سگ فضولی کرد ، ببینید چه جوری میپره به گاو.
خوب کرد کوبید به جمجه اش
ناشناس
۱۹:۵۰ ۰۳ دی ۱۴۰۲
سگ کوچک بود اما فضول و پر رو
شبانه بود گشتاپو در تعقیب او
ماموران حزب نازی در لباس گاو
بزدند سره بزنگاه ضربه بر سر او
تو مکن با آلمانیان جدل حتی بازی
کنند تو را تعقیب و نماند برایت رازی
شعرهای من بی نظیره ، عالی اند
در مجله ی تایم چاپ میشه
???
ناشناس
۱۶:۳۸ ۰۳ دی ۱۴۰۲
ما باید انجمنی تشکیل بدیم و این فیلم رو در پنتاگون و بین ژنرالهای خبره مورد بررسی قرار دهیم تا از آن ضربات کونگ فو یاد بگیریم ، باید به شائولین بریم و ماجرا را تمام کنیم
ناشناس
۱۶:۳۵ ۰۳ دی ۱۴۰۲
من این فیلم را بارها نگاه کردم
سگ اگه خوش خیال نبود ، همون موقع که گاو پایش را بلند کرد میتونست در بره ، ولی خوش خیال بود و فکر میکرد گاو بهش خوش آمد میگه.
نگو پا بر آسمان رفته بالا ، تا بکوبد برمغزش حالا
ناشناس
۰۰:۵۰ ۰۱ دی ۱۴۰۲
چو لرزه بفتاد بر اندام آن پهلوان
زمین بلرزید و آسمان شد پر غبار
بکوبیدش بسان آهنگران
چرخ فلک بسابیدش بر نهروان
شاهنامه ماهرالدین جیدی ،
ناشناس
۰۰:۴۷ ۰۱ دی ۱۴۰۲
شمشک
پشمک
خشتک
خشتکشو پاره کرد ، اما فک بود ، ربطی به خشتک نداره.
دهک ، سرک ، نمک
اتیوپی ، بلغارستان ، تاکستان
خودم ، خودت ، خودش
ناشناس
۰۰:۴۲ ۰۱ دی ۱۴۰۲
شمشک
پشمک
خشتک
خشتکشو پاره کرد ، اما فک بود ، ربطی به خشتک نداره.
دهک ، سرک ، نمک
اتیوپی ، بلغارستان ، تاکستان
خودم ، خودت ، خودش
ناشناس
۲۱:۲۶ ۲۹ آذر ۱۴۰۲
خاک تو سر
خاک تو سرش
اکباتان
اشتهارد
نارمک
شمشک
ناشناس
۱۵:۴۹ ۲۹ آذر ۱۴۰۲
من از راه اومدم
دلم خواست اومدم
ناشناس
۰۹:۵۳ ۲۵ آذر ۱۴۰۲
سلام عزیزان
امروز حالم خیلی خوبه ، خدا رو شکر
امیدوارم حال شما هم خوب باشه
ناشناس
۲۱:۳۵ ۲۲ آذر ۱۴۰۲
جانانه زد
کلی خندیدم ، بجا و در زمان مناسب و به مقدار کافی بالا رفت پایش.
کیف کردم
لذت بردم
از این فیلمها زیاد بزارید
دل دل میکنم که این دلم یه وقت ندونه
از عشق تو زدم به سیم آخر
باز میفرماید:
در رو وا کن عزیزم ، در رو وا کن عزیزم
میخوام بیام به دیدنت
ناشناس
۲۱:۵۶ ۲۰ آذر ۱۴۰۲
خداوندا مشکلات همه ما رو حل کن.
وقتی مشکلات بچه های باشگاه رو میشنوم ، غصه ام میگیره ، چقدر ما تو جامعه دردمند داریم.
ناشناس
۱۹:۱۸ ۲۰ آذر ۱۴۰۲
اومدی به خونمون
در رو باز کردم
گفتم ای نامهربون
تو کنار من بمون
اگه جای سگ بودم این حرفهای گاو رو باور نمیکردم.
بهت گفتم باور نکن
آخر کوبوند تو فکت
حالا فهمیدی
ناشناس
۱۴:۰۶ ۲۰ آذر ۱۴۰۲
دوباره زدید به جاده خاکی عزیزان
نظراتم کو پس؟
همه رو نمیزارید ، حواسم هست.
