سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ناگفته‌های یوسف سلامی درباره حرفه پرحاشیه اش؛ وقتی پشت صحنه جنجالی گزارش آقای خبرنگار از من و تو سردرآورد!

گفتگو با یوسف سلامی، خبرنگار خبرگزاری صداوسیما که گزارش‌هایش معمولا حاشیه‌های زیادی دارد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، گفتگو با کسی که  که خودش از بچه‌های رسانه است و زیر و زبر خبرنگاری را می‌داند، کار را کمی پیچیده می‌کند. اما جذابیت گفتگو همین نکته است که مقابل کسی می‌نشینی که خودش هم خبرنگار است.

یوسف سلامی یکی از خبرنگاران صداوسیما  است که اغلب گفت‌و‌گوهایش در فضای مجازی سروصدا به‌پا می‌کند. این اواخر هم فیلمی از او در فضای مجازی منتشر شد که در آن یکی از شهروندان با او برخورد کرده و خبرنگاران صداوسیما را متهم به دروغگویی می‌کند. با او گفت‌و‌گویی داشته  ایم که در ادامه می‌خوانید:

چرا این قدر پرحاشیه هستید و سراغ سوژه‌هایی می‌روید که مدام ویدئوهایش در فضای مجازی دست‌به دست می‌شود؟
مردم به حاشیه علاقه‌مند هستند. به همین دلیل بخش «حاشیه‌های پزشکی» را در «۲۰:۳۰» داشتیم. از طرفی جنس کار حاشیه‌ای را دوست دارم.


بیشتربخوانید


مثل سوژه خبرنگار من و تو یا کت و شلوار ایرانی؟
بله. من شب‌ها ساعت‌ها به سوژه‌های روز بعد فکر می‌کنم. شاید بعضی از همکاران ما دوست داشته باشند هر روز یک گزارش بگیرند، اما من دوست دارم یک نگاه متفاوت به سوژه داشته باشم. حس می‌کنم برای مردم هم جذاب‌تر است. به عنوان مثال وقتی نگاه ساده‌ای به یک سوژه داشته باشی، می‌روی سراغ مردم و می‌پرسی، چرا ماسک نمی‌زنی؟ و این خیلی برای مردم جذاب نیست. اما من در یک گزارش، لباس کادر درمان را به تن مردم کرده و احساس کردم این کار برای مردم جذاب‌تر است. اصلا شاید دلیل علاقه مردم به بخش خبری «۲۰:۳۰» این است که حاشیه‌نگاری می‌کند.

البته جذابیت این بخش خبری برای مردم در سال‌های گذشته خیلی بیشتر بود.
من هم قبول دارم که بخش‌ها و بسته‌هایی که در گذشته داشت، خیلی برای مردم جذاب‌تر بود. با این حال هنوز هم مخاطبان خودش را دارد. من در بخش‌های خبری دیگر هم گزارش می‌دهم، اما من را بیشتر به عنوان خبرنگار «۲۰:۳۰» می‌شناسند و به جای نام خودم در خیابان به من می‌گویند: چطوری «۲۰:۳۰». بیشتر گزارش‌های من هم در این بخش خبری پخش می‌شود و به دلیل جنس حاشیه‌ای بودن آن است و این‌که به نسبت بخش‌های خبری دیگر سعی می‌کند متفاوت‌تر باشد.

شما را بیشتر به عنوان خبرنگار حوزه سلامت می‌شناختند. چطور شد که حوزه فعالیت‌تان را تغییر دادید؟
حوزه‌ام را تغییر دادند (می‌خندد). من از اوایل دهه ۸۰ که آقای پزشکیان وزیر بهداشت بود، در حوزه سلامت فعالیت کردم و در این مدت هم کلی وزیر پشت‌سر گذاشتم، اما این اواخر، حواشی پزشکی خیلی باب میل وزارت بهداشت قرار نگرفت و من هم آدم گزارش‌های سفارشی نبودم؛ بنابراین فشار‌هایی که وارد می‌شد، باعث شد من به گروه اجتماعی بروم.

دقیقا کدام گزارش به مذاق آن‌ها خوش نیامد؟
دو سه گزارش آخر بود که باعث ناراحتی وزیر وقت بهداشت شد. به‌عنوان مثال گزارشی که درباره یکی از بیماران بود که برای جراحی کاشت مو رفته بود و موقع بیهوشی برای او کارتخوان برده بودند و تاکید داشتند اول باید پول پرداخت کنی و کارت بکشی بعد جراحی می‌کنیم یا گزارش اورژانس و عدم‌رضایت مردم از شرایط.

