سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

نگاهی به هولناک‌ترین ایستگاه جنایات اشغالگران قدس در «صبرا و شتیلا»

کشتار وحشتناک و ضد بشری چند هزار نوزاد و کودک و زن فلسطینی و لبنانی در اردوگاه صبرا و شتیلا یکی از سیاه‌ترین ایستگاه‌های تاریخ جنایات رژیم اشغالگر قدس به شمار می‌رود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،سالروز جنایت رژیم صهیونیستی و گروه‌های لبنانی همدست تل‌آویو در اردوگاه صبرا و شتیلا در سال جاری بیش از هر زمان دیگری در نتیجه امضای توافق سازش امارات متحده عربی و بحرین با رژیم صهیونیستی در آستانه فراموشی قرار گرفته است. ادعای صلح طلبی رژیم صهیونیستی در شرایطی مطرح شده که هزاران نفر از مردم این روستا که پارچه‌های سفید را به نشانه تسلیم بالای سر خود گرفته بودند، به بدترین شکل در این اردوگاه‌ها مورد کشتار قطع جمعیت قرار گرفتند؛ لذا می‌توان حادثه کشتار فجیع در این روستا و ده‌ها مورد دیگر از جنایات اسرائیل به عنوان سندی تاریخی از خوی وحشی‌گری صهیونیست‌ها ضد فلسطینیان و عرب‌ها مورد تاکید قرار گیرد.

ساعت ۶ صبح روز ۱۵ سپتامبر ۱۹۸۲ بود که ساکنان اردوگاه شتیلا واقع در حوالی بیروت صدای خودرو‌های رژیم صهیونیستی را شنیدند که به سمت منطقه ورزشی مجاور این اردوگاه حرکت می‌کرد. آن‌ها به سرعت متوجه شده‌اند که نیرو‌های اشغالگر آن‌ها را محاصره کرده و خطر بزرگی آن‌ها را تهدید می‌کند، چرا که روز قبل از آن متوجه کشته شدن بشیر جمیل رئیس جمهور اسبق لبنان و از مهمترین جریان‌های تندرو هوادار رژیم صهیونیستی در این کشور شدند. جمیل قبل از ترور شدن با آریل شارون وزیر جنگ رژیم صهیونیستی دیدار کرده و او را تشویق کرده بود که فلسطینیان را از پایتخت بیروت و اردوگاه‌های اطراف آن اخراج کند. بر اساس اسناد رژیم صهیونیستی او این مناطق را در نتیجه حضور گروه‌های فلسطینی به باغ وحش تشبیه کرده بود.

در این روز اهالی روستا وقتی از خواب بیدار شدند، دیدند که برق قطع شده است و نانوایی‌ها نیز کار نمی‌کند. علاوه بر اینکه نظامیان صهیونیست نیز به سمت مناطق غربی بیروت پیشروی کرده‌اند. این منطقه بخشی از بیروت بود که تعداد بیشتری از مبارزان ضد اشغالگری صهیونیست‌ها در آنجا حضور داشتند. این اتفاق بعد از آن افتاد که عناصر مبارز فلسطینی از این اردوگاه‌ها سلاح خود را تحویل داده و به تونس رفته بودند. ظهر همان روز توپخانه‌های رژیم صهیونیستی ورودی جنوبی اردوگاه را گلوله‌باران کردند تا مقدمات ارتکاب «یکی از بزرگترین جنایت‌های تروریستی در تاریخ معاصر خاورمیانه» را رقم بزنند. این اصطلاحی است که رابرت فیسک تحلیلگر انگلیسی مسائل خاورمیانه مورد استفاده قرار داده است.


بیشتر بخوانید


عصر روز ۱۶ سپتامبر و در حالی که خانواده‌های فلسطینی و لبنانی و سوری مستقر در این اردوگاه هیچ راه فراری از محاصره اسرائیل نداشتند، خود را در بیمارستان‌ها و اتاق‌های مخفی و اماکن غیر قابل استفاده مخفی کردند. در این روز اردوگاه کاملا از نیرو‌های مبارز و سلاح خالی بود، به همین علت تعدادی از زنان اردوگاه همراه با فرزندان خود پرچم سفید در دست گرفتند و به سمت نیرو‌های اسرائیلی حرکت کردند تا به آن‌ها نشان دهند که اردوگاه هیچ فرد مبارز و سلاحی ندارد. اما وقتی این افراد که خود را با پرچم سفید تسلیم کرده بودند، در برابر نیرو‌های شبه‌نظامی لبنانی مورد حمایت رژیم صهیونیستی قرار گرفتند، به شکل وحشیانه‌ای مورد کشتار و تجاوز به عنف قرار گرفتند.

