سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

تفسیر قرآن؛

مراد از خیر کثیر در سوره کوثر چیست؟ +صوت و تفسیر آیات

خواندن سوره «کوثر» دارای آثار و برکات فراوانی است که در این گزارش می‌توانید تفسیر اجمالی آیات آن را بخوانید.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمت‌هایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند.

از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم می‌پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم می‌پردازیم.

تفسیر سوره کوثر

مفسران در اینکه مصداق کوثر چیست، اختلاف نظر دارند. حوض کوثر، رودی در بهشت، خیر فراوان، اسلام، نبوت، قرآن، شمار فراوان اصحاب و پیروان، تعداد زیاد نسل پیامبر و شفاعت از مصادیق کوثر معرفی شده است.

در تفسیر نمونه به نقل از بسیاری از علمای شیعه یکی از مصادیق کوثر را حضرت فاطمه (س) دانسته‌اند؛ زیرا در سوره سخن از کسانی است که پیامبر را بدون نسل و ذریه می‌دانستند، در حالی که نسل پیامبر از دخترش فاطمه ادامه پیدا کرده و همان نسل است که امامت بر عهده او نهاده شده است.

از امام صادق (ع) نقل شده است: هر کس در نماز‌های واجب یا مستحب خود سوره کوثر را قرائت نماید خداوند از آب حوض کوثر به او بنوشاند و کنار درخت طوبی همجوار رسول خدا (ص) خواهد شد.

آثار وبرکات سوره کوثر

۱) دیدن رسول خدا (ص) در خواب

از رسول خدا (ص) روایت شده: هر کس سوره کوثر را در شب جمعه ۱۰۰ مرتبه تلاوت نماید رسول خدا را درخواب خواهد دید.


بیشتر بخوانید


۲) برای دور کردن افراد از خود

اگر بخواهید کسی را از خود دور کنید ۹ مرتبه سوره کوثر را بخوان و به جانب او بدم به اختیار خود راه کج می‌کند و می‌رود.

فایل صوتی تلاوت سوره کوثر با صدای ابوبکر شاطری

تفسیر  آیات و مفاهیم سوره کوثر

کلمه «کوثر» از «کثرت» گرفته شده و به معنای خیر کثیر و فراوان است؛ و روشن است که این معنا می‌تواند مصادیق متعدّدی همچون وحی، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم کثیر و اخلاق نیکو داشته باشد، ولی آیه آخر سوره، می‌تواند شاهدی بر این باشد که مراد از کوثر، نسل مبارک پیامبر اکرم است. زیرا دشمنِ کینه توز با جسارت به پیامبر، او را ابتر می‌نامید و خداوند در دفاع از پیامبرش فرمود: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» دشمن تو، خود ابتر است؛ بنابراین اگر مراد از کوثر، نسل نباشد، برای ارتباط آیه اول و سوم سوره، توجیه و معنایی دل پسند نخواهیم داشت.

کلمه «ابتر» در اصل به حیوان دم بریده و در اصطلاح به کسی گفته می‌شود که نسلی از اوبه یادگار باقی نمانده باشد. از آنجا که فرزندان پسر پیامبر در کودکی از دنیا رفتند، دشمنان می‌گفتند:او دیگر عقبه و نسلی ندارد و ابتر است. زیرا در فرهنگ جاهلیّت دختر لایق آن نبود که نام پدر را زنده نگاه دارد؛ بنابراین جمله «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» دلیل آن است که مراد از کوثر، نسل کثیر پیامبر است که بدون شک از طریق حضرت زهرا (س) است.

بر اساس روایات، نام یکی از نهر‌ها و حوض‌های بهشتی، کوثر است و مؤمنان از آن سیراب می‌شوند. چنانکه در روایت متواتر ثقلین نیز پیامبر فرمود: «انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض» کتاب و عترت از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا آنکه در قیامت، در کنار حوض به من ملحق شوند.

کوثر الهی، به جنسیّت بستگی ندارد؛ فاطمه، دختر بود، امّا کوثر شد. به تعداد کثیر بستگی ندارد؛ فاطمه، یک نفر بود، امّا کوثر شد. آری خداوند می‌تواند کم را کوثر و زیاد را محو کند.

تاریخ و آمار بهترین شاهد بر کوثر بودن این عطیّه الهی است. هیچ نسلی از هیچ قومی در جهان، به اندازه نسل حضرت فاطمه (س) رشد و شکوفایی نداشته است. خصوصاً اگر کسانی را که مادرشان سیّد است، از سادات به حساب آوریم، آمار سادات در جهان نشانه معجزه این خبر غیبی است.