نظرات من برای خنداندن خود شما دوستان گرامی و مردم عزیز مملکتمونه.
بنده حقیر خاک پای همتون هستم.
بزارید ، نترسید
ناشناس
۲۲:۲۶ ۱۸ آذر ۱۴۰۲
هر چه ت مخم بود در مورد این جریان به زبان آوردم و نوشتم
باید آنها را بصورت کتابی در بیاورم و انتشار دهم.
فکر میکنم به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شود.
ناشناس
۲۱:۴۹ ۱۸ آذر ۱۴۰۲
گله دارم از شما
جهان دار سگ بیامد به پیش آن پهلوان
فرو بست چشمانش را بر آن گاو تاجدار
ذرت مکزیکی بیاوردش زپهلوی آن بی وجود
توف به رویت که نشناسی دوست ز دشمن موجود
ناشناس
۲۱:۴۴ ۱۸ آذر ۱۴۰۲
عزیزان من ، دوباره دارید کم لطفی میکنید و نظرات روح بخش و شادی آور مرا نمیگذارید.
ناشناس
۲۰:۰۸ ۱۸ آذر ۱۴۰۲
این سگ میخواسته اختلاس کنه
ناشناس
۱۹:۵۹ ۱۵ آذر ۱۴۰۲
بیچاره سگ ، از این زاویه نگاه نکرده بودم . بیچاره فکش شکست ، وای وای
به زودی مرثیه ای در این زمینه خواهم سرود و آنرا از انتشارات ققنوس انتشار خواهم داد. تا علاقمندان به اشعار حزن آلود از آن استفاده کنتد.
ناشناس
۱۴:۲۰ ۱۵ آذر ۱۴۰۲
عالی ، عالی
چقدر قشنگ زد
چقدر زیبا
مردم از خنده
ناشناس
۱۱:۴۴ ۱۵ آذر ۱۴۰۲
در این جهان بی تو آهی نیست
سگان را با گاوان مهر و یاری نیست
تو ای یار بد اخلاق و سگ صفت من
هان که خوری ضربتی سخت ز من
ناشناس
۱۸:۵۱ ۱۴ آذر ۱۴۰۲
دلا از گاوان و خران فاصله گیر
خصوصا از گاوان خر صفت
چو ضربه زنند بر پیکر کسی
ناگهانی باشد و خر صفت
خیلی حالم خرابه ، من خیلی روحیه ام ضعیفه
حالم خوب نیست
اعتماد بنفسم ضعیف شده
امید ندارم
ناشناس
۱۵:۳۵ ۱۳ آذر ۱۴۰۲
تو جفتک زنی و سگان حراسان
ز بازی با تو اندام آنان لرزان
چو نوازی ضربه ای به سان تارزان
پرت شود حریفت ز ری تا خراسان
ناشناس
۰۰:۳۲ ۱۳ آذر ۱۴۰۲
شکسته از غم چشمات دلی که مثل یک کوه
بدور از تو طویله ی من ، همش تکرار اندوهه
ناشناس
۲۳:۰۱ ۱۱ آذر ۱۴۰۲
چه بگویم
چه بگویی
چه بگوید
ناشناس
۲۲:۵۸ ۱۱ آذر ۱۴۰۲
این فیلم برای من بسیار روح بخش است ، بسیار خنده آور و بانشاط است ، هروقت میخواهم تفریح کنم و کمی بخندم به آن نگاه میکنم.
دلم تو سینه غرق التهابه
از لب تو منتظر جوابه
نمیدانم در شعر بالا ، شاعر منتظر چه چیزی بوده چه جوابی ؟
من میدانم ، میخواسته مشت بکوبه تو فکش ، دنباله بهانه ای بوده.
ایام بکام ،
گاو را ضربتی
سگ را شربتی
مرا خیالی
تو را خیاری
اسم خیار آمد گرسنه ام شد ، خیلی وقت است نون و خیار و گوجه نمیخورم ، بروم با بربری تازه بزنم به رگ.
نشانه های بیکاری را نام ببرید
هزل گویی ، چرت و پرت گویی
هموش من دارم
افسوس
ناشناس
۱۶:۳۱ ۱۰ آذر ۱۴۰۲
دمتان گرم ، مرسی عزیزان من
ناشناس
۲۲:۱۲ ۰۹ آذر ۱۴۰۲
دیگه نمیزارید نظراتم رو
هدف من خندادند بود
???
