سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

جنگ ۳۳ روزه لبنان مقدمه‌ای بر شکست‌های راهبردی رژیم صهیونیستی و افول نقش منطقه‌ای آمریکا

در چهاردهمین سالگرد جنگ ۳۳ روزه باید توجه داشت که رژیم صهیونیستی و آمریکا با آغاز این جنگ اهداف راهبردی و بلندمدت خود را دنبال می‌کردند که در دستیابی به آنها ناموفق بودند.

به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از قدسنا، در چهاردهمین سالگرد جنگ ۳۳ روزه باید به این مسئله تاکید کرد که رژیم صهیونیستی و آمریکا با آغاز این جنگ اهداف راهبردی و بلندمدت خود را دنبال می‌کردند. هدفی که از زبان وزیر خارجه وقت آمریکا نیز مطرح شد.

 در روز دوازدهم جولای سال ۲۰۰۶ میلادی تجاوز ارتش رژیم صهیونیستی علیه لبنان آغاز شد. این جنگ که ۳۳ روز به درازا کشید بعد‌ها به جنگ ۳۳ روزه (حرب تموز) موسوم شد. رژیم صهیونیستی در این جنگ با ارتکاب جنایات متعدد و با وجود حمایت‌های گسترده آمریکا و غرب نتوانست به هدف از پیش تعیین شده خود یعنی نابودی مقاومت اسلامی حزب الله لبنان دست یابد و در نهایت مجبور به پایان جنگ بدون هیچ دستاورد قابل ملاحظه‌ای شد. در عوض نیرو‌های مقاومت در این جنگ تجربیات مهمی را بدست آورده و درس‌های بزرگی به ارتش پرطمطراق و پرادعای رژیم صهیونیستی دادند. در این جنگ ابهت نظامی رژیم صهیونیستی شکسته شد و پس از آن تاکنون صهیونیست‌ها نتوانسته اند در هیچ جنگی در برابر نیرو‌های مقاومت از فلسطین گرفته تا لبنان و سوریه و ... به موفقیتی قابل ذکر برسند.

جنگ ۳۳ روزه چرا آغاز شد؟

این جنگ در شرایطی رخ داد که دو ماه پیش از آن ارتش رژیم صهیونیستی در مانوری گسترده، حمله به لبنان و سپس گسترش آن به سوریه را تمرین کرده بود. در واقع صهیونیست‌ها در نظر داشتند جنگی را با هدف پایان دادن به حضور مقاومت لبنان در مرز‌های فلسطین اشغالی به اجرا بگذارند و با گسترش آن به مرز‌های سوریه دستاورد‌های ارضی و توسعه طلبانه جدیدی را محقق کنند.

اما حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه پیش از آغاز این جنگ موجب شد حزب الله لبنان در اقدامی پیش دستانه عملیاتی جسورانه را در جنوب لبنان به اجرا بگذارد که طی آن چند نظامی صهیونیست کشته و دو نفر دیگر به اسارت گرفته شدند. این اقدام موفق عملیاتی خشم رژیم صهیونیستی را برانگیخت و باعث شد آن‌ها دست به اقدام نظامی همه جانبه علیه لبنان بزنند. البته حزب الله لبنان در اجرای تاکتیک خود بسیار موفق بود و توانست فشار‌ها از روی مردم مقاوم غزه در فلسطین را کاهش دهد. البته پس از پایان جنگ ۳۳ روزه هم مشخص شد که صهیونیست‌ها هیچ دستاورد مشخص و قابل ذکری نداشته اند و دست از پا درازتر مجبور به پایان این نبرد نظامی شدند.

پشت پرده آغاز جنگ ۳۳ روزه چه بود؟

در چهاردهمین سالگرد جنگ ۳۳ روزه باید به این مسئله تاکید کرد که رژیم صهیونیستی و آمریکا با آغاز این جنگ اهداف راهبردی و بلندمدت خود را دنبال می‌کردند. هدفی که از زبان وزیر خارجه وقت آمریکا «کاندولیزا رایس» نیز مطرح شد. آمریکا در نظر داشت با پیروزی در این جنگ «خاورمیانه جدید» را شکل دهد که بهتر است به جای این اصطلاح از عبارت «خاورمیانه مستعمره آمریکا» استفاده کنیم.

آغاز جنگ به انتقام شکست سال ۲۰۰۰

ارتش رژیم صهیونیستی این جنگ را در پی به اسارت گرفته شدن دو نظامی‌اش در روز ۱۲ جولای آغاز کرد. البته ارتش رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۰۰ در پی فرار مفتضحانه از جنوب لبنان در پی بازگرداندن اعتبار و ابهت از دست رفته خودش بود و این رخداد را فرصتی برای انتقام گرفتن از حزب الله لبنان یافت.

جبران ناتوانی سیاسی آمریکا با اقدام نظامی

اما یکی از واقعیت‌های اساسی که موجب اجرای تصمیم جنگ از سوی رژیم صهیونیستی شد این مسئله بود که واشنگتن در آن سال‌ها با وجود تلاش‌های فراوان و انجام توطئه‌های گوناگون نتوانست لبنان را از محور مقاومت جدا کند و به جرگه کشور‌های عربی وابسته به خودش بیافزاید. در سال‌های قبل از جنگ ۳۳ روزه، آمریکا تلاش داشت با اشغال عراق (سال ۲۰۰۳) سیطره خود را بر کل کشور‌های منطقه بگستراند، اما در اجرای این راهبرد به سه مانع اساسی برخورد کرد:

۱) ایران با کنار گذاشتن برنامه اتمی خود موافقت نکرد و از طرفی مانعی جدی برای ادامه اشغال عراق از سوی آمریکا محسوب می‌شد.