الان چطور؟ در گروه اجتماعی به مشکلی برنخوردید؟
بعید نیست باز حوزه من را تغییر بدهند، چون روابط عمومی وزارت کار هم سر یکی از گزارش‌ها اعلام کرده بود اگر این روند را ادامه بدهید، همکاری‌هایمان را کمتر می‌کنیم. به همین دلیل گاهی من را برای برخی از برنامه‌ها دعوت نمی‌کنند، چون می‌گویند چرا فلان سؤال را پرسیدی.

مگر چه سؤالی پرسیده بودید؟
از رئیس صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی پرسیدم خودتان می‌توانید با این حقوقی که به بازنشسته‌ها می‌دهید زندگی کنید یا این‌که به معاون اشتغال گفتم خودت نگران شغل فرزندت نیستی. روابط عمومی می‌گوید، چرا از این سؤال‌ها می‌پرسی.

تغییر حوزه باعث شد دست‌تان بسته شود یا همچنان جسارت گذشته را دارید؟
دستم بسته نشده یا محدود نشدم، چون سیاست‌ها که تغییری نکرده. فقط سلامی از بخش پزشکی به بخش اجتماعی آمده. البته در این بخش راحت‌ترم، چون از حمایت مدیرم برخوردارم. چند هفته‌ای است که بسته‌ای به عنوان «پیگیری ۲۰:۳۰» را راه انداخته‌ایم که تلاش می‌کنیم با همان پیگیری مطالبات مردم و نگاه نقادانه پیش می‌رویم. اما من برای حوزه پزشکی خیلی زحمت کشیدم و تلاش کردم.

دلیل علاقه‌تان به حوزه پزشکی چیست؟
چون اولویت همه در زندگی سلامتی است و مردم خیلی درگیر این موضوع هستند. ضمن این‌که کار در این حوزه برای من خیلی برکت داشت و کار یک نفر را که راه می‌انداختی، دعایش پشت سرم بود. سوژه‌های سلامت هم خیلی جذاب بود. ارتباطات خوبی هم در این حوزه داشتم. البته مافیایی در این حوزه وجود دارد که خیلی فشار وارد می‌کنند.

اصولا علاقه به کار خبرنگاری از کجا شروع شد؟
من به خبرنگاری علاقه نداشتم. می‌خواستم بازیگر شوم و به بازیگری علاقه داشتم. شاید عده‌ای بگویند به دیده‌شدن علاقه داشتم. البته به تقلید صدا و دوبله علاقه دارم و به‌راحتی می‌توانم صدای فلان بازیکن فوتبال را تقلید کنم.

منظورتان چه کسی است؟‌
نمی‌توانم بگویم.

فکر می‌کنید می‌توانستید بازیگر خوبی باشید؟
احساس می‌کردم می‌توانم بازیگر خوبی شوم. کلاس بازیگری هم رفتم، اما فکر می‌کنم در این کار پارتی‌بازی خیلی وجود دارد. به همین دلیل اتفاق نیفتاد. بعد وارد باشگاه خبرنگاران جوان شدم و فکر می‌کردم بتوانم با فیلم‌های کوتاه مستندی که می‌سازم توانایی‌ام را نشان بدهم و دیده شوم.

اولین مستندی که آنجا ساختید چه بود؟
مربوط به گوشت‌های آلوده بود که سال ۸۳ ــ ۸۲ ساختم که آقای ابراهیم‌زادگان، رئیس وقت باشگاه خبرنگاران از آن کار تقدیر کرد. بعد از آن خیلی به کار خبرنگاری علاقه‌مند شدم و جذابیتی که دنبالش بودم را در این کار دیدم. همچنین جسارت و شجاعت و دیده‌شدن را می‌توانستم با این کار نشان بدهم. البته گاهی هم از کار خبر خسته می‌شوم و احساس می‌کنم فرسوده شدم. علی‌رغم نگاهی که مردم نسبت به این کار و خبرنگاران صداوسیما دارند و تصور می‌کنند وضعیت مالی خوبی داریم، اما واقعیت چیز دیگری است.

