به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،عنایت شفیعی را میتوان پای ثابت برخی فیلمها و غالب سریالهای مذهبی و تاریخی دانست؛ از «دلیران تنگستان» گرفته تا «کوچک جنگلی»، «روز واقعه»، «تنهاترین سردار»، «ولایت عشق»، «امام علی (ع)» و «مختارنامه». از آخرین بازی سینمایی شفیعی در «حریم»، ۱۲ سال و از آخرین بازی تلویزیونی اش در تلهفیلم «مردان آفتاب» حدود شش سال میگذرد. کرونا او را خانه نشین نکرده بلکه بیکاری و بی مهری او را در خانه نشانده است.
شفیعی در سریال «امام علی (ع)» در نقش جندب ازدی یکی از اصحاب رسول اکرم (ص) و امام علی (ع) ایفای نقش کرد، در سریال «مسافر ری» از محبان اهلبیت (ع) بود که نقش یک دوستدار ایرانی اهل مازندران را بازی کرد و از قضا با حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) نیز مواجه شد. در «مختارنامه» او از یاران اصلی مختار بود. سابقه طولانی او در آثار مذهبی-تاریخی که اکنون به کم کاری ختم شده، دلیلی شد تا جویای احوال او شویم.
روزهای خانه نشینی را چگونه سپری میکنید؟
نشسته ام تا کرونا برود. البته مدت هاست کار نمیکنم.
دلیل کم کاری تان چیست؟
الان نوبت جوانان است و از ما گذشته و آنها باید کار کنند. من کار خودم را کرده و در گوشه خانه نشسته ام و دوران بازنشستگی را میگذرانم.
بازنشستگی از شما بعید است، چرا که میگویند هنر انتها ندارد و بازیگر تا آخرین لحظه در صحنه نقش آفرینی میکند.
مگر صحنهای وجود دارد؟! هر کسی دو روز نوبت اوست. ما هم وظیفه خود را در وادی هنر انجام داده ایم. الان در منزل نشسته ام تا تتمه عمرم بگذرد. ان شاءا... همه سالم باشند.
موضوع این است که سینما و تلویزیون به بازیگر در رده سنی شما نیاز دارد و متاسفانه به جای این که در برخی آثار کنونی از بازیگر مسنتر برای سن بالاتر استفاده کنند، بازیگران جوان را گریم و آنها در مقاطع سنی مختلف بازی میکنند.
صحنهای وجود ندارد که ما بخواهیم در آن باشیم. صحنه کنونی، زندگی است.
با این شرایط اقتصادی و خانه نشینی چگونه گذران زندگی میکنید؟
من کارمند بازنشسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم.
کارنامه تان از سریال «دلیران تنگستان» تا الان چه روندی داشته است؟
خوبی اش این است که الان من تماشاگر خوبی هستم یعنی میفهمم چه چیزی دارم نگاه میکنم و فرقم با آن کسی که نمیداند و این کار را نمیشناسد در همین است. در سال ۵۱ در سریال «دلیران تنگستان» بازی کردم. گذشتهها گذشته و الان هم میگذرد. «آن که نمرده است و نمیرد خداست».
علاقه به دین و مذهب در کلام تان مشهود است و در بازیهای شما در آثار مذهبی نیز نمود دارد.
من عاشقانه کار کردم و قضاوت با بینندگان است. این عشق ابدی است یعنی کسی که نقاش خوبی است، بدانید نقاش به دنیا آمده و من و شما و دیگری به تنهایی کارهای نیستیم. بیننده واقعی آفریدگار بزرگ و اوست که در نهاد هر کسی استعدادی گذاشته است.
