سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران جوان مازندران گزارش می دهد؛

حال ناکوک شالیکاران و احوال خوش دلالان برنج

سفر شگفت انگیز برنج از شالیزار‌های شمال به بازار در حالی آغاز شده است که دلالان منتظر بالا بردن پرده نمایش هستند.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، مرداد در شمال فصل برداشت خوشه‌های زردِ برنجی است که زیرِ نورِ آفتاب می‌درخشند، فصلِ حرکتِ خرمن کوب‌ها و برکت شالیزار‌ها و کیسه کیسه برنج‌هایی که از دلِ زمین‌های تیره و سرد بیرون کشیده می‌شوند در روز‌های کابوس وار کرونایی.

این روز‌ها به شالیزار‌ها که نگاه می‌زنی، چیزی در رگ هایت جاری می‌شود، ناخودآگاه می‌خواهی عمیق‌تر نفس بکشی تا تمام تنت بوی شالی بگیرد، انگار دلت می‌خواهد به سرزمین جدیدی از رنگ‌ها و بو‌ها وارد شوی، به سرزمینی که انسان هایش زمین‌ها را بارور می‌کنند و باور دارند روز و روزیشان در دل خاک تیره گم نمی‌شود، انسان‌هایی که انگار فقط برای کار کردن و عرق ریختن جمع شده اند زیر آفتاب آسمان و شرجی زمین، یا علی می‌گویند و کیسه کیسه برنج را از خرمن کوب‌ها پر می‌کنند.

کاشت  برنج داستانی خوش با پایانی ناخوش

داستان کاشت و برداشت برنج همان قدر سخت است که زیباست، سخت است مانند دست‌های پر از زخم و خراشی که یادگارِ داس‌ها است، زیباست مانند برق چشم‌های شالیکار وقتی کیسه هایش از برنج پر می‌شوند، سخت است مانند صدای نفس‌های تب آلوده کشاورزانی که زیرِ آفتاب سوزان مردادماه از ترس کرونا ماسک بر صورت زدند و زیباست مانند رقص پرندگانی که بالای سر کارگران خستۀ دشت پرواز می‌کنند و روزیشان را از خرمن برنج برمی دارند، خرمنی که می‌گویند امسال پربارتر از پارسال است.

حاج غلامرضا شریفی مدت‌ها است آردش را بیخته و الکش را آویخته، نه نایی برای کار در شالیزار دارد نه جانی برای برداشتن داس، کمی آنطرفتر از زمین سفره‌ای پهن می‌کند تا کارگر‌های خسته و گرسنه را با نان و چای و هندوانه پذیرایی کند، می‌گوید: از بهار امسال که کار را شروع کردیم کرونا نفس ما را گرفت، اما پا به پای کرونا کار کردیم، ماسک زدیم و نشا کردیم، ماسک زدیم و وجین کردیم، ماسک زدیم و آب دادیم، ماسک زدیم و...
 

او می‌گوید: شکر خدا محصول امسال خیلی خوب است، هم کیفیتش و هم مقدارش و " جمله را تمام نکرده سری تکان می‌دهد که چه فایده باید بدهم به " سَلَف خر‌ها " که همه شالی هایم را پیش خرید کردن، خرواری یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان و استکان چای را به دستم می‌دهد.

در ذهنم عدد را جمع و کم می‌کنم، هر خروار شالی ۱۲۰ کیلوگرم است و یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان برای هر خروار یعنی هر کیلو شالی ۱۰ هزار تومن؟! قیافه بهت زده مرا که می‌بیند می‌گوید: چه گویم که ناگفتنم بهتر است.

می‌پرسم هر خروار شالی چقدر برنج می‌دهد؟ می‌گوید ۶۰ تا ۷۰ کیلوگرم، یعنی هر کیلوگرم برنج برای کشاورز ۲۰ هزار تومان عایدی دارد.

چای سیاه تلخ را به دهانم نزدیک می‌کنم که از دور صدای نیسان‌های آبی، این سلاطین جاده‌های شمال می‌آید، به نظر کار برداشت برنج اینجا پایان یافته و شالی‌ها باید بروند به مقصدی که نمی‌دانم کجاست.
 

دست شالیکار خالی، شالیکوبی‌ها هم خالی

زنجیره تبدیل شلتوک‌های زرد به برنج‌های سفید از زمین کشاورزی به شالیکوبی‌ها ختم می‌شود، شالیکوبی‌هایی که این روز‌ها باید چرخ دنده هایشان روغن کاری شده باشد و آماده برای تحویل گرفتن شالی‌های نو تا پوسته سبوس را از شالی جدا کنند و برنج‌های سفید را تحویل کشاورز دهند، اما دیدن سوت و کوری شالیکوبی غافلگیرمان می‌کند.

 اکبریان از قدیمی‌ترین شالیکوبی داران مازندران است و زمانی هم نایب رئیس این صنف در کشور بود، می‌گوید: برنج‌های قدیمی تقریبا تمام شده است و در انتظار برنج‌های نوبرانه هستیم، اما بازار خرید و ‏فروش برنج‌های نوبرانه الان راکد است، قیمت نداریم، انگار همه منتظر اتفاق ‏خاصی هستند.
 

