سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پدر تحریم سوخت!

پس از برکناری جان بولتون، استعفای برایان هوک رئیس گروه اقدام ایران وزارت خارجه آمریکا و هماهنگ‌کننده سیاست‌های مقابله کاخ سفید با ایران نشانه دیگری از شکست کمپین فشار حداکثری علیه ایران است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، برایان هوک، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران که معمار اصلی فشار‌های حداکثری بر ایران شناخته می‌شد، از سمت خود کناره‌گیری کرد.  

در فاصله کمتر از ۳ ماه به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، برایان هوک، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران از سمت خود در این مسؤولیت کناره‌گیری کرد. هنوز به صورت رسمی معلوم نشده است وی خود از این سمت استعفا کرده یا مقامات ارشد کاخ سفید و وزیر خارجه آمریکا وی را مجبور به استعفا کرده‌اند، با این حال از شواهد بر‌می‌آید که وی قطعا مجبور به ترک ساختمان وزارت خارجه آمریکا شده است.  


بیشتربخوانید


خبر استعفای هوک ابتدا شامگاه پنجشنبه توسط خود او منتشر شد و وزیر خارجه آمریکا نیز ساعاتی بعد این خبر را اعلام کرد. مایک پمپئو در بیانیه‌ای اعلام کرد برایان هوک، نماینده ویژه این وزارتخانه در امور ایران از مقام خود کناره‌گیری می‌کند. در این بیانیه علت استعفای برایان هوک و تاریخ دقیق پایان کار او اعلام نشده است. مایک پمپئو در عین حال برایان هوک را یک «مشاور مورد اعتماد» و «دوست خوب» توصیف کرد که در ۲ سال گذشته، «به نتایجی تاریخی ضد رژیم ایران دست یافته است».

با این حال روزنامه «واشنگتن‌پست» بامداد جمعه به نقل از یک مقام ارشد سابق در دولت آمریکا نوشت از هوک خواسته شد استعفا کند تا مسؤولیت شکست استراتژی واشنگتن علیه ایران، بر دوش وی بیفتد. این مقام ارشد پیشین - که خواست نامش فاش نشود - به این روزنامه گفت: «ایران محدودیت‌های غنی‌سازی، انباشت [اورانیوم]و توسعه سامانه‌های تأمین را شکسته است. طبق تمام داده‌های تجربی، [وضعیت]کنونی از زمان [حضور آمریکا در برجام]بدتر است و آن‌ها به طرز چشمگیری اقدامات بد خود را افزایش دادند».  

وی سپس نتیجه‌گیری کرد: «اگر به زعم شما این استراتژی موفق بود، نمی‌دانم چرا باید نماینده خود را اخراج کنید».  
واشنگتن‌پست همچنین به نقل از این مقام مطلع نوشت: «چه کاری جز وارد کردن صدمه جدی به اقتصاد ایران انجام داده‌ایم؟ اگر استراتژی آن بود، خب انجام شد. اگر استراتژی، جلوگیری از دستیابی آن‌ها به تسلیحات اتمی بود، آن‌ها [اکنون]گام‌های بیشتری برداشته‌اند... نشنیده‌ام کسی، حتی از راست‌های افراطی، بگوید این استراتژی کارگر بود».  

برایان هوک یکی از معدود مقام‌های آمریکایی است که از خانه‌تکانی‌های دستگاه سیاست خارجی آمریکا در امان مانده و بعد از اخراج «رکس تیلرسون» از سمت وزیر خارجه آمریکا سمتش را حفظ کرده بود.  

هوک، موضع‌گیری‌های بسیار تند و افراطی علیه ایران اتخاذ کرده و برای نمونه خواستار تمدید تحریم تسلیحاتی ایران بود، اما از ضرورت گفت‌وگوی مستقیم با تهران نیز سخن می‌گفت.  

روزنامه «نیویورک‌تایمز» نیز در این باره نوشت خروج هوک هر گونه شانس باقیمانده برای دیپلماسی با ایران قبل از اتمام دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ را از بین خواهد برد.  

بر اساس این گزارش، «الیوت آبرامز» که در حال حاضر نماینده دولت آمریکا در امور ونزوئلا است جایگزین برایان هوک خواهد شد.

