سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پشت پرده دوربین مخفی‌های اینستاگرامی چیست؟

«پدر دوربین مخفی ایران» معتقد است برخی دوربین مخفی‌هایی که این روز‌ها در فضای مجازی تولید و دست به دست می‌شوند، بی ادبی و بی حرمتی را به اوج خود رسانده اند و نمی‌توان به آن طنز گفت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،تا چند سال پیش برنامه‌های دوربین مخفی از جمله برنامه‌های پربیننده تلویزیون بودند که در اعیاد و روز‌های خاص برای خنداندن و تغییر روحیه مخاطبان به روی آنتن می‌رفتند. دوربین مخفی‌های ایرانی هم همه زیر سر یک نفر بود؛ «امیرحسین قهرایی»!

او در تمام این سال‌ها یک تنه بار دوربین مخفی‌های ایرانی را در تلویزیون به دوش کشید. اما چند سالی است که تلویزیون دیگر ساخت و تولید چنین برنامه‌هایی را در دستور کار خود ندارد. از آن سو، این روز‌ها با گسترس فضای مجازی، خیلی‌ها دوربین به دست شده اند و در پیج‌های شخصی خود با هر ادبیاتی، هر نوع شوخی را با هرکسی انجام می‌دهند.

این آش تا جایی شور شده که مخاطبان خبرگزاری فارس با ثبت سوژه‌ای تحت عنوان «لزوم برخورد با پدیده دوربین مخفی‌های فضای مجازی» خواسته اند تا این موضوع مورد رسیدگی قرار بگیرد.

همین موضوع بهانه‌ای شد تا از «امیرحسین قهرایی» دعوت کنیم تا درباره چارچوب‌های ساخت یک دوربین مخفی گفتگو کنیم. اینکه خطوط قرمز کجاست، مردم به چه موضوعاتی می‌خندند، آبروی افراد در تولید یک دوربین مخفی چقدر اهمیت دارد و همچنین موضوعات دیگر.

آقای قهرایی شما در اواخر دهه ۶۰، کارگردانی آثاری نظیر «علی کوچولو» و «چاق و لاغر» را برعهده داشتید، اما بعد از یک وقفه روی دوربین مخفی متمرکز شدید.

-موضوع جالبی بگویم درباره دوربین مخفی. اولا که من همیشه طناز بودم و طنز کار کردم و همیشه از بچگی قصه‌های حسن کچل را برای دوستانم تعریف می‌کردم و کمدی را دوست داشتم. دوربین مخفی یک فرمول طنز است، یعنی وقتی که بیننده بداند، اما بازیگر شما نداند باعث می‌شود شما بخندی. مثلا بیننده می‌داند این آقایی که دارد راه می‌رود، قرار است معلم در را باز کند و همزمان یک تخته پاک کن پر از گچ روی سرش بریزد. بیننده که این را می‌داند، وقتی معلم شروع به راه رفتن می‌کند شروع می‌کند به خندیدن. این اصول دوربین مخفی من بود، یعنی اطلاعاتی به بیننده می‌دادم. مثل فردی که در یک پارک از همه ساعت می‌پرسید او یک دیوانه است، اما افرادی که از آن‌ها می‌پرسد، نمی‌دانند که او یک دیوانه است و حالا ببینیم این دیوانه چه کار می‌کند و همین که بیننده می‌داند او یک دیوانه است حتی اگر کاری هم نکند می‌خندد.

البته یک مرزی هم دارد و این مرز بین خنده و وحشت مثل یک موی باریکی است. اگر پشت در به جای تخته پاک کن گچی، چاقو باشد دیگر می‌شود وحشت و هیجان توام با ترس برایتان می‌آورد. این است که خیلی مهم است شما چه اطلاعاتی به بیننده تان می‌دهید.

می‌خواهم این را بگویم که دوربین مخفی‌های من روی اصولی بود. برای مثال در شوخی با ستارگان، شوخی‌های من مخصوص آدم‌های مشهور نوشته شده بود و شما هیچ کدام از شوخی‌های من را با آدمی که مشهور نبود نمی‌توانستید انجام دهید. برای مثال فردی می‌رفت و پژمان بازغی را می‌بوسید و به او ابراز علاقه می‌کرد و بعد از آن متوجه می‌شدید که او کرونا داشته است! چراکه آدم عادی را کسی نمی‌بوسد!