از سوت و کوری برخی شالیکوبی‌ها می‌پرسم می‌گوید: شالیکارانی که شالی‌ها را برای تبدیل به برنج سفید وارد شالیکوبی می‌کنند می‌گویند: فروش برنج نوبرانه با قیمتی که الان برنج‌های پارسال در بازار دارند، به صرفه نیست‏‏، قیمت نخود و لپه و حبوبات و گوشت و مرغ و ‏ارز و مسکن و... بالا رفته، هزینه کاشت و سم و کود و کارگر هم افزایش داشته توقع این است که قیمت برنج هم متناسب با نرخ تورم باشد.

حرف درستی می‌زند نمی‌شود قیمت همه کالا‌ها افزایش داشته باشد بجز برنج، اما هر کیلوگرم برنج اکنون در بازار‌های مازندران چند به فروش می‌رسد؟

کدام را  بدهم، برنج داخلی یا خارجی؟

وارد بازار سیزده پیچ ساری می‌شوم هنوز برنج‌های نوبرانه‌ای که هر کیلوگرمش برای کشاورز ۲۰ هزار تومان آب می‌خورد وارد بازار نشده است، از فروشنده قیمت برنج را می‌پرسم، هر کیلوگرم برنج طارم هاشمی پارسال ۲۴ هزار تومان که اتیکت قیمت برنج‌های خارجی به چشمم می‌خورد، یک کیسه ۱۰ کیلویی برنج پاکستانی ۲۱۰ هزار تومان!

قیمت‌ها بدجوری با ذهنم کلنجار می‌رود، فروشنده که حالا به نظر مرا شناخته است می‌گوید: شما که بهتر می‌دانی ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی برای واردات برنج امسال حذف شده و وارد کنندگان اگر می‌خواهند از پاکستان و هند و سریلانکا و هر کجای دنیا برنج وارد کنند باید با ارز نیمایی باشد یعنی با دلار ۱۸ و ۱۹ هزار تومانی و قیمت برنج خارجی امسال حتما بالای ۲۴ تا ۲۵ هزار تومان است.‌

می‌پرسم سال‌های گذشته قیمت برنج‌های داخلی با قیمت برنج‌های خارجی مقایسه می‌شد و بالا و پایین می‌رفت و امسال با افزیش قیمت برنج‌های خارجی چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ که می‌گوید دکترای جامعه شناسی دارد؟! و پیش بینی می‌کنم قیمت هر کیلوگرم برنج طارم در بازار ساری بین ۲۸ تا ۳۰ هزار تومان باشد البته اگر کشاورز راضی به این قیمت باشد.

سفر شگفت انگیز برنج از مزرعه به شالی کوبی و بازار شمال پایان یافته است، اما ما برای کشف رد پای یکی از عناصر قدیمی بازار وارد میدان گزارش نویسی شدیم، دلالان برنج.

دلال، حاکم ساختار‌های بازرگانی سنتی

تا اینجای گزارش مشخص شد که هر کیلوگرم برنج، ۲۰ هزار تومان عاید کشاورز می‌کند، هزینه حمل و نقل و کمیسیون و سود ۱۰ تا ۱۵ درصدی مغازه داران مازندرانی، قیمت برنج را به ۲۴ هزار تومان می‌رساند که طبیعی به نظر می‌رسد، اما یک چهارم مصرف کنندگان برنج کشور ساکن پایتخت و شهر‌های همجوارش هستند قیمت برنج در تهران چند به دست مصرف کننده می‌رسد؟

جستجو را در اینترنت آغاز می‌کنم و به اولین شماره با کد ۰۲۱ که جستجوگر نشانم می‌دهد زنگ می‌زنم فروشنده که انگار برنجش هایش سر رفته می‌گوید طارم نداریم و هاشمی داریم هر کیلوگرم ۳۲ هزار تومان و تلفن را قطع می‌کند؟!

بیشتر بخوانید 

در شوک نحوه برخورد فروشنده آن طرف گوشی و سقف قیمتی که شکافته شده هستم که باز به یک عدد می‌رسم ۱۲ هزار تومان سود در هر کیلوگرم؟!

این قیمت را شاید برخی‌ها حال کوک شالیکاران شمالی توصیف کنند، اما حال خوش متعلق به کسانی است که سال هاست وجود دارند، اما دیده نمی‌شوند، دلالانی که به گفته آقای یزدان پناه به دلیل سنتی بودن ساختار بازرگانی کشور اکنون جزیی از بازار شده اند.

از  یزدان پناه که نخستین و تنها پایانه صادراتی برنج کشور را در آمل راه اندازی کرده است در خصوص اختلاف ۱۲ هزار تومانی قیمت برنج شمال با تهران می‌پرسم، می‌گوید: کرایه حمل و نقل از شمال به تهران و هزینه کارگری و سود ۱۵ تا ۲۵ درصدی مغازه داران تهرانی چیزی حدود ۵ هزار تومان به قیمت برنج شمال اضافه می‌کند یعنی هر کیلوگرم برنج شمال در تهران باید ۲۹ هزار تومان فروخته شود.

