به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اختر خانم پیرزن ۸۴ سالهای است که پس از مرگ همسر و ازدواج تمامی فرزندان تک و تنها در خانهای کوچک ساکن شده بود. خانهای استیجاری که اجارهبهای آن از سوی دو دختر متأهل او تأمین میشود.
خانه اختر خانم هر اندازه که وسعت نداشت، اما با سلیقه صاحبخانه و حیاط نقلی آن گرما و صفای بسیاری داشت. میوههای درختان حیاتش هم هر ساله سهم در و همسایه بود و ساکنین یکی از محلههای فقیر نشین بنا به مراودهای که با این خانه داشتند با سبد یا دستچین از ثمرات آن بهرهمند بودند.
یکی از افرادی که شیفته میوههای درشت و شیرین این درخت بود، حاج رحمان مرد ۷۱ سالهای بود که بنا به مشکلات معیشتی مدت مدیدی بود که با خانواده تنها فرزند خود همخانه بود.
سخت بود برای حاج رحمان که برای هر کار کوچکی مقابل فرزند و خانواده اش دست دراز کند، برای همین به هر طریقی که ممکن بود و توان فیزیکی او یاری میکرد برای خودش کاری دست و پا میکرد تا جیبش خالی نباشد.
مدتی به سوپرمارکتی در خیابان افلاک میرفت و به عنوان پیک اقلام خریداری شده از سوی مشتریان را به در خانه آنها میبرد و کم و زیاد مبلغی را هم از سوی همان سفارش دهندگان دریافت میکرد. اتفاقی که به دلیل عدم توانایی جسمانی در حمل بارهای سنگین و همچنین کندی و در پارهای موارد تأخیرهای حتی چند ساعته در تحویل اجناس امکان همکاری بیشتر را در این زمینه از او سلب کرده بود.
برای همین حاج رحمان مجبور بود به هر طریقی که بلد است، برای کسب درآمد حداقلی کاری برای خودش دست و پا کند. مدتی را به فروشندگی کفی کفش و واکس اشتغال یافت و برای چند هفته نیز در یک دفتر املاک به کار مشغول شد، اما مشکلات کلیوی به او اجازه ادامه کار نداد تا اینکه در همین تقلاهای بسیار برای کسب معاش حاج رحمان به ذهنش میرسد موضوع هرس درخت خرمالوی اختر خانم را با او مطرح کند.
اختر خانم که قصد داشت بعد از تعطیلات نوروز ۹۵ خانه استیجاری خود را برای نزدیکی با خانه دختر بزرگترش عوض کند با موضوع هرس درختان در اواخر زمستان سال ۹۴ مخالفت کرد. دلیل او منقضی شدن وقت هرس بود و از سوی دیگر او تنها یک ماه یا نهایت دو ماه دیگر در آنجا حضور داشت و قرار بود طبق توافق برای همیشه خانه را به مستأجر بعدی تحویل دهد.
اصرارهای آقا رحمان، اما اختر خانم را که از زنان مومنه و با اخلاق محل بود راضی کرد تا این اتفاق به رغم میل باطنی او انجام گیرد، برای همین هم چارپایهای را از انباری خانه بیرون کشید و به همراه ارهای تحویل حاج رحمان داد.
نه اینکه عملیات هرس درخت ناتمام بماند بلکه در ابتدای همین کار حاج رحمان وقتی پایش را از روی آخرین پله آهنی بر روی یکی از شاخههای خشکیده درخت گذشت از ناحیه سر نقش بر زمین شد و درجا جان باخت.
برای این همکاری اختر خانم قرار بود تا مبلغ ۲۵ هزار تومان در اختیار آقا رحمان قرار دهد، اما در فرآیند طرح شکایت اولیا دم از بانویی که صرفاً بر حسب تقاضاهای مکرر فرد فوت شده مجاب به همکاری شده بود حاجیه اختر- الف با تشخیص محکمه رسیدگی کننده با لحاظ تقصیر ۶۰ درصدی به پرداخت دیهای معادل ۱۳۲ میلیون تومان محکوم میشود.
ماجرایی شبیه یک شوخی که خانمی را از خانه ۴۰ متری و در شرایطی که بسیاری از اسباب خانهاش را برای تخلیه کاغذ پیچ کرده بود در کارتنهای کوچک و بزرگی جمع کرده بود، رهسپار زندان کرد.
