به گزارش حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، جمعی از جوانان انقلابی در سلسله نامههای تخصصی خود خطاب به رؤسای کمیسیونهای تخصصی مجلس و ارائه طرحهای مختلف کارشناسی این بار در نامهای خطاب به رؤسای کمیسیونهای فرهنگی و اجتماعی و همچنین فراکسیون زنان و خانواده مجلس با اشاره به تهدیدات جمعیتی و ضرورت تقویت نهاد خانواده، ضمن بیان جزئیات، در جهت رفع آن چاره اندیشی کردند.
متن این نامه به شرح زیر است:
«بسمه تعالی
رئیس و اعضای محترم کمیسیونهای اجتماعی و فرهنگی و رئیس و اعضای محترم فراکسیون زنان و خانواده مجلس
سلام علیکم
۱-بر طبق گزارشهای متقن، اختلاف نرخهای موالید و مرگومیر جمعیت در جامعه ایران نشاندهنده آغاز پیری جمعیت کشور است؛ تداوم نرخ رشد منفی جمعیت روند پیری جمعیت کشور را از سال ۱۴۲۰ تشدید خواهد کرد و سرانجام در سال ۱۴۳۰ تکمیل این روند اتفاق خواهد افتاد. این در حالی است که سیاستگذاران جمعیتی کشور هنوز تحولات نگرانکننده جمعیتی را جدی نمیگیرند.
یکی از شاخصهای شناخته شده زاد و ولد، نرخ باروری کل (T.F.R) است. نرخ باروری کل، تعداد فرزندانی است که جانشین والدین میشوند. شاخص در حد ۱/۲ بچه یا کمتر، به معنی کاهش تدریجی جمعیت و نهایتاً انقراض نسلی است. با مراجعه به ارقام مرکز آمار ایران و سازمان ملل در سال ۱۳۸۵ این رقم برای کل کشور ۸/۱ فرزند است. یعنی ۱۸ فرزند با ۲۰ نفر والدین جایگزین میشود که ۲ نفر کمتر از حد جانشینی است. این رقم در حال حاضر (۱۳۹۹) به حدود ۵/۱ فرزند برای هر مادر رسیده است! بنابراین موضوع انقراض تدریجی نسل امری جدی است.
بر اساس تحقیقات و شواهد و مدارک موجود، اکنون نرخ رشد جمعیت ایران به زیر یک درصد رسیده که این امر در تاریخ کشور بیسابقه بوده است. عدهای فشارهای دولتی را پشت پرده توقف رشد جمعیت کشور میدانند و حتی اجرای اهداف سند ۲۰۳۰ را جریان اصلی کاهش نرخ رشد جمعیت ایران قلمداد میکنند. به هر حال وضعیت فعلی جمعیت در ایران و تحولات جمعیتی در کشور بسیار نگرانکننده است. کمبود یا فقدان نیروی کار، پیری و بینشاطی جمعیت و عدم رشد و توسعه اقتصادی از پیامدهای کاهش جمعیت کشور است و بروز و ظهور مشکلات اقتصادی و امنیتی و حتی تشدید آن از آثار دومینوی پیری جمعیت در آینده ایران خواهد بود.
۲-یکی از تصمیمهای دهه هفتاد که اینک کشورمان شاهد آثار زیان بار آن است، اجرای سیاستهای کاهش رشد جمعیت به بهانه تنظیم خانواده بود. اجرای این سیاستها به اندازهای بر رشد و پیشرفت کشور اثر نامطلوب گذاشت که آن را به مرحله هشدار رساند.
مقام معظم رهبری در سفر استانی به خراسان شمالی، ضمن گلایه از مسؤولان گذشته و با تواضع و فروتنی اظهار داشتند که همه از جمله رهبری باید در پیشگاه خداوند به واسطه این موضوع طلب عفو کنند. چنانچه این روند ادامه یابد، تا ده سال آینده با بحران اقتصادی، امنیتی و فرهنگی مواجه خواهیم شد، معضلی به نام بحران سالمندی برای آینده کشور اتفاق افتاد و باید برای اداره اقتصاد کشور، محتاج همسایگان مهاجر باشیم. هیچ کس منکر ضرورت وجود نیروی جوان در کشور به عنوان نیروهای مولد و سرمایههای اصلی تولید، حرکت و پیشرفت جامعه نیست. فراموش نمیکنیم که در سالهای قبل از پیروزی انقلاب و حتی در سالهای اولیه پیروزی انقلاب، بهداشت و سلامت کشور توسط نیروهای وارداتی مثل پزشکان هندی و پاکستانی اداره میشد. واردات نیرو از خارج، علاوه بر اینکه آثار منفی اقتصادی مثل خروج ارز را به دنبال دارد، حامل آثار مخرب فرهنگی و اجتماعی است.