پیرمرد‌ها و افراد سالخورده مستقر در این اردوگاه هیئتی را متشکل از چهار نفر از عناصر ریش سفید و سالخورده به عنوان هیئت صلح تشکیل دادند و آن‌ها را به مرکز نیرو‌های اسرائیلی در نزدیکی شهرک ورزشی اردوگاه فرستادند. مطالبه آن‌ها این بود که تجاوز نیرو‌های شبه نظامی به اهالی روستا متوقف شود، چرا که هیچ نیروی نظامی در روستا وجود ندارد و تنها زنان و کودکان و افراد سالخورده در روستا هستند. این افراد، اما هرگز به اردوگاه بازنگشتند، بر اساس شهادت‌های موجود، نیرو‌های شبه نظامی این افراد را به قتل رسانده و پیکر آن‌ها را مثله کرده و در داخل کیسه‌هایی ریختند.

هیچ کس انتظار این حمله وحشیانه به اردوگاه را نداشت. گروه‌های فلسطینی تصور می‌کردند که اگر از این اردوگاه خارج شوند، اردوگاه امنیت بیشتری پیدا می‌کند. اما آنچه اتفاق افتاد کاملاً مغایر با این تصور بود، چرا که کشتاری به مدت ۴۳ ساعت در این اردوگاه به راه افتاد که قربانیان آن بالغ بر سه هزار و ۵۰۰ شهید بودند که بیشتر آن‌ها فلسطینی بودند. نظامیان صهیونیست و نیرو‌های فالانژ لبنان از عصر روز پنج شنبه ۱۶ سپتامبر ۱۹۸۲ با محاصره کامل اردوگاه صبرا و شتیلا به آن یورش برده تا صبح روز شنبه ۱۸ سپتامبر به فجیع‌ترین شکل به جنایات خود در این اردوگاه ادامه دادند.

تعدادی از جوانان و زنان با سلاح‌های سبک از اردوگاه دفاع کردند، اما آن‌ها در برابر صد‌ها نفر از شبه نظامیان تندرو هوادار رژیم‌صهیونیستی که بعد از کشته شدن بشیر جمیل به شدت عصبانی بودند، فرصتی برای پیروزی نداشتند و خیلی سریع جان خود را از دست دادند. شبه نظامیان که از محاصره اردوگاه آسوده خاطر بودند، به سمت مردم بی پناه اردوگاه شلیک می‌کردند. آن‌ها تعدادی از افراد اردوگاه را در کنار دیواری که آن را دیوار مرگ نامیده بودند به صف کرده و چشم‌ها و دست‌های آن‌ها را بستند و از پشت به آن‌ها شلیک کردند.

اسرائیلی‌ها که مأموریت محاصره این روستا را به عهده داشتند، از دور تحولات داخل اردوگاه را دنبال می‌کردند. آن‌ها به خوبی می‌دانستند که عناصر مبارز فلسطینی روستا را ترک کرده‌اند، اما به نظر می‌رسید که مهاجمان به دنبال انتقام خونین و وحشیانه از زنان و کودکان بودند که در داخل اردوگاه باقی مانده بودند.

نویهض الحوث در کتاب مستند خود با عنوان «صبرا و شتیلا سپتامبر ۱۹۸۲» داستان دختری فلسطینی به نام أمل را نقل می‌کند که همسرش نیز فلسطینی بود. او آخرین ماه حاملگی خود را پشت سر می‌گذاشت، اما شبه‌نظامیان به خانه وی و همسرش حمله کردند و در برابر دیدگان او، همسرش را کشته و بدنش را تکه تکه کردند. آن‌ها در شرایطی که أمل زنده بود، جنین وی را از شکمش خارج کردند و هر دو را کشته و در مکان نامعلومی دفن کردند.

"دیوید هرست" خبرنگار معروف غربی در کتاب خود "تفنگ و شاخه زیتون" می‌نویسد: اولین واحد شامل ۱۵۰ فالانژیست پس از عبور از موانع اسرائیلی‌ها از در اردوگاه شتیلا وارد شدند که گروهی از آن‌ها علاوه بر سلاح، چاقو نیز به همراه داشتند. قتل عام فلسطینی‌ها به این ترتیب شروع شد و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائیلی‌ها ادامه داشت. آن‌ها به زور وارد خانه‌های مردم شده و فلسطینی‌های در خواب را به رگبار مسلسل بستند.