هوک از معدود بازماندگان وزارت تیلرسون
هوک ۵۲ ساله از زمانی که «رکس تیلرسون» به عنوان وزیر خارجه آمریکا منصوب شد در این وزارتخانه به عنوان مدیر دفتر برنامه‌ریزی‌های سیاسی به کار گرفته شد. بعد از عزل رکس تیلرسون، برایان هوک یکی از معدود مقام‌های وزارت خارجه بود که توانست در دولت آمریکا باقی بماند. هنگامی که «مایک پمپئو» در مارس ۲۰۱۸ به وزارت خارجه آمریکا آمد، برایان هوک به نمایندگی از دولت دونالد ترامپ با کشور‌های اروپایی درباره برجام مذاکره کرده و سیاست‌های دولت را برای آن‌ها تشریح می‌کرد.  
۱۶ اوت ۲۰۱۸، یعنی ۳ ماه بعد از خروج آمریکا از برجام، پمپئو اعلام کرد گروهی به نام «اقدام ایران» تشکیل داده و برایان هوک را به عنوان رئیس آن منصوب کرده است. وظیفه اصلی هوک در این سمت، طراحی سیاست‌هایی برای پیشبرد «کارزار فشار حداکثری» علیه ایران بود که از چند ماه قبل‌تر سیاست اصلی دولت ترامپ در قبال ایران اعلام شده بود.  

هوک در نخستین اظهارات خود بعد از تشکیل گروه اقدام ایران گفت: «هدف راهبرد جدید آمریکا در قبال ایران محافظت از امنیت ملی آمریکا، امنیت متحدان آمریکا و شرکای این کشور است». با آنکه محور بخشی از پیام‌هایی که برایان هوک درباره ایران مطرح می‌کرد دعوت به گفتگو و مذاکره بود، بسیاری از تحلیلگران کارگروه اقدام ایران را مرکزی برای ایجاد نارضایتی در داخل ایران و ایجاد آشوب‌های خیابانی و در نهایت براندازی نظام جمهوری اسلامی می‌دانستند. «ایگور پانکراتنکو»، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و معاون مرکز ارزیابی‌ها و پیش‌بینی‌ها یک روز بعد از تشکیل این مرکز گفت: «کارگروه اقدام ایران، به زبان ساده ادامه‌دهنده همان راهبردی است که هدفش سرنگونی حکومت فعلی ایران است».

 چرا برکنار شد؟
برکناری هوک را که به عنوان کاتالیزور فشار روی ایران ایفای نقش می‌کرد، می‌توان از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار داد و درباره آن نتیجه‌گیری کرد.  

اول آنکه کارویژه اساسی گروه اقدام ایران تغییر رفتار ایران در قبال آمریکا بود. مایک پمپئو در روز‌های آغازین ورودش به وزارت خارجه با مطرح کردن شروط دوازده‌گانه‌ای اعلام کرد در صورتی که ایران تن به پذیرش این شروط بدهد آمریکا حاضر به مذاکره با ایران می‌شود. این شروط دوازده گانه ۳ محور اساسی داشت؛ اول از بین بردن برنامه هسته‌ای ایران، دوم تغییر سیاست‌های منطقه‌ای ایران و همراهی با سیاست‌های آمریکا در خاورمیانه و سوم از بین بردن توان موشکی.  

بقیه شروط مطرح‌شده وزیر خارجه آمریکا حول همین ۳ محور است. ترامپ و پمپئو سیاست خود در قبال ایران را بر این مبنا پایه‌گذاری و برایان هوک را به عنوان مسؤول هماهنگی و پیشبرد این شروط منصوب کردند.  

آمریکایی‌ها، اما برای مجبور کردن ایران به تن دادن به شروط دوازده‌گانه یا حداقل بخشی از این شروط «سیاست فشار حداکثری» را در دستور کار قرار دادند. سیاست فشار حداکثری بر پایه تن دادن ایران به شروط آمریکا و پذیرش مذاکره یا فروپاشی اقتصادی ایران طراحی شده بود. مقامات آمریکایی به این نتیجه رسیده بودند که اگر ایران تن به مذاکره ندهد لاجرم در نتیجه سیاست‌های تحریمی بی‌سابقه آمریکا با فروپاشی اقتصادی مواجه می‌شود و سپس همانند دومینو، فروپاشی اقتصادی سبب فروپاشی اجتماعی می‌شود و در نهایت فروپاشی نظام جمهوری اسلامی را به دنبال می‌آورد.  

