به گزارش خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، محمد علیپور، مدیر عامل باشگاه تراکتور بعد از یک ماه و نیم حضورش در این تیم تبریزی، تصمیم گرفت استعفا و به کارش در تبریز پایان بدهد.
علیپور به عنوان مدیرعامل باشگاه تراکتور در لیگ بیستم کار خود را از تابستان سال ۹۹ آغاز کرد. او در حالی به این سمت منصوب شد که باشگاه تراکتور در سالهای اخیر با مدیران بسیاری کار کرده بود، اما هر کدام از این مدیران پیش از این که بتوانند شاهد رویش میوههایی باشند که کاشته بودند، کارشان در باشگاه تراکتور نیمه تمام به پایان رسید. علیپور از نظر کمی، سابقه ورزشی کمی داشت، اما عملکرد موفقش در نفت تهران باعث شده بود تا تراکتوریها امیدوار به روزهای خوبی با او باشند؛ اما این اتفاق رخ نداد و علیپور به سرنوشت مدیران قبلی تراکتور دچار شد. مدیرعامل باشگاه تراکتور در شرایطی که به نظر میرسید برای کار در این باشگاه، از مقبولیت مناسبی در بین اهالی رسانه و هواداران برخوردار است، طی تصمیمی ناگهانی از سمت خود استعفا داد و هیئت مدیره باشگاه نیز بلافاصله با این درخواست موافقت کردند. به این ترتیب، هفتمین مدیرعامل تراکتور در سومین فصل از خصوصی شدن این باشگاه نیز از جمع سرخ پوشان، جدا شد.
برای بررسی شرایطی که در باشگاه تراکتور حکم فرما است نیاز به بررسی ابعاد مختلفی داریم و در ادامه میخواهیم ۲ بعد مهم را مورد بررسی قرار بدهیم.
شرایطی که از آن صحبت میکنیم را ابتدا از بعد کمی مورد بررسی قرار میدهیم. زمانی که محمدرضا زنوزی به عنوان مالک باشگاه تراکتور کار خود را آغاز کرد، مدیریت باشگاه تراکتور بر عهده عباس الیاسی قرار گرفت تا این که صادق درودگر به عنوان مدیرعامل معرفی شد. حضور درودگر در تراکتور، دوام زیادی نداشت و اولین مدیرعامل تراکتور، یعنی زنوزی خیلی زود رفتنی شد. بعد از درودگر، ۵ مدیرعامل دیگر طی ۲ فصل در باشگاه تراکتور به فعالیت پرداختهاند و در این میان، عباس الیاسی به عنوان سرپرست مدیرعاملی باشگاه در یک دوره چند ماهه مانند روزهای آغازین خصوصی سازی باشگاه، کارهای مربوط به مدیرعامل باشگاه را انجام داد.
محمد علیپور، آخرین مدیرعاملی بود که تراکتور تا این لحظه به خود دیده است. او جانشین میر معصوم سهرابی شده بود و اکنون حسن آذرنیا جانشین موقتش شده است! به این ترتیب اگر نفراتی که از آنها صحبت کردیم را بشمارید، به عدد جالب ۹ خواهید رسید؛ این یعنی در ۲ فصل و یک هفته از فصل سومی که پشت سر گذاشته ایم، باشگاه تراکتور ۹ مدیر مختلف را به خود دیده است. این تعداد را از هر بعدی که نگاه میکنیم عجیب به نظر میرسد و هیچ منطقی در آن دیده نمیشود. این حجم از تغییرات در راس مدیریت یک باشگاه، تحت هیچ شرایطی مورد قبول نیست و بدون هیچ گونه تردیدی در عملکرد باشگاه تراکتور تاثیر منفی داشته است.
به هر حال مدیرعاملانی که در این مدت در باشگاه تراکتور حضور یافته اند، نفراتی با خصوصیات کاملا متفاوت هستند. در میان این نفرات، مدیرانی بوده اند که از نظر سابقه ورزشی در شرایط بسیار ایده آلی قرار داشتهاند. برخی از نظر مدیریتی قوی بودند و بعضی هم بودند که از هیچ نظر، ایده آل نبودند. در طول فعالیت هر کدام از این مدیران، تصمیمات بسیاری اتخاذ شده و اتفاقات زیادی در باشگاه تراکتور رخ داده است. اما این تصمیمات و اتفاقات تا چه اندازه با رای و خواست مدیران باشگاه صورت پذیرفتند، یک سوال بزرگ است.
مدیر عاملان تراکتور، در طول مدیریت خود در شرایط مشابهی قرار گرفتند که نحوه برخورد با این شرایط به ۲ صورت متفاوت بود. عدهای از مدیران، شرایط یاد شده را برنتابیده و سعی در تغییر داشتند و زمانی که متوجه شدند، تلاش بی فایده است، کنار کشیدند. برخی از مدیران نیز بقا را ارزش دانسته و سکوت اختیار کردند! همانهایی که در مواجهه با پرسشهای متعدد خبرنگاران در برهههای حساس، تکذیبیههای محافظه کارانه و بی اطلاعیهای نامحسوس را پیشه کرده و از هر گونه اقدام و اظهار نظری که بقایشان را تحت الشعاع قرار دهد، پرهیز کردند؛ اما نکته جالب این است که هر ۲ گروه، عمر مدیریتی بسیار اندکی در تراکتور داشتهاند. به این ترتیب سوال این است که معیار سنجش مدیران در باشگاه تراکتور چیست و اگر مدیری بخواهد در تراکتور ماندگار شود چه باید بکند و آیا اصلا معیاری برای سنجش وجود دارد؟
چرخه معیوبی که باشگاه تراکتور در آن قرار گرفته، بی شک از نظر فنی نیز تاثیرات منفی زیادی روی تک تک ارکان باشگاه داشته و دارد. نبود ثبات در بدنه یک باشگاه، مضرترین عاملی است که میتواند خیلی سریع به آن باشگاه ضربه بزند. زمانی که یک مدیر، احساس آرامش خاطر نداشته باشد و بستری برایش فراهم نباشد که بتواند در آن، به مسائل کلان باشگاه اندیشیده و برنامههای بلند مدت را تدوین و اجرایی کند، نباید انتظار پیشرفت آن باشگاه را در هیچ زمینهای داشته باشیم. موفقیتهای مقطعی و گذرا مانند اسپری بی حس کننده، هر از چند گاهی جو را آرام میکنند و خواب در باد این موفقیتهای گذرا، بزرگترین اشتباهی است که به نظر میرسد باشگاه تراکتور دچار آن شده است. چرخه معیوب یاد شده، مانند باتلاق هر لحظه میتواند باشگاه تراکتور را با سرعت غیرقابل پیش بینی در مسیر سقوط قرار دهد. سقوطی که به هیچ عنوان شایسته این باشگاه و هوادارانش نیست.
اگر باشگاه تراکتور میخواهد از این شرایط خارج شود، باید کار را از همان آغاز جدی بگیرد. آغاز، همان انتخابی است که هیئت مدیره و مالک باشگاه خواهند کرد. انتخاب مدیرعامل؛ انتخابی که اگر هوشمندانه تر، با شناخت کاملتر و با توجیه کامل فرد موردنظر در خصوص شرایط صورت گیرد، میتواند چرخه فعلی را سرانجام از کار انداخته و ثبات را به باشگاه تراکتور بازگرداند.
بیشتر بخوانید
موافقت هیئتمدیره باشگاه تراکتور با استعفای علیپور
انتهای پیام/