خیلی از گزارش‌هایی که گرفته‌اید و جنجالی شده، به خاطر دیده‌شدن بوده یا دنبال مطالبات مردم بودید؟
دوست دارم در گزارش‌هایم دغدغه مردم را بیان کنم، اما وقتی متفاوتش می‌کنم، می‌خواهم که بیشتر دیده شود. نمی‌توانم کتمان کنم که به دلیل دیده‌شدن خودم هم نبوده. من می‌خواهم هم خودم دیده شوم و هم کارم، چون وقتی کار مردم بهتر دیده شود، من هم بالطبع دیده می‌شوم.

تا به حال هنگام گزارش اتفاقی هم برایتان افتاده؟
در این مدت پیش آمده جایی رفته باشم که به دوربینم بزنند و من را بیرون کرده باشند. البته تهدید‌های میدانی زیاد بوده. این‌که تلفنی گفته‌اند اگر فلان گزارش را پخش کنی برایت گران تمام می‌شود. یا این‌که برای یکی از گزارش‌ها به ناصرخسرو رفتم و برایم چاقو کشیدند و فرار کردم. مثلا داروخانه هلال‌احمر که رفتم به طرز فجیعی بیرونمان کردند و برخورد خیلی خوبی نداشتند. جالب‌تر این‌که، چون مردم دست‌شان به مسؤول مربوطه نمی‌رسد، فکر می‌کنند ما می‌توانیم همه مشکلات را حل کنیم و با ما برخورد می‌کنند. اتفاقا در مورد ویدئویی که چند روزی است وایرال شده و آقایی به ما تهمت دروغگویی می‌زند، من به آن آقا هم گفتم مگر صداوسیما آجیل مشکل‌گشاست؟ من به‌عنوان خبرنگاری که در رسانه کار می‌کند می‌توانم مشکلات را در گزارش‌ها مطرح کنم. من که نمی‌توانم یقه فلان وزیر را بگیرم. فقط می‌توانم مساله را به گوش آن‌ها برسانم. تصور مردم از خبرنگار صداوسیما خیلی

غیر‌واقعی است. به نظر شما من نانوایی بروم و بگویم یوسف سلامی هستم، دو تا نان بیشتر به من می‌دهند؟
اتفاقا می‌گویند برو ته صف؛ و می‌گویند خبرنگاران صداوسیما وضعیت مالی خوبی دارند و پول بیشتری از من می‌گیرند.

به همین خاطر در برنامه «شب گرد» درباره دستمزدتان صحبت کردید؟
بله، حقیقت را گفتم که باور کنند.

تا به حال گزارشی تهیه کرده‌اید که نهاد مربوطه اجازه پخش آن را به شما و تلویزیون ندهد؟
پیش آمده که مدام تماس گرفتند و مسؤول بالادستی من مگر چقدر می‌توانسته مقاومت کند. من بار‌ها دیده‌ام که آقای سید‌مهدی، مدیرعامل خبرگزاری ما مقاومت کرده و گزارش پخش شده. اما گاهی هم به قدری پیگیری کرده‌اند و تماس گرفته که برای پخش‌نشدن یک گزارش تا دفتر آقای علی‌عسکری پیش رفته‌اند.

در کار خبرنگاری از کسی هم الگو گرفته‌اید یا در یک گزارش از فرد خاصی تقلید می‌کنید؟
بله، من از متفاوت بودن و قلم و نگاه خاص کامران نجف‌زاده یاد گرفتم. به‌عنوان مثال خاطرم هست که همه سراغ نفرات برتر کنکور می‌رفتند و کامران نجف‌زاده سراغ آخرین نفر کنکور رفت. بر این اساس به لحاظ سبک کاری سعی کردم از او یاد بگیرم و نگاهم نسبت به سوژه‌ها متفاوت باشد، اما اگر شجاعت و جسارت هم هست، به خودم برمی‌گردد.

تا به حال سوژه شده‌اید؟
بله. در دورانی که مردم فکر می‌کردند قحطی می‌شود و زیاد خرید می‌کردند برای گزارش به فروشگاهی رفته بودم که در آنجا آقایی را دیدم که کلی رب و چیز‌های دیگر خریده بود و اعتراض کردم که متوجه شدم خودم سوژه دوربین مخفی شدم.