ناشناس
۱۵:۰۶ ۰۹ آذر ۱۴۰۲
معبد شائولین بوسه زد بر پای گاو و گشت شاد
بیننده را بروسلی بیامد ز فیلم خشم اژدها بیاد
اژدها وارد شد بر تویله و حلول کرد بر گاو
ضربه بزد آن روح در قالبش بر سگ تاو
خدمت سلام و عرض ادب دارم خدمت بینندگان عزیز ، با شب شعر دیگری در خدمت شما هستیم ،
ناشناس
۲۲:۲۰ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
گاو قصد داشت در علم شیمی سگ را وارد بحث اتم و هسته ی آن کند
ناشناس
۲۲:۱۸ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
گاو قصد داشت در علم شیمی سگ را وارد بحث اتم و هسته ی آن کند
ناشناس
۲۲:۱۶ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
به زودی مثنوی در این زمینه خواهم سرود و آن را تقدیم شما خواهم کرد
مثنوی سگ و گاو
سگ دکتر و گاو پورفسور که از راه و روش علمی وارد مباحثه شدند و دانشمندان در بوحت فرو رفتند
ناشناس
۲۲:۱۰ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
بیایید شادی هایمان را قسمت کنیم
چقدر خوب و عالی زد
تبریک تبریک
تبریک میگم به ریاست جمهوری بلژیک ، ماموران گشتاپو ، سفارت هلند در ویتانم جنوبی ، کنسولگری چین در حبشه ، ستاد مبارزه با پناه جویان غیر قانونی اسپانیا ، قایق سواران پرتقالی در جنوب بریتانیا و سایر عزیزانی که ما را در ساخت این مجموعه یاری کردند.
ناشناس
۲۲:۰۵ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
بیایید شادی هایمان را قسمت کنیم
چقدر خوب و عالی زد
تبریک تبریک
ناشناس
۲۱:۵۶ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
حریفی اگه شنیدی به روی خودت نیاری
نزاری کسی بدونه با من چه رازی داری
تو ای سگ حرف شاعر را گوش کن و به روی خودت نیار ، برو دنبال زندگیت
ناشناس
۲۱:۴۹ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
میروی از پی بازی به دنبال گاو
میاویزی از دمش چون نعش لاو
ناشناس
۲۱:۴۶ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
عالی ، عالی
خیلی خوشحال شدم
خیلی خوب زد
ناشناس
۲۱:۴۴ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
در کتاب البدر فی سته نوشته ی حمیدالدین کونسولی که به سبک گلستان سعدی نوشته شده است .قزوینی آمده است
حیوانی از آبشخور خویش بیرون نیامده به آن بازگشت.
چون نرفته باز آیی خوابت نیرد بهر بازی
مشغول نوشخوار بود که توله سگی از پشت قصد کشیدن دم او کرد ، گاوها هم سره بزنگاه ضربه ی مهلکی برجمجه آن یکوبید و او را نقش زمین کرد
ناشناس
۲۰:۲۷ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
می زنم میزنی میزند
خاک به سرت خاک به سرش خاک بچو
ناشناس
۲۰:۲۳ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
چشم سگ دوستان کور
ناشناس
۲۰:۱۹ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
من از ضربه ی گاو سگ را شناختم
غضب دیدم و چوپان وار ساختم
تو هر بیت غزل قصه ی چشمات
پایم گرز شد ضربه نواخت
ناشناس
۱۳:۴۳ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
در کتاب مایوس نامه نوشته ی فضل الدین نیشابوری آمده است ،
از قرار آن روز مالداران از نکاحت سگ به خشم شدند و او را از گله به دور کردند ، آن حیوان تا به گاوخانه برسید ، انتظار گاوی را در اندرون نمیکشید ، همان دم که چشم به آنش افتاد بر دم آن بیاویزید که تو در امر بازی مرا یاری کن ، گاو بر خشم شد و ضربتی به ناگه بر فک او بنواخت و آن حیوان سوزه کشان فرش خاک شد و فرار را بر قرا ترجیح بداد
ناشناس
۱۳:۳۴ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
واقعا ضربه ی قشنگی بود
کیف کردم
مردم از خنده
بنالید آن سگ نادان ز تکواندوی آن گاو
برسلی بیامدش ز دورانها به یاد
??