کوثر چیست؟

از آیه آخر سوره، یعنی «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» استفاده می‌شود که مراد از کوثر چیزی ضد ابتر است و از آنجا که عرب به افراد بی عقبه و بی نسل که فرزند پسر ندارند و با مردن، آثارشان محو می‌شود، ابتر می‌گوید، بهترین مصداق برای کوثر، ذریّه پیامبر است که امامان معصوم از نسل فاطمه می‌باشند. البتّه کوثر، معنایی عام دارد و شامل هر خیر کثیر می‌شود.

اگر مراد از کوثر، علم باشد، همان چیزی است که پیامبر مأمور به خواستنش بود. «قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً»

اگر مراد از کوثر عبادت باشد، حضرتش به قدری عبادت می‌کرد که آیه نازل شد:ما قرآن را نفرستادیم تا این گونه خود را به مشقّت اندازی. «ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی»

اگر مراد از کوثر نسل کثیر باشد که امروزه بیشترین نسل از اوست.

اگر مراد از کوثر امّت کثیر باشد، طبق وعده الهی اسلام بر تمام جهان غالب خواهد شد.

اگر مراد از کوثر شفاعت باشد، خداوند تا جایی که پیامبر راضی شود از امّت او می‌بخشد. «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی»هر کثیری کوثر نیست. قرآن می‌فرماید:اموال و اولاد مخالفان، شما را به تعجب واندارد، زیرا که خداوند اراده کرده آنان را در دنیا از طریق همان اموال و اولاد عذاب کند. «فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا»

پیام آیات سوره کوثر

۱- خداوند به وعده‌های خود عمل می‌کند. در سوره ضحی، خداوند وعده‌ی عطا به پیامبر داده بود: «وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی»؛ پروردگارت در آینده عطائی خواهد کرد که تو راضی شوی. در این سوره می‌فرماید:ما به آن وعده عمل کردیم. «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»

۲- فرزند و نسل عطیّه الهی است. «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ»

۳- نعمت‌ها حتّی برای پیامبر اسلام مسئولیّت آور است. «أَعْطَیْناکَ ... فَصَلِّ»

۴- در قرآن به نماز یا سجده شکر سفارش شده است. «فَصَلِّ»

۵-تشکّر باید فوری باشد. «فَصَلِّ» (حرف فاء برای تسریع است)

۶- نوع تشکّر را باید از خدا بیاموزیم. «فَصَلِّ»

۷- در نعمت‌ها و شادی‌ها خداوند را فراموش نکنیم. «أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ»

۸-آنچه می‌تواند به عنوان تشکّر از کوثر قرار گیرد، نماز است. «فَصَلِّ»

۹- دستورات دینی، مطابق عقل و فطرت است. عقل تشکّر از نعمت را لازم می‌داند، دین هم به همان فرمان می‌دهد. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ»

۱۰-، چون عطا از اوست: «إِنّا أَعْطَیْناکَ» تشکّر هم باید برای او باشد. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ»

۱۱- قربانی کردن، یکی از راه‌های تشکّر از نعمت‌های الهی است. (زیرا محرومان به نوایی می‌رسند.) «وَ انْحَرْ»

۱۲- هر که بامش بیش برفش بیشتر. کسی که کوثر دارد، ذبح گوسفند کافی نیست باید شتر نحر کند و بزرگ‌ترین حیوان اهلی را فدا کند. «وَ انْحَرْ»

۱۳- رابطه با خداوند بر رابطه با خلق مقدّم است. «فَصَلِّ ... وَ انْحَرْ»

۱۴- انفاقی ارزش دارد که در کنار ایمان و عبادت باشد. «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ»

۱۵- شکرِ عطا گرفتن از خدا، عطا کردن به مردم است. «أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ... وَ انْحَرْ»

۱۶- نمازی ارزش دارد که خالصانه باشد، «لِرَبِّکَ» و انفاقی ارزش دارد که سخاوت مندانه باشد. «وَ انْحَرْ»

۱۷- دشمنان پیامبر و مکتب او ناکام هستند. (کلمه شانِئ اسم فاعل است و شامل هر دشمنی در گذشته و حال و آینده می‌شود. اگر می‌گفت: «من شانک هو الابتر» تنها کسانی را که در گذشته دشمنی کرده اند شامل می‌شد و اگر می‌گفت: «من یشونک هو الابتر» تنها دشمنان آینده را در برمی گرفت. «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ».)

۱۸- توهین به مقدّسات، توبیخ و تهدید سخت دارد. «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»

۱۹- از متلک‌ها و توهین‌ها نهراسیم که خداوند طرفداران خود را حفظ می‌کند. «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»

۲۰- زود قضاوت نکنیم و تنها به آمار و محاسبات تکیه نکنیم که همه چیز به اراده خداوند است. (مخالفان، با مرگ پسر پیامبر و داشتن پسران متعدّد برای خود، قضاوت کردند که پیامبر ابتر است، ولی همه چیز برعکس شد.) إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ... إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.