با کدام گزارش شناخته شدید؟‌
نمی‌توانم بگویم یک گزارش باعث دیده‌شدنم شد و تاثیرگذار بود، اما مستند «قلب» که با جت رفتیم و قلب آوردیم، خیلی مورد توجه قرار گرفت. با حاشیه‌های پزشکی که هر هفته داشتم هم شناخته شدم.

جنجالی‌ترین گزارشی که داشتید را به‌خاطر دارید؟
این اواخر گزارشی که در آن از وزیر کار سؤال جنجالی پرسیدم، بود. چند روز قبل هم گزارشی از دلالان دارو داشتم که با دوربین و میکروفن رفتم و با آن‌ها صحبت کردم. معمولا با دوربین مخفی این گزارش‌ها را کار می‌کنند، اما من این کار را نکردم. جالب این‌که دلال‌ها از دست من فرار می‌کردند، اما من دنبالشان می‌رفتم. هر لحظه ممکن بود برای من چاقو بکشد، اما تلاش کردم گزارش خوبی بگیرم.

سوژه‌هایتان را در فضای مجازی پیدا می‌کنید یا این‌که ایده خودتان است؟
ایده‌های خودم هست. در غیر این صورت بود، جذاب نمی‌شد و می‌گفتند کپی‌کاری کردی. من خیلی درباره سوژه‌هایم فکر می‌کنم، چون اگر ایده‌ام را از فضای مجازی گرفته باشم، به دلم نمی‌نشیند.

با این حال چقدر در فضای مجازی فعالید؟
فضای مجازی جزئی از زندگی من شده و مدام فعالم و همه چیز را چک می‌کنم تا بدانم نیاز جامعه چیست.

با توجه به این‌که گزارش‌هایتان را تدوین و کارگردانی می‌کنید، به فیلمسازی هم علاقه دارید و در این حوزه فعالیت می‌کنید؟
بیشتر به برنامه‌سازی علاقه دارم، اما نیاز به شرایطی دارد از جمله حمایت مالی که هنوز مهیا نشده. البته زمانی که علی زاهدی برنامه «کوله‌پشتی» را با اجرای فرزاد حسنی تولید می‌کرد، بخشی از برنامه را من می‌ساختم؛ بنابراین خیلی به این موضوع فکر می‌کنم که یک روز برنامه‌ساز شوم و از حوزه خبر بیرون بروم.

خبرنگاری زندگی خصوصی‌تان را هم تحت تاثیر قرار داده؟
بله، این که نتوانسته‌ام ازدواج کنم شاید دلیلش همین است. چون کار ما زمان و ساعت کاری خاصی ندارد. از طرفی این کار خستگی و استرس زیادی دارد و تحمل زندگی با یک خبرنگار از عهده هر کسی برنمی‌آید. همین حالا که با پدر و مادرم زندگی می‌کنم، این نگرانی همواره برایشان وجود دارد؛ بنابراین خیلی زندگی‌ام را تحت‌الشعاع خود قرار داده. حال که بحث به اینجا رسید و در آستانه روز خبرنگار هستیم، لازم است پیشاپیش روز خبرنگار را به همکارانم تبریک بگویم و این‌که به مردم بگویم باور کنید که ما خبرنگاریم؛ نه خبر بیار. باور کنید که دغدغه مردم اولویت ماست. یادی هم از روح‌ا... رجایی عزیز کنیم که به‌تازگی از دستش دادیم. روحش شاد و واقعا جایش خالی است. امیدوارم ما خبرنگاران بتوانیم برای مردم مفید باشیم.

حاشیه‌های پشت صحنه یک گزارش
درباره کلیپی که این اواخر در فضای مجازی منتشر شد باید بگویم که خیلی بی‌معرفتی کردند، چون من آدمی هستم که با مردم صحبت می‌کنم. علی‌رغم این‌که به من می‌گویند خیلی در آن فضا‌ها قرار نگیر که منجر به دعوا نشود، اما من در صحنه می‌مانم و حتی شماره تلفن خودم را می‌دهم تا مشکلش را پیگیری کنم یا شماره طرف مقابل را می‌گیرم. اما درباره آن آقایی که با من این‌گونه برخورد کرد ماجرا از این قرار بود که به من گفت بیماری در بیمارستان شهدای تجریش دارد که کف بیمارستان خوابیده و من خواستم مشکلش را حل کنم و گفتم با هم به بیمارستان برویم. بعد شروع کرد به گفتن جملاتی که در ویدئو هست و بعد خانم‌ها جلو آمدند و یک نفر از افرادی که در صحنه حضور داشت از این ماجرا فیلم گرفت. جالب‌تر این‌که قرار بود گزارش من ساعت ۱۴ پخش شود، اما زودتر از گزارش من فیلم اعتراض این شهروند به «من و تو» رسید و پخش شد!