ناشناس
۱۳:۲۸ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
خیلی خوب سریع زد
دمش گرم ، کیف کردم ،
یادی بکنیم از برسلی ، میرویم به شعر گویی
تا تو باشی ای سگ فضول پایت را نکنی از کفشت نزول
چو آسمان تار شد بر چشمان آن پهلوان
ضربه همی آمد بر فرقش هم زمان
??????
ناشناس
۱۳:۲۷ ۰۸ آذر ۱۴۰۲
خیلی خوب سریع زد
دمش گرم ، کیف کردم
تا تو باشی ای سگ فضول پایت را نکنی از کفشت نزول
چو آسمان تار شد بر چشمان آن پهلوان
ضربه همی آمد بر فرقش هم زمان
??????
ز سم گاو بلرزید اندام سگ
حهان تار شد و روز بگشت شب
ناشناس
۲۲:۰۶ ۰۷ آذر ۱۴۰۲
ز سم گاو بلرزید اندام سگ
حهان تار شد و روز بگشت شب
ناشناس
۲۰:۰۲ ۱۵ آبان ۱۳۹۹
دمشگرمعجبضربهیزد
ناشناس
۰۱:۳۰ ۰۵ آبان ۱۳۹۹
عجب ضربه ای
ناشناس
۱۶:۱۵ ۰۴ آبان ۱۳۹۹
بیچاره
ناشناس
۱۶:۰۲ ۰۴ آبان ۱۳۹۹
نوش جونش الان نمی خورد فرداش حتما بدترشو میخورد!!
ناشناس
۰۸:۲۲ ۰۴ آبان ۱۳۹۹
عجب گاو خری وچه سگ پدر سگی
الناز
۰۲:۰۱ ۰۴ آبان ۱۳۹۹
واقعا دلم برای اون سگ سوخت آخه اونایی که میخندن واقعا انسان هستن یا کمتر از حیوان جای تاسف داره
هانیه
۱۴:۰۸ ۰۱ آذر ۱۳۹۹
چه ربطی داره اینا حیوون هستن
اون سگ بازی گوش هم داشت اون گاو رو اذیت میکرد پس تقصیر خودش بود
محمد
۰۲:۰۰ ۰۴ آبان ۱۳۹۹
سگه خوش شانس بود جای گاو خر نبود
Farzad
۰۰:۵۴ ۰۴ آبان ۱۳۹۹
Ok
ناشناس
۲۳:۴۴ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
گاو شده شیر که سک با دمش بازی کرد گفتن با دم شیر بازی نکن
ناشناس
۲۳:۴۲ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
سگ از سر کنجکاوئ با دوم گاو بازی کرداین سر نوشت سگ بودکه ضربه ناگهانی سم گاو دریافت کرد تا عبرتی شود که دفعه بد شاخی هم در کار خواهد بود
z
۲۰:۳۱ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
چنان گاو بر سگ بزد ضربه ای استوار
کوه ها بلرزید و دشت شد پر غبار
ظاهر شیرازی
ناشناس
۲۰:۰۰ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
گاو از بعضی از مردم بهتر میفهمه چطور باید با سگهایی که اینجوری به آدم میچسبند برخورد کنه
ناشناس
۱۹:۳۶ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
دلم خیلی سوخت
ناشناس
۱۷:۵۷ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
فکر کنم سگ همسایه بود
ناشناس
۱۷:۵۲ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
خوب گاو نر با کسی شوخی نداره
ناشناس
۱۷:۵۱ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
سگ بدبخت
ناشناس
۱۷:۵۱ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
چه نشانه گیری دقیقی
ناشناس
۱۶:۳۱ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
لعنتی اینو می خواستی .حالا برو .
خخخخخخخخ
ناشناس
۱۶:۳۱ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
لعنتی اینو می خواستی .حالا برو .
خخخخخخخخ
غفار
۱۶:۱۸ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
این کارگاودرست نبودچون سگ داشت شوخی میکردوقصداذیت کردن نداشت
ظاهر
۱۶:۰۷ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
گاو بر سگ زد ضربتی استوار
کوه به لرزه افتاد و دشت پر غبار
به به ، چه شعری گفتم
ناشناس
۱۵:۵۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
ای خداااااااااااا اون سگ دیگه سگ نمیشه
ناشناس
۱۵:۴۷ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
واقعا برای کسانی که از دردکشیدن یه موجود زنده اینقدراحساس خوب دارن متاسفم
...
