سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران جوان گزارش می‌دهد؛

داستان جوانمردی قصاب که با دوازده گلوله به شهادت رسید + تصاویر

عبدالحسین کیانی در عملیات فتح‌المبین پس اصابت دوازده گلوله شهید و سپس به حمزه سیدالشهدای دزفول معروف شد.

‌به گزارش  خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،  جنگ تحمیلی ارتش بعث صدام علیه کشورمان یک تهدید بود که به فرصت تبدیل شد، فرصت شکوفایی استعدادها و دیده شدن ستاره ها و فرماندهان جوانی که هر کدام به راحتی جنگ را فرماندهی می کردند. 

قصابی جوانمرد

اهالی شهر دزفول هر زمان می‌خواهند فردی را مثال بزنند که به خوش انصافی معروف است، نام عبدالحسین کیانی را بر زبان می‌آوردند. عبدالحسین قصاب فردی است که مغازه‌اش روبروی ساختمان شهربانی سابق دزفول بود. در وصف او می گویند هر زمان که از او می پرسیدند عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشد. 

کسانی که این قصاب جوانمرد را می شناسند می‌گویند که اگر مشتری مبلغ کمی گوشت می خواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. وقتی که می شناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد دو برابر پولش، گوشت می داد. پول نقد یا گوسفند به افرادی امانت می‌داد و سفارش می‌کرد هر زمان که مشکل‌شان حل شد، آن پول را پس دهند. عبدالحسین بدون قید و شرط پول قرض می‌داد.

گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر می گرداند به مشتری. گاهی هم پول را می گرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.»

دوست و همرزم عبدالحسین تعریف می‌کرد که روزی مرد میانسالی به قصابی می‌آید. گوشت‌ها را نگاه می‌کند و می‌رود. عبدالحسین به شاگردش می‌گوید که به دنبال آن مرد برو و بگو که صاحب این مغازه گوشت را به صورت نسیه هم می‌دهد. آن مرد برمی‌گردد و گوشت را نسیه می‌خرد.

عبدالحسین کیانی یا همان جوانمرد قصاب قصه ما در سال ۱۳۱۸ دیده به جهان گشود. قبل از انقلاب چندین بار توسط ساواک دستگیر و شدیدا شکنجه شد. بعد از انقلاب در بسیج ثبت نام کرد. او صبح‌ها در مغازه کار می‌کرد و شب‌ها در مسجد یا خیابان به همراه دو پسرش نگهبانی می‌داد.

دوازده گلوله

از آن موقعی که امام خمینی سفارش کرد بروید به جبهه تا جوان‌ها خسته نشوند گفت که من هم باید برای عملیات‌های اصلی بروم و بعد از آن دیگر به جبهه‌های پدافندی بسنده نکرد. او با داشتن هشت فرزند و کار زیاد در دامداری و مغازه قصابی، همه را رها کرد و به جبهه رفت.

عملیات فتح‌المبین یکی از عملیات‌های مهم و غرورآفرین رزمندگان ایرانی در دوران دفاع مقدس است که در نهایت و با وجود کمبود ادوات و تجهیزات در مقابل متجاوزان با پیروزی قاطع نیروهای ایرانی و عقب‌نشینی رژیم بعث از سرزمین‌های اشغال‌شده به پایان رسید.

این عملیات در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوشنبه ۲ فروردین ۱۳۶۱ در جبهه جنوبی، در منطقه غرب شهر‌های شوش و دهلران در استان خوزستان انجام شد. طرح‌ریزی عملیات فتح‌المبین از اواسط آبان ۱۳۶۰ آغاز شده بود. بسیاری بر این باورند که این عملیات نقطه عطف جنگ تحمیلی ارتش بعث علیه ایران است که در نهایت منجر به بیرون راندن نیرو‌های عراقی از بخش بزرگی از خاک خوزستان شد. 

عبدالحسین کیانی یا همان جوانمرد قصاب قصه ما در عملیات فتح‌المبین پس اصابت دوازده گلوله شهید و سپس به حمزه سیدالشهدای دزفول معروف شد.

عبدالحسین انقدر محبوبیت داشت که بعد از شهادتش، چند نفر از قصابی‌های دزفول فامیلی‌شان را تغییر دادند و کیانی کردند. آن‌ها سر در مغازه‌هایشان نوشته‌اند «قصابی کیانی». 

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
کارمند بازنشسته
۰۷:۵۳ ۰۹ مهر ۱۳۹۹
درود و سلام و صلوات بر تمامی شهداء
ان شاءالله مسئولین یاد بگیرن و اجرا کنن
کارمند بازنشسته
۰۷:۵۳ ۰۹ مهر ۱۳۹۹
درود و سلام و صلوات بر تمامی شهداء
ان شاءالله مسئولین یاد بگیرن و اجرا کنن
ناشناس
۱۹:۲۹ ۰۸ مهر ۱۳۹۹
جان ناقابل ما فدای راهت
رضا حیدری سیستانی
۱۵:۵۱ ۰۸ مهر ۱۳۹۹
شهدا را یاد کنید با ذکر صلواتی
ناشناس
۱۱:۰۰ ۰۸ مهر ۱۳۹۹
آدم اینقدر تعجب میکنه که واقعا این جوانمردها مال این دنیان مال همین دهه ها هستن
چقدر توکل چقدر ارامش تو زندگیشون موج میزنه چقدر راحت به مردم اعتماد میکردن که نسیه بدن یا رایگان بدن
ناشناس
۲۳:۰۵ ۰۸ مهر ۱۳۹۹
مردم اون زمان هم خوب بودن، مثلا همسایه ی ما همین اعتماد رو به طرف کرده ، طرف گفته برم پول بیارم جنس رو هم برده پولی هم نیاورده ، فقط به همسایه ی بدبخت ما نزدیک صد هزارتومان ضرر زده
ناشناس
۱۰:۳۵ ۰۸ مهر ۱۳۹۹
قابل توجه مدیران.واقازاده ها وجیره خواران