به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، « مهران، خواهرخوانده خرمشهر است در غرب کشور.مهران حتی مظلومتر از خرمشهر بود، سه بار توسط نیروهای صدام تصرف شد و سه بار ایران آزادش کرد اما برای بار سوم برای همیشه آزاد و تبدیل شد به نماد اقتدار ایران، اما روی مهران به اندازه خرمشهر تبلیغات نشد برای همین آزادسازی مهران مظلوم ماند ! امامخمینی (ره) درباره آزادسازی مهران نیز همان جمله معروفشان را گفتند که خدا مهران را آزاد کرد.اما کمتر کسی میداند که بر سر این شهر چه آمد و چگونه آزاد شد و چگونه سبب شد که جهانیان درباره ایران جور دیگری فکر کنند و صدام دیگر به سرش نزند که به مهران نزدیک شود. بعد از آزادسازی مهران بود که سیاستمداران جهان مسیر جنگ ایران و عراق را به سمتی بردند که این جنگ نه برندهای داشته باشد و نه بازندهای. هر چند ایران با اقتدار کامل و در اوج قدرت قطعنامه را پذیرفت و جنگ تمام شد.»
اینها را نصرتا... محمود زاده میگوید. نویسندهای که خودش هم در جنگ حضور داشته و خیلی از اتفاقات را با چشم دیده و برای بسیاری از آنها تحقیق کرده و با سند درباره آنها صحبت میکند.محمودزاده بسیار خوش صحبت است و آنقدر تصویری صحبت میکند که همه آنچه میگوید را میتوانی مانند یک فیلم سینمایی تصور کنی.خودش هم میگوید که حیف این همه رشادت و مبارزه و شجاعت که تصویری نمیشود . اگر اتفاقات واقعی جنگ ایران و عراق به فیلم خوب تبدیل شود، میتواند دنیا را متاثر کرده و جوانان را هم از دوران دفاع مقدس بیشتر آگاه کند.
این نویسنده میگوید: یادتان هست، سردار سلیمانی به ترامپ گفت: «تو با من طرف هستی». این صلابت و اقتدار ریشه در دوران دفاع مقدس داشت و عملیات والفجر و کربلای یک که به آزادسازی مهران منجر شد.آن زمان سردار سلیمانی فرمانده لشکر ثارا... بود که یکی از لشکرهای مهم عملیات های مختلف بود. آزادسازی مهران به جنگ خاکریزها نیز شهرت دارد. نیروهای جهادسازندگی در این عملیات سنگ تمام گذاشتند و کاری کردند کارستان. اما باز هم یادآوری میکنم زیاد روی این عملیات تبلیغات رسانهای نشد و گرنه چیزی کمتر از آزادسازی خرمشهر نداشت. در همین خاکریزسازیهای غیورانه بود که شهیدملاقلی که از نیروهای جهادی و بسیجی بود روی یکی از خاکریزها رفت و رجزی خواند بینظیر، با صدای بلند فریاد زد اینجا خاکریز اسلام و کفر است؛ بیایید و بجنگید برای پیروزی اسلام. همین نطق او بود که به رانندگان بولدوزر جرات داد که با همه توان به خط بزنند و خاکریز بسازند تا نیروهای پیادهنظام و آرپیجیزن بتوانند به میدان بیایند و با عراقیها بجنگند. تصور کنید بولدوزرهای ایرانی در مقابل تانکهای عراقی مقاومت میکردند. در این عملیات نیروهای زیادی از جهادسازندگی به شهادت رسیدند یا مجروح شدند، اما اقتدار ایران در آن زمان آنقدر زیاد بود که مهران را تصرف کرده و صدام یکی از بزرگترین شکستهایش را در همین عملیات تجربه کرد.