۳-شناخت سیاستهای کنترل جمعیت، به عنوان یک معضل اجتماعی و سیاسی و پیشگیری از آن برای حفظ بقای نسل میباشد. اهداف سیاسی نهفته در این جریان، با ابزارهای فرهنگی همچون تبلیغات، ترویج مدرنیته و تبعیت از سیاستهای بهداشتی یونسکو در کشورهای اسلامی رشد یافت و زمینههای اجتماعی، مثل گسترش بزهکاری، رواج دیدگاههای فمینیستی و طلاق، آن را حمایت کرد. کنترل جمعیت در ایران پیامدهای ناگواری را به ارمغان آورده که ازجمله تأثیرات آن در درازمدت میتوان به تضعیف نیروی دفاعی کشور، کاهش نیروهای جوانان و نخبه، بر هم خوردن تعادل جمعیتی و تهدید مذهب شیعه اشاره کرد. رشد منفی جمعیت از هم اکنون پادگانهای نظامی را تحت تاثیر قرار داده است؛ به گونهای که به ناچار، مدت سربازی افزایش یافته است. چنانچه این روند منفی ادامه یابد در ۱۵ سال آینده ارتش و سپاه برای تامین نیرو با مشکلات جدی روبه رو خواهند شد.
۴-در خانوادههای جدید برخلاف خانوادههای قدیم، فرزند داشتن یک انتخاب و نه یک اجبار است. بالا رفتن سطح تحصیلات و رغبت بیشتر زنان به اشتغال و استقلال مالی و به تبع آن افزایش سن ازدواج یا حتی کاهش ازدواج در کنار گرایش به سمت فردگرایی در جامعه از عوامل اصلی کاهش نرخ رشد جمعیت ایران محسوب میشود. کاهش سرمایه اجتماعی ایران از تبعات کاهش نرخ رشد جمعیت و پیری جامعه است. سرمایه انسانی و اجتماعی یک کشور بستگی به افزایش جمعیت آن کشور دارد و ضامن توسعه و رشد اقتصادی جامعه است.
۵-امروز در خانوادههای ایرانی مادران به اقتضای روحیات و خواستههای مادی و معنوی خود در خارج از خانه اشتغال داشته و زمان حضور مادر در خانه و در کنار فرزندان ماندن کاهش پیدا کرده است. در پس تحولات و ساختارهای جدید جامعه، تعداد خانوادههای تکوالد در کشور رو به افزایش است و حتی در برخی خانهها نقش مادر خانواده را پرستار یا مستخدم بر عهده گرفته است. خانوادهها کوچکتر شدهاند و خانوادههای تکفرزندی افزایش یافته و زوجها امروز ترجیح میدهند یک یا دو فرزند بیشتر نداشته باشند و حتی بخش اعظم خانوادههای تازهتشکیلشده و زوجهای جوان تازهازدواجکرده به دلایل اقتصادی و معیشتی حاضر به زادآوری و فرزندآوری نیستند.
۶- طبق آمار رسمی وزارت بهداشت، سالانه بیش از ۶۰۰ هزارسقط جنین در کشور گزارش میشود! در خصوص این مساله، قوانین و مقررات نیازمند بازنگری و تنقیح جدی اند تا این رقم فاجعه بار در کشور کاهش یابد. در سالیان اخیر و پیرو تغییر نوع نگرش و سبک زندگی خانواده ایرانی، عدم التزام برخی پزشکان به رسالت قانونی و اخلاق حرفهای و همچنین سهلالوصول بودن برخی داروهای غیرمجاز، آمار سقط جنین درمانی و جنایی در ایران بهطور نگرانکنندهای افزایش یافته است که بهمعنی عدم جامعیت، نارسایی و عدم بازدارندگی قانون و دستورالعملهای موجود است. در صورت تنظیم یک قانون جامع و روشنگرانه میتوان امیدوار بود که روند افزایشی سقط جنین در سالهای اخیر، کاهش یابد.
