به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، هفتم مرداد ماه، بدر الزمان قریب، نویسنده، پژوهشگر، ایران شناس، زبان شناس و تنها زن عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درگذشت.
مرگ او برای جامعه ادبیات فارسی دردناک بود؛ زیرا قریب بود که باعث شد زبان سُغدی غریب نماند. بدرالزمان که در خانوادهای فرهنگی و ادبی نامدار بالیده بود، تحقیقات و تألیفات و مقالاتی به زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسه را در دایرةالمعارفهای بزرگ مشهور جهان و مجلات علمی و تخصصی دنیا ثبت کرد.
خودش گفته بود: «من تنها درس خواندم، کتاب نوشتم و جز این کار دیگری نکردم.» بیشتر آثار او مربوط به زبان سُغدی است و کتابهای او عبارتند از؛ «فرهنگ سغدی (سغدی- فارسی-انگلیسی)»، «روایتی از تولد بودا»، «تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی» و ترجمه «زبانهای خاموش».
بدرالزمان قریب عمده فعالیتش روی زبان و فرهنگ سغدی بود. زبان سُغدی، زیر شاخه زبانهای هند و اروپایی و از زبانهای ایرانی شاخه شمال شرقی است. اهمیت زبان سغدی آنجاست که حجم زیادی از نگاشتهها و سنگنوشتههای پارسی باستان، سکههای باستانی، سفالینهها، نامههای باستانی، اسناد و مدارک، متون دینی گذشتگان ما، بودایی، مانوی و مسیحی به زبان سُغدی نوشته شده است.
در ادامه این گزارش، نوشتاری از خبرنگار ما را بخوانید که در دوران کارشناسی ارشد خود در رشته ادبیات فارسی، با بدرالزمان قریب آشنا شد؛
«ترم اول کارشناسی ارشد، دکتر کاظم دزفولیان، استاد دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در حال آموزش تاریخچه زبانهای هند و اروپایی به ما بود. یادم است آن روز استاد هنگام معرفی زبانهای میانه شرقی از زبان سُغدی گفت. وی زبان سُغدی را جزو زبانهای مهجور و مرده معرفی کرد که فقط در منطقهای در تاجیکستان با آن صحبت میکنند. او گفت، زبان فارسی، بیشترین واژههای خود را از زبان سُغدی گرفته است. بدر الزمان قریب، کتابهایی در زمینه زبان سُغدی نوشته است.
بدر الزمان قریب در دوران دانشجویی خود در دانشگاه تهران با شرکت در کلاسهای زبانهای پارسی باستان به زبان پارسی باستان و خط میخی علاقهمند شد. بعدها، قریب بورس تحصیلی در رشته دکترای زبان شناسی در آمریکا را دریافت کرد. مارک درسدن اروپایی، استاد دروس زبانهای ایرانی او شد. تخصص اصلی درسدن زبان خُتَنی، زبان پارسی میانه شرقی بود. به پیشنهاد درسدن و به علت اینکه خُتَنی و سُغدی، زبانهای نزدیکی به هم هستند، بدرالزمان وارد دنیای زبان سُغدی شد. او پس از بازگشت از آمریکا، در دانشگاه شیراز مشغول تدریس ادبیات شد. در آن هنگام، کتیبه باستانی متعلق به خشایارشا به زبان میخی را که به تازگی کشف شده بود، به فارسی ترجمه کرد.
فرهنگ سُغدی؛ ادای دین به کشور
قریب عمر خود را صرف فراگیری زبان سغدی زبان هزاران ساله جاده ابریشم کرد. وقتی از او درباره علت ازدواج نکردنش پرسیدند، گفت: «وقتی از نوشتن فرهنگ سغدی فارغ شدم و خواستم ازدواج کنم، دیدم ۷۰ سالم است.» او فرهنگ سغدی را ادای دین به ایران دانست و گفته بود: «اگر قصد آشنایی با ظرایف فرهنگی و ادبی ایران را داشته باشید، دانستن زبان سُغدی بسیار راهگشاست. زیرا بسیاری از متون کهن مانوی، بودایی و مسیحی به زبان سُغدی نوشته شده است.»
او را بانوی واژهها نام نهادهاند؛ زیرا زبانهای خاموش را آموخت و شمع خاموش آنها را دوباره روشن کرد. او حدود ۳۰ سال تدریس زبانهای ایران باستان و میانه در دانشگاه تهران را با تسلط کامل بر ۶ زبان فارسی باستان، اوستایی، فارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی و سکایی و سانسکریت بر عهده داشت. بدرالزمان قریب بیش از ۴۰ مقاله تخصصی درباره زبانهای ایران باستان و میانه به ویژه زبان سُغدی نوشت. از مشهورترین مقالاتش میتوان به «کشف کتیبه پهلوی در چین» و «کتیبه تازه یافته خشایارشا» اشاره کرد.
او علاوه بر کارهای پژوهشی تجربه شاعری را نیز دارا بود. قریب که فردی بسیار ایران دوست بود، شعری درباره بیستون گفته بود که در ادامه بخشی از آن را می خوانید:
میراث پر بهای کهن ایران تاریخ نقش بسته به سنگستان
ای یادگار خوب پدرهامان نقشی به سینه داری از آن دوران
تو بیستون نهای که ستونهایت تصویری از گذشته پیروزی است
این زخمها که بر سر و رو داری آینه زمان سیهروزی است»
انتهای پیام/