به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آیا نام «گرترود بل» را شنیدهاید؟ او زنی است که در دوران ویکتوریا در انگلیس متولد شد، و مسیر شغلی خود را در زندگی هموار کرد. او نویسنده، جهانگرد و باستان شناس بود، به این معنی که زندگی او بسیار خاص بود و برای اکثر زنان زمان خود معمول نبود. او در ۱۴ ژوئیه ۱۸۶۸ در شهر دورهام انگلیس متولد شد و نام اصلی او «گرترود مارگارت لوتیان» بود.
انگلیس قبل از جنگ جهانی عواملی را روانه سرزمینهای حکومت عثمانی کرده بود تا علاوه بر کسب اطلاعات، تجزیه از درون این امپراتوری را کلید بزند که اکنون با گذشت بیش از ۱۰۰ سال از جنگ جهانی اول، نقش جاسوسانی، چون ادوارد لورنس، گرترود بل و همفر به تدریج در این رابطه آشکار شده است.
یکی از نفوذیهای بسیار مهم انگلیس در عمق سرزمینهای عربی حکومت عثمانی، «گرترود بل» (Gertrude Bell) بود که کمتر در رابطه با او در رسانهها صحبت شده است. گرترود بل شاگرد نخست تاریخ اکسفورد، جغرافیادان، ادیب، عکاس، نقاش، باستان شناس، بیابانگرد و کوهنورد بود و در ۱۹۱۳ و یک سال پیش از آغاز جنگ جهانی اول ماموریت پیدا کرد تا در سفری دشوار و خطرناک و در پوشش پژوهش باستانشناسی به صحرای نجد عربستان برود و برای ارزیابی قدرت آل رشید حاکم حجاز تا منطقه حائل که تا حالا پای هیچ اروپایی به آن منطقه باز نشده بود، سفر کند.
«بل» اولین زنی بود که لیسانس تاریخ مدرن را از دانشگاه آکسفورد گرفت، از آنجا که وی فارغ التحصیل آکسفورد بود، مردان چیزی را که مورد علاقه آنها باشد در این زن که در دوران خود غیرمعمول بود پیدا نکردند، اما این بدان معنا نیست که او زندگی عاطفی هیجان انگیزی نداشت، بلکه برعکس، زیرا «بل» در طول زندگی خود به چند نفر علاقهمند شد، اما با هیچ یک از آنها ازدواج نکرد. پس از فارغ التحصیلی، او تصمیم گرفت که به یک سفر یادگیری و تحصیل برود و زبان فارسی و همچنین ۶ زبان دیگر را یاد گرفت.
در سال ۱۸۹۳ بل مأموریت یافت به عنوان مشاور سفیر به مدت شش ماه به ایران رفته، اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران را بررسی و گزارش تهیه کند. او در پاییز ۱۸۹۲ شروع به آموختن زبان فارسی کرد و طبق روال رایج، طی دورههایی با فرهنگ ایران آشنا شد و نهایتاً در بهار ۱۸۹۳ به همراهی خاله ناتنی خود به نام «ماریلاسکلس» راهی تهران شد. در آن زمان «فرانکلاسکلس» شوهر خاله ناتنی او / شوهر همسفر گرترود بل سفیر انگلستان در دربار ناصرالدین شاه بود. بل در تهران روابط عمیقی با شرق شناس و کنسول آلمان «فریدریش روزن» و همسر او بر قرار نمود و این دو برای بل بهترین آموزگار در رابطه با شناخت ایران بودند. طی اقامت در ایران، بل برای اولین بار در زندگی دل به مردی باخت. او یکی از کارمندان سفارت انگلیس، شازدهای به نام «هنری کدوگن»، مردی بسیار دانا و باهوش بود. پدر و مادر گرترود با این رابطه مخالفت کردند، زیرا پدر او در حال ورشکستگی بود و خودش نیز در قماربازیهای کلان بدهکاری سنگینی به بار آورده بود.
بل که اطلاعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعی دربارهی ایران جمعآوری کرده بود، پس از شش ماه، در نیمه دوم سال ۱۸۹۳جهت تسلیم گزارش، به لندن بازگشت.
او در اوایل دهه نود قرن نوزدهم به عراق نقل مکان کرد و کار خود را در خاورمیانه آغاز کرد و در آنجا بود که نامش در تاریخ ثبت شد.