یعنی همه این‌ها برنامه ریزی شده بود و نوشته شده بود و با بچه‌ها تمرین می‌کردم و با اینکه تمرین هم می‌کردیم گاف هم می‌دادیم. ساختن دوربین مخفی کار بسیار سختی است، چون تعداد برداشت هایت با تعدادی که از آن‌ها استفاده می‌کنی تفاوت دارد و ده به یک است. شما در یک سریال خانوادگی که همه دیالوگ‌ها را حفظند، ممکن است دو به یک یا سه به یک مصرف زمان برداشت تان باشد، اما در دوربین مخفی حداقل ده به یک است. تا به حال شده بیست بار برداشت کردم و آنچه می‌خواستم نشده است.

این است که مصادف شدیم با اینکه کار بسیار پر خرجی است. اوایل من با یک دوربین کار می‌کردم بعد سه دوربین و بعد ۶ دوربین شد. آخرین دوربین مخفی که ساختم «سورپرایز شو» نام داشت و با ۶ دوربین گرفتم و روانشناسی داشتیم که رفتار آدم‌ها روانشناسی می‌کرد و سعی کردیم کمی عمیق‌تر وارد این کار شویم تا اینکه فقط یک نفر را اذیت کنیم.

یادتان هست اولین دوربین مخفی که ساختید، چه بود؟

-این بود که یک میکروفون دستم بود و می‌رفتم و با یک نفر صحبت می‌کردم و به او می‌گفتم ببخشید سایه میکروفون می‌افته و شکل بدی دارد و او را پایین می‌آوردم و همینطور پایین تر. آن آقا تصویر مدیوم خودش را روی مونیتوری که می‌دید و من دوربین لانگم را نشانش نمی‌دادم. روی دوربین لانگ می‌دیدیم که زانو زده و دارد با من صحبت می‌کند و حالت بامزه‌ای به آدم می‌داد. یا یکی دیگر بود وقتی داشتم مصاحبه می‌کردم با سر توی شیشه می‌خوردم و بینی ام را می‌گرفتم و به مصاحبه شونده می‌گفتم شما ادامه بده و همانطور که من از درد ناله می‌کردم او هم حرفش را می‌زد و با این کار‌ها طنز‌های موقعیت به این شکل ایجاد می‌کردم.

در این زمینه شما از آثار خارجی هم الگو می‌گرفتید؟

-خیلی زیاد و کارهایشان را نگاه می‌کردم. بنیان گذار دوربین مخفی در دنیا آلن فانت بود که آمریکایی بود و او دوربین مخفی‌های بامزه‌ای می‌ساخت با یک دوبین فیلمبرداری و دوربین ویدئو هم نبود و فیلم بود. بعضی وقت‌ها هم ممکن بود دو دوربین بگذارد و مونتاژ کند. آدم بسیار متفکری بود. باید تفکری دنبال دوربین مخفی باشد. من هیچ وقت در دوربین مخفی هایم این کار را نکردم که طرف گوشی را بردارد و از داخلش آب بپاشد! و طرف مقابل را پخ کند! و حتی یک زمانی با شرکتی که جست فور لف را در کانادا می‌سازد و کلیپ‌های خنده داری می‌سازد که بی صدا هستند. یکبار با آن‌ها صحبت کردم گفتند برای ما بدون صدا بساز می‌توانید؟ گفتم نه تمام دوربین مخفی‌هایی که دارم صدا و حرف‌هایی که می‌زنند برایم مهم بوده است. چون من یک شخصیت را به یک شخصیت دیگر تبدیل می‌کنم یعنی یک چیز دیگری را از او بیرون می‌آورم و این زمان می‌برد. البت من از دوربین مخفی‌های پخ‌ای هم دارم، چون مردم دوست دارند، مثل اینکه در یک کارتن را باز می‌کنید و یک آدم از داخل آن می‌پرد بیرون و می‌گوید پخ!