با این حال، اما نه تنها هیچ کدام از این شروط محقق نشد، بلکه ترامپ و وزیر خارجه‌اش در روز‌های پایانی منتهی به انتخابات ریاست‌جمهوری، با برکناری هوک آشکارا پذیرفتند سیاست فشار حداکثری آمریکا در قبال ایران که مهم‌ترین و تنها پروژه آمریکا در قبال ایران به حساب می‌آید شکست خورده است.  

فشار و مذاکره؛ استراتژی بی‌سرانجام

سیاست فشار حداکثری همان‌گونه که گفته شد بر پایه ۲ مبنا شکل گرفت؛ مذاکره و فروپاشی. این ۲ خط به صورت همزمان در دولت ترامپ دنبال می‌شد. بارزترین چهره‌ای که سیاست‌های دولت ترامپ برای فروپاشی را تنظیم می‌کرد یا در دستور کار قرار می‌داد جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ بود. بولتون که چهره بارز جنگ‌طلبی محافظه‌کاران به حساب می‌آید یک پروژه مشخص را در قبال ایران دنبال می‌کرد؛ آغاز درگیری نظامی علیه ایران و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی. البته واقعیات صحنه بین‌الملل ترامپ را به این نتیجه رساند که سیاست‌های بولتون در کنار آنکه غیرعملی و نشدنی است، بیش از آنکه به آمریکا و دولت او فایده برساند، سبب آسیب وارد آمدن به آمریکا می‌شود و در نهایت بولتون را از سمت خود برکنار کرد. با کنار گذاشته شدن بولتون جریانی که به دنبال فروپاشی نظام ایران حتی با تمسک به جنگ بودند بشدت تضعیف شد، البته پیام این برکناری این بود که ترامپ به صورت قطعی فهمیده است امکان جنگ با ایران یا فروپاشی نظام ایران وجود ندارد.  

با کمرنگ شدن جریان جنگ‌طلبی، که یکی از ۲ بال پروژه فشار حداکثری بود، جریان دیگر این پروژه یعنی جریان مذاکره با ایران تقویت شد. البته این جریان هم که مسؤولیت آن با رئیس گروه اقدام ایران بود برای نشان دادن اثرگذاری فشار‌ها بر ایران یا مجبور کردن ایران به مذاکره، از ایجاد ناآرامی و نارضایتی در بدنه مردمی به عنوان یک راهبرد تاکتیکی بهره می‌برد. طی ماه‌های گذشته ۳ برنامه مشخص در قبال ایران در دستور کار این جریان قرار داشت که در هیچ کدام آن‌ها به موفقیت نرسید.  

۱- مذاکره: همانگونه که گفته شد مذاکره راهبرد اساسی دولت آمریکا در قبال ایران به شمار می‌رفت. دولت ترامپ این مساله را دریافت که مذاکره با ایران و همراه نشان دادن ایران با بخشی از سیاست‌های آمریکا در منطقه غرب آسیا نه تنها هزینه به‌مراتب کمتری نسبت به فروپاشی یا جنگ با ایران دارد، بلکه قابلیت عملی شدن آن نیز به‌مراتب بیشتر از گزینه جنگ و فروپاشی است.

