سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

زن جوان : از وقتی فرزندم به دنیا آمد همسرم مرا به باد کتک می‌گیرد چون دختر دوست ندارد!

زن ۳۸ ساله که برای رهایی از زندگی بی سر و سامانش راهی کلانتری شده بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری توضیحاتی ارائه داد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چند سال است که با تهمت‌های ناروا و سوءاستفاده‌های همسرم زندگی می‌کنم. او که روزی چند بار کتکم می‌زند حالا مدعی است نمی‌تواند با من زندگی کند و در واقع از سه ماه قبل طلاق عاطفی گرفته ایم و هیچ رابطه‌ای با هم نداریم تا جایی که...


بیشتر بخوانید

دختر کوچک شاهد قتل پدر!


زن ۳۸ ساله که برای رهایی از زندگی بی سر و سامانش راهی کلانتری شده بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شهرک ناجای مشهد گفت: وقتی تحصیلاتم در مقطع راهنمایی به پایان رسید دیگر ادامه تحصیل ندادم چرا که علاقه‌ای به درس نداشتم. بعد از آن در کنار مادرم به امور خانه داری پرداختم تا این که ۱۵ سال قبل یکی از بستگان دور پدرم به خواستگاری ام آمد. آن زمان شرایط ازدواج برایم مهیا بود و من هم با توصیه خانواده ام با «شهروز» ازدواج کردم. از همان روز‌های آغازین زندگی مشترک به پرستاری از مادرشوهر بیمارم پرداختم تا احساس تنهایی نکند حتی زمانی که پسرم را باردار بودم نیز به مراقبت از مادرشوهرم ادامه دادم، اما بعد از فوت مادرشوهرم زندگی من نیز تغییر کرد چرا که شوهرم نسبت به من بی تفاوت شده بود و هیچ احساس مسئولیتی نمی‌کرد. من هم به دلیل مشکلات مالی مجبور شدم در بیرون از منزل کار کنم.


برای آن که درآمدی داشته باشم از هیچ فعالیتی کوتاهی نمی‌کردم. ابتدا به پرستاری از دو کودکی پرداختم که مادرشان را از دست داده بودند و بعد از آن هم به عنوان خدمتکار در یک شرکت خصوصی مشغول کار شدم. شهروز با کار کردن من در بیرون از منزل مشکلی نداشت، اما همواره با خانواده ام درگیر می‌شد و به من ناسزا می‌گفت. کار به جایی رسید که دیگر نه تنها مدام کتکم می‌زد بلکه تهمت‌های زشت و ناروایی را به من نسبت می‌داد که از شنیدن آن زجرکش می‌شدم. وقتی دخترم به دنیا آمد همسرم با این بهانه که «دختر دوست ندارد!» مرا به باد کتک می‌گرفت که چرا جنینم را سقط نکردم. من هم همواره برای حفظ زندگی ام همه این رفتار‌های زشت را تحمل می‌کردم تا جایی که روزی چند بار کتک می‌خوردم. هر بار مرا از خانه بیرون می‌کرد ومن بعد از چند روز دوباره به خاطر فرزندانم به خانه ام بازمی گشتم و به خانواده ام چیزی نمی‌گفتم. اکنون نیز با سوءظن و تهمت هایش مدعی ارتباط من با افراد غریبه است به همین دلیل از سه ماه قبل دیگر هیچ ارتباط عاطفی با هم نداریم و او هر روز با گذاشتن ۱۰ هزار تومان هزینه زندگی روی اپن آشپزخانه بیرون می‌رود و...

شایان ذکر است به دستور سرهنگ محمد فیاضی (رئیس کلانتری شهرک ناجا) رسیدگی به این پرونده توسط کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی ادامه یافت.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع: خراسان

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.