وی ادامه داد: با توجه به رشد تکنولوژی و دسترسی بیشتر در حوزه اینترنت، متعاقبا کتابسازی بسیار راحتتر شده است و به نوعی این رشد و پیشرفت به مثابه شمشیر دولبه است و کتابسازی نیز بسیار سریعتر آشکار میشود، بنابراین بسیاری معتقد هستند فضای مبادله اطلاعات را باید بیشتر گسترش داد مثلا محدودیت انتشار پایاننامهها برای حفظ حقوق مولف برداشته شود.
امیرخانی افزود: نگاه دیگری نیز حکمفرما است، مبنی بر اینکه همه مبادلات اطلاعات آزاد شود تا دسترسی بهتر برای شفاف سازی و آگاهی بیشتر امکانپذیر باشد. ولی آنچه که در حوزه کتابسازی و مقاله سازی رخ داده و متاسفانه به یک صنعت پرسود نیز مبدل شده؛ بحث پایان نامهها است و افراد به دلایل مختلف از پایاننامهسازیها که نمونه آن به وفور روبروی دانشگاه تهران قابل مشاهده است، استفاده میکنند.
وی گفت: بنده معتقد هستم با این معضل به جای برخورد سخت؛ همانطور که در فضای مجازی برخورد سخت جواب نمیدهد، بهتر است اشکالات کار بیشتر از طرف اساتید دانشگاه و اساتید مشاوره برطرف شود، زیرا اساتید به سهولت میتوانند متوجه شوند که یک پایان نامه مسیر صحیحی را پیش رفته است یا خیر؛ متاسفانه برای برخی از اساتید اینگونه پایان نامه سازیها به یک منبع مالی تبدیل شده است و فقط نگاه میکنند که اسمشان در کنار دانشجو باشد و یا برای ارتقای جایگاه، چنین پایان نامههایی را تایید کنند.
امیرخانی ادامه داد: کتابخانه ملی شاید در تولید علم آنچنان نقش مستقیمی نداشته باشد، زیرا محل نگهداری و سرویس دهی دانش است، با این وجود یک نقشهایی را کتابخانه ملی به صورت ماهیتی ایفا میکند، مثلا کتابها قبل از چاپ از کتابخانه ملی، فیپا دریافت میکنند و در اختلافات بین ناشر و نویسنده؛ فعالیت و منابع کتابخانه ملی قابل استناد است.
وی تصریح کرد: در حوزه کتابهای قاچاق؛ کتابخانه ملی موظف است این کتابها را نیز تهیه کند نه برای مقابله با این معضل؛ بلکه هر آنچه که در ایران در قالبهای فکری و مکتوب چاپ میشود باید کتابخانه ملی برای آیندگان تهیه و نگهداری کند تا ساماندهی و اطلاع رسانی آنها را انجام دهد.
امیرخانی افزود: میتوان با استفاده از استنادهای کتابخانه ملی برای کاهش کتابسازی و پایان نامهسازی اقدام کرد؛ در زمینه کپی رایت نیز در اکثر کشورها، دفتر این موضوع بیشتر مواقع در کتابخانه ملی کشورها قرار دارد، ولی ریشه پدیده کتابسازی به نظام آموزشی کشور بر میگردد و بیشتر نقدها نیز به آموزش در دانشگاهها و پایاننامهها مربوط میشود.
وی گفت: برخورد با برخی کتابها آنچنان ضرورت ندارد، زیرا وقتی همه اطلاعات دردسترس افراد باشد، مردم دنبال بهترین منابع خواهند رفت و بهمانند قانون عرضه و تقاضا؛ وقتی همه اطلاعات در دسترس باشد به سمتی خواهیم رفت که اصلا موسسات و افرادی که دنبال کتابسازی و پایان نامه سازی هستند مشتری نداشته باشند.
دیجیتال سازی منابع کتابخانه ملی باعث تجدید نظر در برخی مفاهیم میشود
امیرخانی درباره یکی از مباحث کتابخانه ملی که نقد میشود چرا برای ورود به این سازمان باید افراد یک شرایط خاص تحصیلی داشته باشند و برخی معتقدند کتابخانه ملی نباید تبدیل به قرائت خانه شود، گفت: این بحث مطرح است که کتابخانه ملی نباید به قرائت خانه تبدیل شود، ولی ایده آل بنده این است که کتابخانه ملی بدون توجه به مدارک افراد به روی همه باز باشد، شاید افرادی دیپلم هم نداشته باشند، ولی نیاز به مجلهای داشته باشند که ۶۰ سال پیش چاپ شده و در کتابخانه ملی نگهداری میشود.
