متن بخشهایی از این بیانیه به شرح این است:
جمهوری اسلامی ایران با عنایت به آرمانهای انقلاب اسلامی و سیاستهای خود از ابتدای تاسیس بدون در نظر گرفتن عرف بین المللی و روابط جهانی پایه گذار نوعی خاص از سیاست ورزی بین المللی بوده است که ارزیابی کامیابیها و ناکامیهای آن فراتر از این بیانیه است. اما آنچه روشن است این است که هرگاه جمهوری اسلامی با تکیه بر پشتوانه اصلی و قدرت نرم خود یعنی مردم و در سایه مشارکت فراگیر همه ایرانیان و در امتداد مردمسالاری داخلی وارد تعاملات بین المللی شده است موفقیتهای چشمگیری داشته است و هرگاه خواستهاست با تکیه بر قدرت سخت، انقلاب را صادر و یا پایگاه بین المللی خود را توسعه دهد، توفیق چندانی نداشته است.
در این بیانیه با تاکید بر توسعه سیاسی داخلی و با اشاره به روی کار آمدن دولتی جدید در ایالات متحده آمریکا آمده است: روابط خصمانه و پر تنش میان ایران و آمریکا به پدیدهای مزمن تبدیل شده و هزینههای قابل توجهی را بر کشور و به خصوص مردم تحمیل کرده است. در گذشته علی رغم بی اعتمادی میان طرفین، در مقاطعی شرایط و فرصتهایی برای دو طرف ایجاد شده بود تا در جهت تنش زدایی و کاهش بی اعتمادی متقابل گامهایی بردارند که آخرین آنها توافق چند جانبه برجام بود. متاسفانه این رویکرد تداوم نیافت و حاصل آن از دست رفتن دستاوردها و استمرار تنش متقابل و تداوم هزینهها شد.
با روی کار آمدن ترامپ که رئیس جمهوری غیر متعارف بود و در مسائل منطقهای به خصوص سیاست هایش در قبال ایران به میزان زیادی تحت تاثیر زمامداران و لابی اسراییل قرار داشت آمریکا از توافق برجام خارج شد و تحریمهای ظالمانه بی سابقهای را بر کشورمان تحمیل کرد که لطمات سنگینی بر کشور و فشار طاقت فرسایی را بر مردم وارد ساخت. لطمات و فشارهایی که کماکان ادامه دارد.
در پاراگراف دیگری از این بیانیه با اشاره به شرایط زندگی و معیشت مردم خاطرنشان شده است: اینک که دوران ترامپ به پایان رسیده و با تجارب پر هزینهای که بدست آمده، باید تدابیری اندیشیده شود که اینگونه تحریمها و فشارها مرتفع گردد و در آینده نیز مجددا امکان تکرار نیابد. سیاست نه جنگ نه مذاکره که شاید در زمان بدعهدی و دشمنی بینظیر دولت ترامپ، که خواستار تحمیل شرایط ذلتبار برای شروع مذاکره بود قابل توجیه بود، اینک در زمان دولت جدید آمریکا کاربردی نخواهد داشت. طبعا حل مشکلات و اختلافات مزمن فیمابین دو کشور امر سادهای نیست که به راحتی و سرعت بتوان آن را به نتیجه رساند، ولی تجربه دو دولت اوباما و ترامپ تفاوت آشکار رویکرد دولتهای مستقر در آن کشور را به خوبی نشان میدهد.
نویسندگان این بیانیه معتقدند: با نگاهی به تجارب گذشته، قابل پیش بینی است که عدم استفاده از فرصت پیشآمده و استمرار سیاستهای تقابلی میتواند بار دیگر به تداوم تحریمها و فشارها منجر شود، با این تفاوت که دولت جدید آمریکا، بر خلاف دولت ترامپ، قادر خواهدبود موافقت و همراهی اروپا را جلب و مجددا اجماعی بین المللی علیه کشورمان شکل دهد. بدیهی است برای قرار گرفتن کشور در مسیر توسعه همهجانبه لازم است با تدبیر و روشن بینی و بر اساس سه اصل راهبردی حکمت، عزت و مصلحت همه راههای دیپلماتیک و از جمله مذاکره سازنده جهت تأمین منافع ملی در دستور کار قرار گیرد و چه مصلحت ملی بالاتر از آرامش و رفاه ملت ایران و امیدواری آنها به کفایت حکومت در تامین نیازهای مادی و معنوی آنها و چه منفعت ملی بالاتر از صلح و امنیت در منطقه آشوب زده خاورمیانه. بدیهی است که راه مذاکره راه آسانی نیست، اما جز آن هم راهی متصور نیست.
صادر کنندگان این بیانیه هم چنین معتقدند: اگر ترامپ رفته است هنوز "ترامپیسم" چه در ایالات متحده و چه در ایران زنده است و این جریان تمام تلاش خود برای به شکست کشاندن مفاهمه و تعامل سازنده بین دو کشور به کار خواهد گرفت. حزب اتحاد ملت بر این باور است که اصلاح رویکردها در سیاست خارجی با هدف صلح جهانی و اعتماد به انتخاب مردم در سیاست داخلی با هدف مردمسالاری میتواند زمینهساز جهش اقتصادی و ارتقاء سطح زندگی مردم در افق پیشروی کشور ما باشد.
انتهای پیام/