۲) سوریه با خلع سلاح حزب الله لبنان مخالفت کرد و همچنین از همراهی با واشنگتن در روند تحکیم سیطره بر عراق خودداری ورزید. دمشق همچنین با تقاضای آمریکا در زمینه اخراج نمایندگان مقاومت فلسطین از اراضی سوریه مخالفت کرد.

۳) حزب الله لبنان که در سال ۲۰۰۰ شکست دردناک را به رژیم صهیونیستی تحمیل کرده بود، به تدریج بر توانمند‌های نظامی خود به عنوان یک ارتش غیرکلاسیک افزود و در نهایت به تهدیدی جدی برای تل آویو تبدیل شد. تهدیدی که می‌توانست سیاست آمریکا برای تاثیرگذاری حداکثری بر خاورمیانه از طریق اسرائیل را به طور کامل فلج کند.

کاخ سفید برای مواجهه با ناتوانی‌های خود در منطقه و عدم پیروی ایران، سوریه و حزب الله از اوامرش، تصمیم به استفاده از ابزار قطعنامه‌های شورای امنیت علیه محور مقاومت گرفت. مهمترین این اقدامات قطعنامه ۱۵۵۹ از سوی شورای امنیت بود که هدف از صدور آن در موارد زیر خلاصه می‌شد:

۱. تغییر نظام سیاسی در لبنان با حذف حزب الله از ساختار سیاسی این کشور
۲. انزوای سوریه و تلاش برای قطع حمایت‌های این کشور از محور مقاومت
۳. خلع سلاح حزب الله لبنان و رفع خطر آن از سر رژیم صهیونیستی

آمریکا با وجود تلاش چندین ساله برای تحقق این سه هدف، حتی در اجرای یک مورد از آن‌ها نیز موفق عمل نکرد. همچنین در داخل لبنان هیچ جریان تاثیرگذاری برای اجرای پروژه آمریکا توانایی لازم را نداشت و در نهایت ماموریت اجرای این پروژه را به اسرائیل سپرد.

اسرائیل نیز با هدایت واشنگتن در انتظار فرصتی مناسب برای آغاز جنگ علیه لبنان بود تا اهداف معطل مانده آمریکا را به ثمر بنشاند.

در همین راستا صهیونیست‌ها از عملیات حزب الله که در آن دو نظامی به اسارت گرفته شد، به عنوان بهانه‌ای برای آغاز جنگی فراگیر استفاده کردند.

اهداف علنی رژیم صهیونیستی از آغاز جنگ

رژیم صهیونیستی اهداف علنی خود را از آغاز جنگ علیه لبنان در دوازدهم جولای ۲۰۰۶ مسائل زیر عنوان کرد:

۱) از بین بردن حزب الله و خلع سلاح آن؛ تحقق این هدف باعث می‌شد که اسرائیل از خطر پرتاب موشک‌های حزب الله رهایی یابد. در مرحله بعدی از بین بردن حزب الله باعث قرار گرفتن لبنان در مشت آمریکایی‌ها می‌شد، هدفی که سال‌ها برای تحقق آن تلاش کرده بودند.

۲) آزادی نظامیان صهیونیست اسیر از دست حزب الله لبنان

۳) اجرای قطعنامه ۱۵۵۹ با هدف انتقال نیرو‌های ارتش لبنان به مرز‌های فلسطین اشغالی و رهایی از خطر مقاومت

اهداف پشت پرده و پنهان از آغاز جنگ

البته رژیم صهیونیستی از آغاز جنگ ۳۳ روزه اهدافی را به طور واقعی دنبال می‌کرد که هرگز آن‌ها را علنی نکرد. این اهداف را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

۱) بازگرداندن قدرت بازدارندگی به ارتش اسرائیل پس از شکست سال ۲۰۰۰
۲) ارائه فرصت و امکان نقش آفرینی به آمریکا برای ایجاد خاورمیانه جدید

با نگاهی به اهداف از پیش تعیین شده آمریکا و رژیم صهیونیستی برای آغاز جنگ علیه لبنان در سال ۲۰۰۶، می‌توان به این نتیجه رسید که حزب الله لبنان به همراه دیگر ارکان محور مقاومت توانستند با ۳۳ روز مقاومت از اجرای پروژه‌های خطرناک آمریکایی-صهیونیستی در منطقه و لبنان جلوگیری کرده تا پس از آن ناکامی‌های سریالی رژیم صهیونیستی در جنگ‌های سه گانه علیه غزه و همچنین افول نقش منطقه‌ای آمریکا و تاثیرگذاری واشنگتن بر خاورمیانه آغاز شود.

همچنین حزب الله لبنان در این جنگ یادگاری‌های متعددی را برای رژیم صهیونیستی به جای گذاشت که باعث شکسته شدن ابهت پوشالی ارتش رژیم صهیونیستی در منطقه برای نخستین بار شد. زدن ناوچه ساعر ارتش رژیم صهیونیستی و منهدم کردن تانک‌های پیشرفته مرکاوا تنها دو نمونه از این رخداد‌های راهبردی و مهم در جریان جنگ ۳۳ روزه بود، جنگی که باعث شده رژیم صهیونیستی جرات فکر کردن دوباره به آغاز تجاوزی جدید علیه مقاومت لبنان پس از گذشت ۱۴ سال را نداشته باشد.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.