عمق جنایت صهیونیست‌ها در کشتار صبرا و شتیلا

صحنه‌های فجیع و غیر قابل توصیف در ماجرای کشتار صبرا و شتیلا کم نبود، عوامل حاضر در این کشتار تنها به کشتن هزار نفر از مردم بسنده نکردند و آن‌ها را قبل و بعد از مرگ نیز به فجیع‌ترین وضع در آوردند، بیشتر جنازه‌های بر جای مانده از این کشتار قطع عضو شده بودند.

هرست در این باره می‌نویسد: فالانژ‌ها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه می‌دادند چشم هایشان را درمی آوردند، زنده زنده پوستشان را می‌کندند، شکم‌ها را می‌دریدند، به زنان و دختران گاه بیش از ۶ بار تجاوز می‌کردند و بعد سینه هایشان را می‌بریدند و در آخر به ضرب گلوله آن‌ها را از پا درمی آوردند. بچه‌ها را از وسط دو شقه می‌کردند و مغزشان را به دیوار می‌کوبیدند. در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را بر روی تخت کشتند. دست بعضی را به ماشین می‌بستند و در خیابان‌ها می‌کشیدند، دست‌های فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد.

"غازی خورشید" در کتاب خود «تروریسم صهیونیستی در فلسطین اشغالی» می‌نویسد: در خیابانی اجساد پنج زن و چند کودک روی تلی از خاک افتاده بود... از جمله یک زن که مثله شده بود و در کنارش سر بریده دخترکی با نگاهی خشمگینانه به قاتلانش دیده می‌شد. زن جوانی را دیدم در حالی که طفل شیرخواره اش را در آغوش گرفته، گلوله‌ها از بدنش عبور کرده و در بدن طفل شیرخوارش نشسته بود.

"تونی کلیفتون" گزارشگر با سابقه غربی نیز در کتاب "آسمان گریست" می‌نویسد: آنچه مرا سخت تکان داد این بود که شخصی بر اثر سوختن مرده بود. بعداً معلوم شد فالانژیست‌ها روی او بنزین ریخته و او را آتش زدند و فقط سفیدی دندانش در میان سر و صورتش که زغال شده بود نمایان بود.

یک پرستار لبنانی بیمارستان عکا در تشریح جنایات صبرا و شتیلا گفت: فالانژ‌ها به سمت چهار پزشک که پارچه سفیدی در دست داشته و قصد جلوگیری آن‌ها به بیمارستان را داشتند، نارنجک انداختند، یکی از همکاران من فریاد کشید و به سمت آن‌ها سنگی پرتاب کرد، جنایتکاران هم، چنان سیلی محکمی به او زدند که بیهوش بر زمین افتاد. بعد پیراهنش را پاره و او را به پیاده روی مقابل برده و به صورت گروهی مورد تجاوز قرار دادند.

«وجنات زین عبدالطیف» می‌گوید: در روز جمعه به بیمارستان غزه پناه بردم و آن‌ها ما را صبح شنبه محاصره کردند و فلسطینی‌ها را که شامل زنان و کودکان نیز می‌شدند از دیگران جدا کرده و به یک ورزشگاه بردند و در چاله‌هایی که بر اثر بمباران حفر شده بود انداخته و گفتند همه دراز بکشند. سپس بر روی همه آتش گشودند و در آخر با سه بولدوزر بر روی آن‌ها چه زنده و چه مرده خاک ریختند.

۳۸ سال از جنایت صبرا و شتیلا گذشته، اما همچنان خصومت و نژادپرستی رژیم صهیونیستی در قبال فلسطین و فلسطینیان تغییر نکرده و به همان شدت و البته در سازوکاری جدیدتر استمرار پیدا می‌کند. تنها چیزی که در این میان تغییر کرده، مواضع حاکمیت‌های غیردموکراتیک عربی منطقه است که پا را از روابط دوستانه مخفی و پشت پرده با رژیم صهیونیستی فراتر گذاشته و به سمت علنی سازی ائتلاف با اسرائیل گرایش پیدا کرده‌اند.

منبع: تسنیم

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.