آلن فانت که در انگلیس و آمریکا دوربین مخفی می‌ساخت و اول خودش این کار را انجام می‌داد و بعد پسرش. او فردی بود که دوربین مخفی را در آمریکا شروع کرد. کار‌های او را خیلی دوست داشتم و نگاه می‌کردم و بسیار آدم خوش فکر و باشعوری بود و شعوری که در دوربین مخفی اش بود را دوست داشتم و بعضی از کارهایش را برمی داشتم و ایرانیزه می‌کردم،، چون ممکن است بعضی کار‌ها در آمریکا جواب دهد، اما در ایران جواب نمی‌دهد و با فرهنگ ما همخوانی ندارد. برای مثال کاری که در ایران جواب می‌دهد، اما در آمریکا نه، من چراغ راهنمایی رانندگی را قرمز می‌کنم و همه ماشین‌ها پشت آن می‌ایستند و چهار ماشینی که جلوی خط عابر پیاده هستند با ما هماهنگ هستند و آشنا و افسر پلیس هم با ما هماهنگ است و تا هر زمان که بگوییم چراغ را قرمز نگه می‌دارد. بعد از یک دقیقه به راننده‌های آشنای خودمان می‌گوییم راه بیفتند و بعد از اینکه آن‌ها شروع به حرکت می‌کنند، مطمئن باشید همه پشت سرشان راه می‌افتند و چراغ قرمز را رد می‌کنند و وقتی جلویشان را می‌گیریم و از آن‌ها سوال می‌کنیم چرا قرمز را رد کردید؟ می‌گوید خب ماشین جلویی هم رفته چرا به او نمی‌گویی؟! حالا یک بار همین کار را در آمریکا کردم و هیچ کس بعد از حرکت کردن آن چند ماشین حرکت نکرد.

چه فاکتور‌هایی در تولید یک دوربین مخفی مهم است؟ حالا با توجه به مختصات کشور و فرهنگ خودمان. شما الان که می‌خواهید دوربین مخفی بسازید چه فاکتور‌هایی را در طراحی یک دوربین مخفی مد نظر دارید؟

-اگر بخواهم با آدم‌های معمولی شوخی کنم موقعیت اجتماع را نگاه می‌کنم. در دوربین مخفی نباید طرف را خراب کنید. اتفاقا چند مورد از این قبیل هم دارم. برای مثال یک سری یک کیسه پول را می‌گذاشتم در جایی و وقتی فردی آن را برمی داشت مجبور می‌شدم صورتش را بپوشانم، چون آبرویش می‌رفت. اما باید کمی رعایت کنید برای مثال نباید بگویید آقا شما صد میلیون تومان برنده شدید و بعد به او بگویید دوربین مخفی بود! که او با مشت توی صورتت می‌کوبد.

اما یک دوربین مخفی‌ای هم هست که می‌آیم و یک آدم عادی و دانشجوی متین در پیاده رو راه می‌رفت و کتاب هایش زیر بغلش بود. داستان از این قرار بود که من یک پلیس داشتم که دو دزد را دستگیر کرده است وقتی این دانشجوی رهگذر داشت می‌رسید یکی از دزد‌ها فرار می‌کرد و پلیس می‌گفت کجا؟ و اسلحه می‌کشید به سمت دانشجو و می‌گفت تو با اسلحه این دزد را نگه دار تا من بروم و دزد دیگر را دستگیر کنم، چون خطرناک است و ممکن است چاقو بزند و پلیس و دزد می‌رفتند. حالا من یک دانشجوی بسیار متین دارم و یک اسلحه به دستش دادم و با یک دزد که روبرویش است. بعد یواش یواش می‌بینید که اسلحه که در دستش می‌آید رو به دزد می‌گوید؟ بتمرگ! می‌زنم توی سرت ها! و یکدفعه می‌دیدید زمانیکه اسلحه به دستش آمد از این رو به آن رو شد. به همین خاطر است که می‌گویند اسلحه دست بچه ندهید، چون که قدرت که می‌آید دستت شخصیتت عوض می‌شود، زورگو می‌شوی. کما اینکه بعد از اینکه آن دو جوان دزد و پلیس که برگشتند ما از طریق گوشی که در گوششان بود، گفتیم که اسلحه را از دست این جوان متین بقاپ و حالا آن جوان متین را بگذار بیخ دیوار و تا برعکس شد جوان گفت من غلط کردم و دیگر از این کارا نمی‌کنم.

زیبایی دوربین مخفی به این چیز‌ها است که تو می‌آیی و شخصیت‌های پنهان آدم‌ها را آشکار می‌کنی که برای خودم هم عجیب است. من همیشه وقتی برای تولید دوربین مخفی می‌روم می‌گویم که من دارم می‌رم مکتب جامعه و دارم می‌رم که از شما‌ها یاد بگیرم، چون منم نمی‌دونم شما در نهایت چه عکس العملی نشون خواهید داد.