منبع: روزنامه جام جم 

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۵:۵۷ ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۰
سلام خسته نباشی شماره آقای سلامی ومیخوام اگرمحبت کنی
سردارایرانی
۲۱:۲۹ ۱۹ فروردين ۱۴۰۰
خداقوت به خبرنگاران بی غرض و مرض.
تو این چند سال گذشته بسیاری از وقایع تلخ و ویرانگر رو همین خبرنگاران شجاع دنبال کردند،و به اطلاع مردم و مسوولین رساندند.بعضیاشون هم توسط دولت یا نهادهای قضایی،امنیتی پیگیری شده.واقعا فراتر از ناظران بی نظارت خواب آلوده و غفلت زده عمل کردید.خدا پشت و پناه خود و خانواده هایتان.آقای سلامی برادر عزیز و محترم بعنوان برادر کوچک شما و یکی از فرهنگیان این مرز و بوم خواهش میکنم آرزوی دل پدر و مادرت رو هم برآورده کن،ازدواج کن.در اولین فرصت ممکن با یک کیس بساز و بااخلاق.
سکینه اکبرپور
۰۹:۰۹ ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
آقای سلامی خدا قوت خسته نباشید من ازبابلبرایتان این پیام رو میفرستم فاقد مسکن در روستا پدری هستیم زمینی داریم برای ساختن اما چندین ماه است بنیاد مسکن برای بر پایی یک جلسه برای دادن مجوز امروز و فردا می‌کند چندین بار پیگیر شدینم و با ساری رفتیم. اما مسولین بهانه می‌آورند قیمت‌ها روز به روز بالا مرود و ما در انتظار. تشکیل یه جلسه بنیاد مسکن در ساری هستیم چون به دادمان نرسیدن مزاحم شما شدیم. این مشکل خیلی از مردم است محبت کنید پیگیری کنید فقط به دست شما حل می‌شود خدا خیرتان دهد
لاله
۱۱:۲۶ ۱۷ دی ۱۳۹۹
خدا قوت میگم به همه خبرنگار ها
ناشناس
۲۳:۱۰ ۲۳ مهر ۱۳۹۹
خیلی عالی هستی آقای سلامی خداقوت
ناشناس
۱۱:۰۲ ۱۰ مرداد ۱۳۹۹
خوب یادت نره انگاری فتح الفتوح کردی خود کشورچین هم اولش نمیدونست دقیقا کرونا چیه مگه همین الانشم کاملا میدونن کرونا چیه که اگه میدونستن اینقدر مردم تو دنیا نمیمردن مگه همون اولش خود وزارت بهداشت نگفت ماسک لازم نیست این دلیل نمیشه براقضاوت شما بایک بیماری جدید برخورد کردید که هنوز برا پزشکا گم ونامفهوم به این بنده خدا چه ربطی داشت تا بگرد تو دورووریات هنوز افرادی هستن بعداز این همه کشته اصلا کرونا روباور ندارن
سردارایرانی
۲۱:۲۱ ۱۹ فروردين ۱۴۰۰
چی میگی؟؟!!چرا مطالب گزارش رو درست نمیخونی؟؟ تا یه نتیجه درست و حسابی بدست بیاری.فقط قصد تخریب داری!!!همین و بس.کمی مردباش.
مهدی
۲۱:۵۴ ۰۹ مرداد ۱۳۹۹
سلام آقای خبرنگار خداقوت خسته نباشی انشالله در تمام مراحل زندگی موفق وپیروز باشی...
ناشناس
۲۰:۰۴ ۰۹ مرداد ۱۳۹۹
خدا قوت موفق و سلامت باشین
ناشناس
۱۷:۲۵ ۰۹ مرداد ۱۳۹۹
یادم نمیره اون گزارشی که ایشون از قم تهییه کرد و گفت اصلا کرونا چیه ؟ کرونا وجود نداره اصلا . و از این حرفا