محمودزاده میگوید: برای آزادسازی مهران در عملیات کربلای یک باید به آخرهای سال 64 نگاه کنیم که صدام در دو جبهه شکست بدی خورد؛ یکی جبهه اقتصادی – نفتی که بعد از عملیات خیبر جنگ نفتکشها را راه انداخت.در این عملیات متوجه شد که در زمین نمیتواند با ایران بجنگد برای همین راهی دریاها شد که در همان زمان نیروی دریایی سپاه شکل گرفت که قدرتمند هم بود. عراق با موشکهای کروز که از فرانسه گرفته بود وارد جنگ دریاها شد با این تصور که پیروزی بزرگی به دست خواهد آورد اما چنین نشد و اما در این جنگ هم شکست خورد و این قضیه آنقدر مهم بود که روزنامه تایمز آن زمان نوشت که عراق نتوانست جلوی صادرات نفت ایران از جزیره خارک را بگیرد. صدام تصمیم داشت صادرات نفت ایران را به صفر برساند اما نتوانست.بعد از شکست در جنگ دریاها دوباره به سمت جنگ زمینی آمد.از آن طرف زمانی که صدام سرش به جنگ دریاها گرم بود، ایران عملیات بزرگ والفجر 8 را تدارک میدید، عملیاتی بسیار بزرگ که باعث شد ما فاو را بگیریم.در همین عملیات هم جهاد سازندگی کار بزرگی کرد؛ پل بعثت را ساخت که برای عملیات حیاتی بود.والفجر 8 ثابت کرد که ایران هنوز میتواند در جنگ زمینی حرف اول را بزند.عراق غافلگیر شده بود و این همزمان شده بود با ورود ناوهای آمریکایی به خلیج فارس و درگیرشدن در جنگ. عملیات والفجر 8 همه پیشبینی خارجیها را بر هم زد و ثابت کرد ایران قدرت منطقه است. صدام برای جبران این شکست و اصلاح افکار عمومی جهان دست به انتحاری زد که آن را دفاع متحرک گذاشت و یکسری عملیات کوچک راه انداخت که ایران میدانست اینها نمایشهای صدام است. نقطهعطف این عملیات تصرف سهباره مهران بود که در اردیبهشت 65 این شهر را تصرف کرد. ایران اما میدانست که پسگرفتن مهران از عراق نمایش اقتدار و توانایی ایران است.این شهر قلهای دارد به نام قلاویزان که دست هر کشوری که بود یعنی مهران و شهرهای آن طرف عراق هم در تصرفش بود. صدام برای تصرف مهران تبلیغات زیادی در جهان راه انداخت و همین باعث شد ایران که در اوج قدرت بود برای آزادسازی مهران هم برنامهریزی کند.مهران برای ایران هم بعد سیاسی داشت و هم نظامی، یعنی پیروزی در این عملیات مهر تایید قدرت و اقتدار ایران در جنگ بود. قرارگاه نجف در فاو برای این عملیات برنامهریزی کرده بود و از همان اول بنا بر این بود که مهران آزاد شود و دیگر هرگز به دست عراق نیفتد که این برنامهریزی به سرانجام هم رسید و مهران در 10 تیر آزاد شد. بعد از این عملیات بود که صدام دیگر نتوانست اقتدار و قدرت خود را به رخ ایران بکشد یا به جهانیان بگوید که من حرف اول را در جنگ میزنم.
این نویسنده میگوید: مهران برای اولین بار سال 59 به تصرف عراق درآمد و از همان سال به شهری جنگزده تبدیل شد که کسی نمیتوانست در آن زندگی کند. بعد از عملیات کربلای یک بود که مردم کمکم به مهران برگشتند. بعد هم که مهران به یکی از مرزهای مهم عبور و مرور ایران و عراق تبدیل شد، این شهر به یکی از شهرهای مهم گمرکی تبدیل شد و مردمش توانستند با درآمدهایی که کسب میکنند زندگی خوبی برای خودشان فراهم کنند. مهران یکی از مرزهایی است که مردم برای تردد به عراق و زیارت از آن استفاده میکنند و خوب است که یادآوری کنیم که این شهر خون شهدای زیادی را در دل خود دارد و باید برای همیشه حرمت آن حفظ شود.
منبع: جام جم
انتهای پیام/