۱۵:۳۰ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
خیلی کیف کردم چون از سگ بدم می یاد
آفرین گاو خوب حقش بود
ممل
۱۵:۲۷ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
تفلی سگه
الحق که گااااااوه
شناس
۱۹:۴۵ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
تفلی نه عزیزم «طفلی»
ناشناس
۱۵:۰۷ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
این لگد چه سبکی بود تکواندو کاراته
محمدرضا
۱۵:۲۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
بوکس بود.
هوک چپ زد .
ناشناس
۱۵:۰۱ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
عالی زد
ناشناس
۱۴:۵۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
دیگه روشو زیاد نکنه
ناشناس
۱۴:۴۵ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
چه سگ بدشانسی!
چقدر دقیق خورد بهش!
ناشناس
۱۴:۴۰ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
حقش بود
ناشناس
۱۴:۲۲ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
از این به بعد به جای با دم شیر بازی کردن، باید بگویند با دوم گاو بازی کردن ولی شوخی هم سرش نمیشه
ناشناس
۱۴:۱۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
باسلام دمتون گرم تو زندیگم انقدر نخدیده بودم نشانه گیری حرف نداشت
ناشناس
۱۴:۱۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
دلم سوخت دردآور بود
امیرحسین
۱۴:۱۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
با دم گاو بازی نکن
ناشناس
۱۴:۱۸ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
من چند تا سوال از این فیلم دارم.
۱،چرا بیشتر حیوانات ۴پا لگد میزنند.
۲،مگه نمی گن سگ ها حیوونای خوبین پس چرا این انقدر دیوونه بود؟؟؟
۳،چرا صاحبش به جای اینکه کمک سگش کنه بهش میخنده و ازش فیلم میگیره و میزاره اینجا تا همه بتونن ببینن
میثم
۱۴:۰۲ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
گاو داشت غذا میخورد اون سگ دمش رو یک بار دوبار دیگه جوابش رو گرفت.................
ناشناس
۱۴:۰۱ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
مرهبا
یبل
۱۳:۵۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
زبلل
ناشناس
۱۳:۴۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
چی میشد اگه از این لگد ها به مومو هم میزدند
ناشناس
۱۳:۴۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
عاقبت در افتادن با دم و شاخ گاو همینه
اکبر
۱۳:۳۹ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
این لگد همون تیر غیب بود!
H
۱۳:۳۷ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
واقعا ایناییک میگن خوب بهش کرد و دست فیلم بردار درد نکنه و ...شماها انسان هستید؟چقد ی ادم میتونه بیرحم و سنگدل باشه میدونید اون توله سگ چ دردی رو تحمل کرده؟ جفتک گاو ی ادمو از پا در میاره چقد شماها بی انصافید امیدوارم این اتفاق واسه خودتون بیفته بقیم بشینن فیلم بگیرن ازتون
ناشناس
۱۴:۴۱ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
بعضی ادما هم که حرص میدن و برا بقیه آب گل میکنن کاش یه همچین چفتکی نصیبشون بشه.
Mmm
۱۵:۲۲ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
دلم سوخت برا سگه داشت بازی میکرد
ناشناس
۱۳:۳۴ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
حالا دوست داران حیوانات صدا شون در میاد.... انگار
ناشناس
۱۳:۳۳ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
از بس آدمها به سگها رو دادن سگها پررو شدن. حقش بود تا فضولی نکنه. آخه سگ تو با دم گاو چیکارداری؟؟؟
ناشناس
۱۶:۱۱ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
میخواست بازی کنه با گاو ولی گاو ، گاو بود
ماهان
۱۳:۲۷ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
فقط اعدام
ناشناس
۱۳:۲۵ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
امیدوارم گاو شیرده آمریکا (عربستان) هم چنین لگدی به آمریکا بزنه
بلوچ
۱۵:۳۴ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
یا مثلاً یکی دیگه به چین
ناشناس
۱۵:۳۵ ۰۳ آبان ۱۳۹۹
عربستان فقط بلده به کشورهای مسلمان لگد بزنه ، ایران ، یمن و ...