در جریان این شکایت اگرچه قاضی پرونده با توضیح چند باره حقوق کارگر و کارفرما را برای این زن ۸۴ ساله تعریف کرد و در حین ناباوری عنوان کارفرما را بر وی الصاق کرد، اما هنوز هضم این تعاریف حقوقی برای اختر خانم و دخترانش ممکن نیست.
در حکم صادره که به دنبال گزارشهای دقیق نیروی انتظامی و بر حسب استعلامهای حاصله از سوی کارشناسان دادگستری اخذ شده است حاج رحمان به عنوان کارگر این عملیات به دلیل عدم رعایت نظامات دولتی در حین کار خودش تا میزان ۴۰ درصد مقصر تعیین و سهم پیرزن این ماجرا که خانمی بیمار و کارافتاده است تا میزان ۶۰ درصد معین میگردد.
در ادامه این حکم به دلیل ناتوانی مالی محکومعلیه با پیگیری بازماندگان فرد یاد شده به تاریخ ۳ دی ماه ۱۳۹۸ راهی یکی از زندانهای استان لرستان میشود که در ادامه اگرچه با شیوع ویروس کرونا این مددجو در قالب مرخصی تا خرداد ماه از بند رهایی پیدا کرده و در ادامه با عنایت به شرایط جسمانی و تمدید مرخصیها از سوی قوه قضائیه همچنان هم آزاد است، اما دین او باقی است و مطالبه ورثه آقا رحمان در استیفای حقوق همچنان پابرجاست.
نیکوکارانی که تمایل دارند یاریگر این مددجوی نیازمند باشند، میتوانند کمکهای نقدی خود را به شماره حسابهای ستاد دیه کشور بهقرار ۷۴/۷۴ بانک ملت شعبه مستقل مرکزی، ۷۷۷۷ بانک تجارت شعبه مرکزی، ۸۸۸۸ بانک صادرات شعبه مرکزی یا ۵۵۵۵۵ بانک ملی واریز کرده و برای اختصاص مبلغ پرداختی جهت آزادی این فرد یادشده فیش پرداختی را با تحریر موضوع کمک انجامشده به شماره ۸۸۹۱۶۰۱۱ دورنگار کنند. روابط عمومی ستاد دیه با تلفن ۸۸۹۱۶۰۱۲ الی ۱۵ پاسخگوی سوالات شما در این زمینه خواهد بود.
بیشتر بخوانید
منبع: مهر
انتهای پیام/
حالا افتادن دنبال اینکه از مرده باباشون هم پول در بیارن. بیشتر از همه دلم واسه پیرمرده میسوزه که چه بچه های نمک نشناسی داشته.
چون خود مرد اصرار به حرس درخت داشته .گرفتن دیه ظلم به پیرزن و فرزندان پیرزن هست .فرزندان متوفی در صورت نبخشیدن ، خیر نخواهند دید و زندگی شون تباه میشود .
البته اگر دفاع از خود مطرح شود .
از این شاهکارها زیاد است .
حالا اگر میخواهید کمکی به این خانم انجام دهید ، مبلغی در راه خدا به حساب بریزید .
این از انسانیت ما می باشد .
به به عدالت موج میزنه......
چندین و چند مورد کارگر ساختمانی زندگیش نابود شده بدون اینکه کارفرما پولی بده به خانواده و خود اون فرد
این شغل ها که بیمه ای نیست یا استخدامی نیست که کارفرما مسئول باشه...
اصلا شاید مرگش رسیده بالای چهارپایه مرده بعد سقوط کرده...
مال حروم از این پیرزن نگیرید عاقبت نداره
.
از این پول هیچ خیری نمی بیند
قاضی باید این پیر زن بی گناه را هر چه سریعتر آزادش کند تا حق الناس نابخشودنی بیش از این گریبانتان را نگرفته به ولی دم پرو و سودجوی طمعکار آن مرحوم هم بگویید بروند از درخت و حضرت اجل ملک الموت شکایت کنند بی وژدانهای بی انصافهای بی رحم که بویی از عدل و خرد و شعور و انسانیت نبرده اند . والسلام و صلوات التماس دعا و التماس تفکر .