به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم میپرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
بار پروردگارا، دلهای ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خود رحمتی عطا فرما، که تویی بسیار بخشنده (بیمنّت).
فایل صوتی تلاوت آیه ۸ سوره آل عمران
این درخواست یکى از آثار رسوخ و ثبات آنان در علم است، که، چون خدا را آنطور که باید شناختند یقین کردند که از ناحیه خود مالک هیچ چیز نیستند، و مالکیت، منحصر در خداى عزوجل است، و، چون چنین ایمانى دارند در هر حال این ترس را دارند که خدا دلهایشان را بعد از رسوخ علم منحرف سازد، لذا به پروردگار خود پناه مى برند و درخواست مى کنند که پروردگارا دلهاى ما را بعد از آنکه هدایتمان کردى منحرف مساز، و از ناحیه خود رحمتى به ما ببخشاى، تا نعمت رسوخ در علم براى ما باقى بماند، و ما را در سیر بر صراط مستقیم هدایت، کمک کند، و در سلوک در مراتب قرب، یارمان باشد.
ممکن است بپرسید چرا بعد از این درخواست (پروردگارا دلهاى ما را منحرف مساز)، درخواست رحمت کردند؟ جوابش این است که منحرف نکردن دلها مستلزم آن نیست که رسوخ در علم را همیشه داشته باشند، زیرا ممکن است دلهایشان را منحرف نکند، ولى علم را از دلهایشان بگیرد، و در نتیجه افرادى باشند پا در هوا، نه علمى داشته باشند تا سعادت یابند، و نه انحرافى تا که داراى شقاوت گردند، بلکه در حال جهل وهمواره بمانند، در حالى که احتیاج ضرورى و مبرم به علم داشته باشند، (مانند بیشتر ملل مستضعف دنیاى امروز که در اثر نفوذ استعمار در فرهنگ و اقتصادشان نمى توانند قد علم نموده، به استقلال فرهنگى حوائج خود را برطرف سازند ).
بیشتر بخوانید
علاوه بر این که احتیاج این طایفه تنها بقاى رسوخ و نفوذ در علم نیست، بلکه آنان در طریقى قدم برمى دارند که به انواعى از رحمت نیازمندند، انواعى که جز خدا کسى نه، از آنها اطلاع دارد و نه مى تواند بشمارد، خود آنان هم آنطور که باید اطلاع ندارند، و لیکن بطور اجمال مى دانند که بقایشان در این حالت، یعنى حالت رسوخ در علم شرایط بیشمارى دارد، که حصول آنها به دست خداى تعالى است و دلیل بر این گفتار ما دنباله کلام خود آنان است، که مى گویند: (ربنا انک جامع الناس لیوم لاریب فیه...)، چون در گفتار قبلیشان یعنى همین آیه مورد بحث نخست به خدا پناه بردند از این که انحراف و زیغ وارد در دلهایشان شود، و در نتیجه رسوخ در علم رااز دلهایشان برباید.
سپس در جمله (وهب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب)، درخواست ریزش رحمت او را مى کردند تا حیات قلوبشان ادامه یابد، و اگر کلمه (رحمت) را نکرده و بدون الف و لام آوردند، و آنگاه آن را به وصف (من لدنک) توصیف نمودند، براى این بود که گفتیم: خود آنان هم بطور مفصل اطلاعى از آن شرایط ندارند، و نمى دانند که آن رحمت چه طور باید باشد، تنها این را مى دانند که اگر رحمتى از پروردگارشان شامل حالشان نشود، و اگر آن رحمت از ناحیه خداى عزوجل نباشد، هیچ یک از حوائجشان برآورده نگشته، و هیچ امرى از ایشان به سامان نمى رسد.
اگر در پناه بردن، تنها به خدا پناه بردند و در درخواست رحمت هم تنها رحمت اورا درخواست کردند، براى این بود که چنین افرادى ایمان دارند به این که تمامى ملک صرفا از آن خدا است، و اسباب ظاهرى هیچ چیزشان از خودشان نیست
۱-به علم و دانش خود مغرور نشویم و از خداوند هدایت بخواهیم. «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا»
۲-نشانهی علم واقعی و رسوخ در علم، توجّه به خدا و استمداد از اوست. «وَ الرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ... رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا»
۳-محور هدایت و گمراهی، قلب و افکار انسانی است. «لا تُزِغْ قُلُوبَنا»
۴-در خط قرار گرفتن خیلی مهم نیست، از خط خارج نشدن بسیار اهمیّت دارد. «بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا»
۵-هدیه و هبهی حقیقی، مخصوص اوست. «إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهّابُ»
انتهای پیام/