۷-واقعیت تلخی که امروزه در بسیاری از شهرهای بزرگ به ویژه مناطق اشراف نشین به چشم میخورد، شغلهای جدید و مغازههایی با عنوان فروشگاه غذای سگ، شست و شوی گربه، درمانگاه حیوانات و... است که هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود! روشن است خانوادهای که فرزند نمیآورد یا تک فرزند است و فرزندش به دانشگاه رفته و یا ازدواج کرده است، چنین خلایی را در زندگی احساس میکند و برای جبران آن چنین راهکارهایی میاندیشد که غربیها اندیشیده اند.
۸-کشورهای پیشرفته برنامههای انگیزشی اثرگذاری را برای فرزندآوری خانوادهها اجرا و از پدر و مادرها پشتیبانی میکنند. در برخی کشورها به تعداد هر فرزند بخشی از مالیاتهای والدین بخشوده میشود و اگر خانوادهای ۴ فرزند داشته باشد خانواده از کل مالیات معاف میشوند. در کشور ما اگر بهجای مشوقهای موقت مانند وام ازدواج، مشوقهای مادامالعمر مانند عدم پرداخت مالیات، معافیت از پرداخت حق بیمه و... داده شود، قطعاً نتیجه بهتری میتوانیم بگیریم. از سوی دیگر حق اولادی که برای کارمندان و کارگران در نظر گرفته میشود بسیار اندک است که درواقع هیچ تأثیری در فرزند آوری ندارد. شرایط نامساعد اقتصادی و تغییر ایده زوجین رفتار و الگوی فرزندآوری زنان را تغییر داده و ایده آل باروری را به سمت پایین سوق داده است. شیب تند کاهش جمعیت و هشدار نسبت به کاهش جمعیت ایران به ۳۰ میلیون نفر طی سالهای آینده در حالی ایجاد شده که وعدههای پوچ امکان باروری تا ۵۴سالگی بدون پرداختن دولت به شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز کشور کمترین تاثیری در افزایش میزان باروری و به تبع آن افزایش نرخ رشد جمعیت نخواهد داشت.
۹-کاستن از تهدیدات جمعیتی، تنظیم سیاستهای فرهنگی کارشناسی شده و دقیق را میطلبد؛ جایگزین کردن فرهنگی درست بهجای فرهنگی غیرصحیح در سطح کلان، گاهی نیازمند سالها تلاش و برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت است تا بتوان گفتمان حاکم بر فرهنگ فرزندآوری را تغییر داد. سیاستهای جمعیتی هر کشوری متناسب با آرمان ها، اعتقادات، اهداف و برنامههای آن مهندسی میشوند و در کشور ما هم باید بین برنامههای توسعه و پیشرفت و اسناد کلان نظام و سند چشم انداز و سیاستهای جمعیتی، هماهنگی و همخوانی مبنایی و اصولی وجود داشته باشد. سیاستها و برنامههای جمعیتی بایستی همواره تعداد، رشد و ساختار جمعیت و و پویایی آن را مورد توجه داشته باشند مهمتر از آن، اهداف جمعیتی همواره باید با در نظر گرفتن منابع موجود در کشور تنظیم شوند در غیر این صورت، اهداف سیاستها نه تنها دست نیافتنی نخواهند بود، بلکه در صورت تحقق، پایدار نخواهند بود بهترین سیاست جمعیتی برای آینده توجه به ابعاد کیفیتی جمعیت از جمله سرمایه گذاری در آموزش و بهداشت است.
امضا کنندگان این بیانیه به شرح زیر هستند:
مهدی اقراریان
علی حقیقت
محمد نبی آقاتقی
مهدی صیاد شیرازی
حامدتوحیدی
سید امید میرغضنفری
سید ابوالفضل سید محمدی
حجت الاسلام والمسلمین میثم آسوپا
علیرضا داودی
امیر خوشخو
مازیار عظیم زاده ایرانی
سید محمد جواد صدری مهر
محمدعلی ناصری
علیرضا رحمانی
علی بیانی
حامد علامتی
علی محمدشاملو
محمدرضا کاشفی
سجاد اکبری
مهدی رمضانی
حامد زمانی»
انتهای پیام/