به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، معمولا در آستانه انتخابات جناحهای سیاسی گزینههای متعددی را مطرح و حمایت میکنند؛ در این میان اما برخی از این افراد خود هم تمایلی به حضور در میدان رقابت ندارند، اما برخی با مطرح کردن نام آنها درصدد هستند تا جناح رقیب را تخریب کنند.
این روزها نام حجت الاسلام ناطق نوری بیش از همیشه در رسانهها و فضای مجازی آورده میشود، فردی که گاه نامش به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح و گاه از قهر چند ساله او از عالم سیاست سخن گفته میشود تا بلکه بهانهای برای تاختن به یک جناح خاص باشد.
علیاکبر جمشیدی که مردم او را به نام ناطق نوری میشناسند در دورههای اول، سوم، چهارم و پنجم نماینده مردم در خانه ملت بوده است، البته او ریاست مجلس را در دورههای چهارم و پنجم برعهده داشته است.
او را شاید بتوان یکی از افراد شاخص جامعه روحانیت مبارز و جناح موسوم به راست در دهه شصت و هفتاد دانست؛ فردی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ به عنوان یکی از قطبهای اصلی انتخابات حاضر شد اما پیروز نشد.
اخیرا در یکی از روزنامههای جریان اصلاح طلب، نام ناطق نوری به میان آمده است، این روزنامه در گزارش خود سعی کرد به گونه ای نشان دهد که ناطق نوری از عالم سیاست قهر کرده است، در حالی که میتوانست با نامزد شدنش، انتخابات را دگرگون کند.
با روی کارآمدن احمدی نژاد کمی اوضاع تغییر کرد؛ چراکه ناطق نوری به یکی از منتقدان دولت او تبدیل شد و احمدی نژاد هم در مناظره با موسوی با اشاره به زندگی شخصی ناطق گفت «آقای ناطق چطور زندگی میکند؟ پسرش چطور میلیاردر شد؟» بحثهایی که موجبات دلخوری او از احمدی نژاد را فراهم آورد و مقدمهای برای دوری ناطق نوری از جریان اصولگرایان شد.
پس از انتخابات سال ۸۸ و در ایام فتنه هم ناطق نوری تا مدتی سکوت پیشه کرد و حاضر نشد علیه کسانی که امنیت ملی کشور را به مخاطره کشاندند موضع بگیرد، البته او پس از چندی یعنی در سال ۸۹ و پس از حوادث ۲۵ بهمن، موضعی علیه فتنه گران گرفت و گفت که «کسانی که روزگاری در کنار خدمتگزاران جمهوری اسلامی ایران حضور داشتند و به نظام و انقلاب خدمت میکردند، امروز در مقابل ملت و نظام قرار گرفته اند، اگر کمترین هوش سیاسی و غیرت داشتند باید خود و اندک هوادارانشان را در روز ملی ۲۲ بهمن فرا میخواندند تا ضمن دفاع از آرمانهای امام و انقلاب و رهبری از مردم مصر و قیام ملت مصر هم حمایت میکردند. او تاکید کرد که قوه قضاییه باید بر اساس قانون و عدالت اسلامی با مسببان این حادثه شرم آور برخورد قاطع کند، فتنه گران در حساسترین شرایط خاورمیانه، عملی ضد انقلابی انجام دادند و خوراک تبلیغاتی برای دشمنان ایران و اسلام فراهم کردند.» مواضعی که باعث شد عدهای نتوانند او را در صف حامیان فتنه قرار دهند.
با رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی از انتخابات ریاست جمهوری و مطرح شدن هر چه بیشتر نام حسن روحانی برای کاندیداتوری انتخابات سال ۹۲، ناطق نوری نیز به حمایت از روحانی پرداخت، او همچنین حمایت ویژهای از تشکیل ائتلاف عارف و روحانی کرد و از عارف خواست تا به نفع روحانی از انتخابات ریاست جمهوری کنار رود.
رئیس دولت اصلاحات در نامهای به ناطق نوری پیشنهاد کرد که ۳ نفر از طرف روحانی و ۳ نفر از طرف عارف معرفی شوند و این شورا برای انتخابات تصمیم بگیرد، او هم در جواب گفته بود که فرصتی برای تشکیل این چنین شورایی وجود ندارد؛ او پیشنهادی هم به رئیس دولت اصلاحات داد مبنی بر اینکه مگر غیر از این است که آقای عارف گفته که «اگر خاتمی به من بگویند، من کنار میروم؟ »پس این موضوع را مکتوب کنید.
تیمورعلی عسگری مشاور پارلمانی حسن روحانی در مرکز تحقیقات مجمع در این باره میگوید: "نقش آقای ناطق در انصراف عارف از انتخابات بسیار مهم بود. تصور همگان بر این است که آقای خاتمی در انصراف آقای عارف نقش مهمی داشته است.