کوهنوردی
همانطور که قبلاً گفتیم «بل» اولین زنی بود که در تاریخ مدرن مدرک گرفت، اما آنچه جالب است این است که وی اولین زنی بود که در سال ۱۸۹۹ به کوه «مجی» در آلپ فرانسه که بیش از ۳۹۶۰ متر ارتفاع دارد صعود کرد و دو سال بعد، «بل» اولین زنی بود که به کوههای آلپ سوئیس صعود کرد. البته، در آن زمان او لباس سنتی زنان نمیپوشید بلکه برای صعود به کوه شلوار را جایگزین دامن کرد.
اتفاقاً لباس تنها چیزی نبود که بل باید هنگام کوهنوردی به کوه تغییر میداد. در سال ۱۹۰۲، هنگام صعود به Finsteraron - کوهی در کوههای آلپ سوئیس یا «برنیه»، بل هنگام چسبیدن به طناب با کولاک روبرو شد. بل در طوفان نمیتوانست خوب ببیند و قبل از رسیدن کمک ۵۰ ساعت از طناب آویزان ماند. جراحات بل فقط محدود به سرمازدگی (یخ زدگی) روی دست و پایش بود و این حادثه مانع از تمرین دوباره کوهنوردی او نشد.
بل نه تنها برای صعود به کوه سفر کرد، بلکه در مورد سفرها و ماجراهای خود نیز نوشت. دقیقاً به خاطر همین دفتر خاطرات است که ما توانستیم این شخصیت جاسوس و ماجراهای او در سراسر جهان را کشف کنیم.
همچنین او برای کمک به کوهنوردان آینده، نقشههای جدیدی را برای نشان دادن مسیرهایی که هنگام صعود به کوهها طی کرده بود، تهیه کرد. به دلیل سهم او در شناساندن راه و مسیر کوهنوردی، امروزه یکی از قلههای کوهستان Getrudespitze (گرترودسپیتزه) نام دارد.
در طول جنگ جهانی اول
گرترود بل را خدمتکاری به نام فتوح همراهی میکند. تصویر: آرشیو گرترود بل دانشگاه نیوکاسل
هنگامی که جنگ جهانی اول در اروپا آغاز شد، تعداد زیادی از زنان به صفوف نبردها پیوستند و «بل» اولین کسی بود که در این فراخوان شرکت کرد، وی همچنین توانست به مقامهای بالاتر برسد. در ابتدا، وی داوطلبانه با صلیب سرخ در فرانسه بود، و در آنجا مشغول معالجه و کمک به سربازان مجروح بود؛ بنابراین، انگلستان به این باور رسید که بل میتواند کمکهای زیادی به آنها کند و او را برای جاسوسی مخفی جذب کردند و او را به قاهره فرستادند و بدین ترتیب وی درجه سرگردی ارتش را بدست آورد.
گرترود بل سوار بر اسب، تصویر سال ۱۹۰۰. تصویر: بایگانی گرترود بل دانشگاه نیوکاسل
بیشتر بخوانید
در حالی که بل درگیر جنگ بود، توجه خود را به موضوعات سیاسی معطوف کرد. در طول جنگ جهانی اول خاورمیانه تابع حکومت عثمانی بود و، چون امپراتوری عثمانی متحد امپراتوری آلمان بود، طبیعی بود که انگلیس - دشمن آلمان - جاسوسان خود را به آنجا بفرستد. همه ما نام «توماس ادوارد لورنس» یا همانطور که در آن زمان معروف بود «لورنس عربستان» شنیده ایم. همانطور که از چنین زنی انتظار دارید، او به همکار خود لورنس پیوست تا طرحی بکشد که در آنها به عربها در پیروزی خود بر عثمانی کمک کنند.
در عراق
اعضای اعزامی بین النهرین، از جمله گرترود بل. عکس: گتی ایمج
برای عراقیها یا حتی بسیاری از مردم جهان نام «گرترود بل» مربوط به عراق مرتبط است، عراق در آن زمان به عنوان سرزمین «بین النهرین» شناخته میشد. برخی حتی او را «ملکه عراق» میدانستند، البته این موضع رسمی نیست.
او در تصمیمگیری انگلیس بعد از جنگ جهانی برای منطقه، نقش اصلی را بر عهده داشت: جابجایی حمایت انگلیس در عربستان از آل رشید به آل سعود. زمانی که توماس لورنس در حال انجام ماموریت خود در جدا کردن حجاز از عثمانی و تشکیل کشور عربستان بود، "بل" نیز در حال برنامهریزی و اجرای طرح تجزیه کشور و مستقل عراق بود.