این روز‌ها بحث دوربین مخفی در فضای مجازی زیاد شده است شما این‌ها را دیده اید؟

-بله می‌بینم و فقط می‌توانم بگویم چرا این‌ها زیاد شده؟ چون صداوسیما دوربین مخفی تولید نمی‌کند. من دو سال است طرح عالی دوربین مخفی را به شبکه نسیم دادم و می‌گویند برو اسپانسر بیاور و کسی بیاور که سرمایه گذاری کند. الان هم که در این اوضاع کسی سرمایه گذاری نمی‌کند، چون همه تجارت‌ها کساد شده است. در نتیجه نشد و کمبود دوربین مخفی در بین مردم حس شد و بچه‌ها می‌روند و می‌سازند. حتی خود من هم الان در فضای مجازی دوربین مخفی هایم را منتشر می‌کنم.

 از لحاظ کیفی چطور؟ این‌ها در چارچوب قرار دارند؟

-نمی توانیم به این‌ها ایراد بگیریم، چون اولا یکسری جوان هستند که فیلم سازی نخواندند و نمی‌داند و فکر می‌کند اگر کمی سر به سر مردم بگذارد، دوربین مخفی می‌شود که خب البته این صحیح نیست. یک عده‌ای از این افراد هم از من سوال می‌پرسند که این کار را بکنیم؟ و من در پاسخ می‌گویم یک کاری کنید مردم اذیت نشوند و وقتی دوربین مخفی می‌سازید من را بد نام نکنید. اما اگر تلویزیون اجازه دهد ما برایشان دوربین مخفی بسازیم و وقتی این جوان‌ها زیر مدیریت یک شبکه تلویزیونی می‌آیند، آنوقت دیگر راه را کج نمی‌روند و می‌فهمند چطور باید بروند و یکسری موازین را رعایت کنند. به نظرم فقط تقصیر این بچه‌ها نیست که دوربین مخفی‌های ساده می‌سازند تقصیر صداوسیما هست که نمی‌گذارد آن‌هایی که دوربین مخفی بلدند برایش بسازند.

 برای ساخت دوربین مخفی به مجوز ارشاد و یا صداوسیما نیازی هست؟

-بله، ما همیشه وقتی در خیابان هستیم و دوربین در دست داریم، مجوز داریم. بار‌ها هم به این بچه‌ها گفتم که وقتی مجوز ندارید دوربین تان را می‌گیرند. گفتم که مجوز فیلمبرداری داشته باشید و بعد با هر کسی شوخی می‌کنید رضایتش را بگیرید. من یک گاو صندوق دارم که داخل آن کلی نامه هست و محتوای آن نامه‌ها این است: اینجانب در تاریخ مورد نظر تصویری از من برداشته شد و از پخش شدن این تصویر در رسانه‌های جمعی موافقم و یعنی اینکه از هر فردی که تصویر گرفتیم، رضایتش را هم داشتیم. حتی کسی هم دارم که اجازه داده، اما من پخشش نکردم، چون دیدم برای خودش خوب نیست و وجهه خوبی ندارد.

 فکر می‌کنید برای پخش صدا و تصویر رضایت گرفتن کافی است؟

-بله وقتی آن شخص به شما اجازه می‌دهد چرا باید تصویرش پخش نشود؟

 برای مثال از نظر محتوایی طوری باشد که با پخشش به روحیه فرد آسیب یا خدشه‌ای وارد شود؟

-همانطور که گفتم ۹ سال پیش همان دوربین مخفی که کیسه پول گذاشته بودیم و عده‌ای آن را بر می‌داشتند، قرار بود از شبکه آموزش پخش شود، اما هر چه نگاه کردم دلم نیامد پخش کنم. اما الان در سایت خودم این‌ها را گذاشتم و صورت هایشان را پوشاندم که شناسایی نشوند. چون دیدم حیف است و آموزنده است. معتقدم هر کسی قیمتی دارد. یادم هست وقتی صاحب پول به دنبال پولش آمد از فردی که کیسه پول را برداشته بود سوال کرد و او کیسه را به او نداد و من گفتم برو و با گریه بگو پول‌ها برای خرج درمان فرزندم است که الان بیمارستان بستری است. سیاوش قاسمی بازیگر آن دوربین مخفی بود، گریه می‌کرد و توی سرش می‌زد که پول را بگیرد، اما آن مرد نمی‌داد و همه عصبانی شده بودیم و بچه‌ها می‌خواستند واکنش نشان دهند. زمانیکه در را باز کردم و اعلام کردم دوربین مخفی بود آن مرد خورد شد و بعد از او پرسیدم از شوخی من ناراحت نشدی؟ گفت نه و به من امضا داد و امضایش را در جیبم گذاشتم، اما به او گفتم پخشش نمی‌کنم، چون کار خیلی زشتی کردی و او هم گفت ببخشید وسوسه شدم! و همین باعث شد اسم آن کار را وسوسه بگذارم.

