگاه دفتر حزب کمونیست شوروی، اطراف پیکر نیمهجان استالین جمع شدند.
بریا دائم نزد پزشکان میرفت و فریاد میزد: «آیا شما بهبود وضعیت رفیق استالین را تضمین میکنید؟ آیا میدانید که چه مسئولیت سنگینی بر دوش شما قرار دارد؟» شاهدان عینی میگویند که انگار بریا، مطمئن بود که پس از مرگ استالین، خودش جانشین وی خواهد شد. انگار بریا از لب بازکردن استالین بیمناک بود، چرا که دائم وارد اتاق او میشد و درباره توانایی سخنگفتن وی تحقیق میکرد؛ حتی به استالین میگفت که همه کابینه را حاضر کردهاست تا وی بتواند با آنها سخن بگوید؛ در حالی که از کابینه خبری نبود!
بیشتر بخوانید
آخرین دقایق عمر استالین
استالین نمیتوانست حرف بزند و این شاید سختترین شکنجه برای مردی بود که طی چند دهه، میلیونها انسان را به دیار عدم فرستاد. «سوتلانا»، دختر محبوب دیکتاتور، نزد پدرش بود. او میگوید در نخستین ساعات روز پنجم مارس، استالین چشمانش را باز کرد و به اطرافیان نگاهی پر وحشت انداخت؛ سپس دست چپش را بالا برد؛ انگار میخواست به چیزی اشاره کند؛ اما ناگهان دستش روی تخت افتاد و بلافاصله درگذشت.
آیا استالین، آنچنان که «ارلیکمان» تصور میکند، با ۲۰ میلیون جنازه طرف شدهبود؟ هیچکس نمیتواند در اینباره اظهارنظر کند؛ اما اوضاع بر وفق مراد بریا هم پیش نرفت؛ او نهتنها نتوانست به رهبری شوروی برسد، بلکه در روز ۲۶ جولای ۱۹۵۳ (۴ مرداد ۱۳۳۲) دستگیر و به همراه تمامی اطرافیانش تیرباران شد. خروشچف، کسی که جای استالین را در شوروی گرفته بود، پس از صدور دستور تیرباران مهمترین رقیب خود، اعلام کرد که توطئه بریا و همدستانش، دلیل اصلی فوت دیکتاتور شوروی بودهاست؛ آنها او را مسموم کرده بودند؛ اما هنوز هم تردیدهای فراوانی درباره پرونده قتل استالین وجود دارد.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/