خوب کرد کوبید به جمجه اش
شبانه بود گشتاپو در تعقیب او
ماموران حزب نازی در لباس گاو
بزدند سره بزنگاه ضربه بر سر او
تو مکن با آلمانیان جدل حتی بازی
کنند تو را تعقیب و نماند برایت رازی
شعرهای من بی نظیره ، عالی اند
در مجله ی تایم چاپ میشه
???
سگ اگه خوش خیال نبود ، همون موقع که گاو پایش را بلند کرد میتونست در بره ، ولی خوش خیال بود و فکر میکرد گاو بهش خوش آمد میگه.
نگو پا بر آسمان رفته بالا ، تا بکوبد برمغزش حالا
زمین بلرزید و آسمان شد پر غبار
بکوبیدش بسان آهنگران
چرخ فلک بسابیدش بر نهروان
شاهنامه ماهرالدین جیدی ،
پشمک
خشتک
خشتکشو پاره کرد ، اما فک بود ، ربطی به خشتک نداره.
دهک ، سرک ، نمک
اتیوپی ، بلغارستان ، تاکستان
خودم ، خودت ، خودش
پشمک
خشتک
خشتکشو پاره کرد ، اما فک بود ، ربطی به خشتک نداره.
دهک ، سرک ، نمک
اتیوپی ، بلغارستان ، تاکستان
خودم ، خودت ، خودش
خاک تو سرش
اکباتان
اشتهارد
نارمک
شمشک
دلم خواست اومدم
امروز حالم خیلی خوبه ، خدا رو شکر
امیدوارم حال شما هم خوب باشه
کلی خندیدم ، بجا و در زمان مناسب و به مقدار کافی بالا رفت پایش.
کیف کردم
لذت بردم
از این فیلمها زیاد بزارید
دل دل میکنم که این دلم یه وقت ندونه
از عشق تو زدم به سیم آخر
باز میفرماید:
در رو وا کن عزیزم ، در رو وا کن عزیزم
میخوام بیام به دیدنت
وقتی مشکلات بچه های باشگاه رو میشنوم ، غصه ام میگیره ، چقدر ما تو جامعه دردمند داریم.
در رو باز کردم
گفتم ای نامهربون
تو کنار من بمون
اگه جای سگ بودم این حرفهای گاو رو باور نمیکردم.
بهت گفتم باور نکن
آخر کوبوند تو فکت
حالا فهمیدی
نظراتم کو پس؟
همه رو نمیزارید ، حواسم هست.
نظرات من برای خنداندن خود شما دوستان گرامی و مردم عزیز مملکتمونه.
بنده حقیر خاک پای همتون هستم.
بزارید ، نترسید
باید آنها را بصورت کتابی در بیاورم و انتشار دهم.
فکر میکنم به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شود.
جهان دار سگ بیامد به پیش آن پهلوان
فرو بست چشمانش را بر آن گاو تاجدار
ذرت مکزیکی بیاوردش زپهلوی آن بی وجود
توف به رویت که نشناسی دوست ز دشمن موجود
به زودی مرثیه ای در این زمینه خواهم سرود و آنرا از انتشارات ققنوس انتشار خواهم داد. تا علاقمندان به اشعار حزن آلود از آن استفاده کنتد.
چقدر قشنگ زد
چقدر زیبا
مردم از خنده
سگان را با گاوان مهر و یاری نیست
تو ای یار بد اخلاق و سگ صفت من
هان که خوری ضربتی سخت ز من
خصوصا از گاوان خر صفت
چو ضربه زنند بر پیکر کسی
ناگهانی باشد و خر صفت
برام دعا کنید
واقعا حالم خرابه
خوب نیست حالم
حالم خوب نیست
اعتماد بنفسم ضعیف شده
امید ندارم
ز بازی با تو اندام آنان لرزان
چو نوازی ضربه ای به سان تارزان
پرت شود حریفت ز ری تا خراسان
بدور از تو طویله ی من ، همش تکرار اندوهه
چه بگویی
چه بگوید
دلم تو سینه غرق التهابه
از لب تو منتظر جوابه
نمیدانم در شعر بالا ، شاعر منتظر چه چیزی بوده چه جوابی ؟
من میدانم ، میخواسته مشت بکوبه تو فکش ، دنباله بهانه ای بوده.
ایام بکام ،
گاو را ضربتی
سگ را شربتی
مرا خیالی
تو را خیاری
اسم خیار آمد گرسنه ام شد ، خیلی وقت است نون و خیار و گوجه نمیخورم ، بروم با بربری تازه بزنم به رگ.