ترامپ برای مذاکره با ایران تمام راه‌ها را امتحان کرد؛ از زبان تهدید و زور گرفته تا فرستادن واسطه و در باغ سبز نشان دادن، هیچ کدام سبب نشد ایران پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند. هر چند ترامپ همواره امید داشت جریانی که در ایران با دولت اوباما مذاکره کرده و بعضا سیگنال‌های مذاکره نیز فرستاده است، در نهایت پای میز مذاکره با وی نیز بنشیند، اما خارج شدن ایران از فشار سنگین اقتصادی آمریکا و گشایش‌های اقتصادی‌ای که در ایران به وجود آمده و خواهد آمد، او را به این نتیجه قطعی رسانده که طی ۳ ماه باقی‌مانده تا انتخابات، ایران قطعا تن به مذاکره نمی‌دهد. ترامپ روز جمعه در اظهاراتی که بیانگر ناامیدی وی از مذاکره با ایران پیش از انتخابات است، گفت: ایران مشتاق است من دیگر رئیس‌جمهور نباشم، این را اعلام می‌کنم؛ اگر [انتخابات را]ببریم و وقتی ببریم، خیلی زود با ایران به توافق خواهیم رسید. ترامپ همچنین ضمن انتقاد از سیاست‌های دولت اوباما گفت: «ایران دارد می‌میرد [که به توافق برسد]...، اما خیلی ترجیح می‌دهد که با [جو]بایدن به توافق برسد». دونالد ترامپ سپس گفت: «اگر آنها... [یا]اگر چین با بایدن به توافق برسند، صاحب این کشور [آمریکا]می‌شوند». او سپس سیاست‌های دولت خود، به طور مشخص در قبال چین را ستود و افزود: «آخرین چیزی که روسیه، چین و ایران می‌خواهند پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات است».  

۲- تابستان داغ: پروژه تابستان داغ به عنوان یک راهبرد تاکتیکی در راستای ایجاد ناامنی و نارضایتی عمومی به‌منظور تحت فشار گذاشتن مقامات ایران به خواست آمریکا در دستور کار گروه اقدام ایران قرار داشته است. البته این پروژه ۲ ضلع دیگر نیز داشته است؛ منافقین و سلطنت‌طلبان و سایر گروه‌های ضدانقلاب به عنوان تشکیل‌دهنده هسته‌های آشوب و عوامل اجرایی پروژه اغتشاش و همچنین عربستان سعودی به عنوان تأمین‌کننده هزینه‌های اجرای آن. پس از آشوب‌های دی‌ماه سال ۹۶، پروژه تابستان داغ در ۳ سال ۹۷، ۹۸ و ۹۹ پیگیری شد. در ۲ سال گذشته این پروژه محقق نشد و کنار زده شدن برایان هوک نشان داد به‌رغم تبلیغات و تحلیل‌های گسترده در ماه‌های گذشته درباره تابستان داغ در ایران طی سال جاری، با این حال این پروژه امسال نیز شکست خورده است.  

۳- تمدید تحریم‌های تسلیحاتی: تمدید تحریم‌های تسلیحاتی یکی دیگر از برنامه‌هایی بود که هوک به عنوان رئیس گروه اقدام ایران وظیفه اجرایی کردن سیاست‌های مرتبط با آن را داشت. تحریم‌های تسلیحاتی ایران ۲۶ مهرماه سال جاری به پایان می‌رسد، اما آمریکا با آنکه تمام ظرفیت‌های دیپلماسی خود را پای کار آورده است، نتوانسته حتی کشور‌های همسو و متحد خود در سازمان ملل را راضی به تمدید این تحریم‌ها کند.

هر چند تاکنون ۲ قطعنامه اولیه برای تمدید تحریم‌ها از سوی مقامات آمریکایی تنظیم شده و در اختیار کشور‌های عضو شورای امنیت قرار گرفته است، اما چشم‌انداز روشنی برای به نتیجه رسیدن اقدامات آمریکا در سازمان ملل وجود ندارد، چرا که در بهترین حالت برای آمریکا و در صورت همراهی کشور‌های اروپایی، چین و روسیه برابر این قطعنامه خواهند ایستاد و آن را وتو خواهند کرد. به‌رغم تبلیغاتی که دولت ترامپ در ماه‌های گذشته درباره قطعی بودن تمدید تحریم‌های تسلیحاتی علیه ایران به راه انداخته بود، کارشناسان و تحلیلگران، دولت آمریکا را بازنده این جدال دیپلماتیک می‌دانند.  

هر چند مقامات ارشد کاخ سفید با برکناری هوک به دنبال آن هستند عامل به نتیجه نرسیدن سیاست‌های آمریکا در قبال ایران را ناتوانی او در پیشبرد این سیاست‌ها توسط گروه اقدام ایران عنوان کنند، با این حال واضح است که مقصر اصلی شکست سیاست‌های مقابله‌ای آمریکا نه هوک و گروه اقدام ایران، بلکه اشتباه محاسباتی آمریکا از ساختار قدرت در ایران و فشار‌ها و محدودیت‌های اعمالی است.

منبع: وطن امروز

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.