همچنین ناطق نوری در ماندن ولایتی در انتخابات سال ۹۲ بسیار مؤثر بود و همین امر باعث کاهش آرای اصولگرایان به نفع حسن روحانی شد.
ناگفته نماند که وقتی در سال ۱۳۹۲ هم بعضی از بزرگان جریان اصولگرا از جمله آیت الله مهدوی کنی به ولایتی گفت به نفع جریان اصولگرا از میدان رقابت کنار رود، او با ناطق نوری مشورت کرد و ناطق هم در پاسخ به او گفته بود که «مگر غیر از این است که بزرگان اصولگرا میخواهند که جریان اصولگرا پیروز شود؟ شما (ولایتی) بگویید من مشروط کنار میروم آن هم به این شرط که آقای جلیلی و من با هم کنار برویم.»
تا اینجای کار به نظر میرسد انتخاب جمله «قهر ۲۳ ساله ناطق نوری از جریان سیاست» برای او چندان مناسب نباشد؛ چراکه با تفاسیر بالا تا حدودی معلوم شد که او به عنوان مرد پشت پرده جریانات سیاسی همواره فعالیت داشته است.
حجت الاسلام ناطق نوری و آقای روحانی همواره رابطه بسیار نزدیکی به لحاظ سیاسی و جناحی با یکدیگر داشتند که خلاصه آن را میتوان در کنار هم در مجالس چهارم و پنجم به عنوان رئیس و نائب رئیس دید، این همکاری سیاسی و نزدیکی فکری موجب حمایت ناطق از روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شد و همچنین در جامعه روحانیت مبارز هم این دو نفر به همراه مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی اختلافاتی با آیت الله مهدوی کنی داشتند که همین اختلافات باعث نزدیک شدن آنان به یکدیگر شده است.
بنابراین میتوان گفت که اگرچه او به دلیل اختلاف با احمدی نژاد حضور عیانی در عرصه سیاست نداشته است، اما با روی کارآمدن دولت روحانی حضور او بیشتر شد و مشاورههای زیادی به دولت یازدهم در عرصههای مختلف ارائه کرد؛ همچنین سکوت او در فتنه ۸۸ باعث شد که بسیاری از نیروهای انقلاب نسبت به مواضع او نگران شوند، اما پس از یک سال و با اتخاذ یک موضع مناسب این نگرانی تا حد زیادی برطرف شد.
ناطق نوری در سالگرد حماسه نهم دی هم گفته بود «مردم با حضور به موقع و باشعور خود، توطئههای دشمنان را خنثی، دوستان را امیدوار و دشمنان را ناامید کردند».
او حضور مردم را نه فقط صِرف ادای دِین، بلکه یک تکلیف دانست و گفت که «این حضور پیامهایی دارد که یکی از این پیامها خطاب به مسئولان کشور است که مردم پای استقلال، ارزشهای انقلاب، امامت، ولایت و اقتدار انقلاب ایستادند.»
شاید این مواضع ناطق نوری ثابت کرد که او با حامیان فتنه و بسیاری از اصلاح طلبان به لحاظ سیاسی فاصله زیادی دارد و یکی از کسانی است که هنوز دغدغه انقلاب اسلامی در وجود او زنده است؛ پس شاید تلاش عدهای برای قرار دادن او در صف دشمنان انقلاب کوششی بیهوده به نظر برسد.
موضوعی که در اینجا جالب توجه است این است که طیف اصلاح طلب که امروز هوادار ناطق نوری شدهاند در هنگام تصدی ریاست مجلس پنجم و چه نامزدی وی در انتخابات ریاست جمهوری در مقابل رئیس دولت اصلاحات، اقدام به تخریب وجهه او کرده و شعار میدادند «ناطق نوری نمیخواهیم- مجلس زوری نمیخواهیم». آنها مدعی بودند ناطق نوری دنبال دیوارکشیدن در پیادهروهاست.
اما بعدها کسانی چون عباس عبدی که صراحتاً اذعان کرده بودند دنبال ایجاد شکاف در میان اصولگرایان و همچنین در حاکمیت هستند، تصریح کردند: «آقای ناطق نوری اگر از جناح راست خارج شود و به اصلاحطلبان بپیوندد، چیزی به اصلاحطلبان اضافه نمیکند. اهمیت او در این است که در آن سو قرار دارد، نه در این سو؛ او باید در آن سو، خوب بازی کند»!
در پایان باید گفت برای برخی از جناحها انگار افراد بیش از هرچیز نقش گزینهای برای تخریب جریان رقیب را دارند؛ از همین رو گاه از سر دلسوزی از آنها حمایت کرده و در مواقعی هم مردم را از آنها هراسان میکنند.
انتهای پیام/