وی افزود: اینکه چطور باید تشخیص دهیم چه افرادی به منابع کتابخانه ملی نیاز دارند یک بحث تخصصی است، بحث دیگر نیز این است که آیا کتابخانه ملی باید قرائت خانه باشد؟ که در این زمینه نکته مهم این است که اگر به سمت و زمانی پیش برویم که هم اکنون نیز در آن مسیر هستیم و همه منابع دیجیتال و قابل دسترس باشد پس چه کسی به کتابخانه ملی مراجعه کند؟ و این یک سوال مهم است. از طرفی هم نمیتوان قرائت خانه شدن کتابخانه ملی را به طور کامل قبول کرد، زیرا مطلوب است این نهاد؛ مکانی برای مراجعه پژوهشگران باشد، بنابراین در برخی مفاهیم باید تجدید نظر کرد، زیرا حضور افراد در کتابخانه ملی نوعی ارزش افزوده است، حتی اگر این افراد برای مطالعه جهت گذارندن آزمونهای متعدد اینجا بیایند؛ بنابراین در مقایسه با سایر کتابخانههای ملی دنیا نیز این مسئله مصداق دارد.
وی در ادامه افزود: با توجه به این موضوع که پژوهش در کشور ما ضعیف است، اگر ۱۰ سال پیش مطرح میشد کسانی که برای درس خواندن در مقاطع ارشد و دکتری میخواهند به کتابخانه ملی بیایند باید جلوی آنها گرفته شود؛ صد درصد قابل دفاع بود. زیرا ارزش کار این است که از منابع موجود کتابخانه ملی استفاده شود، ولی ۱۵ سال قبل منابع دیجیتال بهمانند امروز در دسترس نبود بنابراین نمیتوان بر این مسئله که کتابخانه در حال تبدیل به قرائت خانه است، نقد وارد کرد.
کتابخانه ملی ایران در زمینه پژوهش علمی در دنیا استثناء است
امیرخانی درباره میزان ارتقای سطح کتابخانه ملی از سطوح کارهای اجرایی و خدماتی به سطوح پژوهشی و علمی عنوان کرد: کتابخانههای ملی در دنیا نهادهای خدماتی به حساب میآیند و کمتر پژوهشی و علمی هستند، ولی کتابخانه ملی ایران در دنیا استثناء است و موارد علمی و پژوهشی در آن انجام میشود، ولی در وهله نخست یک نهاد خدماتی است و باید به مراجعه کنندگان خدمات ارائه دهد، زیرا در تمام دنیا کتابخانههای ملی، اساس کارشان ارائه خدمات است و پژوهش در مراحل بعدی تعریف میشود.
تساهل و تسامح در کتابخانه ملی
وی درخصوص وجود آثار مختلف در کتابخانه ملی که به نوعی به همزیستی مسالمت آمیز ختم میشود، گفت: این همزیستی صلح آمیز دقیقا به دلیل ماهیت کتابخانه ملی است بطوریکه وقتی وارد این مجموعه میشوید کتاب خاطرات جنگ چرچیل در کنار کتاب «نبرد من» هیتلر نگهداری میشود و براساس طبقه بندی موضوعی، کتاب پهلوی دوم وجود دارد و از سوی دیگر کتاب حضرت امام (ره) نیز نگهداری میشود و این حس در کتابخانه ملی به مراجعه کننده تداعی میشود که همه ادیان و تفکرات در کنار یکدیگر زندگی صلح آمیزی دارند و این فلسفه که کتابخانهها بدون سانسور، خدمات به مراجعه کنندگان ارائه دهند همان تایید مقوله تساهل و تسامح است که یاد بگیریم به عقاید یکدیگر احترام بگذاریم.
کاملترین بانک فهرست نگاری کتابهای چاپ فارسی، متعلق به کتابخانه ملی
امیرخانی درباره چرایی نبود یک فهرست نگاری کامل برای تمام کتابهای فارسی چاپ شده از زمان ورود دستگاه چاپ به ایران افزود: این نقد همیشه وجود داشته، با این وجود در دهه ۴۰ شمسی، فردی به نام «خان بابا مشار» کاری کرد کارستان و در زمانی که کامپیوتر وجود نداشت با تلاش فردی خود، کتابی با عنوان فهرست کتابهای چاپی فارسی منتشر کرد.
