سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

«روز‌های بی آینه»؛ روایتی تکان دهنده از اسارت شهید حسین لشکری

«روز‌های بی آینه» روزهای دردناک اسارت شهید حسین لشکری در اردوگاه های رژیم بعث را روایت می کند.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۶ مرداد ماه، سالروز ورود آزادگان به ایران است؛ اسرایی که بدترین شکنجه‌ها را در شکنجه‌گاه‌های رژیم بعث عراق تحمل کردند. 

به همین منظور ما سراغ کتاب «روز‌های بی آینه» خاطرات همسر آزاده خلبان حسین لشکری به قلم گلستان جعفریان رفتیم تا از زاویه دید همسرآزاده جنگی، تاثیر شکنجه‌های جسمی اسرا را بررسی کنیم. حسین لشکری در روز‌های آغازین جنگ به اسارت هجده ساله رژیم بعث عراق در می‌آید. منیژه لشکری، همسر شهید حسین لشکری، زنی صبور و مقاوم بود که توانست ۱۸ سال بی خبری و دوری از همسر را تحمل کند. این زن چهارده سال را در چشم انتظاری از همسرش سپری می‌کند. پس از اطلاع از اسارت همسر، سه سال دیگر طول می‌کشد تا حسین لشکری، همسرش را ملاقات کند. دوری هجده ساله وی از همسر باعث به‌وجود آمدن تفاوت‌های شخصیتی به وجود آمده آن دو شده بود به طوری که در گذر این سالها هر دو مجبور می‌شوند تا برای شناخت یکدیگر، دوباره تلاش کنند.

کتاب به روایت ناگفته‌هایی از جنگ تحمیلی می‌پردازد و چگونگی زندگی یک زن در نبود همسرش و به دوش کشیدن بار زندگی توسط دختری هجده ساله به همراه فرزند چهار ماهه اش را شرح می‌دهد. روایت آن به صورت اول شخص (من) در قالب مستند داستانی (رئال) است که به دلیل واقعی بودن آن سنگینی بار مستند در این کتاب بیشتر به چشم می‌خورد. روایت آن خطی بوده و بازگشت به زمان گذشته دیده نمی‌شود.

«روز‌های بی آینه» در یازده فصل تدوین شده که در هرکدام از این فصل‌ها زندگی راوی از سال‌های قبل از ازدواج با شهید لشکری، خلبان هواپیما‌های جنگنده و تحصیلکرده آمریکا آغاز شده و تا بعد از آزاد شدن او ادامه می‌یابد. در این کتاب منیژه لشکری زندگی‌اش را روایت می‌کند: ساده، واقعی و بدون شاخ و برگ.

داستان سه مرحله دارد؛ مرحله نوجوانی و آشنایی منیژه با حسین و ازدواجشان: منیژه با افکار کودکانه خود، تحت شخصیت و خوش‌تیپی حسین لشکری قرار می‌گیرد. به دلیل اینکه در خانه پدری نیز از پدر و برادرش حساب می‌برد، از حسین نیز حساب می‌برد و زندگی خوب و خوشی را با هم دارند. مرحله نبود حسین، زندگی همراه ترس و امید منیژه برای بزرگ کردن علی؛ در این مرحله، سختی زیادی را متحمل می‌شود تا استقلال معنوی پیدا کند و فرزندش را به تنهایی بزرگ کند. زنی که شبانه‌روز با خاطرات همسرش گریه می‌کند، و به قهرمان‌سازی در ذهنش رو می‌آورد. حسین ساخته شده در ذهنش قهرمانی است آزاداندیش، قدبلند، روشنفکر و .... و مرحله آخر، برگشت حسین و زندگی با یک اسیر جنگی مبتلا به بیماری روحی است؛ «منیژه» پس از بازگشت همسرش و  تغییرات جسمی و روحی و مواجهه با واقعیت دچار آشفتگی روحی می‌شود. حسین در ظاهر شبیه به یک پیرمرد ۶۵ ساله است؛ نه مرد ۴۵ ساله.

اگر بخواهیم از دریچه نقد به «روز‌های بی آیینه» نگاه کنیم، می‌بینیم که «روز‌های بی آینه» بخشی از مشکلات یکی از خانواده‌های آزاده جنگی را روایت می‌کند، دغدغه آنان را نشان می‌دهد که چگونه رنج‌ها و شکنجه‌های ۱۸ ساله اسارت باعث تغییر خلق و خو و شخصیت خلبان جنگنده می‌شود. مردی که روزی همسرش را مدام به رستوران می‌بُرد، برایش هدیه می‌خرید، به او محبت و توجه می‌کرد. حالا که از اسارت هجده ساله برگشته نمی‌تواند با مردم پس از جنگ تعامل داشته باشد، پول را نمی‌شناسد، از تغییرات جامعه وحشت دارد و به خاطر تحمل فشار‌های روحی دوران اسارت نمی‌تواند با خانواده‌اش هم سو شود. شاید بتوان حسین لشکری را شخصیت تیپیک، یعنی نمونه‌ای از اسیران جنگی دانست و بتوان بخشی از مشکلات شخصیتی او را به بیشتر اسرای جنگی تعمیم داد.

دلیل نام‌گذاری کتاب

منیژه، دختری که با هزار امید و آرزو وارد زندگی خلبان حسین لشکری می‌شود. علاقه او به حسین باعث شد که حسین را آینه‌ای بداند، زندگی را در آینه حسین ادامه دهد. او چنان شیفته حسین بود که حاضر نشد بار دیگر ازدواج کند. عشق او به حسین آنقدر زیاد بود که لحظه‌ای نتوانست تصور کند که حتی حسین مرده است.

او اینک همه را شبیه حسین می‌داند و سعی می‌کند جای خالی حسین را با پسرش پر کند. نوعی مکانیسم دفاعی در وجود او فوران می‌کند که برای فرار از مرگ احتمالی حسین، فرزند و نوه اش را کاملا شبیه حسین می‌بیند. به همین دلیل نام کتاب، «روز‌های بی آینه» نامیده شده است.

گرچه این کتاب از سایر کتاب‌های خاطره‌گونه در سطح بالاتری قرار گرفته است، ولی نویسنده اثر می‌توانست شخصیت‌های کتاب را افزایش دهد، تصویرسازی بهتری ارائه دهد، ولی او انگار فقط به گفتن جملات کوتاه و سرسری بسنده کرده و هدفش بیان خلاصه‌ای از اسارت حسین لشکری و رنج‌های همسرش از فراق او بوده است.

کتاب «روز‌های بی آینه» به قلم گلستان جعفریان در ۱۵۸ صفحه توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.