چقدر بهانه دوربین مخفی‌ها فقط خندیدن می‌تواند باشد؟ یعنی شما صرف به خاطر خنده یک کاری را بسازید و دست به هر کاری بزنید که مخاطب تان بخندد؟

-به تازگی دوربین مخفی‌ای از یکی از جوان‌هایی که این روز‌ها زیاد هم کار می‌کند، دیدم و باید بگویم که کارش مشمئز کننده بود. یک کار‌هایی می‌کند که به خودم گفتم وای بر من که بخواهم به طنز تو بخندم! آخه این که طنز نشد پسر خوب. برو فکر کن و یک دوربین مخفی درست و حسابی بساز. البته کار‌های خوب هم دارد، اما این یک کار اینطور بود و ۲۵۰ هزار نفر هم آن را دیده بودند. در اینجور مواقع واقعا نمی‌دانم چه باید بگویم. فقط می‌خواهم راهنمایی شان کنم.

و انجام هم نمی‌دهند؟

-دیگر پیگیری نمی‌کنم ببینم چه کسی انجام می‌دهد یا نه. صفحه شخصی من باز است و هر فردی سوالی می‌پرسد دلسوزانه راهنمایی اش می‌کنم.

در وضعیت نابسامانی که در فضای مجازی هست و کنترل نمی‌شود، فکر می‌کنید اثر‌ها و خطرات فرهنگی که این ماجرا برای مخاطب دارد، چیست؟

- ببینید من از این‌ها دفاع نمی‌کنم، چون یکسری از این‌ها هستند که بی ادبی و بی حرمتی را به اوج رساندند. به نظرم خیلی‌ها بازسازی می‌گیرند و طرف سوژه‌ای است که این‌ها را می‌شناسد دوما اینکه اگر کسی تصویرش در دوربین مخفی گرفته شد و به او بی حرمتی شد می‌تواند شکایت کند و اگر شکایت کند هم اینستاگرام صفحه اش را می‌بندد و هم اینکه دیگر او نمی‌تواند دوربین مخفی بسازد. این‌ها نباید بی حرمتی کنند و تقصیر خود ما است. این آثار مزخرف چرا ساخته می‌شود؟ چون یک عده طرفدارش هستند و اگر این طرفدار‌ها هستند که نگاه می‌کنند، تقصیر آن‌ها است و آن‌ها هستند که نباید کار کنند و آن‌ها هستند که سطح انتظارشان را از کسی که می‌گوید من فلانی هستم و این هم دوربین مخفی شما! بالا ببرند. اگر می‌بینید دارد مزخرف می‌گوید نگاه نکنید و آن‌ها را فالو نکنید. اگر هم با شما شوخی بد شد می‌توانید شکایت کنید.

 آیا با هر ادعایی می‌شود دوربین مخفی ساخت؟ و هر کسی دوربین در دست دارد بیاید و بگوید می‌خواهم دوربین مخفی بسازم؟ و هر کاری بکند؟

-فعلا که دارد چنین اتفاقی رخ می‌دهد، اما هر چیزی هم دوربین مخفی نیست و صرفا تو دوربینت را قایم کنی نمی‌شود دوربین مخفی! دوربین مخفی ساختن یک اصولی دارد و باید آن را رعایت کنید. سوژه باید دیده شود، مخاطب باید قبلش را ببیند و بعدش را هم ببیند. این بچه‌هایی که دارند کار می‌کنند دوربین هایشان را بیست متر آن طرف‌تر از سوژه می‌گذارند و یک طوری است که بیننده هیچی از سوژه نمی‌بیند. در وهله بعدی باید صدایش را ضبط کنید و بشنوید.