نشانه های بیکاری را نام ببرید
هزل گویی ، چرت و پرت گویی
هموش من دارم
افسوس
هدف من خندادند بود
???
بیننده را بروسلی بیامد ز فیلم خشم اژدها بیاد
اژدها وارد شد بر تویله و حلول کرد بر گاو
ضربه بزد آن روح در قالبش بر سگ تاو
خدمت سلام و عرض ادب دارم خدمت بینندگان عزیز ، با شب شعر دیگری در خدمت شما هستیم ،
مثنوی سگ و گاو
سگ دکتر و گاو پورفسور که از راه و روش علمی وارد مباحثه شدند و دانشمندان در بوحت فرو رفتند
چقدر خوب و عالی زد
تبریک تبریک
تبریک میگم به ریاست جمهوری بلژیک ، ماموران گشتاپو ، سفارت هلند در ویتانم جنوبی ، کنسولگری چین در حبشه ، ستاد مبارزه با پناه جویان غیر قانونی اسپانیا ، قایق سواران پرتقالی در جنوب بریتانیا و سایر عزیزانی که ما را در ساخت این مجموعه یاری کردند.
چقدر خوب و عالی زد
تبریک تبریک
نزاری کسی بدونه با من چه رازی داری
تو ای سگ حرف شاعر را گوش کن و به روی خودت نیار ، برو دنبال زندگیت
میاویزی از دمش چون نعش لاو
خیلی خوشحال شدم
خیلی خوب زد
حیوانی از آبشخور خویش بیرون نیامده به آن بازگشت.
چون نرفته باز آیی خوابت نیرد بهر بازی
مشغول نوشخوار بود که توله سگی از پشت قصد کشیدن دم او کرد ، گاوها هم سره بزنگاه ضربه ی مهلکی برجمجه آن یکوبید و او را نقش زمین کرد
خاک به سرت خاک به سرش خاک بچو
غضب دیدم و چوپان وار ساختم
تو هر بیت غزل قصه ی چشمات
پایم گرز شد ضربه نواخت
از قرار آن روز مالداران از نکاحت سگ به خشم شدند و او را از گله به دور کردند ، آن حیوان تا به گاوخانه برسید ، انتظار گاوی را در اندرون نمیکشید ، همان دم که چشم به آنش افتاد بر دم آن بیاویزید که تو در امر بازی مرا یاری کن ، گاو بر خشم شد و ضربتی به ناگه بر فک او بنواخت و آن حیوان سوزه کشان فرش خاک شد و فرار را بر قرا ترجیح بداد
کیف کردم
مردم از خنده
بنالید آن سگ نادان ز تکواندوی آن گاو
برسلی بیامدش ز دورانها به یاد
??
دمش گرم ، کیف کردم ،
یادی بکنیم از برسلی ، میرویم به شعر گویی
تا تو باشی ای سگ فضول پایت را نکنی از کفشت نزول
چو آسمان تار شد بر چشمان آن پهلوان
ضربه همی آمد بر فرقش هم زمان
??????
دمش گرم ، کیف کردم
تا تو باشی ای سگ فضول پایت را نکنی از کفشت نزول
چو آسمان تار شد بر چشمان آن پهلوان
ضربه همی آمد بر فرقش هم زمان
??????
چرخ فلک بزدش چو مشت افلاک
حهان تار شد و روز بگشت شب
حهان تار شد و روز بگشت شب
اون سگ بازی گوش هم داشت اون گاو رو اذیت میکرد پس تقصیر خودش بود
کوه ها بلرزید و دشت شد پر غبار
ظاهر شیرازی
خخخخخخخخ
خخخخخخخخ
کوه به لرزه افتاد و دشت پر غبار
به به ، چه شعری گفتم
آفرین گاو خوب حقش بود
الحق که گااااااوه
هوک چپ زد .
چقدر دقیق خورد بهش!
۱،چرا بیشتر حیوانات ۴پا لگد میزنند.
۲،مگه نمی گن سگ ها حیوونای خوبین پس چرا این انقدر دیوونه بود؟؟؟
۳،چرا صاحبش به جای اینکه کمک سگش کنه بهش میخنده و ازش فیلم میگیره و میزاره اینجا تا همه بتونن ببینن