وی ادامه داد: کتابخانه ملی نیز از دهه ۴۰ و ۵۰ - کتابشناسی ملی را به صورت سالیانه و ۶ ماه یکبار جمع آوری میکرد که چه کتابهایی در ایران چاپ شده است، ولی مشخص شدن تمام مجموعه کتابهای چاپ شده در ایران، نیاز مهمی در زمینه فهرست نگاری است؛ با این وجود کاملترین بانک فهرست نگاری کتابهای چاپ فارسی، مربوط به کتابخانه ملی و بالغ بر دو میلیون رکورد است و بخش مهمی از کتابهای چاپ شده در ایران را شامل میشود.
امیرخانی تصریح کرد: در این مقوله دو بحث مطرح است اول اینکه چه کتابهایی در ایران و در چه مقطع تاریخی و زمانی چاپ شده است و یک بحث دیگر اینکه آن کتابها در کجا نگهداری میشود، زیرا کتابهای مهم در کلکسیونها و جاهای مختلف نگهداری میشود و شناخته شده هستند، ولی بسیاری از کتابهای گمنام در دورههای مختلف و در شهرستانها هیچ سرنخی از آنها وجود ندارد.در این راستا فعالیتهایی انجام شده است، ولی متولی این کار، کتابخانه ملی است و تاکنون هر فعالیتی که صورت گرفته براساس موجودی کتابخانه ملی بوده و اگر سازمان بخواهد آنچه را که ندارد از خارج از کشور تهیه کند و در واقع متولی فهرست نگاری آن شود یک پروژه مهمی خواهد بود و میتوانند کتابخانههای بزرگ با یکدیگر همکاری کنند و به سرانجام برسانند.
چرا عدم دسترسی به برخی اسناد در تمام دنیا رایج است
امیرخانی درخصوص تغییر برخی قوانین برای کاهش محدودسازی دسترسی به منابع از جمله در حوزه اسناد گفت: این مقوله بیشتر معطوف به اسناد میشود و کمتر این محدودیتها مربوط به کتاب است؛ حتی اگر استثناهایی هم وجود داشته باشد، ولی قانون محدودیت زمانی برای عدم دسترسی به اسناد در تمام دنیا رایج است، بنابراین اسناد میتوانند محرمانه تلقی شوند و این مقوله فقط معطوف به نگاه سیاسی و فرهنگی نیست مثلا طبق استانداردهای رایج دنیا در پروندههای پزشکی نباید تا ۹۰ سال این اسناد در اختیار کسی قرار بگیرد. حتی برخی اسناد به صورت دائم دچار عدم دسترسی میشوند، ولی در برخی اسناد درنهایت حدود ۴۰ سال عدم دسترسی تعریف میشود، اما تصور اشتباهی که در این مورد وجود دارد این است که برخی فکر میکنند که این محدودیت دسترسی برای همه اسناد است که اینگونه نیست.
پیشنهاد ثبت جایزه بینالمللی نسخ خطی توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی
وی درخصوص تعریف جایزه معتبری در حوزه کتاب و اسناد با محوریت کتابخانه ملی گفت: در حال حاضر مهمترین جایزه کتاب در ایران مربوط به جایزه «کتاب سال» است که متولی آن وزارت ارشاد است و هر ساله با حضور رئیس جمهور برگزار میشود. ولی کتابخانه ملی در این حوزه تقریبا در حاشیه بوده و حتی در جایزه «کتاب سال» نیز هیچ اسمی از کتابخانه ملی نیست و حتی نمایندهای نیز در بین داوران این جایزه ندارد.
امیرخانی ادامه داد:همایشی با عنوان همایش حامیان نسخ خطی از اواخر دهه ۷۰ شمسی با محوریت کتابخانه مجلس به اجرا درآمد و از چند سال قبل این همایش به کتابخانه ملی منتقل شد و سعی شد عنوان این مراسم به آیین تجلیل و بزرگداشت حامیان نسخ خطی تبدیل شود و به سبک جوایز جایزههای کتاب گلشیری و جلال؛ عنوان جایزه به نام «استاد سید عبدالله انوار» نامگذاری شود که در سالهای ۹۵ و ۹۷ این جایزه برگزار شد و تلاش کردند تا به سمت بین المللی شدن این جایزه پیش برویم، یعنی آثار و نسخ خطی با محوریت کتابخانه ملی چنین جایزهای را دریافت کنند. همایش حامیان نسخ خطی شانزده دوره برگزار شد که دو دوره به نام «استاد سید عبدالله انوار» نامگذاری شده است.