 این‌ها روی سلیقه مخاطب اثر نمی‌گذارد و کار شما را به عنوان فردی که سال‌ها است در این حوزه کار می‌کند، سخت‌تر نمی‌کند و اینطور نمی‌شود که از شما هم توقع این را داشته باشند که در دوربین مخفی هایتان همین توهین‌ها را داشته باشید؟

-نه ما این کار‌ها را انجام نمی‌دهیم. صفحه من ۷۶ هزار فالوور واقعی دارد و بعضی کارهایم هم ممکن است ۱۰۰ هزار نفر بازدید بیاورد و این‌ها افرادی هستند که یا من را پیدا کردند یا اینجور سلیقه را دوست دارند. آن‌هایی هم که کار‌های سخیف انجام می‌دهند فالوور‌های خودشان را دارند. البته این‌ها ترویج فرهنگ بد می‌دهند و صحبت کردن خیلی از این مجری‌ها نشان می‌دهد که آدم‌های باسوادی نیستند. نمی‌خواهم الان با این حرف‌ها برای خودم دشمن تراشی کنم و فقط می‌گویم کمی کار‌های بهتر بسازید و مقصر اصلی را صداوسیما می‌دانم. آن‌ها باید اجازه دهند که محتوای خوب تولید شود و آن وقت است که سطح انتظار مخاطب بالا می‌رود و دیگر این کار‌ها را نگاه نمی‌کند.

شما در کار‌های خودتان چقدر نمایش داشتید؟

-یکی دو بار مجبور شدم این کار را انجام دهم و بعضی وقت‌ها ممکن بوده جواب ندهد و مجبور شدم، اما نه. اصولا با اینکه بازیگر برایم بازی کند راضی نیستم و فقط یکی دو بار مجبور شدم.

 اشاره کردید که فیلمبرداری نیاز به مجوز دارد، پس این افراد چطور می‌توانند به راحتی دوربین مخفی بسازند؟ این‌ها لازم است مجوز داشته باشند؟

-بله شما در خیابان دوربین در دست داشته باشی باید مجوز داشته باشی. البته این‌ها با گوشی تلفن همراهشان و یا دوربین‌های گوپرو که اندازه خیلی کوچکی دارد تولید می‌کنند. عمدتا گوشی را در داخل ماشین قرار می‌دهند و خنده دارش هم این است که سوژه را صندلی عقب می‌نشانند و خودشان داخل کادر هستند، به جای اینکه برعکس باشد. این یک اشتباه بزرگ است که کارشان را زشت می‌کند. گوپرو را از دور هم می‌شود با ریموت کنترل کرد. اما نکته‌ای که دارد نزدیک نمی‌آورد و از دور مه تصاویر را نشان می‌دهد.

 خیلی از این‌هایی که در این سطح تولید می‌شوند بدون مجوز است؟

-بله بدون مجوز است و با گوشی.

 ماجرای دوربین مخفی حامد بهداد هم برای کار شما بود؟

-نه برای من نبود.

وقتی در گوگل جست و جو می‌کنید نام شما را می‌آورد.

-نه برای من نبود. یک بار سر یکی از کارهایم آقای رضا یزدانی آمد که خیلی هم ناراحت شد. با مرحوم پاشایی و پرویز پرستویی عزیز هم شوخی کردم و خیلی با جنبه بودند و حتی آقای پرستویی گفت به این می‌گویند کمدی موقعیت.

در این ماجرا چقدر آبروی افراد برای شما مهم است؟

-خیلی زیاد. ما نمی‌خواهیم آبروی کسی برود و من با رفتن آبروی کسی به شما هیچ چیز یاد نمی‌دهم. اگر کسی کار قهرمانانه قشنگ کند شما از او یاد می‌گیرید تا اینکه کسی بیاید و کار زشتی کند. البته ممکن است کار یک فرد از روی ساده لوحی باشد و زیاد آبرو نمی‌برد، اما کسی که کار زشتی کند و آبرویش برود و مورد تنفر قرار بگیرد را هیچ وقت پخش نمی‌کنم و یا اگر خواستم پخش کنم صورتش را می‌پوشانم.

 خنده دار‌ترین دوربین مخفی که ساختید کدام بوده است؟

-بیماری است که در پارک ملت گرفتیم. فردی با لباس بیمارستان می‌آید و به یکی از بازیگران ابراز علاقه می‌کند و او را می‌بوسد و به محض اینکه او را می‌بوسد آمبولانس می‌آید و بیمار را دعوا می‌کند و می‌گوید چرا به ایشون دست زدی؟ مگه نگفتیم تو واگیر داری؟ و باقی ماجرا را باید دید.