دو سال پیش در همین رابطه نشریه آمریکایی دیلی بیست در گزارشی با عنوان «گرترود عربستان، زنی که عراق را تاسیس کرد»، به شرح فعالیت این مامور اطلاعانی و جاسوس انگلیسی پس از ۱۰۰ سال میپردازد.
بل مسئولیت مستقیم مهندسی آینده عراق تا زمان انتخاب پادشاه جدید پس از پایان جنگ را بر عهده داشت و پیامهای وی از بغداد بزرگترین منبع نقش برجسته آن در سرنوشت عراق بود، به طوری که تأثیر انگلیس در عراق عمدتاً به دلیل نقش بل در منطقه بود و اینطور که برخی از سایتهای انگلیسی زبان ادعا میکنند او یکی از چهرههای برجستهای بود که به دلیل آنچه علاقه زیاد به عراق نامیده میشد برای به دست آوردن استقلال این کشور از عثمانی مذاکرات لازم را انجام داد. تا جایی که در سال ۱۹۱۷ برای زندگی به عراق رفت و تا زمان مرگ در ۱۲ ژوئیه ۱۹۲۶ در آنجا ماند.
گرترود بل در عراق در سال ۱۹۰۹، هنگامی که ۴۱ ساله بود. تصویر: Wikimedia Commons
البته پس از پایان جنگ و به دست آمدن استقلال عراق، نقش او به پایان نرسید؛ موزه آثار باستانی بغداد را که امروزه به عنوان «موزه ملی عراق» شناخته میشود، را با قصد و نیتی مرموز تأسیس کرد و در دهه بیست قرن گذشته، از آنجا که بل علاقه زیادی به آثار باستانی داشت آن را افتتاح کرد، قبل از شروع جنگ جهانی اول شماری از کاوشهای باستان شناسی در خاورمیانه تحت نظارت او انجام شد. بل از تمام دانش خود و مصنوعات جمع آوری شده برای قرار دادن در موزه بغداد استفاده کرد. موزه در سال ۲۰۰۳ به دلیل اقدامات خرابکارانه بسته، اما در سال ۲۰۱۶ بازگشایی شد و در آن زمان به موزه ملی عراق تبدیل شد
مستند شدن سفرهایش
از راست به چپ: توماس ادوارد لورنس، گرترود بل و وینستون چرچیل در زمان حضور در کنفرانس قاهره در سال ۱۹۲۱. تصویر: بایگانی گرترود بل دانشگاه نیوکاسل.
همانطور که قبلاً اشاره شد، دفتر خاطرات بل یکی از راههای اطلاع از زندگی پر از حوادث و تجربیات او بود، زیرا بل چندین کتاب را در سفر خود نوشت و مشهورترین کتابهای او بین سالهای ۱۸۹۴ تا ۱۹۱۰ نوشته شد. این کتابها نه تنها برای شناختن زندگی شخصی صاحبشان مفید بود، بلکه انگلیسیها از طریق آنها از جهان گسترده خارج از مرزهای امپراتوری خود آگاه شدند، زیرا وی در سفرهایش در مورد بسیاری از مناطق و کشورها مانند سوریه، فلسطین، اروپا و آسیا صحبت کرد.
گرترود بل در کنار شاه فیصل اول (نفر دوم از راست) در یک گردش در سال ۱۹۲۲. تصویر: بایگانی گرترود بل دانشگاه نیوکاسل.
هنگامی که بل در زمینه باستانشناسی فعالیت میکرد، روابط خوبی با شخصیتهای برجسته در این زمینه برقرار کرد و یکی از روابط وی با سر «ویلیام رامزی»، باستان شناس علاقهمند به مطالعه آثار باستانی ترکیه باستان بود و اگر رامزی مربی و راهنمای او نبود، بل نمیتوانست موفق شود.
پس از پایان جنگ جهانی اول، تأثیر بل بر امپراتوری انگلیس و ساکنان آن پایان نیافت، او مدالهای زیادی را دریافت کرد که هیچ زنی قبل از خود دریافت نکرده بود. او نشان امپراتوری انگلیس را دریافت کرد که توسط پادشاه «جورج پنجم» به وی اعطا شد و همچنین از انجمن جغرافیایی سلطنتی مدال طلا گرفت.
خواه گرترود بل سیاستمدار، باستان شناس، داوطلب صلیب سرخ، نویسنده، پیشکسوت یا حتی کوهنورد بود، به وضوح میتوان گفت که او یک جاسوس حرفهای و مضر بود.
گردآوری: تابناک با تو
انتهای پیام/