وی تصریح کرد: پیشنهادی نیز داشتم تا جایزهای با عنوان «فردوسی» به صورت بینالمللی برگزار شود و حتی مصوبه یونسکو را نیز دریافت کنیم تا سازمان اسناد و کتابخانه ملی متولی چنین جایزهای در حوزه تحقیقات ایران شناسی و اسلام شناسی شود، البته در بخشی از جایزه «کتاب سال» جایزه جهانی کتاب جمهوری اسلامی نیز تعریف شده است، ولی معتقد هستم کتابخانه ملی به دلیل داشتن بخشهای ایران شناسی و اسلام شناسی در مجموعه خود میتواند متولی این امر شود.
وجود کتابی با یک زبان ناشناخته تا نگهداری کتاب ها به زبانهای رایج دنیا
امیرخانی درباره اینکه در مخازن کتابخانه ملی، کتابهای نگهداری شده چند زبانه هستند، گفت: شاید قابل شمارش نباشد، زیرا امکان دارد از یک زبان ناشناخته فقط یک نسخه داشته باشیم، ولی بعد از زبان فارسی، کتابها به زبانهای عربی، انگلیسی و زبانهای فرانسه، آلمانی و روسی نگهداری میشوند و زبانهای اسپانیایی و ایتالیایی نیز از دیگر زبانهایی است که کتابهایی به این زبانها در کتابخانه ملی نگهداری میشوند.
نگهداری کاملترین سفرنامههای سرزمین ایران در کتابخانه ملی
وی درباره ویژگیهای خاص سفرنامههای موجود در کتابخانه ملی گفت: به واقع در کتابخانه ملی، کاملترین سفرنامهها نگهداری میشود و این سفرنامهها فوق العاده نفیس هستند و از ۴۰ و ۵۰ سال قبل نیز فهرستنگاری فرانسه، انگلیسی و آلمانی این سفرنامهها در کتابخانه ملی نگاشته و تهیه شده است، از ۱۵ سال پیش نیز سفرنامههای نفیسی خریداری شد بهخصوص سفرنامه ژان شاردن (جهانگرد فرانسوی) که در سال ۸۴ نیز مجموعه ۱۰ جلدی جیبی چاپ هلند در سال ۱۸۱۰ میلادی برای کتابخانه ملی خریداری شد.
امیرخانی با تایید ضعف ایرانیها در نوشتن سفرنامهها افزود: در نوشتن سفرنامه، ایرانیان ضعیف عمل کردند، کما اینکه در بین جغرافیدانان و سیاحان مسلمان، خوب عمل شده از جمله ناصرخسرو قبادیانی، ابن فضلان، مسعودی و حتی ابن بطوطه که اهل شمال آفریقا بوده، ولی در عصر جدید کمتر سفرنامه نویسی رایج بوده و خیلی از ایرانیان از دوره صفویه به بعد که به اروپا سفر کردند کمتر به سفرنامه نویسی اقدام کردند.
وی ادامه داد: در بین غربیها در زمینه سفرنامه نویسی کاملا برعکس ایرانیان اقدام شده یعنی همین شاردن فرانسوی در سفرنامه خود، بهترین شرح حال از دوران صفوی را نگاشته که حتی در آثار نویسندگان ایرانی نیز چنین توصیفات کاملی وجود ندارد، زیرا برخی مطالب مهم کشور در متنهای تاریخی به دلیل نگاه حکومتها نگاشته نمیشد، ولی سفرنامهها از جمله بهترین منابع برای تشریح واقعی جزئیات و شرح احوالات روزگار ایران هستند.
نهادها باید اسناد خود را به آرشیو ملی ایران تحویل دهند
امیرخانی با تایید شناخت پایین نهادهای فرهنگی نسبت به فعالیت سازمان اسناد و کتابخانه ملی افزود:در چند سال اخیر و در دولت تدبیر و امید اتفاقات خوبی در این زمینه از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی صورت پذیرفته، ولی معتقد هستم مسئله ناشناخته بودن فعالیتهای سازمان بیشتر به آرشیو ملی مرتبط میشود.
وی ادامه داد: نهادهای دولتی نیز آرشیو ملی سازمان را کمتر میشناسند، ولی کتابخانه ملی به نوعی آشنا است درحالیکه اسناد ملی دارای حمایتهای قانونی است و نهادها و وزارتخانهها باید اسناد خود را به آرشیو ملی ایران تحویل دهند با این وجود هنوز هم متاسفانه نهادهایی داریم که اصلا اطلاع جامعی برای تحویل دادن اسناد خود به سازمان اسناد و کتابخانه ملی ندارند و وظایف خود را نیز در این زمینه نمیدانند و بدون اطلاع، اسناد خود را امحا میکنند که جای افسوس دارد، زیرا اسناد نهادها به نوعی تاریخ کشوربه شمار میرود.
انتهای پیام/