می‌پرسم آن ۳ هزار تومان اضافه به جیب چه کسانی می‌رود؟ می‌گوید: در ساختار سنتی بازرگانی کشورمان، کشاورز نمی‌تواند محصول خود را مستقیم به مغازه دار‌هایی که خرده فروشی می‌کنند بفروشد به همین دلیل فردی که به او دلال می‌گویند حلقه اتصال فروشنده و خریدار می‌شود و، چون سرمایه گذاری کرده حق خود می‌داند به خاطر متصل کردن دو طرف سود دلخواه خود را بگیرد.


این فعال بازار برنج با بیان اینکه ساختار بازار تا زمانی که سنتی است دلال و سود‌های این چنینی وجود دارد، تنها راه حل را ایجاد سیستم تجارت الکترونیکی می‌داند کاری که در پایانه صادراتی او آغاز شده، اما به گفته او سیستم‌های بانکی و پستی همراه او نیستند باید کمی هزینه‌های پستی را کاهش دهند تا برنج با قیمت مناسبتری دست مصرف کننده برسد.‌

او می‌گوید: در این پایانه دو واسطه یعنی دلال و فروشندگان جزء از ساختار حذف شدند چرا که هر فرد ایرانی با ورود به این سامانه از ۲۰ کیلوگرم تا هرچند تن برنج را می‌تواند سفارش دهد و از طریق پست دریافت کند.

یزدان پناه که پارسال با همین روش برنج‌های شمالی را سر سفره خارجی‌ها رسانده است، می‌گوید: تا پایان این ماه سالن معاملات پایانه هم راه اندازی می‌شود و کشاورز می‌تواند برنج خود را بعد از قیمت گذاری در تابلوی فروش قرار دهد و مشتری از هر کجای ایران آن برنج را سفارش دهد تا به صورت پست در اختیار آن‌ها قرار بگیرد.‌

او گفت: کالا‌های کشاورزی مثل پسته، زعفران و زیره اکنون در بورس کالای کشاورزی عرضه می‌شوند و در صدد هستیم نماد برنج را نیز به تالار بورس کشور اضافه کنیم که پروتکل هایش را نوشتیم و در حال انجام تشریفات اداری است و اگر برنج در بازار بورس عرضه شود دست دلالان و واسطه‌ها هم کوتاه خواهد شد.

سفره گفت و گو را جمع می‌کنم و می‌اندیشم در روز‌هایی که صوت و متن و تصویر و هر چه که دلمان بخواهد به سرعت برق و باد در دنیای دیجیتال مبادله می‌شود سفر شگفت انگیز برنج ده‌ها سال است از شالیزار به بازار به شکل سنتی ادامه دارد، شاید کشاورزهایمان عادت کرده اند به این شیوه، شاید مسئولانمان عادت کرده اند به این شکل مدیریت، اما هر ترک عادتی موجب مرض نیست.
 
گزارش از سید رضا کریمی

انتهای پیام /س
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۳:۵۷ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
دیگه حتی برنج هندی هم نمیتوانیم بخریم ارزونش کنید
Morteza meskinfam Langerodi
۲۰:۱۱ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
چگونه میتوان با آقای یزدان پناه ارتباط برقرار کرد
امید
۱۲:۱۳ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
احوال همه کشاورزان خوب نیست .فقط دلالان که با بالایی ها هم کاسه هستند سود میبرند.
من دکتر و یا رییس بانک و مدیران ارشد اداری سراغ دارم که در کار دلالی محصولات کشاورزی و روغن و شکر و امثال آن هستند.
ناشناس
۱۱:۴۲ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
دلال
پس تعزیرات و دستگاههای نظارتی چکاره اند
چرا حقوق های الکی میگیرند ولی کاری نمیکنند.
دولت بی تدبیر ناامید
ناشناس
۱۰:۳۱ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
ما فقط داریم برنج را تماشا میکنیم و قدرت خریدشو نداریم
ناشناس
۱۰:۱۶ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
هیشکی هوای کشاورزو نداره. کلی پول کارگر و پول کود و سم و .... آخرش چی؟ هیچی.
علی
۱۰:۱۳ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
قصه همیشگی .. مفت از کشاورز بخر .. بسته بندی شو عوض کن .. گرون تو شهرهای بزرگ بفروش = دلال
ناشناس
۱۰:۱۱ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
دیگه با قیمت نجومی برنج بازم حالشون ناکوکه؟ من از سره زمینم برنج خریدم قیمت مغازه بهم دادن ربطی به دلال نداره
محمد
۰۹:۴۶ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
حال ناکوک چیه برنج ایرانی کیلویی ۵۰ هزار
ناشناس
۰۹:۳۳ ۰۷ مرداد ۱۳۹۹
مگه فقط برنج اینطوریه

زغفران درجه یک رو از ما میخرن مثقال 30 تومن دلال میفروشه 60 تومن