بازی در شخصیتهای مذهبی و تاریخی چه سختیهایی دارد؟
هر کاری سخت است به خصوص در سینما که هنر هفتم است و شش هنر دیگر را در دل خود دارد. معتقدم بازیگری کار گروهی است، از نویسنده گرفته تا محقق و حتی آبدارچی سر صحنه دست به دست هم میدهند تا یک اثر خلق و روانه آنتن شود یا روی پرده سینما و روی صحنه تئاتر برود. پس بازیگری کاری گروهی است و من مجری یعنی اجراکننده بودم و اکنون تماشاگرم. وقتی با عشق سراغ کاری میروی، آن سختی برایت زیبا میشود. کاری که میتواند مثبت و موثر واقع شود باید برای آن زحمت کشید و از آن لذت برد. من هم از کار کردن لذت میبرم.
بازیگر امنیت شغلی ندارد، اما عشق است که او را سر ذوق میآورد.
وقتی وارد این حرفه شدم پولی نبود؛ یعنی دستمزد پرداخت نمیکردند. خشت اول، چون نهد معمار کج/ تا ثریا میرود دیوار کج. زمانی که وارد این حرفه شدم، برخی بزرگان کار هنرپیشگی که اکنون به غلط میگویند «بازیگر» از فقر مرده بودند. برای کسب ثروت وارد این حرفه نشدم، بلکه به دنبال عشق و دلم بودم و با لذت کار کردم. حالا که توانش را ندارم مینشینم و نگاه میکنم.
هنگام بازی در سریال «مختارنامه» با برخی بازیگران که حرف میزدم، از بالا بردن توان جسمی و آموزشهایی حرف میزدند تا بتوانند در آثار تاریخی بازی کنند، اما شما گفتید احتیاجی به بدلکار ندارید. میخواهم بدانم بازی در این گونه آثار نیاز به چه تواناییهایی دارد؟
هیچ زمانی بدلکار نداشتم و خوشم نمیآید. وقتی آدم خودش میتواند بازی کند، چرا دیگری انجام دهد؟ خودم از قطار پریدم، در ارتفاعات بلند با اسب تاختم، شمشیر زدم و هر کاری که لازم بود با عشق انجام دادم. امیدوارم مورد قبول عموم قرار گرفته باشد.
ساخت آثار تاریخی در اروپا و هالیوود با پروداکشن عظیم و امکانات ویژه و پیشرفته اتفاق میافتد. آیا در کشورمان به این درجه از استانداردهای جهانی رسیده ایم؟
متاسفانه خیر. چون این هنر وارداتی است و از ایران نیامده است.
خاطرهای از بازی در آثار مذهبی، تاریخی دارید که برای خوانندگان ما بگویید؟
در سریال «امام علی (ع)» در نقش یکی از اصحاب رسول اکرم (ص) و امام علی (ع) به بازیگر نقش مقابل خود گفتم:
«حیات و ممات در تملک خداست ساحر؛ تو راست میگویی اجدادت را زنده کن! تو با سحر و جادو که علم نیرنگ است، بر اسرار خلقت تعرض میکنی مشرک... میخواهی دروغت آشکار کنم؟» بعد با شمشیر گردن او را میزنم و میگویم: «مرد بی نوا برخیز! معجزه موسی، موسی بود، قصه عصا و اژدها، طعنه خالق است بر جهل آدمی؛ برخیز.»
شعر هم میگویید؟
بله گاهی برای دل خودم شعر میگویم.
چرا اشعارتان را منتشر نمیکنید؟
دوست ندارم مدرس یا استاد باشم و دوست دارم زندگی سالمی داشته باشم.
حرف پایانی
خیلی ممنون که به یادم بودید. من به افرادی که استاد راهنمای شان میشوم یا برای پایان نامه شان سراغم میآیند، میگویم سه پرهیز را فراموش نکنید و سرلوحه زندگی خود قرار دهید و تا میتوانید از آنها دوری کنید؛ ترس، طمع و توقع. این سه چیز را از خود دور کنید و بعد وارد حرفه بازیگری شوید.
منبع:روزنامه خراسان
انتهای پیام/