 تا به حال حین ضبط به مشکل خوردید؟ که بگویند چرا دارید ضبط می‌کنید و جمع کنید بروید؟

-نه آخه ما مجوز داریم و پلیس همراهمان است.

 یا با کسی شوخی کنید و واکنش بدی نشان دهد و شما را بزند؟

-بله یکبار اوایل کارم بود و جلوی میوه فروشی رفته بودیم و بر فرض مثال گیلاس کیلویی ۵ هزار تومان بود و یک چرخ میوه فروشی همانجا قرار دادیم که گیلاس را با قیمت کیلویی هزار تومان می‌فروخت. با چند نفر شوخی کردم و یکی از آن‌ها آن پشت ایستاده بود و دیدم عکس العملی نشان نمی‌دهد و گفتم ناراحت نشدی؟ گفت نه مگه چقدر داره؟ بذار روزی شو بگیره. این اندازه یک چرخ گیلاس دارد و من یک عالمه دارم و روزی هر کسی دست خدا است و ما به او آفرین گفتیم.

یکی دیگر بود که دیدم آن پشت دارد حرص می‌خورد و هیچ عکس العملی نشان نمی‌دهد، به بازیگرم گفتم برو بهش بگو سنگ نیم کیلویی به من می‌دهی؟ و در همین حین فروشنده با همان سنگ نیم کیلویی آمد بیرون و چرخ گیلاس فروش را چپ کرد و ما همزمان گفتیم دوربین مخفی است و به ما حمله کرد و نکته جالب ماجرا این است که بنده خدا اصلا نمی‌دانست دوربین مخفی چیست. درهر حال از این اتفاق‌ها می‌افتد و باید برای همه این‌ها آماده باشیم.

 الان برنامه‌ای برای ساخت دوربین مخفی دارید؟

-برای صفحه شخصی خودم دوربین مخفی می‌سازم.

 در دوره کرونا چطور می‌شود شوخی کرد؟

-خیلی به سختی. خود کرونا باید سوژه باشد. بدی اش این است که صورت حذف می‌شود. برای مثال من یک شوخی در آزمایشگاه کرده بودم این بود که وقتی ماسک روی صورت آدم‌ها است شما هیچ عکس العملی از او نمی‌بینید و صورت حذف می‌شود و نمی‌توانی بسازی.

 سوژه هایتان را چطور انتخاب می‌کنید؟ فکر کنید الان دوربین و ... آماده است و در خیابان هستید. آدمی که می‌خواهید عبوری بگیرید اولین فردی است که از آنجا رد می‌شود یا اینکه روی آن برنامه ریزی کرده اید؟

-تقریبا اولین نفری است که عبور می‌کند و اگر در خیابان کار می‌کنم می‌نشینم و نگاه می‌کنم و آدم‌هایی که از دور می‌آیند را با زوم کردن دوربین می‌بینم و به این هم دقت می‌کنم که حالش خوب است یا نه ناراحت نباشد و دو نفری که دارند با هم بگو بخند می‌کنند می‌گویم این‌ها حوصله اش را دارند و یک نفر عجله دارد و این از راه رفتنش پیدا است و به سمتش نمی‌رویم.

به بحث روانشناسی سوژه‌ها نیز اهمیت می‌دهید؟

-بله بسیار زیاد. حتی گاهی روانشناس سر صحنه می‌آورم و در برنامه سورپرایز شود خانم دکتر معینی را آوردم که هم موقع ضبط روانشناسانه سوژه‌ها را انتخاب می‌کردیم و هم زمانی که با آدم‌ها شوخی می‌شد با آن‌ها صحبت می‌کردیم و دلیل عکس العملش را می‌پرسیدیم.

 فکر می‌کنید اگر فضایی که ایجاد شده همچنان بدون کنترل پیش رود، با چه اوضاعی روبرو خواهیم شد؟

-مردم نباید این‌ها را فالو کنند و باید به پلیس فتا گزارش دهند که این صفحه هجو منتشر می‌کند. این مردم هستند که به دنبال هجویات می‌روند.

و اینکه در طولانی مدت به سلیقه‌ها آسیب می‌زند؟

-بله دقیقا سلیقه‌ها به هم خورده است و طور دیگری شده است. اگر فردی کارش را خوب بلد است و خوب انجام می‌دهد به او کاری نداشته باشیم و، اما اگر دارد بی حرمتی می‌کند جلوی کارش را بگیریم.

منبع: فارس

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.